ساخت سریالهایی با محوریت زندگی افراد مشهور و شناخته شده یکی از دغدغههایی است که در سالهای اخیر ذهن مدیران تلویزیون را به خود مشغول کرده است. در 4 سال گذشته به طور مشخص 4 سریال تلویزیونی در مرکز سیما فیلم و یک سریال تاریخی در شبکه یک سیما مقابل دوربین رفت که چنین ساختاری داشت. سریال حضرت یوسف ع زندگی این پیامبر الهی را در سه مقطع کودکی، نوجوانی و جوانی به تصویر میکشید و بخشهایی از داستان نیز در دوران میانسالی این حضرت روایت میشود. این سریال هنوز از سیما پخش نشده است.
سریال تلویزیونی «آشیانه سیمرغ» نیز دیگر سریالی بود که زندگی شیخ بهایی را از زمان کودکی تا جوانی و میانسالی به تصویر میکشید که البته بخش جوانی این شخصیت به طور کامل از داستان حذف شد تا سریال با فشردگی بیشتری پخش شود. دیگر سریال زندگینامهای نیز در چشم باد است که این روزها در حال تولید است و داستان آن زندگی یک خانواده ایرانی را از کودکی فرزندان آنها تا کهنسالی همان فرزندان روایت میکند. سریال شهریار بعد از سریال در حال پخش روزگار قریب دومین سریال از این نوع آثار است که پخش آن از سیما آغاز شد. به نظر میرسد یکی از علتهای گرایش مسوولان به ساخت چنین سریالهایی این است که با انتخاب یک شخصیت مطرح، علاوه بر روایت فراز و فرودهای مختلف زندگی وی، بخشهای مختلفی از تاریخ معاصر را نیز به همین بهانه روایت میکنند. در سریال روزگار قریب نیز زندگی یک پزشک دستمایه کار قرار گرفته است. پزشکی که مهمترین وجه شهرت او این است که بنیانگذار طب نوین کودکان در ایران است و به دلیل اینکه زندگی وی با مقاطع تاریخی مختلفی همراه بوده، در برخی از این مقاطع نیز حضوری تعیینکننده داشته است.
مهمترین ویژگی شخصیت شهریار برای یک سریال با حال و هوای زندگینامهای این است که از خلال روایت زندگی او میتوان تصویری از تاریخ اجتماعی فرهنگی ایران در صد سال اخیر ارائه کرد و با تصویر کردن زندگی این شاعر، هم جریانهای ادبی را روایت کرد و هم تصویری از وضعیت اجتماعی ایران در سالهای اخیر ارائه داد. مقطع تاریخی مورد نظر اکثر این آثار نیز بر چند محور استوار است: سقوط سلسله قاجار و روی کار آمدن رژیم پهلوی، حوادث منتهی به کودتای 28 مرداد، کشف حجاب، تغییرات فرهنگی دوره پهلوی و... برخی از ماجراهایی است که در این سریال بر آنها تمرکز فراوانی صورت میگیرد.
نگاه یک نویسنده به سریال شهریار
عبدالله کوثری یکی از مترجمان و نویسندگان کشورمان نیز نسبت به سریال شهریار اظهار نظر میکند. از نظر او «شهریار سریال خوب و دلنشینی است، هرچند نه در حد انتظار ما از کمال تبریزی که پیش از این فیلمهای بسیار خوبی از او دیده ایم. با این همه او توانسته حال و هوای روزگاران گذشته را بار دیگر در این سریال زنده کند. بازیگران نیز اغلب در نقش خود جا افتادهاند و موسیقی آن نیز در حد کمال موثر و دلنشین و خاطره انگیز است. اما در این سریال نکتههایی هست که تماشاگر، اگر تا اندازهای به تاریخ و شعر آن دوران آگاه باشد، گاه یکه میخورد و گاه کارش از یکه می گذرد و به آزردگی می کشد. اینها مواردی است که قاعدتاً به سانسور یا برخی تحمیلات رایج ربطی ندارد بلکه بیشتر به نگاه و منظور و مقصد کارگردان و فیلمنامه نویس مربوط می شود یا نشان از بی دقتی آنها دارد. نمونهای بیاورم.
میدانیم که شهریار متولد سال 1285هجری شمسی است. او در زمان وقوع ماجراهایی که در این چند قسمت اخیر سریال میبینیم، یعنی در دوره میان کودتای 1299و به تخت نشستن رضاشاه یعنی 1305شمسی، هنوز پای به 20 سالگی ننهاده بود. اما در سریال چهرهای که از شهریار میبینیم جوانی دست کم بیست و چند ساله است.»
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد