ورود یک عضو جدید به کانون ۳ نفره خانواده برای کودکی که تاکنون عزیزدردانه خانه بوده چندان خوشایند نیست چرا که او را مانع ابراز محبت خالصانه پدر و مادر به خود می‌داند. اینجاست که او به مبارزه با رقیب می‌پردازد و تنها راه مبارزه را نیز حسادت می‌داند.
کد خبر: ۵۵۷۵۹۸

به اعتقاد کارشناسان تربیتی، پذیرفتن ورود فرزند جدید در خانواده برای کودکان سنین یک تا ۳/۵ سال مشکل‌تر است زیرا هنوز خیلی به والدینشان وابسته هستند و در حدود ۶ یا ۸ هفته اول پس از تولد عضو جدید، نیازها، خواسته‌ها و حتی بهانه‌های فرزند اول به اوج می‌رسد و چنانچه والدین از این تغییرات اطلاع داشته باشند بهتر می‌توانند به هماهنگ شدن و تعادل اوضاع کمک کنند.
 برای فرزند اول خیلی سخت است که مطمئن شود مادر او را به اندازه فرزند دوم دوست دارد زیرا او می‌بیند مادر وقت زیادی را با  فرزند دوم می‌گذراند. در چنین مواردی عموما فرزند اول احساساتی از قبیل حسادت، هیجان و نفرت را با ورود عضو جدید تجربه می‌کند و این امر درخصوص کودکان کم سن از آنجایی که نمی‌توانند احساسات خود را در قالب کلمات بیان کنند با بدرفتاری ، لجبازی و بهانه‌گیری خود را نشان می‌دهد حتی ممکن است کودک در این موارد انگشت خود را بمکد و یا به خوردن شیشه بپردازد.
 در مورد کودکان بزرگتر نیز از آنجایی که می‌خواهند صبر مادر را بسنجند ممکن است رفتار بدی داشته باشند، اشیا را پرت کنند و یا این‌که از خوردن غذا خودداری کنند.
 کارشناسان علوم تربیتی راه‌های مختلفی برای مقابله با این مشکل پیشنهاد می‌کنند.حق مسلم هر کودک است که قبل از تولد فرزند جدید از ورود او آگاه شود.
 کودک باید با این حادثه کنار بیاید، با آن آشنا شود و خود را با شرایط جدید تطبیق دهد بنابراین بهتر است سه چهار ماه پیش از ورود نوزاد، آماده‌ سازی کودک شروع شود اگر کودک در سن پیش دبستان یا دبستان است این آماده‌سازی زودتر باید آغاز شود. لازم نیست خبر با شرح و تفصیل زیاد مطرح شود، کافیست گفته شود که قرار است فرزند دیگری به جمع خانواده اضافه شود. بعد از گفتن این جمله باید گوش به زنگ شد که آیا کودک تمایلی برای دانستن چیزی بیشتر در این مورد از خود نشان می‌دهد یا خیر، اگر کودک علاقه‌ای از خود نشان نداد بهتر است روی آن بحث نشود اما اگر کودک کنجکاوی کرد و خواست چیزهایی بیشتر در مورد آن حرف زده شود باید به او اطلاعات داد.
 در زمان بارداری، توجه، عشق و علاقه مادر کامل و صد در صد باید معطوف به فرزند اول باشد و همین به کودک کمک می‌کند که خودش را با موقعیت جدید منطبق و سازگار سازد. به کودک باید مفهوم ملایمت در نوازش طفل شیرخوار را یاد داد و قبل از به دنیا آمدن  بچه دوم این اعمال ملایم را با او تمرین کرد، به این ترتیب قبل از آن‌که خواهر یا برادر بزرگ‌ یک بچه شود مفهوم برقراری یک ارتباط ملایم را می‌فهمد.
 اگر فرزند اول نق‌نقوتر، بداخلاق‌تر و وابسته‌تر از همیشه به‌نظر رسید مادر و پدر نگران نشوند، او نیاز دارد که ابراز وجود کند و اطمینان یابد که جایش در خانواده هنوز ایمن است. با گذشت زمان و ملاحظات خاص پدر و مادر به جای حسادت نشان دادن از خودش در رابطه با نقش جدیدش در خانواده حس تسلط و کنترل پیدا می‌کند و خودش را با وضعیت جدید سازگار و منطبق می‌سازد.
 خریدن اسباب بازی‌های جدید‌تر برای فرزند اول مفید و سودمند است چرا که وقتی فرزند دوم بدنیا می‌آید و توجه و هدایا معطوف او می‌شود فرزند اول چیزهایی را برای خودش خواهد داشت که سرش با آنها گرم شود و به خواهر و برادر کوچکش حسادت نکند.
 برخی از کارشناسان امور تربیتی معتقدند اگر کودک می‌‌گوید نوزاد را دوست ندارد پدر و مادر به او نگویند که این احساس بد است بلکه به او اجازه این احساس را بدهند و مجادله نکنند و حتی گاهی با احساس او همراه شوند.همچنین آرامش کودک را تحسین کنند. اگر کودک بیش از ۳۰ دقیقه آرام مانده است به کنارش بروند و با او باشند و برای تشویق وی برنامه‌ریزی کنند.
 پدر و مادر باید در رفتارهایشان با ثبات باشند و عقیده خود را نسبت به وجود انضباط در کودک مشخص کنند، هنگام مشاهده رفتار نامناسب واکنش سریع نشان دهند، با کودک بحث نکنند و غر نزنند بلکه عمل کنند، او باید بداند که چه رفتاری از نظر والدینش مطلوب و مورد انتظار است.در عین حال مادر و پدر باید برخی رفتارهای نامناسب کودک مانند کودکانه صحبت کردن را نادیده بگیرند. هنگام انجام رفتارهای بچگانه با کودک صحبت نکنند، در این زمان از اتاق خارج شوند یا به کار خود بپردازند و فقط رفتار مطلوب کودک را تشویق کنند.همچنین فرزند اول ممکن است به دوران کودکی خود برگردد مثلا آداب توالت رفتن را فراموش کند، دچار شب ادراری شود، چهار دست و پا راه برود، در رختخواب نوزاد بخوابد و  حتی انگشت خود را بمکد. در چنین مواقعی به هیچ‌وجه کودک را نباید سرزنش کرد جملاتی از قبیل مثل یک بچه رفتار نکن، تو حالا بزرگ شدی بدترین عباراتی است که در این موارد می‌توان به فرزند گفت. تنها با به‌کارگیری چند روش مشکل برطرف می‌شود.

آشنایی کودک با نوزاد

مثلا می‌توانید از توانایی‌های فرزندتان تعریف کنید یا امتیازاتی را برایش قائل شوید و برای او توضیح دهید که به خاطر این که بزرگ شده است این امتیازات به او تعلق می‌گیرد. چنین عوامل تقویت‌کننده‌ای به کودک می‌آموزد که بزرگ شدن و رشد کردن امتیازات خاص خود را داراست بنابراین کودک دلیلی نمی‌بیند که رفتارهای کودکانه در پیش بگیرد. به طور کلی پژوهشگران و محققان مسائل خانوادگی، پیدایش این تغییر و تحولات در زندگی روزمره اعضای خانواده را تنش‌زاترین حالت ممکن معرفی کرده‌اند. پس اگر فرزند نوپا و کوچک‌تان در خلال این چارچوب زمانی تا حدی سیر قهقرایی را طی کند نبایستی نگران شد و باید‌ آن را امری طبیعی دانست که بسیار موقتی و زودگذر است.

با نزدیک‌تر شدن موعد تولد باید مقداری در رابطه با نوزاد به کودکتان آگاهی بدهید. باید به او توضیح دهید که فرزند جدید به مراقبت زیادی نیاز دارد و به این زودی‌ها نمی‌تواند همبازی خوبی برای او محسوب شود. در مورد کوچک بودن و درمانده بودن نوزاد حرف بزنید و
به کودک خاطرنشان کنید که به احتمال زیاد نوزاد گریه خواهد کرد و اندکی آرامش خانه را به هم خواهد ریخت. در عین حال لزومی ندارد که با منفی‌بافی در مورد نوزاد محبت خود را به کودک اولتان نشان دهید. گفتن جملاتی مانند «تو بهتر هستی، نوزاد چیزی بیشتر از یک دردسر نیست» می‌تواند باعث بروز مشکلات جدی شود.
 به عنوان مثال ممکن است کودک فکر کند که از بین بردن نوزاد دردسر بزرگی را از خانواده رفع کرده است و این به نوبه خود منجر به بروز رفتارهایی می‌شود که امنیت نوزاد را تهدید می‌کند.
 آماده شدن برای ورود نوزاد دارای جنبه‌های عملی و احساسی است. مسلما باید برای نوزاد رخت و لباس تهیه کرد و اتاقی را برای استراحت او در نظر گرفت. اگر قرار باشد نوزاد و کودک بزرگترتان در یک اتاق استراحت کنند، حتما باید کودک بزرگترتان را در کار دکوراسیون اتاق دخالت دهید.
 در حقیقت نکته مهم این است که فرزند شما احساس نکند کنار گذاشته شده است. باید با رفتارهای خود به او تفهیم کنید که نوزاد تنها به پدر و مادر تعلق ندارد؛ بلکه او به خانواده‌ای تعلق دارد که کودک بزرگتر نیز عضوی از آن است.

جدایی از مادر هنگام زایمان‌

اگرچه این روزها، مدت اقامت در بیمارستان بسیار کوتاه است، اما همین مدت کوتاه نیز می‌تواند برای مادر و کودک سخت و طاقت‌فرسا باشد. برای این که کودک به یکباره با این جدایی مواجه نشود، باید مدتی قبل از رسیدن موعد زایمان به کودک اطلاع دهید که قرار است چند روزی در بیمارستان اقامت کنید. او را مطمئن سازید که مدت اقامت شما در بیمارستان کوتاه است و خطری شما را تهدید نمی‌کند. بهتر است در اواخر دوران بارداری‌ به کودک گوشزد کنید که ممکن است شب هنگام‌  به بیمارستان بروید. برای کودک بسیار دردناک است که شب‌هنگام چشم باز کند و مادر خود را در منزل نبیند.
 به همین دلیل بهتر است موضوع را از قبل با او در میان بگذارید. می‌توانید از فرزند خود بخواهید که شما را در بستن چمدانی که با خود به بیمارستان می‌برید، یاری کند و به او قول بدهید که بزودی به همراه یک خواهر یا برادر کوچک نزد او باز خواهید گشت.

>> جام جم/ چاردیواری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها