اما در مجلس پریروز که آغازین روز بررسی کابینه دولت یازدهم بود؛ از سوی برخی نمایندگان محترم که به نظر خوشبین ما یحتمل حواسشان نبود و از دستشان در رفت، یک مقداری حاشیه در مجلس به وجود آمد که لحظاتی چند باعث و بانی مختصری تنش و تشنج موقت شد که البته به خیر و خوشی برطرف شد رفت پی کارش.
در حاشیه مجلس:
وقتی افتاد بحث در مجلس / هر یک از گوشهای فرا رفتند
عدهای زیر میز خود رفتند / عدهای نیز بیصدا رفتند
این وسط هم بزرگواری چند / جو گرفته شده، هوا رفتند!
عرض شود که در اواسط مجلس، یک نماینده بزرگواری از منطقه کهگیلویه و بویراحمد که به عنوان مخالف، در پشت تریبون مجلس، بشدت سرگرم «مخالفخوانی» بود؛ به خاطر این که بنده خدا بیش از حد تحت تاثیر محرومیت منطقهاش قرار گرفته و دلش میسوخت و میخواست این مطلب را با تمام وجود (و بلکه هم بیشتر) به دولت جدید تدبیر و امید و وزرای کلیددار پیشنهادیاش نیز به نحو احسن منتقل کند و چنان هم محکم و اثرگذار که تا مدتها جای اثرش باقی بماند. فلذا در همان ابتدای سخنان گهربارش گفت: «هرکسی که به منطقه محروم من توجه نداشته باشد، با چماق با او برخورد میکنم.»! (علامت تعجب از ماست!)
توجیهی از سر بزرگواری: ما در عرف دیپلماستی(!) غرب،سیاستی تحت عنوان«چماق و هویج» را شنیده بودیم ـ که عموما هم بلااستفاده میماند؛ چون هویجش را آب میگرفتیم و میخوردیم، چماقش هم در عمل از حیز انتفاع ساقط یا درجا غلاف میشد! ـ اما راستش در عرف دیپلماسی شرق،چیزی تحت عنوان «چماق بدون هویج» تاکنون نشنیده بودیم. لهذا بنده معتقد میباشم که نماینده کهگیلویه و بویراحمد، میخواسته بگوید ما با سماق برخورد میکنیم؛ یعنی کاری میکنیم که استیضاح شود و برود کنار سماقش را بمکد؛ منتهی به اشتباه سهوی، سماق را چماق تلفظ کرده است؛ چرا که ما از عزیزان لر، جز مهر و محبت و برخورد خوش ندیدیم و نشنیدیم و به ضرس قاطع بعید میدانیم که چیزی به نام«چماق لری» اصلا وجود خارجی داشته باشد.
شاهد مثال: صدق عرایض بنده را از اینجا ملتفت شوید که نماینده بزرگوار استان بزرگ فوقالاشاره، وقتی که سخنان خود را تمام کردند، خطاب به رئیسجمهور منتخب ملت گفتند: «آقای دکتر روحانی عزیز!....» و در اینجا ریاست محترم مجلس، آقای دکتر لاریجانی، تبسمی کردند و خطاب به جناب روحانی گفتند: «این آقای روحانی عزیز، بعد از آن چماق هم مزه دارد!»
توضیح پایانی: از بحث و فحص راجع به برخی کلمات و جملات حاشیهای دیگر ـ همچون دلهدزد و غیره! ـ که دور از ادبیات ما و شما و خود ایشان است و احتمالا ناخواسته بر زبان آورده شده، اکیدا خودداری مینماییم. بلکه تکرار و تاکیدش، بدآموزی نداشته باشد. احتیاط همیشه خوب است.
ارسطو را گفتند: «ادب از که آموختی؟...» ارسطو نگاهی چپچپ کرد و گفت: «نه، خداوکیلی، کجای قیافه من به لقمان حکیم میخورد؟!....» حالا حکایت ماست. خداوکیلی کجای قیافه ما به یک آدم حکیم میخورد که خواسته باشد به دیگران چیزی را تذکر بدهد؟ تذکر در مجلس، حق قانونی نمایندگان محترم است. فیالمجلس، صد نفر لازم است که به خود ما تذکر بدهند. حتما که نباید در مجلس باشیم.
رضا رفیع
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد