به گزارش جام جم سرا به نقل از تهران امروز، در تمام این سالها همه مسئولان بهدنبال کشف مشکلات جوانان هستند. در آخرین روزهای کار خود نیز یکسری راهکار ارائه و با خیال راحت جای خود را به مدیر بعدی میدهند و وجدانشان کاملا راحت است زیرا کار خود را طبق آنچه میدانستند درست پیش برده و راه را برای مدیر بعدی هموار کردهاند. اما مدیر بعدی بدون توجه به مطالعات و برنامهریزیهایی که در گذشته انجام شده بهدنبال راهکار دیگری است. جوانان هم باید صبر کنند و شکیبایی به خرج دهند تا بالاخره یک روزی روزگاری مشکلاتشان به سرآید. دولت یازدهم با وجود آنکه تازه راه افتاده اما قدمهای خوبی را در این زمینه برداشته است. انگار دیگر بهدنبال راهکار نیستند. آنها نقشه راه را در صد روز اول کار خود کشیدهاند و حالا باید طبق آن جلو بروند. آنطور که رئیس مرکز مطالعات و پژوهشهای راهبردی وزارت ورزش و جوانان میگوید؛ در این نقشه راه 10 میلیون جوان در معرض آسیب هستند.
اولویت 10 میلیون جوان در دو مقوله ازدواج و اشتغال
وزارت ورزش و جوانان به تهران امروز میگوید: ما جوان را از 15 تا 29 سال تعریف میکنیم که خود سه بخش دارد. 15 تا 19، 20 تا 24 و 25 تا 29 سال است. طبق سرشماری سال 1390 جوانان بین 15 تا 19 سال 6 میلیون و هفتصد هزار نفر، بین 20 تا 24 سال 8 میلیون و چهارصد هزار و بین 25 تا 29 سال نزدیک به 9 میلیون نفر است. خط قرمز ما میانگین سنی 25 تا 29 سال است که باید کارهای اساسی در حوزه اشتغال و ازدواج جوانان در این رده سنی صورت بگیرد. برای موضوعاتی مانند اشتغال و ازدواج این 9 میلیون جوان اولویت دارند زیرا سن آنها در مرز هست و نقطه آسیبپذیری آنها جدیتر است. در مرز خطر قرار دارند و نیازمند کار ویژه اورژانسی هستند چراکه در معرض آسیبهای مختلفی قرار دارند.
وی در ادامه با بیان اینکه باید یک کار فوری برای این رده سنی جوانان صورت بگیرد، میافزاید: به دلیل آن که این جوانان در شرایط فوتی قرار دارند آماده ازدواج و اشتغال هستند باید بسترها را با نگاه اولویتدار برایشان فراهم کرد. اگر ظرفیت اشتغال داشته باشد جوانانی که در سن 25 به بالا و دارای شرایط هستند را جذب کرد. در وام ازدواج یا اولویتی که در بحث ازدواج تعریف میکنیم، خدمات حمایتی یا تسهیلات مسکن باید جوانان 25 تا 29 را در اولویت قرار دهیم. رئیس مرکز مطالعات و پژوهشهای راهبردی وزارت ورزش و جوانان اشاره به اینکه سن جوانی که قانون تعریف کرده تا 29 سال است، و بالای آن در کشور ما جوان دوره جوانی خود را پشت سرگذاشتهاند، میگوید: هر کشوری با رویکردهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی خود سن جوانی را تعریف میکند. شاید یک نفر تا 40 سالگی ازدواج نکرده باشد. ملاک ما برای اولویت در جوانی ازدواج نیست. افرادی بالای 29 سال که ازدواج نکردهاند قشر محدودی هستند. آنها از شرایط جوانی خارج شده و جزو استثنائات هستند.
بیان درد آسان است
محمداسماعیل سعیدی در مورد اینکه جوانان در معرض آسیبهای جدی هستند به تهران امروز میگوید: بیان درد آسان است. منتهی نسخه قابل عمل پیچیده بشود و راهکار درستی داشته باشیم. در حال حاضر زندگیها دیجیتالی شده است. از یک طرف ورود فضای مجازی به خانهها و از سوی دیگر نظام آموزشی و درس سنگینی که بر دوش جوانان (بین 15 تا 19) گذاشته شده، فرصت حضور در محفل گرم خانواده را گرفته است. نظام آموزشی طوری است که جوانان خسته و کوفته از مدرسه به خانه میآیند و نمیدانند که درس بخوانند یا استراحت کنند یا به کلاسهای تقویتی بروند.
وی با اشاره به اینکه بار سنگین طاقتفرسایی بر دوش جوانان گذاشته شده و همه مجبورند که آن را تحمل کنند ادامه میدهد: فیلمها، بازیهای رایانه ای، فضای مجازی و... باعث شده که ارتباط بین اعضای خانواده کم شود و شکافی بین آنها به وجود آید. در دورههای گذشته شرایط متفاوت بود. ارتباطات در سطح وسیعی در خانواده و فامیل وجود داشت. دبیر اول کمیسیون اجتماعی مجلس با بیان اینکه از 18 سال به بالا و پس از فارغالتحصیلی جوانان برسر چند راهی قرار میگیرند میافزاید: یا به خدمت سربازی بروند یا به دانشگاه و دنبال ادامه تحصیل باشند یا ازدواج کنند. عمدهترین مانع در این مقطع میتواند خدمت سربازی باشد. در واقع آماده میشوند که به حیطه دانشگاه و تحصیل وارد شوند یا ازدواج کنند و به فاز دیگری از زندگی قدم بگذارند که هر کدام از این راهها برای خود مشکلات خاص خود را دارند. اگر دنبال درس و دانشگاه باشند درصد کمی که به دانشگاه روزانه دولتی وارد میشوند بار مالی چندانی را متقبل نمیشوند اما بقیه دانشگاهها بار مالی دارند. جوان دغدغه فراهم کردن شهریه خود را پیدا خواهد کرد. علاوه بر دهها دغدغهای که حین تحصیل دارد باید به فکر این باشد که پس از فارغالتحصیلی چه وضعیتی خواهد داشت. از طرف دیگر هم فضاهای مجازی سر جوانان ما را به خود گرم کرده است. اکثر کارهای خود را که تا دیروز حضوری گفته میشد پیامکی شده است. حتی احوالپرسی با پدر و مادر در برخی خانوادهها با فرستادن یک پیامک صورت میگیرد.
وی با اشاره به اینکه اگر جوان به سربازی برود مشکلات خاص آن را باید پشت سر بگذارد، ادامه میدهد: اگر جوان ازدواج نکند مشکلات خودش را دارد. اگر ازدواج کند با مشکلات زندگی و مسائل مختلف آن دست به گریبان خواهد بود. در گذشته زندگیها ساده و روان بود. شاید بزرگترین دغدغه، ازدواج فرزندان بود. امروزه تورم، اشتغال، دغدغههای اجتماعی و... مشکلات پیچیدهای را برای جوانان به وجود آورده است. ضمن آن که پدر و مادرها از صبح همه درگیر کار هستند. حتی زنان خانهدار ما هم گرفتار هستند. تا دیروز پدر و مادر فرصت رسیدگی به فرزند را داشتند. آنها به قول آذری زبانها موقعی که آفتاب طلوع میکند از خانه بیرون برو و موقعی که آفتاب غروب میکند به خانه برگرد. ولی امروزه ساعت 11 – 12 شب والدین خسته به خانه میآیند. به گفته محمدمهدی سعیدی یکی از نیازهای تمام انسانها در تمام سنین مهر و محبت است. وقتی این نیاز فطری ارضا نمیشود انسان دچار یکسری مشکلات روحی و روانی از جمله پرخاشگری میشود و احتمال دارد این افراد به بزهکاری روی بیاورند زیرا محبت ندیدهاند که آن را یاد بگیرند. این افراد میخواهند ارضا بشوند هر کجا کمی محبتی خارج از قاعده ببینند جذب آنجا میشوند. معلوم هم نیست که این محبتها مثبت باشد و تلهای نباشد بر سر راه جوانی که هنوز ناپخته است و پیچیدگیهای جامعه را نمیشناسد. بخشی از مشکلاتی که گرفتار آن هستیم همین است. خستگیها و مشکلاتی که در خانوادهها وجود دارد باعث پرخاشگری و دعوای خانوادگی بین تک تک افراد به ویژه فرزندان میشود و شکاف بین خانواده و جوانان را بیشتر میکند.
دبیر اول کمیسیون اجتماعی مجلس در ادامه با بیان اینکه کار اورژانسی در بخش اجتماعی جایی ندارد میگوید: فکر میکنم اورژانسی یعنی قرصی بخورند، یا اینکه عمل جراحی انجام دهند؟ برای آسیبهای اجتماعی که در طول سالیان متمادی پیدا شده کار اورژانسی نمیتوان کرد.
وی با اشاره به اینکه عوامل مختلفی باعث میشود همه دستگاهها بهدنبال مشکلات جوانان باشند، میگوید: برخی بهدنبال راهحلهایی هستند که صرفا نمره 20 بگیرند و تشویق شوند که چند کتاب نوشته و تحقیق نوشته است و از جنس عملیاتی نیستند. مشکل دیگر این است که راهحلهایی که ارائه میشود در پیچ و خم نظام بوروکراسی اداری کشورمان گم میشود. مجموعههایی که باید در این رابطهها حساس شوند و سریع رصد کنند بیتفاوت هستند و به همین دلیل راهکارها خاصیت خود را از دست میدهند. متاسفانه تصمیمات هم جزیرهای است. حرف آخر را معلوم نیست که در مورد آسیبهای اجتماعی چه کسی میزند. هیچ کس نمیداند مسئول آن کیست و متولی اصلی ندارد و نظارت دقیقی بر کارها وجود ندارد و نتوانستهایم جزیرهها را به هم متصل کنیم. ما نه تنها مراکز تصمیمگیری واحدی نداریم حتی برخی آموزش هایمان بدآموزی است. این مثل زمینی است که به چند نفر دادهاند که در آن کشاورزی کنند. یکی شخم میزند، یکی وسط زمین چاه میزند، یکی بذر میکارد و یکی آبیاری میکند. وقتی میپرسی چرا وسط کار بقیه چاه میکنی و خاک آن را روی زحمت دیگران میریزی میگوید به من گفتهاند چاه بکن! از یک طرف راهکار ارائه میدهیم از طرف دیگر مجموعه دیگری دقیقا در نقطه مقابل آن راهکار عمل میکند. به عبارت دیگر چارچوب درستی را تعریف نکردهایم که تمامی کارشناسان، هنرمندان، اساتید، مسئولان و تمام کسانی که برسبک زندگی افراد جامعه تاثیر میگذارند در آن چارچوب حرکت کنند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد