|طنز|
واقعا مشکل جوانان ما امیر تتلوئه؟
سه شنبه روز بدی بود. آن هم برای طرفداران موسیقی. دستگیری امیر تتلو جامعه را در بهت و حیرت فرو برد تا جایی که حسین زمان، خواننده موسیقی پاپ کشور، در واکنش به دستگیری او دست به قلم شد؛ «در خبرها شنیده شد که امیر حسین مقصود لو معروف به امیر تتلو از خوانندگان موسیقی رپ بازداشت شد. امیر تتلو هر که هست و آثارش هر چه هست توانسته تنها در فضای فیس بوک بیش از پانصد هزار هوادار داشته باشد، رقمی که بسیار قابل تامل است.»
آقای زمان درست میگوید. خود ما یکی از هواداران سرسخت این خواننده هستیم. حالا میخواهد توی زیرزمین بخواند یا روی پشت بام. وقتی حرف دل ما را میزند چرا گوش ندهیم؟ روزهایی که در اوج غم بودیم صدای او ما را آرام میکرد که میگفت: «آق نادر بریم؟ خیلی نوکرم. میدونین چرا این آهنگ رو خوندم؟ چون دوست داشتم». همین صداقتش کافی بود تا عاشقش شویم. حالا زیاد هم فرقی نداشت او بخواند یا استاد احسان پایه یا اصلا سعید کرمانی. شما چه میدانید ما با آهنگ «تو خیابون آدامس میجویی، دنبال آمبولانس میدویی» استاد کرمانی چه لذتها که نبردیم.
حتما باید افتخاری گوش کنیم؟ ما میخواهیم بدانیم واقعا مشکل جوانان ما امیر تتلوئه؟ گیرم که تتلو را میگیرید، گیرم که تتلو را میبرید، گیرم که تتلو را میخورید! با رویش حنجرههای جوان چه میکنید؟ البته در همین لحظات که این متن را مینوشتیم به ما خبر دادند استاد مقصودلو آزاد شدند تا باز هم به موسیقی کشور خدمت کنند. به همین مناسبت چند نمونه از کارهای استاد تتلو را با هم مرور میکنیم تا ببینید آن عزیز چقدر به فکر فرهنگ و موسیقی کشور بود.
«دلم حرفاشو بهت گفت توام یه چیزی بگو، بگو نمیتونه هیچی به زور، جدا کنه دیگه تو رو ازم دور، جون هر کی دوست داری یه چیزی بگو». استاد تتلو اینجا تواضع را به همه نشان داده. او با اینکه میتوانسته با توجه به هیکل عضلانیاش از دوستش حرف بکشد، با آرامش و در عین تواضع از دوستش (که یحتمل پسر هم هست) خواسته که لااقل یک کلمه با او حرف بزند و درد دل کند و خودش را خالی کند.
«کاش میفهمیدی که از این تریپا نداریم، که بری بره خودتو خبری ندی، نگرانتم من از قدیم، کم با هم قدم زدیم، کم با هم قول دادیم بریم جلو و عقب نریم». در این شعر استاد تتلو تاکید زیادی روی وفای به عهد دارد و میخواهد اعتماد را در جامعه زنده کند. هرچند با کارهایی که رئیس دولت قبلی انجام داده کمیراه استاد سخت به نظر میرسد.
«خونه خوبه خونه مامانم اُمیده، خونه خوبه بوی مامانمو میده، این ضربالمثل نابرده رنج گنج نمیدونم چی چی رو کی گفته؟ باید دستشو بوسید، خیلی جاها شدیم خسته و کوچیک، تو یه فضای بسته و موزیک.» ابتدا جا دارد از استاد به علت حفظ شئونات و اینکه اسم مادرش را اعلام نکرده و بنا به مصلحت گفته «مامانم امیده» تشکر کنیم. بعد میرسیم به آنجا که در حفظ ضرب المثلهای قدیم ایرانی تلاش به خرج داده. واقعا باید اینبار جای روحانی بگوییم: تتلو مچکریم.
آهنگ پرمغز از استاد زیاد است و جا تنگ. پس با همین چند مثال قبول کنید بودن انسانهایی مانند امیر تتلو در جامعه نیاز است.
>> قانون/ ایمان پیربرناش
***
انتشار خبر دستگیری یک خواننده زیرزمینی با وعده ضمنیِ برخورد با دیگر خوانندگان زیرزمینی، این پرسش را پیش روی گذارده که آیا برخورد قهری در سالهای اخیر، تجربه موفقی در برخورد با گروههای زیرزمینی موسیقی بوده یا به ضرر موسیقی، فرهنگ و در یک کلام، مصالح کلان کشور تمام شده است؟
موسیقی زیرزمینی در کشورمان، پدیدهای با دستکم دو دهه پیشینه است؛ جریانی که با تکنولوژی پیش رفته و به نقطهای رسیده که توقفش نیازمند توقف ورود برخی فناوریها و ابزارها به بازارهای ایران است و به تعبیری دیگر، تولید موسیقی خارج از فضای رسمی تصویب اشعار در وزارت فرهنگ و ارشاد، ضبط در استودیو و ارائه برای اخذ مجوز امری عادی شده که هیچ خوانندهای ابایی از آن ندارد.
در دورهای این کار میتوانست هزینههای بالایی برای یک خواننده رسمی داشته باشد؛ اما به مرور زمان حتی خوانندگان شاخص نیز به مناسبتهای گوناگون آهنگهایی را به مناسبتهای گوناگون ثبت و منتشر کردند که با توسعه فضای اشتراکگذاری نظیر شبکههای اجتماعی، این رویه سرعت بیشتری نیز به خود گرفته و عملاً نمیتوان حدس زد که یک قطعه موسیقی با گرفتن مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد منتشر شده یا خواننده و نوازنده اثری را ضبط کرده و ترجیح دادهاند غیررسمی منتشر کنند.
شکلگیری پدیدههایی نظیر ساندکلود نیز اساساً پخش موسیقی را متحول کرده و برخی از گروههایی که هم اکنون توانستهاند مخاطبان چشمگیری به دست آورند، نخست با انتشار برخی قطعاتشان در این شبکهها، توانستند دهها هزار شنونده را در مقطع کوتاه زمانی به دست آورند و سپس با انتشار آلبوم رسمی و برگزاری کنسرتهایی در داخل و خارج از ایران، جایگاه تثبیت شدهای از آن خود کنند و بنابراین تولید موسیقی در فضای غیربروکراتیک با مقبولیت نسبی از سوی مخاطبان حوزه موسیقی همراه شده است.
در این میان در کنار موسیقیهای کلاسیک و سنتی که در فضای غیررسمی منتشر میشود، موسیقیهای نه چندان ارزشمندی نیز ـ چه به لحاظ محتوای اشعار و چه به لحاظ ساختار موسیقیایی ـ انتشار مییابد که مخاطب خاص خود را دارد و گروههای جوان که شناخت جدی از موسیقی ندارند، به این سبک موسیقیها روی میآورند.
چنین میشود که در کنار برخی از خوانندگان و نوازندگان شاخص دارای موسیقی فاخر که از دل همین موسیقی زیرزمینی به فضای رسمی راه مییابند، برخی خوانندگان دارای موسیقی نازل نیز رشد میکنند و جوانانی همچون «امیرحسین مقصودلو» معروف به «امیر تتلو» نیز فرصت ارائه موسیقی فست فودی پیدا میکنند و در اتفاقی عجیب، عدد لایکهای صفحه هوادارانشان در صفحه فیس بوک از نیم میلیون میگذرد؛ «تتلو» البته تنها نیست و صدها چون او با چنین فضایی روبهرو هستند.
سوای اینکه گروهی از جوانان موسیقیهای سنتی، کلاسیک و حتی موسیقی زج و بلوز، ساختاری منسجم را به عنوان موسیقیهای سرگرم کننده مورد توجه قرار نمیدهند و این امر عمیقاً متوجه عملکرد ضعیف مسئولان ادوار گوناگون نهادهای فرهنگی به ویژه رسانه ملی در ترویج موسیقی فاخر ایران است، آنچه مسلم است، سوابق نشان داده برخورد قهری با موسیقیهای «خالتوری» کوچکترین حاصلی ندارد، به ویژه آنکه حتی دیگر استودیوی زیرزمینی نیز معنای خود را از دست داده و همان گونه که اشاره شد، تکنولوژی آنقدر توسعه یافته که هر شخصی در خانهاش میتواند با اندک آشنایی به موسیقی، قطعه مورد علاقهاش را بسازد و منتشر نماید.
همین خواننده زیرزمینی سال ۱۳۸۷ نیز در آغاز ورود به ایران دستگیر شد که اتفاقاً «تابناک» نخستین رسانهای بود که به انتشار خبر این ماجرا منضم به نقدی جدی پرداخت و پس از این نیز این خواننده اعلام کرد برای همیشه از موسیقی خداحافظی کرده؛ اما به محض خروج از ایران، دوباره شاهد فعالیت این خواننده بودیم و حال با گذشت پنج سال، این اتفاق تکرار شده و احتمالاً چند سال بعد آنقدر این پدیده فراگیر خواهد شد که همین دستگیریها نیز صورت نمیپذیرد و سرانجام اقدامات ریشهای در این زمینه در دستور کار قرار خواهد گرفت. بیگمان برخورد کنونی، تنها به سود این اشخاص خواهد بود که خود را بیش از پیش یک خواننده مهم (!) در فضای موسیقی مطرح کنند.
در این میان، شاید بهتر باشد در گذر پرشتاب روزها و ماهها و سالهایی که میکروفنهای حرفهای را در خانههای بسیاری از مردم برده و عملاً منازل بسیاری از مردم عادی نیز دارای یک استودیو شده و توقف ضبط و انتشار موسیقیهای بیرون از ساختار رسمی توقفناپذیر است، درصدد برآمد تا سطح فرهنگ و درک موسیقیایی جوانان بالا برود تا دستکم در دهه آینده، مخاطبان جوان بزرگان موسیقی در قید حیات کشورمان یک چندم خالتوریها نیز نباشد.
>> تابناک
*شما چه نظری دارید؟ آن را با ما و دیگران در میان بگذارید*
*با کلیک روی نماد RSS و ذخیرۀ آن، جدیدترین مطالب ما را آسانتر دنبال کنید*
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد