در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
طاهری اجرای 290 برنامه آموزش نقاشی برای سیمای جمهوری اسلامی و تالیف و تدوین مقالات و یادداشتهای هنری برای برخی نشریات را نیز به عهده داشته است.
او که از سال 1364 تاکنون عضو هیات موسس و هیات امنای انجمن هنرهای تجسمی ایران است، از موسسین دانشکده هنر دانشگاه هنر به شمار میرود.
دبیری و عضو هیات داوری دهها نمایشگاه و جشنواره هنری، سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران 1365 ـ 1364، مشاور هنری مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و... برخی دیگر از سمتهای این هنرمند طی سالهای اخیر به شمار میرود.
او در سال 87، تندیس ملی ایثار و لوح ارجنامه ریاست جمهوری را دریافت کرد و در دومین و سومین دوسالانه نقاشی به عنوان هنرمند برگزیده شناخته شد. طاهری اخیرا مسوول راهاندازی نخستین دوسالانه هنرهای مفهومی شده است.
با او درباره جزییات این دوسالانه به گفتوگو نشستهایم.
وجود دوسالانههایی مثل هنرهای مفهومی در شرایطی که با تعدد دوسالانهها روبهرو هستیم، چه ضرورتی دارد؟
هنر جهانی (در قالب تجسمی) طی سالهای اخیر رویکردی به سمت هنر مفهومی داشته است. چنانچه در دوسالانه ونیز مشاهده کردیم حدود 80 درصد از آثار معتبر هنرمندان نقاش و مجسمهساز در این قالب ارائه شده بود. در میان این آثار از «هنر تجربی» تا چیدمان، ویدئوآرت، دیجیتال و... به چشم میخورد. اما چرا هنر مفهومی برای هنرمندان جذاب است و هنرمندان تا این اندازه به سمت چنین موضوعی علاقه دارند؟
به تعبیر من هنر مفهومی یا مولتیآرت تمام هنرها را در برمیگیرد. حتی سینما و دکوراسیون و نمایش را. پس باید به هنر مفهومی اعتبار داد و برای برپایی چنین دوسالانهای هزینه کرد. من احتمال میدهم این دوسالانه بتواند بسیاری از دوسالانههایی که امروز برگزار میشود را نیز تحت پوشش قرار دهد. البته با صحبت شما نیز همعقیده هستم و قبول دارم که امروز جشنوارهزده شدهایم. تعدد دوسالانهها باعث شده به کیفیت آثار لطمه وارد شود. البته وجود دوسالانهها به پاسخگویی نیازهای جامعه نیز منجر میشود.
آماری که من گرفتهام این بوده که تعداد هنرمندان نسبت به 20 سال گذشته 10 برابر شده است. این نشان میدهد که جوانان از طریق این دوسالانهها توانستهاند استعدادهایشان را بروز دهند. به خاطر دارم که در هشتمین دوسالانه نقاشی که عضو شورای سیاستگذاری بودم چیزی حدود 6300 اثر تنها در این بخش به دستمان رسید که در نوع خود رقم قابل توجهی بود. در حالی که در دوسالانه نخست که در سال 70 برگزار شد، حدود 1100 اثر در اختیار داشتیم. به طور کلی جامعه ما چنین نیازهایی را میطلبد.
با توجه به این که شما دبیری نخستین دوره جشنواره را به عهده داشتهاید فکر میکنید این جشنواره طی سه دوره برگزاری چقدر توانسته به لحاظ کیفی راضیکننده باشد؟
جشنواره هنرهای تجسمی فجر نسبت به سایر جشنوارههای فجر، نوپا و جوان است، اما با وجود سن اندک موفق بوده است. در واقع ما در سه دوره پیشین جشنواره با حرکت رو به رشدی مواجه بودهایم، اگرچه هنوز به جایگاه مطلوب خود دست نیافته است. امیدوارم در دورههای بعد ضعفهای موجود برطرف شود. آمار نشان میدهد که جشنواره تا امروز حرکتهای سازندهای داشته است.
البته من آمارزده نیستم و فکر میکنم آمار نباید ما را گول بزند. اما به طور کلی امسال رشد 30 درصدی نسبت به سال گذشته در جشنواره فجر داشتهایم. یعنی شاهد افزایش چشمگیری بودهایم. بویژه این که از دل این جشنوارهها میتوان با چهرههای جدیدتری آشنا شد. علاوه بر اینها باید به سمت جلب اعتماد هنرمندان پیشکسوت در جشنوارهها رفت.
من در دوره نخست جشنواره پیشنهاد دادم که نشان عالی جشنواره به برخی از پیشکسوتان اهدا شود که همین اتفاق هم افتاد. سفارش و خرید اثر نیز در دستورکار جشنواره اول بود. همچنین همایش هنر معاصر ایران با حضور صاحبنظران ایران و جهان و برگزاری بزرگترین کارگاههای آموزش خیابانی با حضور هزار هنرمند و 18 استاد برجسته از مهمترین برنامههای جشنواره نخست بود که به گمان بسیاری از اهل نظر، شروع بسیار خوبی برای جشنواره به شمار میرفت و از نظر کیفیت جزو بهترینها بود.
باید در فضای تجسمی کشور، انگیزه رقابت زنده شود. چون خیلی از هنرمندان پیشکسوت وقتی صحبت از بخش رقابتی پیش میآید خودشان را کنار میکشند. در حالی که تصور میکنم باید جسارت حضور در جشنواره در کنار هنرمندان جوان را داشته باشند، اما متاسفانه در مواردی دیده میشود که پیشکسوتان کار تازهای نمیکنند و روی این اصل در جشنواره هم به ارائه همان کارهای قبلی خود میپردازند.
به عنوان مثال در عرصه فیلم، مسعود کیمیایی با وجود داشتن پشتوانه غنی و قوی در عرصه فیلمسازی باز هم در جشنواره فیلم فجر حضور مییابد و در کنار جوانان فیلم خود را عرضه میکند. این جسارت باید در عرصه هنرهای تجسمی هم باشد. تصور من بر این است اگر در جشنواره فجر از استاد فرشچیان اثری بخواهند او دریغ نمیکند. کما اینکه برای ساخت طرح ضریح امام حسین(ع)، هنرمندان طرحهای خود را ارائه دادند و طرح استاد فرشچیان نیز یکی از آنها بود و در نهایت نیز کار ایشان انتخاب شد، بنابراین نباید از فضای رقابتی ترسید و واردش نشد.
یک سوال هم درباره نقاشیهای دیواری داشتم. اصولا چه مکانی برای تصویرکردن این دیوارها مناسب است؟ به نظر شما این گزینش و انتخاب دیوارها و تناسب آنها با موضوع چطور باید صورت گیرد؟
طاهری: اگر نقاشیهای دیواری با ظرافت انجام نشود تاثیر معکوس درمخاطب میگذارد
به نظر میرسد با دقت و تمرکزی که سازمان زیباسازی شهرداری تهران دارد میتواند این معضل را مرتفع سازد.
در عین حال برخی از مناطق و نواحی بدون هماهنگی با سازمان زیباسازی شهرداری اقدام به انجام نقاشی دیواری میکنند. در صورتی که ارگانهایی چون بنیاد شهید یا سازمان زیباسازی قطعا این توانمندی را دارند که بتوانند از بروز این مشکلات جلوگیری کنند.
اگرچه معتقدم در راستای انجام نقاشی دیواری نباید مستقیمگویی کرد، نمیبایست از مفاهیم مورد نظر در اثر طوری استفاده کرد که حالت شعاری به خود بگیرد. بلکه میتوان با روش هنرمندانه پیامهای مستتر در یک اثر هنری را به مخاطب شهری منتقل کرد. فارغ از اینها در مواقعی دیده میشود که آیات قرآن کریم روی دیواری نوشته شده که زیاد مناسب نیست.
نکته حائز اهمیت درباره نقاشیهای دیواری که باید به آن توجه کرد این است که اگر با ظرافت انجام نشود به لحاظ تناسب تصویری، تاثیر معکوس در مخاطب میگذارد. بنابراین شایسته است که در این زمینه به سمت خلق آثار فاخر و باشکوه برویم. حالا یک وقت میبینید یکسری از کارها که روی دیوارها تصویر میشوند، حالت تبلیغاتی دارند و بعد از 6 ماه تاریخ مصرف آنها تمام میشود، اما گاهی یک نقاشیدیواری به تصویر کردن یک جریان معاصر میپردازد و باید تا سالیان سال ماندگار باشد.
به نظر میرسد چنین اثری برای رفتن به روی دیوار باید هوشمندانه و در نهایت دقت صورت گیرد. به عنوان مثال اگر بخواهیم برای شهدا یک یادمان بسازیم باید بهترین نقطه شهر را با یک طرح جاودانه برای این کار انتخاب کنیم. در میدان شهر ایروان، مجسمهای به نام مادر نصبشده که یادآور کشتهشدگان جنگ ارمنستان است.
این مجسمه به اندازهای عظیم و زیبا طراحی و ساختهشده که از تمام زوایای شهر بخوبی دیده میشود. مردم در روزهای مخصوص به این محل میآیند و با حضور در این محل به نوعی ادای دین میکنند یا حتی دختران و پسران قبل از برگزاری مراسم ازدواج به این میدان میآیند و شاخه گلی را اهدا میکنند. میخواهم بگویم این مهم است که ما برای نمادهای شهری به گونهای عمل کنیم که تاثیرگذارباشد و از همه مهمتر این که جوانان با دیدن چنین آثاری به سمت ارزشهای فرهنگی بروند. البته زیادهگویی هیچ وقت نتیجه مطلوبی نداشته است. مثل معروفی هم هست که میگوید کم گوی و گزیده گوی چون در.
به نظر شما در حال حاضر جای پرداختن به چه مضامینی در حیطه نقاشیهای دیواری خالی است؟
چیزهایی هست که میتواند به زندگی ما تنوع بخشد. درباره نقاشیدیواری در سطح شهر تضاد زیادی وجوددارد. مثل طرح یک خانه کاهگلی روی یک دیوار نوساز و کارهایی از این قبیل که اصولا بیربط با فضای فیزیکی بافت و معماری اطراف، انجام شده است. از این رو تصور میکنم سازمان زیباسازی شهرداری باید با اصلاح چنین طرحهایی به ارائه کارهایی بپردازد که طراوت و نشاط داشته باشد و این ویژگیها را به بیننده نیز منتقل سازد. در واقع باید به سمت خلق آثاری برویم که دارای طرحهای تزئینی و زیبا هستند و مخاطب با دیدن آنها حظ بصری ببرد.
فارغ از بحث نقاشیهای دیواری ما در زمینه مبلمان شهری هم موفق نبودهایم. در حالی که کشورهای دیگر در این زمینه کارهای زیادی انجام داده و طبعا نتایج مطلوبی هم گرفتهاند. فکر میکنید اشکال کار ما کجاست؟
ما هم در این زمینه و هم در زمینه شهرسازی ـ به طور کلی ـ عملکرد ضعیفی داشتهایم. شاید به این خاطر که ما به هر حال در ردیف کشورهای رو به توسعه هستیم. خیلی از نقاشیهای ما هنوز رنگ و بوی جهان سومی را دارد. تفکرمان در نشانه و نمادهای شهری به گونهای است که آثارمان را به آثار برخی کشورهای عقبمانده شبیه کرده است. این نقصان در حالی اتفاق میافتد که ما قابلیت آن را داریم که جلوتر از این کشورها عمل کنیم، اما به دلیل وجود نگاههای محدود برخی مسوولان این اتفاق نمیافتد.
از جهتی، کشور ما بدون تعارف در حال حرکت به سوی مدرنیته است. اجازه بدهید در این ارتباط رشته نقاشی را مثال بزنم. الگوی آموزشی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران متعلق به روشی است که 70 سال پیش، آندره گدار فرانسوی در این دانشکده بنا گذاشت. پس وقتی مبانی هنر ما در سطح علمی و دانشگاهی بر آن اساس است نمود شهری ما نیز به همین ترتیب خواهد بود. متاسفانه آن نمونهسازی که در دانشگاههای هنر انجام میشود در سطح شهر دیده نمیشود، اما باید پذیرفت که ما با محدودیتهایی در اجرا و انتخاب این آثار نیز مواجه هستیم.
چندی پیش شما اعلام کردید که قرار است نقاشیهایی با درونمایه فرهنگ ایثار و شهادت روی 33 دیوار انجام شود. این آثار قرار است روی دیوار کدام میادین و خیابانها تصویر شوند؟
بسیاری از نقاشیهایی که طی سالهای گذشته انجام شده همانطور که اشاره کردم یا به لحاظ طراحی یا اجرا دارای ضعفهای زیادی بوده است که بنا به ضرورت و شرایط خاص جامعه شکل گرفته است. برخی از این نقاشیهای دیواری در دورههای حساسی مانند دوران دفاع مقدس شکل گرفتهاند. اگر دقت کنید میبینید که بسیاری از نقاشیهای دیواری که در آن دهه تصویر شدهاند دارای نمادهای جنگی بودهاند، اما بر اثر عوامل فرسایشی از بین رفته یا پوستهپوسته شده است یا ساختمانهایی در کنار این نقاشیهای دیواری قرار گرفته که دید آنها را کور کرده است. قطعا چنین دیوارهایی نیازمند بازنگری اساسی است. قرار است بعضی از این طرحها روی همان دیوارهای قبلی اما با اجرا و ساختار جدید صورت بگیرد. درباره بعضی نقاشیها نیز دیوار جدید در نظر گرفته شده است.
با توجه به این که بسیاری از اتوبانها به خیابانهای تهران اضافه شده یا برخی اتوبانها عریضتر شدهاست، دیوارها باید مکانیابی شود، اما مساله اصلی این است که من موافق افزایش نقاشیهای دیواری نیستم. یعنی فکر میکنم حتی باید اجرای این نقاشیها محدود شود و ضرورتی ندارد که تمام دیوارهایمان را از نقاشی پر کنیم. متاسفانه تجربه نشان داده که طی سالهای گذشته در حیطه نقاشی دیواری بیش از آن که به سمت کیفیت برویم به سمت کمیت حرکت کردهایم بنابراین تصور میکنم باید طرح نقاشیهای دیواری به گونهای ارائه شود که قابلیت گرافیک محیطی نیز داشته باشد و از دیگر سوی با ساختمانها و شهر مدرن ما نیز همخوانی داشته باشد. از اینها گذشته با تصویر کردن نقاشیهای دیواری روی دیوارهای فرسوده نیز موافق نیستم.
به خاطرم هست حتی یک بار در این ارتباط پیشنهاد دادم که یک نظرسنجی در نشریات کثیرالانتشار انجام شود و از مردم درباره این که نقاشیهای دیواری باید چه مولفههایی داشته باشد سوال شود و براساس نیازها و سلایق مردم این دیوارها نقاشی شوند.
در برخی موارد مشاهده میکنیم که بعضی از نقاشیهای دیواری دارای پرسپکتیو و عمق خوبی است و فضای سوررئالیستی دارد و از نظر اجرایی نیز از کیفیت مطلوبی برخوردار است، اما مضمونش ضدفرهنگی است یا یک جورهایی در جهت تکامل انسانی نیست و جالب است که چنین نقاشیهایی چطور اجازه نمایش یافتهاند.
آزاده صالحی - جامجمدر یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور مطرح شد