یکی نیست یواشکی به این مرکز آمار ایران بگوید: «عزیز من، وسط این همه کار و گرفتاری علی‌حده، مگر بیکاری که آمار بیکاری می‌دهی؟»
کد خبر: ۵۵۵۰۹۶
بیکاری آمار می‌دهی؟

آدم اگر کج خیال باشد، ممکن است همچین خیال کند که انگاری تعمدی در کار است که مزه شیرین برخی از حرف‌ها و آمارهای خوش قبلی که کماکان زیر زبانمان است و هر روز داریم آن را مزه‌مزه می‌کنیم، سه‌سوته از بین برود.

خب چه اشکال دارد که هنوز طنین زیبای این وعده قشنگ در گوش جان ما انعکاس داشته باشد که همین سال گذشته اعلام شد: «تا پایان عمر دولت فعلی، بیکاری ریشه کن خواهد شد.»

ـ چه جالب.... حالا شد؟

ـ نه خیر، روم به دیوار نشد!

خدا رحمت کند مرحوم حافظ را که با صداقت کامل در گلستان سعدی راجع به مشکل اشتغال و کارگفت:

گر به سخن «کار» میسر شدی

کار نظامی به فلک بر شدی

باری، با حلوا حلوا گفتن که دهان آدم شیرین نمی‌شود. اگر این طور بود که الان از صنف حلوافروشان، کلی نامزد برای هر انتخاباتی داشتیم. فلذاست که نامزدهای این دوره از انتخابات ریاست جمهوری نیز باید که بهوش باشند و به گوش. علاوه بر فرشتگانی چون«عتید» و «رقیب»(ملکان مقربان) که از چپ و راست آمار ما را دارند، یک مرکز آماری هم هست که دقیقاً توی خط حرف‌ها و شعارها و ادعاهای ماست. جای ماستمالی هم نیست.

آمار جدید: «مرکز آمار ایران،نرخ بیکاری سال 91 را 2‌/‌12 درصد اعلام کرد.»ـ به نقل از تمامی روزنامه‌ها (به غیر از یکی دو تا روزنامه!)

بسته پیشنهادی: از آنجا که کار، یکی از مشکلات عمده مملکت است و فاصله همین خود بنده نیز تا بیکار شدن، دو سه خط پرحرفی بیشتر می‌باشد؛ لهذا با عنایت به آمار جدید بیکاری، عرایضی معقول در جهت کاهش سریع نرخ بیکاری عنوان می‌داریم:

1ـ سربازهای سرکار: جمیع عزیزانی که در خدمت سربازی تشریف دارند، دارای کار و جزو آمار شمرده شوند. بشمار یک... بشمار دو... بشمار سه... بی‌دلیل هم حرف نمی‌زنیم. اگر که سربازی کار نبود، ملت هر که را که لباس سربازی تنش نبود، صدا نمی‌کردند: «سرکار!»

2ـ گروه‌های خودکار: این اشتباه است که ما خیال کنیم هرکسی دارای کار است، حتما دولت او را می‌شناسد. مثلا برخی گروه‌های خودجوش را دستگاه‌های دولتی می‌شناسند؟ یا کسانی که کار دارند، اما خیلی دوست ندارند کارشان فاش شود و از این‌رو آن را لو نمی‌دهند. مثلا کسی که کنار خیابان، جای پارک می‌فروشد، یا کسی که ببخشید، دم دستشویی نشسته و پول آفتابه می‌گیرد، یا کسانی که بلال دسته‌دار می‌فروشند، یا... حتی همین خودکارهایی که اسمشان رویشان است و می‌نویسند؛ خب اینها همه در حقیقت دارای کار هستند و باید جزو آمار گنجانده شوند. نشد،به زور بگنجانند!

3ـ کارهای مجازی: الان دنیا پیشرفت کرده و بسیاری از امور، مجازی شده است. ما حتی دانشگاه مجازی هم داریم. طرف پای اینترنت نشسته دارد بکوب چت می‌کند. صدایش می‌زنند که بیا شام بخور؛ با صداقت می‌گوید: «کار دارم، بعدا می‌آیم.» خب، اینها کار نیست؟ اگر نیست، پس چرا در جواب نمی‌گوید که: «بیکارم، الان می‌آیم؟» از این‌رو من‌بعد، هرکس که گفت «کار دارم»، بلافاصله جزو آمار اشتغال درآید. حتی اگر همین صاحب قلم الان به شما گفت که باید مطلب را تمام کنم؛ چون هم من کار دارم، هم شما کار دارید. ملاحظه فرمودید چطوری همه‌مان کار داریم؟.

رضا رفیع

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها