کد خبر: ۵۹۵۵۲۷
مجید مظفری:  طنز بازی نمی‌کنم که بیضایی در انتخابم به شک بیفتد

بد نیست پیش از ورود به گفت و گو با مجید مظفری، نگاهی گذرا به کارنامه بازیگری بیندازیم که امروز در هیبت دکتر در سریال «اولین انتخاب» به کارگردانی مهدی صباغ‌زاده حاضر شده بیاندازیم. بازیگر فیلم های سگ کشی (بهرام بیضائی)، زیر پوست شب (فریدون لگه)، غریبه و مه (بهرام بیضایی) تنوره دیو (کیانوش عیاری)، تیغ و ابریشم (مسعود کیمیایی)، در مسیر تندباد (مسعود جعفری جوزانی)، ساوالان (ید ا... صمدی)، کشتی آنجلیکا (محمد بزرگ نیا) و ... که به خاطر بازی در فیلم مسافران «بهرام بیضایی» برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل از جشنواره فجر شد  و برای فیلم های سگ‌کشی، جنگ نفت کش ها و سایه های هجوم، کاندیدای بهترین بازیگر این جشنواره بوده از سال 150 فعالیت حرفه ای اش را در تئاتر آغاز کرده است. او دوره 5 ماهه بازیگری را در دانشگاه ون سن پاریس پشت سر گذاشته است. او با فیلم شهر قصه (منوچهر انور) وارد سینما شد و تلویزیون را نیز با مجموعه هایی چون میلیاردر، روزهای زندگی، تا صبح و ... تجربه کرده است. مظفری مهمان یک فنجان چای «بانی فیلم» شد و از حضور متفاوتش در سریال اولین انتخاب گفت.

بعد از سریال «اولین انتخاب» مشغول کار جدیدی نشده اید؟

ـ چرا یک کار عجیب و غریب) میخندد(

چطور؟

ـ عباس نعمتی قصهای را همینطوری برای من تعریف کرده و کارگردان کار آقای معظمی است. قرار است فردا فیلمنامه به دست من برسد و راهی اراک شویم.

احیاناً سریال که نیست؟

ـ نه یک تلهفیلم است.

شبکه کار مشخص شده؟

ـ گویا کار متعلق به سیما فیلم است.

خودتان در بحث تهیه و تولید کاری در دست ندارید؟

ـ کاری را به همراه آقای احمد تاجیک تهیه میکنیم. سناریوی آن را زامیاد سعدوندیان نوشته و علی جناب قرار است کار را کارگردانی کند.

خودتان تصمیم ندارید کارگردانی کنید؟

ـ کاری است برای شبهای ماه مبارک رمضان اگر بشود بسازم، خیلی خوب است.

احتمالاً با دفتر مجید اوجی؟

ـ خیر در دفتر خودمان...

با توجه به اینکه اوضاع تهیه و تولید خیلی مساعد نیست و شما هم اصولاً در مقام بازیگر شناخته شده ترید، چطور به سمت تهیه و تولید رفتید؟

ـ من دفتری را افتتاح کردم که در آن قصد تهیه و تولید دارم، اما برخی از کارها را که خودم نمیتوانم کارگردانی کنم در مقام تهیهکننده کار میکنم. گاهی خودم کارگردانی میکنم و گاهی تنها بازی دارم. یعنی خودم را تحمیل نمیکنم. بستگی به شرایط کار دارد.

سریال «اولین انتخاب» و همکاریتان با مهدی صباغزاده چگونه اتفاق افتاد؟

ـ علی جناب تماس گرفت که بیایید دفتر خانم پاکروان، رفتم آنجا صحبت یک سریال شد. فیلمنامه کامل نوشته نشده بود، سیناپس کامل بود، صحبتی کردیم، آنجا متوجه شدم کارگردان صباغزاده است، قرارداد بسته شد و رفتیم سر کار...

از شخصیت دکتر صحبت کنید. از ابتدا مشخص بود که کار قرار است در یک فضای طنز روایت شود؟

ـ سیناپس را که خواندم متوجه شدم کار کمدی است.

واقعاً شما با خواندن سیناپس متوجه شدید که این کار کمدی خواهد بود یا در صحبت با نویسنده؟

ـ من با عباس صحبتهایی داشتم و متوجه فضای کار شدم...

قطعاً همینطور بوده چون فیلمنامه سریال «اولین انتخاب» هم بار کمدی چندانی ندارد.

ـ من و عباس یک رابطه خوبی داریم که برمیگردد به سریال «تا صبح». ما آنجا همکاری خوبی داشتیم و در صحبتهایی که با هم میکردیم، مشخص بود فکرهایمان به هم نزدیک است. فضا طوری بود که اگر فکر داشتیم آن را با عباس مطرح میکردیم یا حتی اگر دسترسی نداشتم در حد یک دیالوگ خودم کار را پیش میبردم. در این سریال هم با صحبتی که با عباس داشتم، خیلی زود متوجه شدم کار به کدام سمت میرود، شخصیتها چگونه تعریف شدهاند، میتوانند کمدی باشند یا نه!؟ خطوط قرمز تا کجاست و... کار که شروع شد با توجه به صحبتهای خوبی که با هم داشتیم من بدون هیچ مشکلی کار کردم.

هراسی نداشتید که قرار است پس از سالها بازی در نقشهای جدی، این بار باید ایفاگر یک کاراکتر کمدی باشید و برای اولین بار جنس بازیتان را به کل تغییر دهید.

ـ چرا ترس داشتم! چون برای اولین بار قرار بود در یک شرایط دیگر ظاهر شوم. بیشتر لحظات کمدی این سریال سر صحنه و در ارتباط با خود کارگردان و تیم بازیگری شکل گرفت. تیم بازیگری ارتباط خوبی با نویسنده داشت و این تعامل در تعریف موقعیت و شناخت از فضا بسیار کمک حال بود.

بدون شک سریال «اولین انتخاب» خالی از هرگونه موقعیت کمدی و طنز است و هر اتفاق رخ داده سر صحنه توسط بازیگران با هدایت کارگردان است که در برخی لحظات واقعاً میرود تا به لودگی نزدیک شود.

ـ من نمیخواهم حمل بر این شود که متن در درآمدن فضای کمدی کار نقش نداشته یا کارگردان و... اما باید بگویم در یک کار کمدی حتماً بازیگران باید تعامل خوبی با هم داشته باشند و حتی راجع به دیالوگها با هم به یک توافق برسند. ما بارها دیالوگهای سریال را تغییر دادیم به خاطر موقعیت بازیگر مقابلمان؛ به طور مثال اگر صحنهای راه نمیداد که من با دکتر در فضایی طنز قرار بگیرم، با یک تغییر دیالوگ شرایط را ایجاد میکردیم. البته مراقب بودیم لطمهای به خط اصلی قصه نزند ولی خب این همکاری وجود داشت. البته باید به نکتهای هم اینجا اشاره داشته باشم. کار ما اینجا به شدت سخت بود، چون اولاً شناختی از هم نداشتیم و برای اولین بار بود که ما بازیگران مقابل هم قرار میگرفتیم ثانیاً کار به یکباره میتوانست به سمت لودگی و خودشیرینی برود پس باید به شدت مراقبت میکردیم چون اگر هر کس ساز خودش را میزد، کار به ناکجا آباد میرفت.

مشخصا تمام تلاش مجید مظفری در مورد بازی خودش این بوده که با خورد کردن و شکستن کاراکتر همیشگیاش حضوری متفاوت را در یک نقش طنز تجربه کند، از تمهیدات خودتان برای نقش دکتر صحبت کنید.

ـ نمیدانم چقدر کار را کامل دیدید، من سعی کردم یک جنس خاص از بازی را برای دکتر به کار ببرم که ضمن درآمدن لحظات کمیک نقش، شخصیت به سمت لودگی نرود. شما گاهی میبینید که دکتر شخصیتی شبیه به نقشهای قبلی من است، جدی دیالوگ میگوید، لحن خاصی ندارد، راه رفتن او کاملاً معمولی است اما به یکباره شخصیت میشکند! شما میبینید که دکتر خیلی جاها با خانوادهاش جدی برخورد میکند، رفتار منطقی دارد و برخی لحظات هم نه، مثلاً گاهی من یک اصطلاح پزشکی را اشتباه میگفتم دوستان میگفتم این آدم دکتر است نمیتواند این اصطلاح را اشتباه بگوید، من میگفتم نه این موقعیت ایجاب میکند که دکتر این اصطلاح پزشکی را اشتباه بگوید. جایی هم همان اصطلاح را در موقعیتی جدی درست میگوید.

همه اینها سر صحنه اتفاق میافتاد؟

ـ بله، در ارتباط با کارگردان و دیگر بازیگران این لحظات ایجاد میشد. آقای صباغزاده شیوه کاریاش اینگونه بود که دست برخی بازیگران را در بعضی از لحظات کار باز میگذاشت.

فکر میکنم شما از آن دست بودید که دستتان در سریال باز بود؟

ـ بله، خوشبختانه من و آقای صباغزاده ارتباط خوبی با هم داریم. علیرغم اینکه خیلیها منتظر بودند من و صباغزاده نتوانیم با هم کار کنیم و وسط کار بحثمان شود اما خدا را شکر اینگونه نشد. بسیار همکاری خوبی با هم داشتیم، من صباغزاده را بسیار مهربان، حساس و احساساتی دیدم.

به نظر شما، مهدی صباغزاده چقدر طنز تلویزیون را میشناسد؟

ـ ببینید! به ندرت پیدا میشود که کارگردانهای ما به صورت آکادمیک سبکهای مختلف فیلمسازی را آموخته باشند و کار کنند.

بله و معمولاً خلاقیت و ذوق هنری است که...

ـ دقیقاً، آقای صباغزاده یک ذوق و قریحه طنز داشت که کاملاً شخصی بود، مال خودش بود و نمیتوان شبیه به آن را در جامعه پیدا کرد. شما در جامعه هم این ذوق و خلاقیت را میبینید؛ یکی جوک خوب را بد تعریف میکند، یکی جوک بد را هم میتواند با استعدادش خوب و جذاب تعریف کند. سریال «اولین انتخاب» از آن موقعیتها بود که عواملش با استعداد خودشان کار را پیش بردند.

به نظرم ذوق و خلاقیت شخصی میتواند در پیش بردن یک سریال 0 قسمتی خیلی کمک حال باشد. به هر حال هر ژانری تکنیک مخصوص به خودش را نیاز دارد...

ـ بله قبول دارم. فکر میکنم کار کمدی در سریال «اولین انتخاب» اینگونه رخ داد که آقای صباغزاده توانایی من را میشناخت. یعنی متوجه شده بود و حد و حدود مرا میدانست، روی برخی از جملات و دیالوگها و حتی گاهی موقعیتها، فضا را برای من به وجود میآورد، آن وقت من خودم را در آن شرایط نشان میدادم و از موقعیت به دست آمده کمال استفاده را میبردم. با همه بازیگران سریال به همین منوال پیش میرفت اما یکسری از بازیگران زود میگیرند و از تواناییشان استفاده میکنند و موقعیت را خلق میکنند و برخی نه! نیازمند کمک دیگران هستند.

خب اینجا انتخاب درست تیم بازیگری است که حرف اول را میزند، برخی از بازیگران سریال «اولین انتخاب» هم درست سر جای خودشان قرار نگرفتند. هر چند بازیگران مستعد و توانایی هستند که در فضاهای دیگر حضوری موفق و مؤثر داشتهاند.

ـ بله ولی برخی مواقع شما احساس میکنید انتخاب درستی داشتید اما در طول کار متوجه میشوید که اشتباه کردهاید. این مسأله در مورد کارگردانهای خوب و نامدار این مملکت هم رخ داده است. من اینجا میخواهم بگویم اگر بگذریم از فیلمنامه و شناخت کارگردان از ژانر، آن چیزی که بیش از هر چیز در خلق کمدی مؤثر است، ارتباط گروه است. خیلی مهم است که یک گروه بتوانند در یک سریال کمدی با هم همراه باشند و کنار بیایند. مثالی میزنم؛ من برای رسیدن از یک حالت آرامش به یک حس و حال عصبی ...

نیازمند یک کاتالیزور از سوی بازیگر مقابل هستید؟

ـ دقیقاً، من این حس را از زهیر یاری خیلی خوب میگرفتم.

در واقع پاسکاری میان شما و او خوب اتفاق میافتاد.

ـ بله دقیقاً، مثلاً در سکانسی زهیر به من میگفت پدر جان کار شما به اندازه پرسنل نیروی انتظامی سخت است، من میگفتم نه اینجوری نیست...

سکانسی که مشترکا در ماشین هستید...

ـ بله، این دیالوگها در سناریو طوری دیگر نوشته شده بود اما در اجرا، هم زهیر متوجه شده بود که فضا برای خلق کمدی آماده است و هم من، از شرایط کمال استفاده را بردم.

این تعامل با افشین هاشمی به وجود نیامد؟

ـ به نظر من افشین بازیگر خوبی است و میتواند از پس یک سریال بربیاید. ولی بد شانس بوده و نقشهایی که در این مدت گرفته خیلی دیده نشده است. من شنیدهام که یک سریال موفق داشته.

بله گاو صندوق...

ـ بله با آقای رحمانیان هم همکاری داشته است. من فکر میکنم افشین در این سریال خوب دیده شده است، شاید برمیگردد به ارتباط خوبی که با دیگر بازیگران داشته است. راستش را بخواهید من مدام نگران شخصیت افشین بودم که مبادا ساز جدایی بزند. برای اینکه ریتم ما باید یکدست از آب درمیآمد و به هم میخورد. دلیل نمیشود که حتماً ریتم همه مانند هم باشد چه بسا که گاهی میتوان در آرامش نیز ریتم درونی را حفظ کرد.

البته این تعدیل کردن بازی بازیگران وظیفه کارگردانی است؟

ـ بله وظیفه کارگردان است ولی خب بازیگر هم وظیفه دارد مراقبت کند. وقتی تو 5 ماه سر صحنه هستی، در یک هفته اول کارگردان موظف است تو را در جزییترین مشکل هدایت کند، با او چانه بزند، حرف بزند و... بعد از یک مدت من فکر میکنم بازیگر باید دستش آمده باشد که چگونه و با چه کیفیتی باید در مقابل دیگر شخصیتها قرار گیرد. ترس من از این بود که مبادا بازی او با بقیه دو دست و ناهمخوان شده باشد.

و الان که نتیجه کار را میبینید؟

ـ نه میبینم که خدا را شکر خیلی کار افشین خوب از آب درآمده است.

سابقه نشان داده بسیاری از بازیگران با تغییر سن و سالشان در جنس بازیشان هم تغییر ژانر میدهند و البته موفق هم هستند، اگرچه گاهی هم این تغییر فضا جواب نمیدهد. شما هم تصمیم دارید در ادامه کارتان پس از سریال «میلیاردر» و «اولین انتخاب» در نقشهای طنز و کمدی، حضوری مستمر داشته باشید؟

ـ خدا کند نقشهایی که از این به بعد به من پیشنهاد میشود به سمت لودگی نرود. واقعیت را بخواهید این سریال برای من یک تست بود و نگاهی جدی به این کار نداشتم.

البته فکر میکنم شما در تئاتر تجارب متعددی در عرصه طنز و کمدی داشتید؟

ـ بله، اکثراً کارهای تئاتری من در ژانر طنز بوده ولی در سینما و تلویزیون جز یکی ـ دو کار (تلهفیلم «شاه کلید» سامان مقدم) من تجربه طنز آنچنانی نداشتم. باور کنید سریال «اولین انتخاب» یک ریسک بزرگ بود و ممکن بود اگر کار درنیاید و این نقش آن طور که باید نباشد من از فردا حتی نتوانم از در خانه بیرون بیایم!‌(میخندد) خدا را شکر که سریال طوری رقم خورد که همه از نتیجه کار راضی بودند، درست است که کار طول کشید، راه دور بود ولی نتیجه کار طوری بود که خستگی از تن همه بیرون رفت.

به نظرم از موقعیت پزشکی قانونی در سریال «اولین انتخاب» که میتوانست بسیار کمک حال طنز سریال باشد هم استفاده نشده است آیا شما به عنوان بازیگر محوری و اصلی آن لوکیشن در این خصوص به تیم تولید پیشنهادی نداشتید؟ به غیر از قصه انگشت در قسمتهای ابتدایی که به نظرم شروع درستی هم نبود چون مقدمات آن فراهم نبود.

ـ موافق هستم، واقعاً به این مسئله خیلی توجه داشتم من فکر کردم اگر این آدم بخواهد پزشک زنان باشد که خط قرمز است، حتی فکر کردم این آدم میتواند پزشک اعصاب و روان باشد. با عباس که صحبت میکردم گفتم حالا که قرار است این آدم پزشک پزشک قانونی باشد بیا فکری به حالش کنیم، مثلاً اینکه این آدم از مرده میترسد هیچ کجا هم لو نمیدهد...

خب این خودش یک موقعیت کمدی بود؟

ـ بله، مثلاً این آدم بیخود و بیدلیل آدمها را تا آخر وقت از ترسش با خودش نگاه میدارد یا اینکه میخواهد برود سرویس بهداشتی یک نفر را از ترس بیدلیل با خودش تا ته سالن میبرد و حتی نامهای به او میدهد و میگوید این را برای من آنجا بخوان!

از هیچ کدام از این پیشنهادها استقبال نشد؟

ـ نه نشد! یادم میآید برادر بزرگتر من ترسو بود، بچگیهایمان شبها با ترفندی من را به حیاط میبرد تا به دستشویی برود، به من میگفت بیرون هستی. با من حرف  بزن که بدانم هستی!‌من میخواستم دکتر را ترسو معرفی کنیم و در آخر خواهر ماجرا را لو بدهد که دکتر از بچگی ترسو بوده...

به نظرم اگر از این دست موقعیتها در حد مطلوب و منطقی استفاده میشد نیاز نبود کار گاهی به سمت شوخیهای بیرمق و شلنگ تختههای کلیشهای مثل افتادن شخصیتها از روی پله یا.... برود؟

ـ بله... شغل دکتر میتوانست لحظات بسیار خوبی داشته باشد. یک جا پیشنهاد دادم دکتر چیزی را جا گذاشته با دامادهای خودش شبانه به محل کارش برمیگردد، کلی اتفاق آنجا رخ میدهد، فردا چیزی آنجا گم میشود و... اما متأسفانه استفاده نشد! آقای صباغزاده هم خیلی جاها جلوی بازی بچهها را میگرفت ولی الان که سریال را میبینم متوجه میشوم که پنجاه ـ شصت درصد وسواس ایشان در اندازه بازیها، به نفع کار شده است چون اگر ایشان سخت گیری نمیکرد کار به لودگی کشیده میشد، اگرچه برخی از لحظات کار هم میشد که بهتر از این باشد.

دوست دارید طنز را در تلویزیون ادامه دهید؟

ـ بله، ولی نه به حدی که اگر استاد بیضایی فردا بخواهد یک نقش جدی به من بدهد، شک و تردید کند یا دیگر کارگردانها نتوانند من را در کار جدیشان ببینند و تماشاگر دیگر من را در نقش جدی باور نکند و

مجتبی احمدی- بانی فیلم آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها