گپ‌وگفتی با کودکان کار که این روزها حاجی فیروز شده‌اند

سیه‌چرده‌هایی که مژده شکوفه‌های سپید می‌دهند

نفس بکش! عمیق... عمیقتر... بویش را حس می‌کنی؟ بوی عید را می‌گویم. اگر سردی زمستان حسود، سرفه را به جانت نیندازد، می‌توانی هوایش را محکم به درون ریه‌هایت بکشی! کاش می‌شد کمی از رایحه‌اش را نگه دارم تا برای تمام سال، انگیزه را در لحظه‌هایم جاری کنم.
کد خبر: ۵۵۰۷۱۸

 

چیزی به شنیدن صدای ساز عمو نوروز نمانده. نمی‌خواهم بهار از آمدنش پشیمان شود. باید تک‌تک درختان را بیدار کنم مبادا خواب بمانند؛ تا جامه‌های سبزشان را دوباره بر تن کنند. باید تمام خیابانها را آب‌وجارو کنم، نمی‌خواهم رنگ‌پریده به نظر آیند. خیابانهای شهر، دوباره کت و شلوار مشکی برّاقشان را به تن خواهند کرد. باید نامه‌ای هم برای پرستوهای شهرمان بنویسم. باید حواسم به همه چیز باشد... چیزی به آمدنش نمانده.

جام جم/ ضمیمه چاردیواری/ صفحه بروبچه‌ها: ف. متولد ماه مهر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها