در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
هواداران با آمدن او نگران بودند تیمی که فرانک رایکارد ساخته و نماد جدیدی از «توتال فوتبال» است، به یک تیم نابود شده بدل شود. شاید در آن زمان میشد به آنها حق داد که این فکر را بکنند، ولی تنها گذر زمان بود که عدم لزوم چنین تفکری را به اثبات رساند. این البته رسم روزگار و طبع انسانی است که تغییر را تاب نیاورده و ماندن را به رفتن ترجیح میدهد. با گذشت زمان و اثبات بیش از پیش لیاقت مرد قدبلند کاتالان، کار به جایی رسید که در ذهن دوستداران بارسلونا وجود این تیم بدون پپ بیمعنا شده و ترسی دائمی از نبود وی در ذهن همه آنها به وجود آید. تمدیدهای یکساله مرد آرام هم به این ترس زیرپوستی دامن زده و سرانجام روزی که هواداران از آن وحشت داشتند، فرا رسید.
دستیاری به نام تیتو
وقتی سال 1984 گواردیولای کوچک و 13 ساله برای نخستینبار پای به مدرسه فوتبال بارسا (لاماسیا) گذاشت، در آن فضای غریب، تنها یک پسر لاغراندام رنگ پریده نزد وی رفت و با او گرم گرفت. تیتو ویلانوا دو سال از وی بزرگتر بود و دو سال سابقه بیشتر از حضور در آن مکان را داشت. همین رابطه کوچک سببساز یک دوستی طولانی مدت و سیساله شد. چند سال بعد، تیتوی نوجوان دو سال زودتر از پپ به تیم بارسای B راه یافت و توانست خودی در میان تیمهای دسته دو اسپانیا نشان دهد، اما با ورود پپ، دوران حضور دوستش در این تیم به پایان رسید و تیتوی نهچندان بااستعداد در خط دفاعی، به تیم دسته دومی فیگرس پیوست. هرچند که پپ بااستعداد، بعدها با درخشش روزافزون توانست تا سالها در تیم اصلی بارسا و تیم ملی اسپانیا بازی و به افتخاراتش بیفزاید؛ چیزی که برای همیشه، بدل به آرزوی دست نیافته ویلانوا شد.
سال 1992 و در 23 سالگی بود که ویلانوای جوان برای اولینبار به دسته اول اسپانیا راه یافت و سه فصل حضور را با سلتاویگو تجربه کرد. نخستین بازی بارسا برابر سلتا، بدل به اولین بازی رودرروی این دو دوست قدیمی شد، ولی تنها در سال اول بود که ویلانوا توانست خودی نشان دهد و در دو فصل بعدی، یک نیمکتنشین صرف بود. سرانجام سال 1995 و تنها با انجام 26 بازی او سر از تیم کوچک باراخوس درآورد. او فصل بعد از آن را در مایورکا (1997ـ1996) و فصل بعد از آن در ییدا گذراند. او هرگز در این سه سال نتوانست بازیکن مناسبی برای تیمهایش باشد و کمترین بهره را در این دوره به تیمها و خودش رساند. سال 1998، تیتوی 29 ساله به تیم الچه در سری B پیوست که البته پس از دو فصل و تنها با انجام 29 بازی در آن هم به توفیقی نرسید. هرچند سال 2000 با باشگاه گرامانت قرارداد بست، ولی با توجه به حضور نداشتن در تیم، سال 2002 تصمیم به خداحافظی از دنیای فوتبال گرفت و پا در مسیر مربیگری نهاد.
نکته: تیتو تا به اینجای کار نشان داده که به تفکرات خاص خویش معتقد است و جدای از آنچه همراه با پپ از وی دیدهایم، هنگام مصدر کار شدن، توانسته امیدها را برای هواداران زنده کند
او خیلی زود برای آموزشهای پایه، جذب بارسای B شد ولی همزمان با آن، خوان لاپورتا به سمت مدیر باشگاه آبی ـ اناری منصوب و دست به تغییراتی اساسی زد و یکی از قربانیان این تحول، ویلانوا بود. از شاگردان همان مقطع کوتاه حضور وی در لاماسیا میتوان به مسی، پیکه و فابرگاس اشاره کرد. جالب اینکه در همان زمان، ساندرو روسل که یک مدیر جزء در لاماسیا بود نسبت به حضور وی امیدوار بود و او را جزو استعدادهای آیندهدار امر مربیگری میدانست. تا سال 2007، وی در چند باشگاه از جمله فیگرس و تراسا بهعنوان مدیرفنی و به کسب تجربه پرداخت. با انتخاب گواردیولا بهعنوان سرمربی بارسای B، وی به دنبال این دوست قدیمی فرستاد و با حضور در تیم اصلی، وی را با خود همراه کرد. حاصل این پنج سال همکاری نتایجی درخشان بود که در این بین نقش در حاشیه تیتو را نمیتوان نادیده گرفت. سرانجام وقتی پپ پایان فصل 2012 ـ 2011 تصمیم به جدایی از بارسا گرفت، ساندرو روسل ـ مدیر فعلی بارسا ـ ریسکی بزرگ کرد و سکان هدایت تیم را به وی سپرد. حرکتی که برای بسیاری مایه تعجب بود.
داشتههای پپ و تیتو
وقتی سال 2007 گواردیولا سرمربی بارسا شد، ستارگانی چون رونالدینیو و سامی اتوئو بهترینهای این تیم بودند، ولی حرکت خاص وی به سمت لاماسیایی کردن فضا، سبب شد تا ستارگانی چون مسی، پیکه، ژاوی، اینیایستا و... بتوانند در اتمسفری آبی ـ اناری به راحتی به رشد خویش ادامه دهند. فرانک رایکارد کمتر اهل ریسک بود و فوقستارگان بینالمللی و شناخته شده را به کشتههای مزرعه کاتالونیا ترجیح میداد، ولی گواردیولا که خود محصول همان مزرعه بود تلاش کرد تا حاصل زحمات کرویفها و رکساچها را هرچه بیشتر به دنیا بنمایاند. حاصل آنکه بعد از چهار فصل، وی تیمی را تحویل جانشین خود داد که کمترین هزینه را در هر فصل برای خرید بازیکن غیربومی اختصاص میداد و بیشترین بهره را از جام میبرد.
تیتو در چنین فضایی پا به میدان گذاشته و حال میتوان دشواری کار وی را درک کرد. او هر چند خود یک لاماسیایی است ولی تفکرات خاص خودش را دارد، ولی برای مردم ناسیونالیست کاتالونیا دیگر دشوار است کسی به تفکراتی پپگونه در بارسلونا نپردازد. امروز از مجموع 24 بازیکن اصلی تیم (یک جای خالی هنوز باقی است)، ده بازیکن از جوانان بارسا به تیم فعلی راه یافتهاند.
تیتو تا به اینجای کار نشان داده که به تفکرات خاص خویش معتقد است و جدای از آنچه همراه با پپ از وی دیدهایم، هنگام مصدر کار شدن، توانسته امیدها را برای هواداران زنده کند. ابزارهای این روزهای وی برای تداوم افتخارات سلف او به نظر کافی میرسد که تنها حفظ ستارگان و ترکیب فعلی میتواند پیروزی ارزشمندی تلقی شود. پیوستن خوردی آلبا ـ که یک لاماسیایی قدیمی است ـ در کنار آلوز، ویا، الکسیس سانچز، ماسکرانو و آفلای (البته اگر بماند) ترکیبی ایدهآل برای مربی تازهکار خواهد بود. وی تا به حال بهطور رسمی طعم سرمربیگری را نچشیده و امروز سعی دارد تفکرات خاص خود را القا کند. از جمله اینکه تلاش کرد سفرهای تدارکاتی ـ تبلیغاتی تیم به ینگه دنیا را کمتر کند و بیشتر به شناخت تیم بپردازد. از لحاظ سیستماتیک وی همچنان ادامه دهنده راه پپ و ارائهدهنده سیستم هجومی همراه با پاسکاریهای معروف بارسایی خواهد بود، اما تنها ادامه تیکی تاکا نیست که مد نظر هواداران این تیم در سراسر دنیاست. آنها از وی میخواهند همان روشی را در برابر بازیکنان و دیگر تیمها پیش بگیرد که پپ داشت. او با همه دوست بود و هرگز «انگشت در چشم کسی فرو نکرد».
علی پازکیان / جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد