به هر حال انجام یک پیوند زناشویی فراز و فرودهایی را به دنبال دارد که میتوان با انتخاب آگاهانه و هوشمندانه برخی از این قبیل مشکلات کوچک و بزرگ را از سر راه برداشت و با اطمینان خاطر بیشتری گام به سوی تشکیل خانواده برداشت.
یکی از معیارهایی که در هنگام انتخاب زوج باید مورد توجه باشد سن است. این موضوع باید هم از نظر وضعیت جسمانی و هم از نظر رشد و بلوغ فکری مورد توجه باشد. براساس آمارهای موجود که میزان طلاق را در بین زوجهای جوان نشان میدهد به خوبی میتوان متوجه شد که وقوع این پدیده در میان زوجهایی که اختلاف سنی بیشتری دارند، بیشتر است. اختلاف سنی زیاد در هر صورت چندان پسندیده نیست. اگر پسر خیلی بزرگتر از دختر باشد منجر به بروز اختلافاتی خواهد شد اما نمونه عکس آن یعنی پیوند میان پسر با دختر بزرگتر از خود کمی با عرف و باور جامعه متفاوت است ضمن اینکه این موضوع هم اگر بیشتر از 2 تا 3 سال باشد چندان توصیه نشده و با احتمال بالا زندگی مشترک را با اختلاف روبهرو خواهد کرد.
پسران آنچنان که باید احساس مسؤولیت ندارند و حاضر نیستند به جنگ مشکلات بروند تا بتوانند تشکیل زندگی دهند. از طرف دیگر با بالا رفتن سطح تحصیلات دختران آنها توقعات خود را هم بالا بردهاند و حاضر به ازدواج با هر گزینهای نیستند |
در واکاوی وقوع چنین ازدواجهایی باید گفت که در حال حاضر به دلیل تاخیر پیش آمده در ازدواج جوانان به نوعی تعادل بر هم خورده و از نظر جمعیتی هم تعداد دختران آماده به ازدواج از پسران پیشی گرفته است و این موضوع باعث شده که پسران در هنگام انتخاب همسر با دخترانی برخورد داشته باشند که از آنها بزرگتر هستند. موضوع دیگر اندیشههای فمنیستی است که ازدواج دخترها را با تاخیر روبهرو کرده است و نکته دیگری که در این پدیده تاثیرگذار است مسؤولیتپذیری پایین پسرهاست.
در حال حاضر پسران آنچنان که باید احساس مسؤولیت ندارند و حاضر نیستند به قول معروف، مردانه به جنگ مشکلات بروند و با انجام کاری استقلال خود را ثابت کنند تا بتوانند تشکیل زندگی دهند. از طرف دیگر با بالا رفتن سطح تحصیلات دختران آنها توقعات خود را هم بالا بردهاند و حاضر به ازدواج با هر گزینهای نیستند و با سختگیریهایی که بهدنبال افزایش سطح سواد گریبانگیر دختران شده انجام ازدواج آنها سختتر شده است. اما نباید این موضوع را فراموش کرد که تاخیر در امر ازدواج میتواند پیامدهای اجتماعی ناخوشایندی را به دنبال داشته باشد. بنابراین لازم است مدیران و دستاندرکاران ساماندهی ازدواج جوانان با نگاهی دغدغهمند این موضوع را دنبال کنند.
>> وطن امروز/ جواد بهادرخان (کارشناس خانواده و ازدواج)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد
یعنی سنش هر چی بالاتر از دختر باشه به نظر مشكلی پیش نمیاد.
ولی دختر روحیات خاصی داره. یعنی با توجه به روحیات و فیزیك پسر میسنجن. درسته؟
دختر وظیفه خطیر مادری و فرزند اوری رو به عده داره. و وقتی زیر بار فرزند اوری میره كه باید هم بره اون موقع كمی پژمرده میشه. خصوصا اینكه مرد كم سن وسالتر ویا همسن وسالش باشه. حتی 2 تا 3 سال كوچكتر.
از طرفی بلوغ فكری دختر ها بخاطر شرایط خاص فیزیولوژیك كه دارن هم به این موضوع دامن میزنه.
كی گفته ندارند. خوب هم دارند. من خودم دفتر خدماتی دارم. ترجیح میدم از زنان بیشتر استفاده كنم. خب چرا باید استفاده كنم؟
بخاطر اینكه كمتر نق میزنن و از همه مهتر كار رو درست انجام میدن و بعدش هم به حقوقی كه بهشون داده میشه راضی هستن؟
خب چرا باید اینطوری باشه؟چرا یك مرد اینطوری نیست؟
جوابش ساده هست.
وقتی مرد نان آور باشه باید كاری رو برداره كه كفاف زندگی متاهلیش رو بده. با حقوق 500 تومن یا 700 تومن به كجای زندگیش میرسه؟ یك زن هم باشه میگه غنیمته و كار رو میگیره. ولی یك مرد منصرف میشه. واینطوری میشه كه مردان در این شرایط تن به هر كاری نمیدن چون اون كسی هم كه باهش زندگی میكنه توقعش بالاست.درنتیجه مرد ممكنه دست به هر كاری بزنه تا زندگیش رو تامین كنه....
حالا میفهمید چرا مردان نمیخوان مسئولیت قبول كنند.
مسئولیت پذیر هستند ولی به وقتش. وقتی جاشون رو یك سری خانم میگرن كه كار و شغل دارن خب همین میشه.
حالا میفهمید چرا خانم ها میگن این هم كف من نیست؟ چون طرف كار میكنه.
همه این عوامل باعث شده كه دختر خانم ها بیشتر از اینكه توقعشون رو كم كنند به فكر پرنس با اسب سیا یا بنز و یا شاسی بلنش باشن كه هرگز بهش نمیرسن!
مرد هم میگه وقتی نمیتونم كاری رو جور كنم كه كفاف زندگی رو بده مگه مجبورم برم با یك زن پرتوقع زندگی كنم. اصلا ازدواج زوده واسم!
خب این حرف بیشتر پسر هاست!
پسر ها 20 درصد مشكل دارند. ولی 40 درصدش مشكلات اقتصادیه! 40 درصد بقیش هم خانم های ما هستند كه متوقع هستند. پس تا وقتی متوقع هستید ازدواجتون سخت میشه.
نمیگم كار نكنید ولی وقتی كاری برای مرد نباشه كه بتونه توقعات شما رو براورده كنه اون موقع همین میشود كه میبنید.
این وسط همچین میگید كه مشكل مرد ها هستن انگار مرد ها هستند كه باید بچه دار بشن!
اصلا چرا ازدواج كنی كه بعد طلاق بگیری.
خب ازدواج نكن بمون تو خونه یا برو سر كار یا تحصیل و یا كار مورد علاقت ...
بالاخره یه جوری تو هم زندگی میكنی دیگه! اگه نمیتونی توقعت رو بیار پایین. اگر میتونی كه درست تصمیم بگیر!
ضمنا با تحصیلات بالا مثلا به كجا میخوای برسی؟
من درمورد سن موافق هستم ولی درمورد تحصیلات درست نیست.
مگه شما دارید با چی زندگی مینید؟شما خانواده دارید. مگر قراره با همسرت بخاطر تحصیلات بالات بجنگی؟ اگه قراره بجنگی كه همون بهتر بمونی تو خونت. اگه نه متوقع نباش. اصلا چرا درس خوندی. اگه درس رو خوندی كه به جامعه خودت خدمت كنی پس فخر فروشی و... چی هست و اگر هم كه فكر خالی كردن و آسیب زدن به مرد هستی كه حقه همینطوری بمونی و هر بلایی سرت بیاد.