ناکامی نوجوانان ایران در بازیهای آسیایی نانجینگ قبل از هر چیز این پیام را با خود به همراه داشت؛ متاسفانه ما در ورزش دانشآموزی، حتی در آسیا هم محلی از اعراب نداریم.
بعد از درخشش ورزش ایران در بازیهای آسیایی گوانگجو و متعاقب آن المپیک، همه انتظار داشتند کاروان ورزشی کشورمان در دومین دوره بازیهای آسیایی نوجوانان هم چشمها را خیره کند، بخصوص پس از آنکه کمیته ملی المپیک نفرات گلچین شده را به نانجینگ چین اعزام کرد تا فقط آنها که شانس مدال دارند با آسیاییها رقابت کنند.
اما نتیجهای که رقم خورد کاملا برعکس انتظارها بود. کاروان 78 نفره ایران بدون کسب حتی یک مدال طلا به کار خود خاتمه داد تا در جدول ردهبندی بازیها در رده نازل بیستم قرار بگیرد. قرار گرفتن نام ایران پایینتر از کشورهایی چون چین تایپه، سنگاپور، مالزی، فیلیپین، هنگکنگ، قطر، عربستان، کویت و حتی سوریه جنگزده قبل از هر چیز این پرسش را در ذهن ایجاد میکند: به چه دلیل چنین اختلاف فاحشی باید میان ورزشکاران رده سنی بزرگسال با نوجوانانی که آیندهسازان ورزش ایران هستند، وجود داشته باشد؟
مصطفی هاشمیطبا، رئیس سابق سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک، شاید بهتر از هر کارشناس خبره دیگر بتواند به این سوال پاسخ دهد. او در گفتوگو با «جامجم» عنوان کرد: برای اینکه ورزشکاران نوجوان بخوبی تدارک ببینند، ورزش باید در آموزش و پرورش مورد توجه قرار بگیرد. یعنی زمینههای رشد و تعالی یک ورزشکار نوجوان ابتدا باید در سطوح آموزشی تقویت شده و بعد در سنین جوانی توسط باشگاهها و فدراسیونهای مربوط حمایت شود. من نقص کلی را در ورزش آموزشگاهها میبینم که ورزشکاران ما نمیتوانند در این سطح موفق باشند.
هاشمیطبا افزود: سوای این بحث که در رشتههای مدالآوری چون کشتی و وزنهبرداری نمایندهای نداشتیم، در مجموع فکر میکنم کاروان نوجوانان ایران بدون برنامه به رقابتهای نانجینگ اعزام شد و بیشتر تیمها بدون سپری کردن اردوهای مناسب در این رقابتها شرکت کردند. این درحالی است که ورزشکارانی چهارده و پانزده ساله حداقل باید یک یا دو سال مورد توجه باشند تا بتوانند رشد کنند.
با وجود همه کاستیهای موجود در بحث ورزش دانشآموزی، اینکه کاروان ایران بدون حضور وزنهبرداران و کشتیگیران از رسیدن به مدال طلا بازماند، هشداری است برای آنکه روی دیگر ورزشها هم سرمایهگذاری کنیم. البته هاشمیطبا معتقد است توجه به بحث پرورش استعدادها از سنین نونهالی، به خودی خود مشکلاتی از این دست را رفع خواهد کرد: اگر در آموزشگاهها به این مساله توجه شود در رشتههای مختلف ورزشی هم پیشرفت میکنیم. اشکال اصلی زمانی است که باید بچههای ما از نظر بدنی آمادگی لازم را پیدا کنند. ما در دوره ابتدایی خیلی غفلت میکنیم و تازه در سیزده چهارده سالگی یادمان میافتد که باید روی انعطافپذیری، تواناییهای تنفسی و آموزش مهارتهای نوجوانان کار کنیم. ایراد اساسی اینجاست که بچههای ما دیر وارد ورزش قهرمانی میشوند.پایین بودن سطح دانش فنی مربیان دلیل دیگری است که میتوان آن را در ناکامی کاروان ایران در نانجینگ موثر دانست. از هاشمی طبا درباره لزوم استفاده از مربیان دانش فنی در سطوح پایه پرسیدیم که در پاسخ گفت: هر مقطع سنی نیاز خاص خودش را دارد. من فکر میکنم ما باید در نوع نگاهی که به پرورش استعدادها داریم تغییر ایجاد کنیم. اینکه ما از مربیانی در اندازههای ولاسکو یا کرش در ردههای سنی نونهالان یا نوجوانان استفاده کنیم فایده ندارد، چون بسیاری از این ورزشکاران هنوز در یادگیری مهارتهای اولیه نقص دارند.
نتایج خیرهکننده کاروان ورزشی کشورمان در بازیهای آسیایی 2010 گوانگجو، همان زمان این خوش باوری را در مسئولان سازمان تربیت بدنی وقت و کمیته ملی المپیک ایجاد کرد که ورزش ایران با ادامه این روند در بازیهای آسیایی 2014 اینچئون میتواند جای یکی از سه قدرت چین، کره جنوبی یا ژاپن را در جدول توزیع مدالها بگیرد و خود را به عنوان یکی از سه قدرت برتر آسیا مطرح کند. چنین ادعایی تا چه اندازه منطبق بر واقعیتهای ورزش ایران است؟ هاشمیطبا در پاسخ به این پرسش گفت: همه ما میدانیم چنین ادعایی در آن برهه، فقط یک شعار تبلیغاتی بود، نه یک حرف کارشناسی. سالیان سال طول میکشد تا ورزش ایران با یک برنامهریزی مدون و تلاشی خستگی ناپذیر بتواند خود را به سطح کشورهایی نظیر چین، کره جنوبی و ژاپن نزدیک کند. در این میان کشورهایی نظیر قزاقستان و ازبکستان هم هستند که اگر دیر بجنبیم در بازیهای آسیایی بعدی بشدت جایگاه چهارمی ما را به مخاطره میاندازند.
رئیس سابق سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک در پایان با اشاره به ناکامی نوجوانان ایران در بازیهای آسیایی نانجینگ گفت: این شکست قبل از هر چیز یک پیام برای ورزش ما داشت، اینکه ما در ورزش دانشآموزی، حتی در آسیا هم محلی از اعراب نداریم.
تفاوت آشکار ورزش ایران با آسیا
کاروان ورزش ایران در المپیک 2012 نمایشی فراتر از انتظار داشت و با کسب چهار مدال طلا، پنج مدال نقره و سه برنز، بهترین نتیجه تاریخ ورزش ایران را در ادوار مختلف المپیکها رقم زد. اما آیا به پشتوانه همین مدالها میتوان آیندهای تضمین شده برای ورزش ایران ترسیم کرد؟
کسب عنوان بیستمی کاروان ورزشی کشورمان در دومین دوره بازیهای آسیایی نوجوانان با زبانی ساده به ما میگوید هیچ تضمینی برای آینده ورزش ایران وجود ندارد.
در المپیک 2012 لندن با وجود عملکرد خیرهکننده ورزشکاران کشورمان، باز هم چین، کرهجنوبی، ژاپن و قزاقستان عملکردی بهتر از دیگر کشورهایی آسیایی داشتند تا کاروان ایران بعد از این چهار کشور در رده پنجم کشورهای آسیایی قرار بگیرد.
در این جمع حساب چینیها به عنوان یکی از سه قدرت بزرگ ورزش دنیا از دیگر آسیاییها جداست. آنها در بازیهای آسیایی گوانگجو با 199 مدال طلا قهرمان شدند و در المپیک لندن هم 38 مدال طلا به دست آوردند که باز دو طلا بیشتر از همه طلاهایی بود که توسط ورزشکاران دیگر کشورهای آسیایی بهدست آمد. همین چین، چند روز پیش و در بازیهای آسیایی نوجوانان 46 مدال طلا به دست آورد که نشان میدهد ورزش قهرمانی در این کشور نهادینه شده و در همه ردههای سنی با کیفیت ممتاز در جریان است. بسیاری از همین قهرمانان چهارده پانزده ساله چینی که در بازیهای آسیایی نانجینگ روی سکویهای قهرمانی ایستادند، سه سال بعد در المپیک 2016 ریودوژانیرو مدعی کسب مدال هستند، پنج سال بعد مدالهای بازیهای آسیایی 2018 را درو میکنند و هفت سال بعد هم در المپیک 2020 به ورزشکاران خوش تراشی تبدیل میشوند که از هر لحاظ برای کسب مدال ساخته و پرداخته شدهاند. چنین تداومی را در ابعادی کوچکتر میتوان در ورزش حرفهای کرهجنوبی دید. کرهایها که در بازیهای آسیایی 2010 با 76 مدال طلا نایب قهرمان شدند در المپیک لندن هم 13 مدال طلا به دست آوردند تا ضمن ایستادن در رده پنجم جدول توزیع مدالها، بعد از چین در رده دومین کشورهایی آسیایی قرار بگیرند.
کاروان ورزشی کره جنوبی در دومین دوره بازیهای آسیایی نوجوانان هم با کسب 25 مدال طلا نایب قهرمان آسیا شد تا مشخص شود روند مدال آوری ورزشکاران کرهای با توجه به سرمایهگذاریهای معمول و توجه به ردههای سنی پایه، در آینده نیز به همین منوال ادامه خواهد داشت.
یک پله پایینتر از کره جنوبی، ژاپنیها هستند که از ظرفیت و توان فنیشان به بهترین شکل در راه ارتقای سطح کیفی ورزشکارانشان در بعد قهرمانی استفاده میکنند. چشم بادامیها در بازیهای آسیایی 2010 با 48 مدال طلا سوم شدند و در المپیک 2012 لندن نیز با هفت مدال طلا باز هم جایگاه سوم آسیا را بهدست آوردند. آنها در بازیهای آسیایی نوجوانان 2014 هم هر چند فقط هفت مدال طلا کسب کردند (39 طلا کمتر از چین و 18 طلا کمتر از کره جنوبی) اما باز در جدول توزیع مدالها سوم شدند تا همچنان سومین قدرت برتر ورزش آسیا لقب بگیرند.متاسفانه چنین تداومی را هیچگاه در ورزش ایران شاهد نبودیم. جایگاه ایران در بازیهای آسیایی نوجوانان نانجینگ نه تنها موید تداوم پایدار و رشد مستمر ورزشکاران ایرانی نیست که در ذهن علاقهمندان ورزش ایجاد پارادوکس میکند؛ اینکه چرا باید تا این اندازه میان ردههای سنی ورزش ایران تفاوت وجود داشته باشد.
کاروان ورزشی کشورمان در بازیهای آسیایی 2010 با کسب 20 مدال طلا بعد از چین، کره جنوبی و ژاپن در رده چهارم ایستاد. دو سال بعد در المپیک 2012 لندن هرچند بازهم با کسب پنج مدال طلا تاریخساز شدیم، اما این بار پایینتر از آن سه قدرت بزرگ ورزش آسیا و قزاقستان در رده پنجم کشور آسیایی قرار گرفتیم. هرچند قرار گرفتن در رده هفدهم المپیک باعث شیرینی کام ورزش ایران در هفتهها و ماههای پس از لندن 2012 شد، اما بازیهای آسیایی نوجوانان در نانجینگ، زنگ خطر را برای کل ساختار ورزش ایران به صدا در آورد.
رضا پورعالی / گروه ورزش
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد