دارا و سارا دیگرملی نیستند!

او حالا 13 سال است که رئیس مرکز سرگرمی های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است ؛ مرکزی که یکی از بزرگترین فعالیت هایش طراحی و تولید عروسک های دارا و ساراست.
کد خبر: ۴۹۶۰۸

مجید قادری که 10 سال از این 13 سال را با دارا و سارا گذرانده ، حالا یک جفت از آن عروسک ها را در منزلش هم دارد؛ گرچه ما، در اتاق کارش که پر از عروسک دارا و ساراست با او به گفتگو نشستیم.
قادری عروسک ها را دوست دارد و طرح دارا و سارا را از موفق ترین طرحهای ملی می داند. گرچه روی ملی اش با هم کلی بحث کردیم که می خوانید.
قادری که یک دهه از زندگی اش را با این عروسک ها سر کرده است ، آنها را واقعا مثل یک کودک در دست می گیرد و مثل یک کودک درباره آنها حرف می زند؛ حرفهایی که به مناسبت روز جهانی کودک آنها را می خوانید:


خیلی ها به شما می گویند پدر دارا و سارا. این حرف چقدر درست است؛
البته اگر منظور، پدر به عنوان ایده پرداز عروسک های دارا و سارا باشد، درست است ؛ اما...

اما...؛!
اما این که من متولی تمام امور دارا و سارا باشم نه. در ارتباط با دارا و سارا یک مجموعه تصمیم می گیرند.

می گیرند یا می گرفتند؛
هم می گرفتند و هم می گیرند. پروژه دارا و سارا که به نتیجه رسید و به بازار وارد شد، برنامه ریزی در تمام امور تولیدات جنبی مانند لباس های آنها و وسایلشان ، لوازم التحریر و... به شورایی واگذار شد که الان هم این شورا فعال است.

این طرحی که ما از دارا و سارا دیدیم یعنی همانی که 2سال پیش وارد بازار شد چقدر با چیزی که شما در ذهن داشتید مطابقت داشت؛
من کلا از روند حضور دارا و سارا در اذهان عمومی و عالم بچه ها راضی نیستم. یعنی در واقع به قدری که تولیدات جنبی در دسترس بچه هاست عروسک ها نزدیک مردم نیست.

چرا؛!
دلایل متعددی دارد که قسمتی به برنامه ریزی توسعه تفکر و اندیشه مردم به دارا و سارا برمی گردد و قسمتی هم به خاطر سرمایه گذاری ضعیفی است که انجام شد و می شود. بی توجهی و بی مهری انجام شد و می شود.
بی توجهی و بی مهری نهادهای فرهنگی هم باوجود این که با زبان و بیان ابراز خرسندی می کردند، خیلی به چشم آمد. با همه این اوصاف فکر می کنم این طرحی که اجرا شد فقط چند درصد از چیزی بود که ما برنامه ریزی کرده بودیم به آن برسیم.

مثلا چند درصد؛
خیلی کم. حدود 5 درصد.

و نظر دوستان دیگرتان چه در کانون یا جاهای دیگر تامین شده است؛
بالاخره این عروسک ها، کاری بود که تا به حال انجام نشده بود. همه به شکلی راضی بودند.

حتی مردم؛!
آنها که ظاهرا هنوز هم سراغ عروسک های غربی می روند. نه. حتی این استقبال مردم هم بالاتر از تصور ما بود.

واقعا؛!
بله ، اما در واقع آن کاری که ما می توانستیم انجام بدهیم و انتظار می رفت خیلی ضعیف بود. این که می گویم انتظار می رفت منظورم از نهادهای فرهنگی و هنری است.
سازمان تبلیغات اسلامی ، وزارت ارشاد و هر حوزه ای که متولی برنامه های فرهنگی و هنری است.

در این میان نقش صداوسیما چطور بود؛ ظاهرا برنامه ای با این عروسک ها ساخت.
بله. در شبکه 2 سریالی با شخصیت های دارا و سارا ساخته شد.
ما پیش از ساخت این مجموعه و زمانی که حتی از آن خبر نداشتیم اعلام آمادگی کرده بودیم که با مشارکت صداوسیما، سریالی با محور قرار دادن شخصیت دارا و سارا بسازیم. قرارهایی هم بود که با هم برنامه ریزی کنیم ؛ اما متاسفانه ما زمانی فهمیدیم چنین سریالی تهیه می شود که فیلمبرداری آن تمام شده بود.

و لابد پس از آن هم کلی نقد به این برنامه داشتید.
بله. اصولا استفاده از چهره های عروسکی کنار مجری باید خیلی با دقت انجام شود. این مساله در این سریال خیلی خوب نبود. شما وقتی می خواهید چهره های عروسکی را کنار مجری بگذارید باید از لحاظ اجرایی خیلی دقت کنید.
با این همه پخش همین برنامه هم به معرفی دارا و سارا کمک کرد.

پس شما از معرفی دارا و سارا به همین شکلی که انجام شده و نتیجه ای که تا به حال گرفته اید راضی هستید؛
بله. وقتی با تمام این مشکلاتی که گفتم عروسک ها اینقدر مورد استقبال قرار گرفت اگر با حمایت دستگاه ها مواجه می شد، این موفقیت خیلی بیشتر بود. متاسفانه تا به حال این اتفاق نیفتاده است.

شما از موفقیت و مورد استقبال قرار گرفتن عروسک ها صحبت می کنید. دلیلتان برای این حرف چیست؛
منظورم این است که ما می خواستیم شخصیت های این عروسک ها پیش از فیزیک عروسکی بین بچه ها جا بیفتد.
در واقع ما عروسک ها را کالایی فرهنگی می خواهیم ؛ کالایی که فرهنگ ایرانی را به صورت غیرمستقیم به بچه ها انتقال دهد. این اتفاق زمانی صورت می گیرد که شخصیت ها کنار فیلم و موسیقی و شعر جا بیفتند.
حالا شما در نظر بگیرید بدون حضور قوی این عوامل عروسک ها شناخته شده اند. این پاسخ پرسش من نشد.

شما از موفقیت عروسک ها صحبت می کنید. من احساس می کنم تعریف موفقیت آن هم درباره کالایی که برای کودکان و نوجوانان عرضه شده چیز دیگری است. ببینید، کیفیت های معنوی را که نمی توان به صورت آمار، موفقیت گفت. مبنای شما برای موفقیتی که از آن نام می برید باید قاعدتا جدای مسائل معنوی باشد.
من که عرض کردم. با ایده آل ذهنی من این عروسک ها 5درصد راهی هستند که محقق شده است. ما هنوز با طرحی که داشتیم 95 درصد فاصله داریم.
ببینید، در برهوت کالای فرهنگی که در این مملکت داریم ، این 5درصد هم خیلی خوب توانسته میان بچه ها و مردم جا بیفتد.

این هم که شما گفتید کیفیت های معنوی را نمی شود ارزیابی کرد، درست است ؛ اما یکی از ملاکهایی که می توانیم با شاخص آماری به آن بپردازیم ، در مورد فروش لوازم التحریر دارا و ساراست.
امسال این لوازم ، آمار پرفروش ترین لوازم التحریر را در گروه ابتدایی و راهنمایی داشته است. شما خودتان بهتر از من می دانید که در حوزه لوازم التحریر فانتزی استقبال مردم قبل از دارا و سارا به شخصیت های فیلمهای هالیوودی و غربی خلاصه می شد؛ اما از زمانی که عروسک های دارا و سارا معرفی شدند، حداقل در گروه لوازم التحریر کودک و نوجوان ، رکورد متعلق به محصولات دارا و ساراست. به نظر من این یک علامت است.

تنها دلیلتان همین است؛!
نه ، به علت گستردگی کانون در ایران ما منابع خبری خوبی داریم. یعنی براساس ارتباطی که بچه ها با مربیان کانون دارند، از عروسک ها خیلی تعریف کرده اند.
گزارش ها می گویند بچه ها شوق و ذوق خریدن عروسک ها را دارند. به نکته دیگری هم اشاره می کنم که جالب است در بازار مصرف معمولا جنس تقلبی کالایی رواج پیدا می کند که فروش آن بالا باشد. این اتفاق بارها برای دارا و سارا افتاده است.
بارها ما عروسک های تقلبی دارا و سارا را جمع آوری کرده ایم. این که به تنهایی دلیل موفقیت نمی شود.

از فروش عروسک های خودتان آماری دارید؛
بله ، واحدهای فروش آمار گرفته اند. من الان حضور ذهن آماری ندارم ، اما گزارشی که دوستان داده اند این بود که شرکتهایی که روی عروسک های خارجی سرمایه گذاری کرده بودند با آمدن دارا و سارا ورشکست شده اند!

واقعا عجیب است! پس مردم چطور همین الان هم سراغ عروسک های خارجی می روند؛!
نه ، در حوزه عروسک ها چند نکته هست که باید به آنها توجه کنیم. یکی از شرکتهایی که تولیدکننده عروسک در ایران است و در ضمن عروسک های خارجی هم وارد می کند، اعلام کرده است که در بهترین حالت اگر 5 هزار عروسک داخلی داشته باشیم ، تا 2 سال فروش می رود.
در صورتی که ما از تیراژ اولیه دارا و سارا که 100هزار بود تا به حال 80هزار در کمتر از 2سال فروخته ایم.
این یعنی 80درصد تولید ما، پس توجه مردم به آن عروسک ها با آمدن دارا و سارا کم شده است.

دارا و سارا کمی هم گران است ، نه؛!
گران که نه! بالاخره قیمتی است که برای کانون تمام می شود.
البته این را هم بگویم که نسبت به بازار جهانی عروسک خیلی هم ارزان است اما قیمت ریالی اش برای مردم ما بالاست.
الان دارا و سارا با دو قیمت 12 هزار و 500 تومان و 17هزار و 500 تومان عرضه می شود. قصد داریم قیمت را در تیراژ بعدی پایین تر بیاوریم.
این قیمت هم که پرسیدید از دلایل دیگری است که من می گویم «موفق». با توجه به این قیمت ریالی استقبال بازار داخلی خیلی خوب بوده است.

شما با آمدن دارا و سارا که ممنوعیتی برای عروسک های خارجی ایجاد نکردید؛
نه ، اصلا. بازار اسباب بازی تا سال گذشته که متکی به قاچاق بود. از سال گذشته هم که قانونمند شده و کاملا آزاد وارد ایران می شود.
با بالا رفتن تنوع عروسک های خارجی ما هم به جای ممنوع کردن ورود آنها سعی کرده ایم دارا و سارا را بهتر عرضه کنیم.

راستی عروسک ها صادر هم شدند؛
متاسفانه نه ، اگر این کار را می کردیم ، تیراژ اول عروسک ها خیلی زود به پایان می رسید.

با توجه به قیمت پایین عروسک ها در جهان چرا این کار را نکردید؛
چون ما در هدفگیری فقط بازار ایران را در نظر گرفتیم و اشتباه کردیم. از زمانی که دارا و سارا تولید شده 2قشر از دنیا خیلی با ما مکاتبه کرده اند و عروسک ها را خواسته اند.
یکی ایرانی های خارج از کشور و یکی هم مسلمانان دنیا. امیدوارم در تولیدات بعدی این اتفاق بیفتد. از دیدی که شما به ماجرا نگاه می کنید ایرانی ها دارا و سارا را خیلی دوست دارند.

با این همه اما به نظر شما دلیل می شود چون ما عروسک را دوست داریم سریع عنوان «ملی» را به آن اطلاق کنیم؛
طی این سالها خیلی محصولات را بدون کارشناسی برچسب ملی زده ایم و ناموفق بوده ایم.

واقعا توانایی ملی ما در تولید عروسک همین است؛ اصلا قصد شما از اطلاق واژه ملی چه بوده؛
حرف شما را کاملا می پذیرم. اما به نکته ای هم توجه کنید. ما هیچ وقت سابقه ساخت عروسک ایرانی را در این حجم نداشته ایم. همین قدر که ما در این حوزه یک قدم برداشته ایم ، به نظرم خیلی خوب است. ما دلمان می خواست این قدم خیلی بلند باشد...

اما خب نشد.
بله ، به دلایلی که عرض شد این قدم خیلی کوتاه است. اما در مورد بحث ملی که مطرح کردید؛ ببینید، اولا اسباب بازی کالای فرهنگی است.
ثانیا فرهنگی ترین اسباب بازی هم عروسک است. ما می خواستیم عروسکی با شخصیت ایرانی داشته باشیم که مخاطب بچه های ایرانی باشد. این اتفاق مهمی است. چون این نگرش تا به حال برای مخاطب کودک و نوجوان وجود نداشته است. در مورد ملی بودن هم تاحدودی به حرف شما پی برده ایم.
در تحقیقاتی که در کانون به عمل آمد، به این نتیجه رسیدیم که نوزاد تا پایان 17سالگی به 50شخصیت عروسکی نیاز دارد.
از بخشهای دیگر هم ، مخصوصا بخش خصوصی ، می خواهیم بیاید و 49تای دیگر را هم برای بچه ها ایرانی تولید کند.

در تولیدات بعدی ، دارا و سارا چه تغییراتی می کنند؛
عرض کردم در تولیدات بعدی با متنوع کردن اندازه های دارا و سارا قیمتها هم عوض می شود.

کیفیت عروسک ها چه تغییری می کند؛
بالاخره ما ملزم به رعایت استاندارد بین الملل در تولیداتمان هستیم. مطمئن باشید کیفیت پایین نمی آید. البته من منظورم این نبود.

خیلی ها معتقدند کیفیت عروسک ها بالا نیست. می خواستم بپرسم برای این مشکل فکری کرده اید؛! بالاخره به قول شما عروسک ملی است!
اول این که لفظ ملی را در تیراژ جدید برداشته ایم. در مورد کیفیت هم این مورد قابل بحث است. اما چیزی که روشن است ، عروسک ها استاندارد داخلی و بین المللی را با هم دارد.

اما عروسک ها منعطف نیستند.
بله ، متاسفانه. اما این که می گویم عروسک ها خوب معرفی نشدند همین است. دارا و سارا برای گروه سنی 7 تا 12سال است. خب. اگر اینها را برای بچه 3ساله بخرند، مقداری سنگین است.
در مورد انعطاف هم باز در تیراژ جدید تغییراتی انجام شده که خیلی عروسک ها بهتر می شوند. در ضمن قصد داریم عروسک ها را برای گروههای سنی مختلفی تولید کنیم.

در تیراژ اول چقدر هزینه برای طراحی ، ساخت و تولید عروسک ها شد؛
من چون اطلاع دقیقی ندارم ، چیزی نمی گویم. اما برای چنین طرحی خیلی ناچیز بوده است. این بحثهایی هم که کنار عروسک ها پیش آمد واقعیت ندارد. یعنی هیچ پول اضافه ای برای این طرح کانون خرج نشد. من همان حقوق همیشگی ام را گرفتم و حتی طراح و بقیه اعضای گروه هم همین طور.

دارا و سارا به تولیدات دیگر کانون ظلم نکردند؛
آنها کمتر به چشم می آیند. فکر نمی کنم. دارا و سارا به تولیدات دیگر کانون کمک هم کردند. الان همه دارا و سارا را با کانون مترادف می دانند.
بعد هم از نظر ما هیچ فرقی بین کتاب قصه 250 تومانی با باقی تولیدات وجود ندارد. کانون به لحاظ فرهنگی هم اینها را هم اندازه و هم وزن می داند.
با این حساب پس دارا و سارا تا سالها با جدیت از سوی کانون پیگیری می شوند. بله ، به فکر تیراژ بعدی عروسک ها هم هستیم.

از چه زمانی تولیدات جدید به بازار می آیند؛
قرار است امسال تولید عروسک های جدید شروع شود و تا پایان سال یا اوایل سال آینده عروسک ها به بازار بیایند. حتی امروز قالب گیری عروسک ها هم انجام شده است.

و دوباره قرار است در چین تولید شود؛
بخش عمده ای دوباره در چین تولید می شود. علت هم دارد. ما هنوز هم در حال رایزنی هستیم که ببینیم چه کسی اعلام آمادگی می کند روی پروژه دارا و سارا سرمایه گذاری کند؛ اما این را هم در نظر بگیرید.
یکی این که کیفیت تولیدات داخلی در حوزه عروسک خیلی پایین است ، بعد هم این که اگر کیفیت هم خوب باشد، قیمتشان از کشورهای خارجی بیشتر است. در مورد شخصیت عروسک ها هم خیلی صحبت شد.
در کشورهای خارجی داستان های زیادی برای عروسک ها ساخته می شود.

چرا در ایران با این که این همه روی شخصیت پردازی تاکید می کنید، کاری در این حوزه به آن شکل انجام نمی شود؛
بله ، دنیای خواهر و برادری دارا و سارا در قالبهای مختلف نرفته است.

پس این هم یکی دیگر از ضعفهای کانون است؛
{سکوت} بله. البته ما کارهایی هم کرده ایم ؛ اما می پذیرم که خیلی کم است. در ایتالیا مثلا شخصیت پینوکیو طی این سالها دایم زنده تر شده است. یعنی خیلی روایت های مختلف برای او ساخته اند؛ متاسفانه اما ما هنوز این تجربه ها را شروع نکرده ایم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها