درباره برنامه‌های شبانگاهی رادیو و شنوندگان بیدار

برای آنها که از تنهایی رنج می‌برند

آهی از نهاد دل برکشیدن تقریبا عکس‌العملی است که بیشتر افراد در گروه‌های سنی بالا وقتی از رادیوحرفی به میان می‌آید از خود نشان می‌دهند و در این زمان است که غرق در تفکر درباره برنامه‌های معروف این رسانه می‌شوند.
کد خبر: ۴۹۱۲۲۰

تعداد اختراعاتی که چنین نوستالژی، خاطراتی زنده و شخصی و حس دریغ و تاسف را به همراه خود داشته‌اند، انگشت‌شمار است.

همچنین تعداد کمی از رسانه‌ها هستند که توانسته‌اند با مردم در هر سنی و با هر پیش زمینه‌ای رابطه‌ای چنین تنگاتنگ برقرار کنند.

اگر از افرادی که پیش از جنگ جهانی دوم متولد شده‌اند درباره نقش رادیو در زندگی و همچنین در سرنوشت سرزمین‌شان سوال کنید، مشاهده خواهید کرد مخاطب شما گویی بر بال زمان سوار شده است و در سفری هیجان‌انگیز و پر از شادی به تونل زمان و به عقب باز می‌گردد، به جایی که کلمات و موسیقی قلب و گوش‌هایشان را پر کرده است اما این دنیایی است که تقریباً گم شده و فقط قسمت کمی از آن تا امروز به حیات خود ادامه داده است البته پس از جنگ جهانی دوم تقریبا میلیون‌ها شنونده در سراسر دنیا با نگاهی رمانتیک به این پدیده در شب، رادیو را سنگ صبور تاریکی‌ها و تنهایی‌های شب هنگام خود کرده‌ و به صدای گویندگان بنام دل سپرده‌اند.

مردمی که با رادیو بزرگ شده‌اند هنوز هم دلتنگ ایام خوشی هستند که جعبه جادویی در آشپزخانه یا اتاق خواب‌هایشان با آنها مکالمه‌ای یکطرفه برقرار می‌کرد؛ دلتنگی روزهای سادگی، معصومیت همراه با خوشبینی و صراحت لهجه خود رسانه.

تخیل، تخیل و تخیل

روزهایی که شنوندگان، خود سازندگان برنامه‌های رادیویی می‌شدند به این ترتیب که رادیو با روشی نامحسوس احساسات شنوندگان، انگیزه‌ها و حالات روحی‌شان را از زیر زبانشان بیرون می‌کشید و جوهره تعاملات آنها را با دیگر شنوندگان به اشتراک می‌گذاشت.

رادیو فقط در افکت‌های صوتی، موسیقی و صدا خلاصه نمی‌شد. بقدری این رسانه در ترسیم و خلق تخیلات شنوندگان خود با قدرت عمل می‌کرد که شنونده با گوش دادن به رادیو، صحنه‌‌های بصری و نمایشی را برای خود به تصویر می‌کشید، در حالی که تنها‌ مدیوم او صدای پخش شده در فضا بود.

او قادر بود بوی عطر گل‌های باغچه نمایش رادیویی را استشمام کند، طعم غذای فلان برنامه داستانی را بچشد و لطافت گلبرگ‌های لاله‌ دشتی را لمس کند. در واقع این شنونده بود که با عناصر رادیو درمی‌آمیخت و خلل‌های برنامه را با تخیل خود پر می‌کرد.

شنونده هر جا که بود و در هر وضعیتی که قرار داشت، مانند دراز کشیدن روی‌ کف اتاق یا لمیدن در مبل راحتی توی اتاق‌‌نشیمن، هرچه بود منفعل نبود، چون به نوعی با رادیو همراهی می‌کرد و گوش دادن فعال از خود بروز می‌داد. گوش دادن به رادیو برای‌ شنوندگان عین بچگی‌کردن بود.

شنوندگان جوان

این رسانه در حقیقت عضوی از خانواده محسوب می‌شد، اما با ورود تلویزیون به خانه‌ها، بی‌مهری‌‌ها نسبت به رادیو آغاز شد. در دهه‌های 40 و 50، وقتی تلویزیون بخش اعظمی از افراد را به خود جذب کرد، رادیو سهم بزرگی از شنوندگان خود را از دست داد.

رادیو برای جذب مجدد مخاطبان خود، برنامه‌هایی متناسب با بخش‌‌های مختلف در روز انتخاب و پخش کرد. به‌طور مثال برای صبح‌ها وقتی بیشتر شنوندگان با خودرو‌‌های خود به محل کار می‌رفتند و در بعدازظهر‌ها هنگامی که باز می‌گشتند از برنامه‌های خبری، هواشناسی، گزارش‌های ترافیکی استفاده می‌شد.

همچنین در شب، برنامه‌هایی از جنس سیاسی، صندلی داغ و بخش تلفنی شنوندگان گنجانده شده بود.

غروب خورشید و پیچ رادیو

با توجه به این موضوع که رادیو بهترین رسانه‌ای است که می‌تواند با شنوندگان خود رابطه‌ای تنگاتنگ و نزدیک برقرار کند، شنوندگان برنامه‌های صندلی داغ(Talk Show) دلایل خاص خود را دارند و برای آن‌که موج رادیویی را روی رادیو شبانگاهی تنظیم کنند، بخصوص وقتی خورشید غروب می‌کند.

برخی از شنوندگان شبانگاهی افرادی هستند که میل زیادی به داشتن یک همراه در آرامش و سکوت شب در زندگی خود دارند.

گروه دیگر از شنوندگان برنامه‌های شبانگاهی رادیو آن دسته از افرادی هستند که شغلشان ایجاب می‌کند در شیفت شب بیدار باشند و کار کنند. بسیاری دیگرهم از شب بیداری لذت می‌برند در حالی که اکثر مردم در خواب به سر می‌برند.

خط آزاد برای درددل‌های مردم

عمدتا شنوندگان رادیو در ساعات شش بعد از ظهر تا نیمه شب ریزش دارد، اما برنامه‌های شبانگاهی، شنوندگان وفادار خود را همچنان سرگرم می‌کنند.

به همین دلیل است که آگهی‌های بازرگانی در نیمه شب به حد اقل خود می‌رسد. البته در بعضی کشور‌های با تمکن مالی بالا، رادیو‌های شبانگاهی با هدف تبلیغات بازرگانی، برنامه‌ای را اواخر روز به خود اختصاص داده‌‌اند.

در کنار بخش‌های مختلفی که می‌تواند یک برنامه شبانه را جذاب کند، بخش خط آزاد در ایستگاه‌های مختلف، طرفداران زیادی دارد. بخشی که در آن شنوندگان با رادیو تماس مستقیم تلفنی برقرار می‌کنند و به گفت‌وگو می‌نشینند، از غم‌هایشان سخن می‌گویند، از مجری برنامه درخواست کمک فکری می‌کنند و حتی برای عزیزانشان در هر جای دنیا پیغام می‌فرستند.

برنامه‌های خط آزاد که در سراسر دنیا بسیار محبوب هستند، از مجری مشهور آمریکایی لری‌کینگ الگو برداری کرده‌اند.

در چهار سال گذشته لری‌کینگ هر شب، شش ساعت برنامه زنده رادیویی پخش می‌کرد که سه ساعت از آن به مصاحبه‌هایی مربوط بود که با افراد شهیر و معروف دنیا گرفته بود از جمله سیاستمداران، نویسندگان و اهالی سینما ـ تئاتر و موسیقی و سه ساعت دیگر هم شنوندگان رادیو با این برنامه تماس می‌گرفتند و پرسش‌های خود را مطرح می‌کردند.

برنامه لری توانسته بود چهار میلیون شنونده را جذب خود کند. محبوب‌ترین بخش، همان سه‌ساعت خط آزاد بود که شنوندگان با لری درباره آنچه دوست ‌داشتند، حرف می‌زدند. ایستگاه‌های رادیویی شبانگاهی با الگو قرار دادن برنامه معروف لری کینگ، جانی دوباره یافتند.

کلوب شبانه

ویژگی خاص و قدرتمندی در پخش برنامه‌های شبانگاهی رادیو وجود دارد که شاید در سایر اوقات روز این ویژگی دیده نشود.

در شب افراد احساس امنیت و آرامش دارند، به‌گونه‌ای که راحت‌تر از تجربیات شخصی و رازهای درونی خود پرده برمی‌دارند و درباره آن سخن می‌گویند.

رادیو شبانگاهی این فرصت را در اختیارشنوندگان قرار می‌دهد تا افکار و نظرات خود را راجع به اخبار مهم و داغ روز بی پرده در میان بگذارند.

در حقیقت در سراسر این دنیای فراخ، رادیو شبانگاهی سکویی است برای آنها که نادیده گرفته شده‌اند، آنها که از تنهایی رنج می‌برند، آنها که نظراتی خاص دارند و در نهایت زندگی در شب را به روز ترجیح می‌دهند.

رادیو شبانگاهی، در واقع بیش از آن که یک ایستگاه رادیویی باشد، کلوبی شبانه محسوب می‌شود. محلی که در آن اعضای کلوب از طریق صدا روابط اجتماعی برقرار می‌کنند بدون آن‌که همدیگر را دیده باشند.

رادیو شبانگاهی همچنین در برخی کشور‌های دنیا فرصتی برای شنوندگان خود فراهم آورده تا به امورخیریه از قبیل کمک به زنان و مردان بیمار، درمانده، بی‌پناه و سالمندان بپردازد البته تعداد این ایستگاه‌ها با ویژگی‌هایی که به آن اشاره شد، اندک است.

برخی دیگر از رادیو‌های شبانگاهی برنامه‌های پس از نیمه شب خود را به شنوندگان با تفکرات و عقاید عجیب اختصاص می‌دهند.

افرادی که عاشق شنیدن و سخن گفتن درباره بشقاب‌های پرنده و پایان یافتن دنیا هستند. گاهی نیز برنامه‌ای به علاقه‌مندان موسیقی اختصاص می‌یابد.

برای این دسته از شنوندگان ترانه‌های درخواستی پخش می‌کنند. مدیران این نوع از شبکه‌های رادیویی فرض را این می‌گذارند که شنوندگانشان به‌دنبال شنیدن چیزی هستند متفاوت و گاهی عجیب و غریب.

مدیران رادیو شبانگاهی به ساعات دیروقت از شب به چشم فرصتی می‌نگرند تا به موضوعاتی بپردازند که در اوقات دیگر محلی از اعراب ندارند؛ مانند داستان‌های بلند درباره زندگی افراد مشهور چون نویسندگان، موسیقیدان‌ها، شاعران معروف و حتی اهالی این رسانه و گاهی نیز داستان‌های کمدی چاشنی برنامه‌های شبانگاهی می‌شود که ترکیبی از گاف‌ها واتفاقات مضحک‌ هستند.(جام جم - ضمیمه قاب کوچک)

فائزه بهروان

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها