در این میان خانوادههایی هم هستند که چون تربیت کودکشان تحت کنترل و براساس ضوابط و موازین اخلاقی است، نگران آنند که وقتی فرزندشان را به مهد یا مدرسه میفرستند با چه کودکانی همصحبت شود و حرفهایشان در چه قالبی باشد و این گفتوگوها تا چه حد بر اعمال و خلقیات کودک تاثیر سوء بگذارد.
حال پرسش اینجاست، کودکانی که قسمت اعظم گفتوگوهایشان درباره مسائل جنسی، شرح فیلمهای عاشقانه و شوخیها و اعمال تحریکآمیز غیراخلاقی است، آیا دچار نوعی ناهنجاری یا انحراف جنسیاند یا شیوه تربیت غلطی داشتهاند یا این کنجکاویها در رده سنی آنان عادی محسوب میشود؟
کودکان را دریابید
حجتالاسلام نصیر عابدینی، روانشناس بالینی در این باره میگوید: از دیدگاه دینی و روانشناسی کودک تا قبل از سن تکلیف نه دچار گناه میشود، نه منحرف جنسی نامیده میشود چرا که هنوز نظام اخلاقی کودک شکل نگرفته و ناهنجاری اخلاقی و دینی در او معنایی ندارد، ولی میتوان گفت کودک دچار نوعی ناهنجاری رفتاری شده و نیاز به مشاوره یا حتی روان درمانی دارد. او با اشاره به این که شیوه تربیتی غلط والدین یکی از ملاکهای ایجاد این نوع مشکلات در کودک است، میگوید: محیط غیرتربیتی اجتماع نیز میتواند از عوامل اصلی تشدید این نوع تحریکات باشد.
عابدینی با اشاره به این که کنجکاویهای جنسی پسر و دختر از سنین دو یا سه سالگی شروع میشود و صددرصد طبیعی است، میافزاید: کودکان از سه تا هفت سالگی کنجکاوند تا تمام قسمتهای بدن خود را لمس و شناسایی کنند و یکی از این قسمتها ناحیه تناسلی است و بهدلیل آنکه متوجه تفاوتهایی در آناتومی دو جنس میشوند، بهدنبال جواب بوده، مشتاق مشاهده قسمتهای مختلف بدن خود، والدین، همسالان یا احتمالا بازیگران و ورزشکاران فیلمهای غیراخلاقی هستند. از طرفی به سبب آن که در کودکان از این سنین به بعد به مرور هورمونهای جنسی ترشح میشود، تمایلات آنان بیشتر شده و اگر تحت کنترل و توجه والدین نباشند یا در محیط نامناسب پرورش یابند، عادات نامناسب جنسی و خلقیات ناشایست در آنان بروز خواهد کرد.
به گفته این روانشناس، در دخترها از پنج سالگی تا اواخر دوران دبستان (دوازده تا سیزده سالگی) تمایلات غریزی مادری و عاطفی شکل میگیرد و به دلیل آن که زودتر از پسرها بالغ میشوند، اظهار عشق و علاقه و دلبستگی آنها به جنس مخالف با تشدید محرکهای محیطی به اوج خود میرسد و حتی احتمال گرایش و وابستگی شدید عاطفی به جنس موافق و بحث و گفتوگوهای عاطفی در این باب در آنها زیاد میشود.
در پسرها نیز از سه تا هفت سالگی به دلیل بروز تغییرات فیزیکی در بدنشان بهطور ناخواسته لذتهای جنسی را تجربه میکنند و این مساله نیز در اثر تحریکات محیطی شدت میگیرد.
به گفته عابدینی، روابط آزادانه در ارتباطات خانوادگی، بازیها و تصاویر انیمیشنی غیراخلاقی، برنامههای محرک ماهوارهای، بلوتوثهای ناشایست دریافتی و مشاهده روابط بیقید و شرط دختر و پسر از مهمترین محرکهای محیطی محسوب میشود.
عابدینی با تاکید بر اینکه اضطراب در کودکان دبستانی نیز میتواند یکی از عوامل توجه آنها به مسائل، عادات یا گفتوگوهای جنسی باشد، میگوید: کودک پرتنش همیشه در پی راهی است که اضطراب خود را با آن تخلیه کند یا کاهش دهد. به گفته این روانشناس اضطراب براثر خلأ عاطفی، تنشهای روحی و روابط نابسامان والدین یا نبود پدر و مادر به دلیل مشغله کاری در کودک ایجاد میشود و میتواند پیش زمینه ناهنجاری جنسی یا حتی بلوغ زودرس شود و در دخترها به سبب تمایلات عاطفی در مقایسه با پسرها شدت بیشتری دارد.
جاذبه پدر و مادر، کودک را میرباید
با توجه به اینکه جاذبه و کشش شنیدن و درک مسائل جنسی آن هم برای کودک کنجکاو، عاملی برای ترغیب او به سمت و سوی گویندگان این نوع مسائل و الگوگیری از آنان است، رابطه غنی عاطفی پدر و مادر با کودک میتواند سبب دلبستگی و گرایش فرزند به والدین شود. این را عابدینی میگوید و اضافه میکند، اگرچه روابط خارج از خانه فراتر از کنترل والدین است، اما هر چه پدر و مادر با نرمش و ملایمت نیازهای عاطفی و روانی کودک را تامین کنند و خلقیات آنان جذابتر و پرکششتر از همسالان کودک باشد، فرزند به جای تقلید از همسالان یا همکلاسیها، پدر و مادر را الگوی خود قرار داده، موفقتر و فرمانبردارتر خواهد بود.
وی خاطرنشان میکند والدین باید با فرزندان خود همچون دوستانی صمیمی رفتار کرده، آنها را در تفریحات سالم همراهی کنند، با آنها ورزش و بازی کنند، به کوه، سینما و پارک روند، به کودک اجازه گفتوگوی تلفنی با دوستان بدهند و او را در دیدار با دوستان یا شرکت در جشن تولدهای غیرآسیبزای همسالان همراهی کنند و به او فرصت دهند مسائل و موضوعات مدرسه یا مهد را برایشان تعریف کند.
عابدینی با اشاره به اینکه کودک در دوره مهد و دبستان قابلیت درک و فهم نصیحت را دارد، میگوید بهتر است در یک جمله تا ده کلمه (در حد حوصله کودک) توصیه یا خواسته خود را به کودک انتقال دهید.
او اظهار میکند: قصه درمانی و بازی درمانی از جمله روشهایی است که میتوان کودک را در حد فهم و درکش از انجام یا تقلید رفتارهای نادرست و به کار بردن تکیهکلامهای غیراخلاقی برحذر داشت. گاهی نیز میتوان به کودک سوال و جواب آموخت که در مواجهه با رفتار یا گفتههای غیراخلاقی و نامناسب همسالان، آمادگی مقابله و نه گفتن داشته باشد و حاضر جواب باشد و بداند در مقابل چه گفتهای چه پاسخی دهد. به گفته عابدینی رفتار بد، خشونتآمیز و بیاعتنایی به موازین اخلاقی خیلی زود در سیمای روحی کودک ظاهر میشود و تصورات و تمایلات متعددی را در او تقویت میکند.
وقتی کودک به مسائل جنسی پی میبرد
اگر کودک متوجه برخی روابط، اعمال و گفتههای جنسی شد یا از تکیهکلامهای نادرست و غیراخلاقی یا شوخیهای جنسی استفاده کرد، واکنش پدر و مادر چگونه باید باشد؟
عابدینی با اشاره به آنکه نباید به بیداری جنسی کودک بیاعتنایی کرد و از طرفی نباید در برابر آن عکسالعمل شدید نشان داد و با تهدید او را سرزنش کرد، میگوید: والدین باید سطح دانستههای کودک را با چند سوال و جواب ساده مورد سنجش قرار دهند و براساس میزان اطلاعات او و نه بیشتر، افکارش را مدیریت کنند و پاسخ روشنی به او دهند و از دروغ و کتمان موضوع و محدود کردن بیقید و شرط کودک از دانستن پارهای مسائل جنسی غیرآسیبزا اجتناب کنند، چرا که محدودیت بیش از حد، سبب کنجکاوی و تحریک بیشتر برای دانستن و پرسیدن این موضوعات از طریق همسالان ناآگاه میشود و نتیجه آن اضطراب، درگیری و اشتغال ذهنی، افکار نابسامان، افت تحصیلی، عادات نامناسب و بلوغ زودرس است. این روانشناس درخصوص کودکی که از تکیه کلامهای زشت یا شوخیهای جنسی استفاده میکند، میگوید: بهترین راهکار آن است که یکی دوبار اول به حرفهای غیراخلاقی او بیاعتنایی شده، در صورت ادامهدار شدن از شیوه محرومسازی استفاده شود یعنی او را برای مدت معینی از بازی، دوستان یا غذای مورد علاقهاش محروم کنید.
عابدینی تاکید میکند: بیمبالاتی والدین در روابط زناشویی پیش چشم کودک، نقطه آغاز تخیلات و صحنههای خیالپردازی شده غیرواقعگرایانه از جانب کودک است که با واقعیت در تضاد است و میتواند روی روان کودک تاثیر سوءگذاشته، ذهن او را مدام درگیر تخیلات و تمایلات جنسی کند و به حال و آینده او لطمه وارد سازد. بنابراین خانوادهها باید بسیار مراقب چنین شرایطی باشند.
>> فاخره بهبهانی
مخصوصا قسمت آخر
از همیگی ممنون