***
سریال بیقرار در ده قسمت 35 دقیقهای برای پخش از شبکه یک سیما تولید میشود و به کرامات امام رضا(ع) میپردازد و داستان زندگی رعنا (لاله اسکندری) را روایت میکند که پس از پنج سال از زندان آزاد میشود. او به دنبال کودک خود که هنگام دستگیری یک ماهه بوده میگردد. رعنا در این ارتباط و در نتیجه جستجوهایش به شهر مشهد میرسد و به دنبال نشانهای از کودکی که اینک پنج ساله شده میگردد، اما غافل از اینکه...
محمدرضا شریفینیا، گوهر خیراندیش، محمد صادقی، کامران تفتی، لاله اسکندری، سارا خوئینیها، کمند امیر سلیمانی، مریم بوبانی و مریم سلطانی بازیگران اصلی این مجموعه هستند.
***
عقربههای ساعت عدد 11 را نشان میدهد و من همراه چند نفر از اعضای پشت دوربین در سالن انتظار ترمینال مشهد منتظر ورود گروه به محوطه ترمینال میشوم. گروه از ساعات آغازین صبح برای تصویربرداری سکانسهای داخل قطار، کوپهای را در اختیار گرفتهاند و با پایان این سکانسها قرار است سکانس مربوط به شخصیت رعنا در سالن انتظار مقابل دوربین برود. به گفته اعضای پشت دوربین سریال، تا دقایقی دیگر گروه وارد سالن انتظار میشود و برای استفاده از فضای شلوغ سالن بلافاصله این سکانس باید مقابل دوربین برود.
سالن مملو از جمعیت است و در مانیتور نصب شده روی دیوار ساعات حرکت قطارها برای مشاهده مسافران به نمایش درمیآید. دقایقی بعد مسعود حقی، برنامهریز و دستیار اول کارگردان اولین نفری است که به جمع اعضای پشت دوربین اضافه میشود و گویا گروه تصویربرداری با توجه به زمان محدودی که در اختیار دارد، برای گرفتن این سکانس بلافاصله دست به کار شده است. به گفته حقی، در این سکانس دوربین در طبقه بالای سالن قرار میگیرد و لاله اسکندری قرار است میان حضار به انتظار آمدن همسرش (با بازی کامران تفتی) در ترمینال بنشیند. میان مسافران، عباس دقاقی مدیر تولید و محمد علیزاده صدابردار را میبینم که مشغول صحبت هستند. از طرفی سام نیز همراه گروه تصویربرداری در طبقه بالا مستقر شده و لاله اسکندری نیز برای انجام مجدد گریم به یکی از اتاقهای اداری ترمینال رفته است.
با اعلام ورود هر قطار در مانیتور، جمعیت قابل توجهی برای دقایقی از سالن انتظار عبور میکنند و به گفته مسعود حقی گروه برای یکی از همین لحظات، تصویربرداری را انجام میدهد. رعنا در این سکانس به انتظار همسر خود مینشیند که مدتها از وی خبری نداشته و حال میان سیل عظیم مسافران به جستجوی وی میپردازد. به سمت علیزاده و دقاقی میروم و پس از سلام و احوالپرسی از آنها درباره زمان آغاز تصویربرداری سوال میکنم. به گفته دقاقی تا ورود قطار بعدی پنج دقیقه وقت باقی است و تقریبا همه چیز برای انجام این سکانس مهیاست. با توجه به زمان 20 دقیقهای که تا آمدن قطار بعدی وقت هست حساسیت این سکانس را برای گروه بالا برده است.
لاله اسکندری از اتاق گریم خارج میشود و به میان جمعیت میآید. سام از طبقه دوم به وسیله بیسیم با مسعود حقی درباره نحوه قرار گرفتن اسکندری صحبت میکند تا دوربین بتواند بخوبی چهره او را به تصویر بکشد. با این حال قرار گرفتن اسکندری با توجه به حضور جمعیت در یک جای ثابت مقداری کار را سخت میکند تا اینکه سرانجام سام رضایت خود را از محل مشخص ایستادن اسکندری با بیسیم اعلام میکند. دوربین مقابل در ورودی ترمینال و پشت به اسکندری قرار دارد و او باید طوری میان مسافران به جستجوی رامین بپردازد که چهرهاش نیز در دوربین مشخص باشد. دقاقی، لحظه ورود قطار و مسافران را از طریق بیسیم به محسن فلاحی مدیر تصویربرداری پروژه اعلام میکند و با فرمان سام تصویربرداری آغاز میشود. همزمان با اعلام آغاز تصویربرداری، مسافران بسیاری وارد ترمینال میشوند. در این سکانس کامران تفتی حضور ندارد و قرار است فقط سکانس انتظار رعنا به نمایش درآید.
همراه با گروه پشت دوربین به سمت صندلیهای انتظار ترمینال میروم تا از آنجا راحتتر شاهد تصویربرداری باشم. با این حال چند نفر از افراد پشت دوربین نقش هنرور را در تصویربرداری ایفا میکنند و بهعنوان مسافر از کنار اسکندری عبور میکنند. سام از جمعیت حاضر در ترمینال نهایت استفاده را میبرد و تصویربرداری این سکانس تا دقایقی ادامه مییابد تا اینکه با اعلام مسعود حقی، سکانس با موفقیت به پایان میرسد. نکته جالب توجه در تولید این سریال، پایان تصویربرداری روزانه بعد از پنج شش ساعت کار مداوم بوده که مقداری با سایر طرحها متفاوت است. به گفته دقاقی این مقدار کار در طول روز به برنامهریزی منظم گروه برمیگردد و تولید طبق برنامه از پیش تعیین شده انجام میشود.
سام نیز همراه با گروه تصویربرداری به طبقه پایین میآید و حالا فرصتی دست میدهد تا با وی درباره داستان و شرایط تولید مجموعه به گفتوگو بنشینید.
فلورا سام میگوید: در روزهای ابتدایی تصویربرداری، باران شدیدی در مشهد آغاز شد و همین ما را برای تصویربرداری سکانسهای خارجی دچار مشکل کرد و حتی برنامههایمان برای چند روز مختل شد. با تمام این تفاسیر همچنان طبق برنامه پیش میرویم و شما نیز میبینید که برخلاف سایر طرحها پس از اتمام این سکانس گروه به استراحت میپردازد.
او میافزاید: متاسفانه کار در شهرستان به خاطر برخی هماهنگیها و حتی تهیه بلیت بسیار مشکل است و دوری از خانوادهها نیز مشکل دیگر کار در شهرستان محسوب میشود. البته به لطف جو صمیمی که در گروه حاکم بوده این مشکل نیز برطرف شده و همه چیز بر وفق مراد است. درباره داستان بیقرار باید بگویم وقتی سال گذشته برای بازی در تلهفیلم مجید مظفری به شهر مشهد آمده بودم با خانمی به نام رمضانزاده آشنا شدم که سرپرستی خانهای با عنوان خانه فرشتگان را به عهده داشت. در این مرکز از فرزندان زندانیان نگهداری میشد و حتی طی صحبت با سرپرست آنجا با اتفاقهای مختلفی روبهرو شدم و برایم بسیار جالب و تأثیرگذار بود. در این مرکز زنانی وجود داشتند که تعلقات خاطر فراوانی به فرزندان خود داشتند و برای دیدن فرزند خود لحظهشماری میکردند. با این حال ایده اصلی بیقرار در مواجهه با یک پرونده خاص به ذهنم خطور کرد و حتی در شکل نگارش آن باید بگویم از چند پرونده دیگر نیز برای شخصیتپردازی داستان استفاده کردم.
این کارگردان که سریال «باغ سرهنگ» را نیز آماده پخش دارد، ادامه میدهد: این نکته را نیز باید بگویم که بیقرار عین واقعیت را روایت نمیکند، چون نگارش یک فیلمنامه و ساخت مجموعه تلویزیونی، برای جذاب شدن و باورپذیری به داستانپردازی احتیاج دارد. میان بازیگران نیز با خانمها اسکندری، بوبانی و آقایان شریفینیا و صادقی برای اولین بار بهعنوان کارگردان همکاری دارم که برایم تجربه بسیار خوبی است و امیدوارم همکاری مجدد با بازیگران خوب مجموعه دوباره میسر شود.
***
پایان صحبتهای فلورا سام، همزمان میشود با خروج لاله اسکندری از اتاق گریم و همین فرصتی دست میدهد تا با وی نیز گفتوگویی درباره نقشش داشته باشم.
اسکندری نیز درباره نقشش میگوید: در این سریال نقش رعنا را ایفا میکنم که شخصیت زن اصلی داستان است. درواقع رعنا تصویری که مخاطب همیشه از من در ذهن داشته، به طور کلی تغییر خواهد داد. اولین دلیلی که باعث شد در این پروژه حضور داشته باشم، فیلمنامه منسجم آن بود و وقتی آن را خواندم میدانستم تجربه متفاوتی خواهد بود. به نظرم رعنا جای کار فراوانی داشت و حتی با توجه به تصویری که مخاطب پیش از این از من دیده بسیار متفاوت است. رعنا در اجرا بسیار خوب از آب درآمده و اگر صادقانه بخواهم بگویم، فراتر از انتظارم نیز شده است. به نظرم فیلمنامه با توجه به حال و هوای زنانهای که دارد و حضور شخص خانم سام بهعنوان نویسنده و کارگردان به صورت دوجانبه به کار کمک کرده است.
او ادامه میدهد: البته من پس از خواندن کامل فیلمنامه پیشنهاد کردم ای کاش تعداد قسمتهای کار افزایش مییافت و به نظرم داستان این قابلیت را داشت. به عقیده من بیقرار از گروه بازیگران خوبی نیز برخوردار است و حتی گروه تولید برای نقشهای کوتاه نیز از بازیگران مطرح استفاده کرده و این در تولید یک مجموعه موفق، حسن محسوب میشود. در کل حضورم در این سریال یک اتفاق بسیار خوب و خوشایند بود.
به هر حال طی این سه ـ چهار سال اخیر در زمینه بازیگری اتفاقات خوشایندی برایم رخ نداد و در هر کاری حضور پیدا میکردم، برایش اتفاق بدی میافتاد. به جرأت میتوانم بگویم مجموعهای که طی این چند سال بهطور منسجم پخش شد «رقص پرواز» بود. به سریال بیژن بیرنگ (همچو سرو) ممیزیهای فراوانی وارد شد، مجموعه عبدالحسن برزیده (دولت مخفی) به مشکلات فراوانی برخورد و من حدود یک سال در آن کار حضور داشتم و یکباره از من چهار سال هیچ کاری پخش نشد.
او میافزاید: همکاری با خانم سام بسیار خوب بوده و از تجربه همکاری من با یک کارگردان خانم برای اولین بار، رضایت کامل دارم. خانم سام در پلانها بسیار پخته و البته فکر شده تصمیم میگیرند و همیشه قبل از آغاز تصویربرداری همه چیز را طراحی میکنند.
درباره همکاری با بازیگران نیز، فقط با کامران تفتی و سارا خوئینیها بازیداشتم و معتقدم سکانسهای اختلاف من با شخصیتی که سارا خوئینیها به عهده داشتند بخوبی از آب درآمد.
وی ادامه میدهد: روز اول پیش تولید که فیلمنامه را خواندم، کامران تفتی قرار بود نقش دیگری را ایفا کند و درواقع شخصیت رامین که بدمن ماجراست به عهده فرد دیگری بود. در همان روز من به کارگردان پیشنهاد کردم، حتما نقش رامین را با اینکه تکراری است، ولی باز کامران تفتی ایفا کند، زیرا اعتقاد دارم وی بخوبی از پس آن برخواهد آمد. در این کار با تفتی اولین تجربه همکاری را داشتم. البته پیش از این قرار بود در سریال «خط» نیز در کنار وی حضور داشته باشم که بنا به مشغلههای کاری این همکاری منتفی شد. او درباره کارهای آیندهاش نیز چنین توضیح میدهد: چند پیشنهاد داشتم که به دلیل تداخلی که با بیقرار داشت نپذیرفتم و امیدوارم سری دوم همین سریال توسط سازندگان آن ساخته شود و در آن حضور پیدا کنم.
***
پس از طی پلههای بسیار به راهروی اصلی بیمارستان فارابی مشهد میرسم که گروه تصویربرداری آن را به طور کامل در اختیار گرفته است. همه تختهای بیمارستان خالی است و نکته جالب دیگر این که با توجه به طولانی بودن سکانسهای داخلی این لوکیشن، وسایل صحنه و گریم، در اتاقهای مختلف بیمارستان قرار گرفته است.
محمدرضا شریفینیا در اولین اتاق روی یکی از صندلیها نشسته و مشغول مرور دیالوگهایش است. بهعنوان اولین بازیگر این لوکیشن به سمت او میروم و پس از سلام و احوالپرسی دقایقی کوتاه با وی همکلام میشوم.
شریفینیا درباره نقش خود میگوید: شخصیت احمد آقا را در این سریال ایفا میکنم که از طبقات محروم جامعه است و زندگیش دچار تحولات زیادی میشود. وقتی فیلمنامه این سریال پیشنهاد شد، با آن ارتباط زیادی برقرار کردم. البته با فلورا سام پیش از این در دو کار تجربه همکاری داشتم، اما برای اولین بار است که بهعنوان بازیگر در کارشان ایفای نقش میکنم. درباره نقشم نیز باید بگویم احمد آقا در مشهد زندگی میکند و از راه واکس زدن کفشهای مردم امرار معاش میکند. درواقع نقش مثبت است، ولی در زندگی او شرایطی به وجود آمده که او را نیز درگیر کرده است. البته در فیلمنامه، احمد آقا زمانی وارد داستان میشود که دختر چهارده سالهاش که از خانه فرار کرده به خانه بازمیگردد.
او درباره پشت صحنه سریال هم میگوید: شرایط کار نیز بسیار خوب بوده و پشت صحنه نیز فضای صمیمی حاکم است. بازی من اینطور که مشخص است، طی هفته آینده به پایان میرسد و البته امیدوارم سری دوم این سریال نیز ساخته شود. به نظرم فیلمنامه ظرفیت دارد که تعداد قسمتهایش افزایش یابد و امیدوارم در پایان کار توافق اولیه آن با شبکه برای ساخت تعداد قسمتهای بیشتر آن حاصل شود. درونمایه اصلی بیقرار درباره تحول انسانها و موضوعات اخلاقی است و در طول داستان، اتفاقات مختلفی برای شخصیتهای آن رخ میدهد.
***
خارج از اتاق، صدای گروه نظرم را جلب میکند و به بیرون میروم. با توجه به فیلمنامهای که در اختیار دارم، متوجه میشوم قرار است در این سکانس لاله اسکندری و کامران تفتی مقابل دوربین بروند و دو پرستار همراه تفتی، اسکندری را که روی تخت قرار گرفته به سمت اتاق عمل میبرند. محسن فلاحی همراه با دستیاران خود درباره نحوه قرار گرفتن دوربین و لغزش آن در تصویر مشغول صحبت است تا اینکه پس از دقایقی به جمعبندی مناسبی میرسند و دوربین بالای تخت قرار میگیرد. برای دقایقی میتوانم با محسن فلاحی، مدیر تصویربرداری صحبتی داشته باشم.
او میگوید: بیقرار سومین همکاری من با خانم سام پس از سریالهای ناز و نیاز و باغ سرهنگ محسوب میشود. خانم سام آرامش مثالزدنی هنگام کار دارند و همین آرامش به گروه پشت دوربین نیز منتقل میشود. درباره دلیل حضورم نیز باید بگویم فیلمنامه را بسیار دوست داشتم و از میان کارهایی که در این چند وقت اخیر پیشنهاد شد توانست نظرم را جلب کند.
فلاحی پس از پایان صحبتهایش به سمت گروه تصویر میرود و آماده اعلام سام برای آغاز تصویربرداری این سکانس میشود.
***
فلورا سام در بخش پذیرش با مسعود حقی مشغول صحبت است. علاوه بر تفتی، شریفینیا، اسکندری، محمد صادقی و مریم بوبانی نیز در این لوکیشن حضور دارند. تا زمان آغاز تصویربرداری فرصتی دست میدهد تا با کامران تفتی نیز گفتوگوی کوتاهی داشته باشم که در کنار راهرو ایستاده و منتظر آغاز تصویربرداری است.
تفتی درباره حضور خود در این سریال میگوید: از اواسط مهر درگیر این سریال هستم و فکر میکنم بازیام تا هفته آینده ادامه داشته باشد. در این مجموعه ایفاگر نقش رامین هستم که شخصیتی خاکستری است و آن را میان دیگر نقش هایم بسیار دوست دارم. البته رامین، شخصیتی چند بعدی دارد و همسر رعناست. درباره همکاری مجدد با فلورا سام نیز باید بگویم برایم لذتبخش است و متنهای این مجموعه را بسیار پسندیدم. درباره شخصیت مقابلم که لاله اسکندری آن را ایفا میکند نیز باید بگویم بسیار همکاری خوبی تاکنون داشتهام. ایشان از بازیگران توانای کشورمان هستند و بده بستانهای خوبی در کار با کاراکتر مقابلشان دارند. امیدوارم نتیجه کار نیز برای مخاطب رضایتبخش باشد.
پس از پایان صحبتهای تفتی به سمت اتاق گریم میروم. احسان روناسی در یکی از اتاقهای انتهای راهرو مشغول گریم روی محمد صادقی است. روپوش سفید صادقی نشان از این دارد که او در مجموعه، ایفاگر نقش یکی از پزشکان جراح است. روناسی تمام تجهیزات اتاق گریم را در اتاق بیمارستان قرار داده و خودش علتش را طولانی بودن حضور گروه در این لوکیشن عنوان میکند. در همین حال مریم بوبانی نیز وارد اتاق گریم میشود تا پس از اتمام گریم صادقی روی صندلی گریم بنشیند. او با توجه به کمبود وقت و از دست دادن نور در حین انجام گریم برای لحظاتی از نقشی که در این مجموعه به عهده دارد، صحبت میکند و میگوید: بازیام بزودی در سریال بیقرار به پایان میرسد و طبق صحبتهایی که با کارگردان و گروه تهیه داشتهام گویا این مجموعه قرار است در دهه آخر صفر روی آنتن برود.
صادقی اضافه میکند: متنهای سریال از کیفیت خوبی برخوردار بود و آن را دوست داشتم. با توجه به قسمتهای کوتاهی که از کار دیدم به نظرم سریال در اجرا هم خوب از آب درآمده و امیدوارم در آنتن نیز موفق عمل کند. بیقرار، مجموعهای اجتماعی و خانوادگی محسوب میشود و در آن ایفاگر نقش جراح هستم که در طول داستان اتفاقاتی توسط او در پیشبرد قصه رقم میخورد. اجازه بدهید صحبت کامل درباره نقشم را به پس از پخش آن موکول کنیم تا شما نیز کار را به طور کامل دیده باشید.
مریم بوبانی نیز که روی صندلی نشسته و مشغول مرور دیالوگهای سکانس بعدی خود است درباره نقشش میگوید: در این سریال نقش شوکت را ایفا میکنم. او در حیاطی زندگی میکند که آقای شریفینیا و خانم اسکندری آنجا زندگی میکنند و در بخشی از داستان اتفاقات مختلفی را رقم میزند. طی چند روز گذشته بازیام آغاز شده و در بیشتر سکانسهای مشترک خانم کمند امیرسلیمانی و آقای شریفی نیا حضور دارم. از همکاری با خانم سام نیز باید بگویم سر صحنه ایشان بسیار آرام هستند و همین آرامش به بازیگران و عوامل انتقال داده می شود. در کل تاکنون همکاری بسیار خوبی بوده و امیدوارم مجموعه در زمان پخش نیز با استقبال مواجه شود.
***
از اتاق گریم بیرون میآیم و با توجه به سکوتی که انتهای سالن راهرو حکمفرماست مشخص میشود گروه مشغول تصویربرداری است. آرامآرام به سمت انتهای سالن میروم و گروه کارگردانی را میبینم که پشت مانیتور نشسته است. این سکانس چند بار تمرین شده و حالا سام با صدای بلند به بازیگران اعلام میکند قرار است تصویربرداری آغاز شود. مسعود حقی به گروه بازیگران نزدیکتر است و با اشاره سام به بازیگران اعلام ضبط میکند.
محسن فلاحی با پایان سکانس اعلام رضایت خود را از تصویر اعلام میکند و سام نیز با او موافق است. تصویربرداری این سکانس به پایان رسیده و حالا گروه باید به اتاق سیسییو و جایی که شخصیت اصلی سریال در آن حضور دارد، بروند. تقریبا همه بازیگران در این سکانس حضور دارند و گروه برای طراحی ترکیب صحنه این اتاق به سمت سیسییو میروند. محمد صادقی، محمدرضا شریفینیا و مریم بوبانی نیز به سمت سیسییو میروند تا منتظر شروع تصویربرداری شوند. به گفته دقاقی تصویربرداری تا ساعاتی دیگر در سیسییو به پایان میرسد.
امین داداشی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: