در روزی که مزین به نام خبرنگار است، دور یک میز کنفرانس نه خیلی بزرگ یک سویش وزیر پیشنهادی ورزش دولت یازدهم نشسته و دور دیگر میز تعدادی از مدیران و سردبیران صداو سیما و خبرگزاریها در بخش ورزش. این جلسه فرصت خوبی بود تا مسعود سلطانیفر در مقام وزیر پیشنهادی ورزش برنامههایش را تشریح کند. او که در پاسخ به انتقادهایی که به پیشینه ورزشیاش میشود، یک نکته مهم برای گفتن دارد: «راستش فکر میکنم اگر بتوانم رای اعتماد از مجلس محترم بگیرم از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز من تنها کسی هستم که از سوی دولت برای اداره ورزش معرفی میشود که پیشینه مدیریت ورزشی داشته است. از خود آقای شاه حسینی تا امروز، هیچ کدام از روسای ورزش کشور پیش از حضور در ورزش سابقه مدیریت ورزشی نداشتند.»
سلطانیفر راست میگوید اگر دوره کوتاه معرفی حمید سجادی به عنوان وزیر پیشنهادی ورزش را نادیده بگیریم که در نهایت هم منجر به عدم رای اعتماد مجلس شورای اسلامی به او شد، روسای پیشین از عباسی، سعیدلو، علی آبادی، مهرعلیزاده، هاشمیطباء، غفوریفرد، درگاهی، داوودی ، داوودی شمسی و دوره کوتاه مسئولیت شاهحسینی؛ همه این افراد بدون داشتن سابقه مدیریت ورزشی راهی مدیریت عالی ورزش کشور شدند.
اما حالا سلطانیفر اگر از مجلس رأی اعتماد بگیرد تنها کسی است که دو سال قائم مقام این نهاد بوده و حوزه مدیریت ورزش را میشناسد.
سلطانیفر در صورت رأی اعتماد مجلس مهمترین چالش مقابلش بی پولی مفرط است. ساختار عریض و طویل تشکیلات دولتی اداره کننده ورزش و فدراسیونهای بلاتکلیف در مرحلههای بعد هستند. تازه بحران تعلیق و فدراسیون های معلق هم باید به این بحث اضافه کرد. پس اولین اقدام سلطانی فر اگر او وزیر باشد چه خواهد بود؟ او در پاسخ به این سئوال می گوید:« در وهله نخست سامان دادن به 15 فدراسیونی که با سرپرست اداره می شوند. باید تکلیف این ها قبل از هر چیز مشخص شود. به خصوص 4 فدراسیونی که فشارهای بین المللی هم به دلیل تغییرات در آنها وجود دارد. بعد هم بحث انتخابات به زمین مانده کمیته ملی المپیک است. ورزش فرصت زیادی تا بازی های آسیایی اینچون کره جنوبی و جام جهانی 2014 بزریل ندارد. باید فدراسیون ها و کمیته ملی المپیک از نظر تشکیلاتی به استقلال کامل برسند تا بتوانند برای آن رویداد آماده شوند. حل این بلاتکلیفی باید اولویت اصلی باشد و خیلی سریع انجام گیرد.»
او البته اشاره ای هم داشت به بی پولی سراسری که بدون شک در ورزش هم تداوم پیدا می کند. اینکه به احتمال فراوان بودجه ای برای کارهای عمرانی در سال 92 نیست و برای هزینه های جاری هم چاره ای غیر از صرفه جویی مطلق نمی ماند. سلطانی فر خیلی زود از همه مسئولان قبلی ورزش کشور دعوت می کند تا اعضای اتاق فکر برای اداره وزارت خانه باشند. از نفر اول تا محمد عباسی.« به هر حال این دوستان تجربیات زیادی دارند. ورزش نیاز به آدم های بزرگ و توانمند دارد. ما باید از این تجربیات استفاده کنیم. اگر هر کدام از این دوستان دو نکته هم به من بگویند می دانید ما از چه تجربه ای بهره گرفته ایم؟ کنار هم نشستن این بزرگواران در کنار قهرمان ها، المپین ها و خاک خورده های ورزش دور یک میز برای همفکری، چیزی بیش از 5 قرن تجربه را برای ما به همراه می آورد شاید هم بیشتر! من حتی از مسئولان محترم انجمن های علمی ورزشی هم نظر خواستم ، با آنها جلساتی برگزار کردم و می خواهم از تجربیات همه در کارم استفاده کنم.» او سپس به مدیران ورزش در 4 سال پیش اشاره می کند می گوید:« ما باید ساختار مدیریتی را عوض کنیم. مدیران قوی و پرکار باید به کمک ورزش بیایند. من از اینکه از آدم های بزرگ استفاده کنم هراسی ندارم و برایم کار کردن با این افراد یک افتخار است. »
او درباره کمیته ملی المپیک هم گفت:« یکی از چالش های بزرگ پیش روی ورزش در سال های گذشته، اختلاف میان مسئول کمیته ملی المپیک و مسئول ورزش حالا چه وزیر و چه رئیس سازمان بوده است. این را خیلی شفاف می گویم که خود من قصدی برای حضور در این انتخابات ندارم اما امیدوارم این مشکلات برای اساسنامه کمیته حل شود و یک انتخابات آزاد و دموکراتیک را بزودی شاهد باشیم که ورزش المپیکی مان از این شرایط خارج شود. البته به نظر من یک کمیته المپیک قوی و مستقل که تعاملی سازنده و خوب با وزارت ورزش داشته باشد.»
سلطانی فر به چالش بزرگ فقر حرکتی در ایران امروز اشاره می کند و می گوید باید چاره ای اندیشید برای همگانی کردن ورزش در کشور. او از آمار می گوید. از آمار رسمی کشور:« بر اساس آمارها ما در این سال ها تنها 10 درصد از مردم کشورمان را توانستیم در ورزش همگانی داشته باشیم. درحالی که این آمار برای کشورهای پیشرفته و صاحب ورزش بالای 50 درصد است. متاسفانه فقر حرکتی بخصوص در بانوان ما بیداد می کند و باید برایش به راهکار مناسبی برسیم. ما در این بخش به دنبال استفاده از تمام پتانسیل ورزشی نهادهای مختلف هستیم. از شهرداری ها گرفته تا آموزش و پرورش، دانشگاه ها و بسیج. همگانی شدن ورزش بقدری اهمیت دارد که بارها شخص مقام معظم رهبری در بیانات شان به آنها اشاره داشته اند. ما باید دست به دست هم بدهیم و با درگیر کردن همه ارگان های مختلف، کاری کنیم مردم به ورزش برای سلامتی خودشان اهمیت بدهند و به فعالیت های ورزشی روزانه بپردازند. واقعا بعضی از آمارهای مربوط به فقر حرکتی در کشورمان دلهره آور است و نیاز به فعالیت ملی دارد. از فرهنگ سازی در این باره گرفته که نیاز به حمایت رسانه ها دارد تا بخش تجهیزات ورزشی .»
وزیر پیشنهادی دولت آقای روحانی، درد ورزش ایران را دردی تاریخی می داند که گره اش کوچک شدن ساختار است و می گوید:« ما سالهاست که در ورزش مان دچار یک بیماری مزمن شدیم. این قدر سر این دستگاه بزرگ شده که بدنه توان کشیدنش را ندارد. ما باید این کله بزرگ را اصلاحش کنیم. تا وقتی این اتفاق نیفتد ، موفقیت ها هم مقطعی هستند. وزارت ورزش باید دیدهبان باشد و ناظر بر اجرای درست برنامه ها. باید اختیارات به فدراسیون ها ، NGO ها و نهادهای خصوصی در ورزش واگذار شود. فدراسیون ها باید اختیار تام داشته باشند و کارشان را بی دغدغه پیش ببرند تا بتوانند از این شرایط امروزی خارج شوند. وزارت هم باید یک تشکیلات مختصر برنامه ریز و متولی باشد که دیدبانی می کند و بودجه را در اختیار فدراسیون ها می گذارد. هر فدراسیونی بر اساس گامی که در مسیر برنامه اش بر می دارد ، بودجه جذب می کند. این کاری است که در همه کشورهای موفق دنیا در ورزش اتفاق می افتد . ما هم باید به همین سمت پیش برویم. مجامع فدراسیون ها باید تصمیم ساز برای مسیر حرکت یک فدراسیون باشند. من وزیر نباید این را حق خودم بدانم که روسایی را که با رای اعضای مجمع و به صورت قانونی انتخاب می شوند ، برکنار کنم. این حق باید از وزیر گرفته شود چون توهینی است به آرای اعضای مجمع فدراسیون ها. وقتی هم که چنین عزل هایی صورت بگیرد ، عاقبتش می شود همین شرایطی که تعدادیاز فدراسیون ها و ورزش ایران پیدا کرده اند و دعوای شخصی چند نفر ورزش را به این روز می اندازد. یک رئیس به اندازه کافی مکانیسم برای کنترل و هدایت و حتی تغییر فدراسیون های زیر مجموعه اش را دارد و نیازی نیست برای این کار قدرت عزل روسا را داشته باشد.»
او که بنای کارش را بر کوچک شدن هسته مرکزی وزارت گذاشته ، در تشریح برنامه هایش مدام از همان نکاتی می گوید که سالهاست ورزش کشور ف منتظر شنیدنش بوده:« ما وقتی به فدراسیون ها استقلال بدهیم و از برنامه های شان در مسیر صحیح حمایت کنیم ، ضریب نفوذ مان خارج از مرزهای سرزمینی هم در ورزش بیشتر می شود. صاحب کرسی های بین المللی هم می شویم. ما باید به دنبال این کرسی ها باشیم. نه اینکه بر سر یک اختلاف سلیقه کرسی مهم IOC member کشورمان را از دست بدهیم و بعد حسرتش را بخوریم. باید هزینه های سیاسی ، اجتماعی و حتی مالی بپردازیم تا کرسی های مهمی را بگیریم و دیگر این قدر حسرت این را نخوریم که مثلا آقای مارتینی نامی در کشتی یا کیم در تکواندو به دلیل نفوذ شان بچه های دلاور ایران را در المپیک یا مسابقات جهانی قربانی کرده اند. »
وزیر پیشنهادی ورزش ادامه می دهد:«وقتی قدراسیون ها پر پول و صاحب اختیار باشند می دانند چه کار باید بکنند. وقتی بار ورزش به دوش اتحادیه ها ، فدراسیون ها و بخش خصوصی باشد ، ان وقت امکان نظارت و برنامه ریزی در اختیار متولی دولتی ورزش است و هر گروه را در مسیر برنامه هایش دقیق تر ارزیابی می کند. این اتفاقی است که اگر بیفتد شاهد تحول در ورزش کشورمان می شویم. حتی ممکن است در این مسیر دو مدال در المپیکی کمتر بگیریم ، یا 2 تا هم بیشتر. نباید خودمان را اسیر این مدال ها در کوتاه مدت کنیم چون تغییر ساختار کاری بنیادین و انرژی بر است که در عوض مسیر آینده پایدار ورزش را می سازد. در این صورت دیگر تمام امیدمان به تک ستاره ها نیست . روس ها را ببنید. کارلین این همه مدال پیاپی می گیرد یا بوایسار سایتی اف نابغه کشتی سالها میدان دار وزن خودش برای روس هاست اما روزی که رفتند ، فردایش قهرمانان دیگر در حد جهانی جایگزین آنها شد . ما هم باید به سمت قهرمان پروری برویم و تعداد ورزشکاران ملی مان را این قدر زیاد کنیم که کارمان گلخانه ای نباشد و تداوم داشته باشبم.»
وزارت ورزش را همه با ورزش قهرمانی می شناسند. اینجاست که برای اوت شدن یک توپ وزیر را می خواهند دار بزنند. شمشیرهای انتقاد گشوده می شود و همه متولیان پیشین ورزش در این بخش بوده که گوشه رینگ رفته اند. البته این مشکل هم بیشتر ناشی از ساختار اشتباه دستگاه متولی ورزش کشورمان بوده که خود را در راس همه امور قرار می داده ، امروی که باید در فدراسیون ها پیگیری می شدند.
وزیر ورزش این استقلال فدراسیون ها را گامی بلند برای تحقق رویاهای ورزش می داند. چیزی که در فوتبال نمود بیشتری هم پیدا می کند. او اشاره ای می کند به صعود تیم ملی به جام جهانی و آن را در قیاس با فوتبال کره و ژاپن ارزیابی می کند:« من این را خدمت نمایندگان محترم مردم در کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی هم گفتم . اینکه باید گامی بلند برای اصلاح ساختار ورزش برداریم. همین تیم ملی فوتبال مان را نگاه کنید. واقعا هنوز صعود به جام جهانی برای فوتبال ما یک دغدغه است که برای اتفاق افتادنش جشن ملی می گیریم. بچه ها زحمت کشیدند و کار بزرگی انجام دادند اما همه دیدیم که چه سخت به جام جهانی صعود کردیم. درحالی که الان دیگر ژاپن و کره برای کارهای با برنامه شان دغدغه ای برای صعود ندارند. یا مثلا چند سال است که ما یک موفقیت در سطح باشگاهی قاره نداشتیم. این ها حاصل ضعف ما در کارهای بلند مدت هستند درحالی که واقعا کم هم برای فوتبال هزینه نشده. مگر ما کم خرج فوتبال مان کردیم؟ نه اما چون برنامه مشخصی نداشتیم نتوانستیم جایگاه مان را در فوتبال آسیا تثبیت کنیم. درحالی که الان باید اگر جشن ملی می گیریم برای رسیدن تیم ملی کشورمان به مراحل بالاتر بازی های جام جهانی باشد نه فقط صعود به این بازی ها.»
او ادامه داد:« این که یک رئیس فدراسیون فقط کارهای روتین را انجام دهد که کار سختی نیست. یک رئیس باید این پتانسیل را داشته باشد که زیرساخت ها را فراهم کند. باید تغییراتی ایجاد شود که بازیکن سازی داشته باشیم. مکانیسمی فراهم کنیم که این همه استعداد جوان علاقمند در رشته های ورزشی فعال باشند. بدون شک ما هنوز نتوانستیم از همه توان مان در خیلی از رشته های ورزشی مثل فوتبال بهره بگیریم و لیاقت جایگاهی خیلی بهتر از این را داریم. البته با یک تغییر بنیادین در نظام مدیریتی ورزش کشور و قدرت گرفتن بخش خصوصی ، اتحادیه ها و فدراسیون ها عملی می شود.اگر ما بتوانیم در این بازه زمانی ورزش مان را ریل گذاری کنیم ، دیگر متکی به فرد نمی مانیم. با یک تغییر ساختار ورزشمان از هم نمی پاشد. ما باید در این زمان مناسب ، ورزش مان را ریل گذاری کنیم. ریلی که تا همیشه ما را به سمت موفقیت ببرد.»
وزیر پیشنهادی دولت روحانی یکی از چالش های مهم پیش روی ورزش کشور را طرح ادغام معاونت بانوان با معاونت ورزش همگانی می داند. تصمیمی که جفا در حق هر دو معاونت بخصوص بانوان است. او که در جمعی مردانه صحبت می کرد ، با خنده گفت:« خدایی باید اعتراف کنیم ، اینجا که خانمی هم در جمع مان نیست اما ما در ورزش در حق بانوان جفا کردیم. هر جایی که زمینه را برای بانوان فراهم کردیم آنها از آقایان پیشی گرفتند. مثلا در اموزش عالی می بینیم که خانم ها واقعا گوی سبقت را از آقایان بردند یا در زمینه های فرهنگی و هنری هم به همین صورت است. در ورزش مان هم به رغم همه مشکلاتی که داریم آنها در بسیاری از رشته های ورزشی توانایی کسب افتخارات بزرگ را دارند. اگرچه سه سال تنها تا المپیک آینده فرصت داریم اما باور من این است که با یک برنامه ریزی مدون می توانیم در این بازی ها اولین مدال خوش رنگ ورزش بانوان مان را کسب کنیم چون بانوان مان پتانسیل این افتخار را دارند و حتی در المپیک لندن هم دیدیم که خانم های تیراندازمان تا استانه کسب افتخار پیش رفتند. این ادغام کار درستی نیست. راستش ما در خیلی از رشته ها در بانوان می توانیم سرمایه گذاری کنیم. شاید فرستادن آنها مانند احسان حدادی به اردو های خارجی برای فدراسیونش سخت باشد اما گرفتن مربی خارجی برای بانوان در خیلی از رشته های انفرادی خیلی هم دشوار نیست. چون هزینه زیادی هم این مربیان ندارند. با چند هزار دلار در ماه می توان این مربی ها را برای رشته های قایقرانی ، دوومیدانی ، تیراندازی ، تیراندازی با کمان ، سوارکاری و خیلی از رشته های دیگر مثل رشته های رزمی آورد. اگر کمی همت کنیم ، فکر می کنم رسیدن به مدال برای مان در رشته های مربوط به بانوان خیلی هم دور از باور نباشد. آن هم بانوان ایرانی که با حجاب اسلامی در میادین حضور پیدا می کنند و الگویی برای حرکت بانوان محجبه در کشورهای اسلامی می شوند.»
سلطانی فر نه تنها به دنبال استقلال فدراسیون هاست که خیلی جدی از واگذاری استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی است و می گوید:« این الزام برای واگذاری دو تیم پایتخت به بخش خصوصی در لایحه بودجه سال 92 هست و به همه ما تکلیف شده. وزارت جدید باید خیلی سریع کارگروهی را برای این واگذاری تشکیل دهد. در حال حاضر دو راهکار برای این واگذاری مطرح است. من هم یک راه دیگر در ذهنم دارم . اگر این مسئولیت را بر عهده بگیرم ، با کمک همه دوستان مسئول در این زمینه ، راهکاری را انتخاب می کنیم که واگذاری این دو تیم الگویی باشد برای واگذاری دیگر بخش های ورزش کشور. البته این را باید بپذیریم که شرایط فعلی بخش خصوصی را ترغیب به سرمایه گذاری نمی کند. باید دنبال راهکارهای تشویقی باشیم. از معافیت ها و تسهیلات گرفته تا تشویق های تجاری. باید شرایطی را ایجاد کنیم که سرمایه گذار ترغیب به سرمایه گذاری شود. البته در این زمینه بحث های زیادی وجود دارد که بعدها مطرح می شود اما این را می گویم که هر کسی متولی ورزش کشور شود ، دولت یازدهم و شخص آقای روحانی مصمم به اجرای اصل 44 است و این دو تیم را می خواهد در کمترین زمان ممکن و به بهترین شکل واگذار کند چون هم این قانون از سوی مجلس تکلیف شده و هم می دانیم از نظر قوانین فوتبال آسیا باید این خصوصی سازی را انجام بدهیم.»
جمعی که دور تا دور وزیر پیشنهادی دولت جدید نشسته اند همه ورزشی هستند و خیلی با ساز و کار معاونت جوانان وزارتخانه آشنایی ندارند و شاید به همین دلیل است که کسی هم خیلی سئوالی در این باره نمی پرسد. با این وجود سلطانی فر در این باره هم چند دقیقه ای صحبت می کند؛«راستش من بیشتر از ورزش در بحث جوانان کار مدیریتی کرده ام. برنامه ای که به مجلس محترم داده ام به طور مفصل تشریح شده . مدیریت امور جوانان کشور تا به حال 3 دوره را سپری کرده. ابتدا شورای عالی جوانان را داشتیم که متشکل از چند وزارتخانه مرتبط با امور جوانان بود بعد تبدیل شد به سازمان ملی جوانان و از دو سال قبل هم که با ادغام با ورزش ، تبدیل به وزارتخانه شد. به هر حال آنچه مسلم است ، این روزها عده ای بحث جدایی جوانان از ورزش را مطرح کرده اند اما ما مکلف به اجرای قانون مصوب مجلس شورای اسلامی هستیم. »
سلطانی فر برای بحث جوانان نکات زیادی داشت که البته در این جمع ورزشی شاید خیلی علاقه ای به شنیدن شان وجود نداشت و حتما او در نشست با مسئولان بخش جامعه و جوانان رسانه ها این نکات را دقیق تر تشریح می کند.
او که دوشنبه و سه شنبه باید همراه با دیگر وزرا برای گرفتن رای اعتماد به جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی برود ، دراین دیدار دوستانه بخشی از برنامه هایش برای ورزش کشور را تشریح کرد . نکاتی که مواضع او که نماینده ورزشی رئیس جمهور در زمان تبلیغات ریاست جمهوری بوده را برای افکار عمومی شفاف تر می کند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد