خداحافظ اعتیاد

هنوز چند روز از جدایی همسرش نگذشته بود. گویی دیگر برای خود نبود. از یک طرف بچه‌ها از او دوری می‌کردند و از سوی دیگر همسرش او را ترک کرده بود، اما از همه اینها دردناک‌تر این بود که وقتی به خانه می‌آمد و مادرش را می‌دید نمی‌توانست سرش را بلند کند و کلامی بگوید.
کد خبر: ۵۴۵۶۷۷
خداحافظ اعتیاد

نگاه نافذ و پر از درد مادر تمام تار و پود وجودش را می‌لرزاند. آن وقت که اختیار داشت و هنوز اسیر اعتیاد نشده بود، حتی لحظه‌ای فکر نمی‌کرد روزگار او را به سمت و سویی ببرد که هر که او را دوست می‌داشت، از او متنفر شود.

نوشدارو قبل از مرگ سهراب

سال‌هاست آسیب‌شناسان اجتماعی و روان‌شناسان در این زمینه به یک نظر واحد نرسیده‌اند که عامل اصلی گرایش به اعتیاد فرد است یا جامعه؟ اما آنچه اکثر کارشناسان بر آن متفق‌القول هستند این است که فرد و جامعه در کنار هم می‌تواند گرایش به اعتیاد را تشدید کند.

جامعه از طریق ایجاد و فضاسازی از طریق جمع‌های دوستانه به بهانه تفریح و تفنن می‌تواند فرد را از محیط سالم خانواده دور کرده و در دام اعتیاد گرفتار کند، اما خانواده نیز به عنوان اولین و کوچک‌ترین نهاد اجتماعی که فرد در آن پرورش می‌یابد از طریق افزایش ناهنجاری‌ها و محیط نامناسب و رفتارهای نادرست والدین با همدیگر می‌تواند فرد را سرخورده کرده و از خانواده فراری دهد.

اعتیاد نیز مانند بسیاری از آسیب‌های اجتماعی به بستری آماده و مناسب نیاز دارد تا بتواند فرد را به دام اندازد. اگر این بسترها فراهم نشود مسلما فرد به قلمرو اعتیاد وارد نمی‌شود.

این بسترها اول از همه در خانواده و توسط آموزش درست پدر، مادر و تشویق نوجوان به انجام تفریحات سالم در اوایل جوانی صورت می‌گیرد.

آنچه مسلم است، بسیاری از عادت‌ها از دوران نوجوانی و جوانی در انسان شکل گرفته و کم‌کم به صورت فرهنگ درمی‌آید.

اگر این عادات در حوزه ورزش، مطالعه و هنر باشد مسلما موجب خواهد شد نوجوان در کنار مشکلات زندگی بتدریج اسیر روزمرگی‌ها نشده و همواره روزنه‌ای برای پناه بردن از سختی‌ها داشته باشد.

بسیاری از کسانی که در دام اعتیاد گرفتار شده‌اند، فلسفه این کار را رهایی از مشکلات و پناه بردن به خلوت خویش می‌دانند.

آتش اعتیاد در خانواده

دکتر زهره خانلری، روانپزشک خانواده و درمانگر درباره عوارض و پیامدهای اعتیاد در خانواده می‌گوید: در وهله اول باید به سردی خانه معتاد اشاره کرد.

خانه معتاد، خانه‌ای سرد و بی‌رونق است و گرمی و حرارتی در آن به چشم نمی‌خورد. زن و شوهر نسبت به هم احساس بیگانگی دارند که دلیل عمده‌اش این است معتاد فقط متوجه خود و دنیای خویش بوده و با دیگران بیگانه است.

دلیل دیگر این سردی، ناتوانی اقتصادی خانواده است که از نبود توان کار و تلاش نشات می‌گیرد. فرد معتاد اگر کوچک‌ترین درآمدی هم داشته باشد آن را صرف تهیه مواد مخدر می‌کند در نتیجه از تامین هزینه‌های ضروری خانواده فرو می‌ماند، اعتیاد شادابی و نشاط را از او گرفته و خشونت را جایگزین آن می‌کند.

سایه شوم اعتیاد بر سر فرزندان

وی درباره تاثیر اعتیاد بر فرزندان می‌گوید: فرزندان افراد معتاد امکان تربیت و رشد ندارند مگر به میزانی که از سوی مادر یا پدر غیرمعتاد تحت مراقبت قرار بگیرند یا به اندازه‌ای که خود مدیر خود شوند و بتوانند اوضاع خویش را سر و سامان دهند.

فرزندان چنین خانواده‌ای دائم در تشویش و اضطراب هستند. گاهی احساس شرم بر آنها غالب است و زمانی احساس بی‌پروایی.

گاهی به فکر گریز از خانواده هستند و زمانی در جستجوی پناهگاه برای نجات خود از دام مرگ. طبیعی است چنین خانواده‌ای که باعث این همه اشکالات و مشکلات برای فرزندان خود است، نمی‌تواند بسترهای مناسب تربیتی را برای فرزندان فراهم کند.

نه مسئولیت و نه تعهد!

خانلری با تاکید بر عنصر مسئولیت به عنوان یکی از بارزترین ویژگی‌های فرد معتاد ادامه می‌دهد: معتاد نه در زندگی خانوادگی و نه در حیات اجتماعی پذیرای مسئولیت و تعهدی نیست.

او نمی‌تواند مسئولیت اداره همسر و تربیت فرزندان را بپذیرد یا در رابطه با تامین اقتصادی آنها تعهدی را در خود احساس کند و این، خود یکی از عوامل ویرانی خانواده است.

معتاد پس از مدتی به یک شخصیت ضداجتماعی تبدیل می‌شود. رفتار اجتماعی او جنبه ضداجتماعی پیدا می‌کند و منافی اخلاق می‌شود. از دیگران سرزنش می‌شنود و خجالت می‌کشد، اما باز هم خود را در مقابل این رفتارها مسئول نمی‌داند.

ریشه‌کنی اعتیاد با عزمی همگانی

گروه‌ها و انجمن‌های مردمی ـ که متشکل از زنان و مردانی است که خود و خانواده‌هایشان با مشکل اعتیاد مواجه هستند ـ بهترین مکان برای صحبت درباره این بیماری و راه‌های رهایی از آن و در نهایت بهبودی است. انجمن معتادان گمنام از این گروه‌هاست.

محمدجعفر علیزاده، مسئول کمیته روابط عمومی انجمن معتادان گمنام منطقه جنوب شرق تهران در معرفی این گروه می‌گوید: انجمن معتادان گمنام، یک انجمن مردمی و غیرانتفاعی متشکل از مردان و زنانی است که با اعتیاد مشکل دارند. ما در پذیرش افراد جدید، هیچ مانع یا پیش‌شرطی نداریم. هرکس تمایل به قطع مصرف داشته باشد از ماست؛ حتی اگر هنوز در حال مصرف باشد. اینجا تمرکز ما روی بیماری اعتیاد است و هرگز به شخصیت، موقعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فرد معتاد کاری نداریم.

وی ادامه می‌دهد: ما در انجمن معتادان گمنام، هرگز در موضوع «سم‌زدایی» دخالت نمی‌کنیم. ما اصلا پیشنهادی نداریـم که فرد معتاد با چه روشی ترک کند. ما با روش گام به گامی که داریم، به افراد کمک می‌کنیم در مسیر بهبود قرار گرفته و با شرکت در جلسات یاد بگیرند چگونه بهتر زندگی کنند، به اجتماع برگردند و بتوانند اعضای مثمرثمری برای جامعه باشند.

وی درباره تاثیر و نقش خانواده بر انگیزه فرد معتاد می‌گوید: کمک‌های معنوی خانواده هم در بهبود فرد معتاد بسیار مهم است. درست است که خانواده دوست دارد معتادش به سرعت پاک شود، اما باید بداند او یک روزه معتاد نشده که یک روزه بهبود پیدا کند. زمان می‌برد تا گرد و غبار مواد مخدر از ذهن معتاد پاک شود.

گریز یا گزیر؟

خانم ملک، مدیر جلسات «آگاهی از اعتیاد» (توجیهی خانواده) نیز با تاکید بر تاثیر جلسات گروهی که خانواده‌های معتادان در آن شرکت می‌کنند، درباره پیامدها و تاثیر رفتار خانواده و جامعه بر افراد معتاد می‌گوید: اعتیاد یک بیماری خانوادگی است و نه‌تنها فرد معتاد، بلکه خانواده و جامعه را هم در بر می‌گیرد. خانواده‌ها، قربانیان خاموش اعتیاد هستند.

کسی حرفشان را نمی‌شنود. بسیاری از آنها درد و رنج را به تنهایی تحمل می‌کنند و هرگز راجع به اعتیاد فرزند یا همسرشان با کسی حرف نمی‌زنند. بنابراین، علاوه بر معتاد، اعضای خانواده هم درگیر بیماری وی بوده و اگر برای بهبودی او تلاش نکنند، هم رنج‌های خودشان را بیشتر می‌کنند و هم به عضو معتاد خانواده صدمه می‌زنند.

وی تاکید می‌کند: وقتی خانواده شیوه برخورد صحیح با معتاد را بلد نباشد، حتی اگر ترک هم کند، مشکل پابرجا می‌ماند. چون هر رفتار و حرکت معتاد برای خانواده به این معنی است که او دوباره مصرف را شروع کرده است. این حساسیت‌های نابجا و رفتارهای اشتباه حتی می‌تواند فرد را دوباره به طرف اعتیاد سوق دهد. این عکس‌العمل خانواده باعث می‌شود عضو معتاد انگیزه‌اش را برای ترک‌کردن از دست بدهد و این سوال در ذهنش ایجاد شود که «پدر، مادر و همسرم که باور نمی‌کنند من پاک شده‌ام، پس چرا دوباره مصرف نکنم؟»

مسیری تازه برای زیستنی دوباره

مشکلات مالی و درگیری‌های ذهنی حاصل از آن در کنار نبود امنیت روانی در جامعه و فقر فرهنگی مقدمه‌ای است برای اسیرشدن در دام اعتیاد. اینجاست که فرد از روی ناچاری اعتیاد را چاره‌ای مناسب برای حل مشکلات خود می‌یابد و غافل از این است که این موضوع خود روزی به بزرگ‌ترین مشکل زندگی‌اش تبدیل می‌شود؛ مشکلی که گریز از آن بسادگی گریز از مشکلات دیگر نیست.

اگر از افرادی که بتازگی از دام اعتیاد رها شده‌اند بپرسید که مهم‌ترین عامل در رهایی شما از دام اعتیاد چیست بدون درنگ اعتماد به نفس و اراده شخصی را مهم‌ترین عامل می‌دانند؛ نکته‌ای که همه اسیران این بیماری به آن آگاهند، ولی یقین ندارند.

در این سیر، رسیدن به بلوغ فکری و ذهنی فرد معتاد بسیار موثر است. در این مرحله است که نگاه جامعه نباید نگاهی صرفا تحقیرآمیز باشد، بلکه دلسوزی و نزدیک شدن روحی و عاطفی به این افراد می‌تواند در کنار حمایت‌ها و صبر خانواده، امید به دوباره‌زیستن را در فکر و جسم آنها تقویت کند.

علیرضا بهشتی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها