به فرض که موانع برداشته شود و به کارگردانی اختیار تام داده شود که برای امام فیلم یا سریال بسازد. او ترجیح می دهد به کدام وجه از شخصیت امام بپردازد و چه برشی از زمان را انتخاب کند؛
آیا مستقیم جماران را به تصویر می کشد و هنرپیشه ای را در نقش امام به کار می گیرد یا باز از حاشیه به اصل ماجرا نگاه می کند؛ نظرات در این باره متفاوت است . زائری می گوید: «باید به عنصر مخاطب توجه کنیم ؛ یعنی کاری بسازیم که هم تاثیرگذار باشد و هم مخاطب پسند و هم باید وجهه ای از امام مطرح شود که تاکنون کمتر بازگو شده.
باید در همه زمینه ها کار کرد، ولی به عقیده من نگاه به زندگی شخصی امام و قرار گرفتن ایشان در موقعیت هایی که همه قرار می گیرند و تصمیماتی که ایشان اتخاذ کرده اند، تاثیرگذارترین نوع نگاه است.
چون مردم تا حدی با شخصیت سیاسی امام آشنایند و با آشنایی دقیق تر نسبت به زندگی شخصی امام و این که او را از خودشان بدانند، باعث آشنایی و ارادت بیشتر مردم به امام می شود.»
او ادامه می دهد: «ازدواج امام ، تحصیلات ، رفتارشان با فرزندان و اقوام ، شوخی ها و تفریح امام و... اینها اگر در قالبی درست و نزدیک به واقعیت به تصویر کشیده شود، نه تنها این نسل را با امام آشناتر می کند، بلکه با نسلهای بعد هم رابطه برقرار می کند و آدمهای بعد از ما درمی یابند که کسی که چنین مبارزه و تحول بزرگی را صورت داده ، مثل بقیه مردم و با مردم ، زندگی می کرده است.»
زائری منابع موجود برای دسترسی به اطلاعات مربوط به امام را موجود می داند و می گوید: «منابع شفاهی ما از امام زیاد هستند که شاید سالهای بعد نباشند.
باید از حرفهای آنان چه از خانواده امام و چه از هم درسان و از هم سنگرانشان استفاده کرد و گفته های آنان را در کنار منابع مکتوب قرار داد، تا اثری ممتاز خلق شود.»
جمال شورجه نیز معتقد است در کنار پرداختن به زندگی امام باید سیره عملی ایشان نیز با تیزبینی مضاعفی بررسی شود.
او می گوید: «جهان بینی امام و سیره عملی ایشان در حکومت داری هم به شکل کامل برای مردم روشن نیست. باید این وجه از زندگی ایشان هم مدنظر قرار گیرد.»
ناصر شفق معتقد است سلیقه مخاطب را رسانه شکل می دهد و می گوید: «هر وجه از زندگی امام ، اگر با هنرمندی و ظرافت ساخته شود، جذاب خواهد بود.»
سجادپور نیز می گوید: «به تصویر کشیدن تنها بخشی از زندگی امام کار غلطی نیست ، اما بهتر است که به مساله عمیق تر نگاه شود. ضیاءالدین دری زاویه ای دیگر را در این خصوص می گشاید.
او می گوید: «اگر همه جا کار نیکو کردن از پر کردن باشد، در این باره مساله صدق نمی کند.»
دری ادامه می دهد: «باید یک فیلم از امام در حال حاضر ساخته شود و یک فیلم 30 سال دیگر، به شکلی که سوژه ، نابی خود را حفظ کند؛ درست مثل قصص انبیا مثل محمد رسول الله که یک بار ساخته شد.»
دری اضافه می کند: «با پرداختن زیاد و ایجاد مسابقه برای تولید چنین فیلم هایی به مساله سینمای دفاع مقدس دچار می شویم و بعد از مدتی یکی یکی کارگردانان دفاع مقدس به انواع دیگر سینما وارد می شوند».
زیاد دور نیست
سالیان متمادی می گذرد و این حرف ها تکرار می شود. صاحب نظران معتقدند باید کاری صورت گیرد؛ کاری بر اساس واقعیت ، عناصر داستانی و درام و از همه مهمتر هنری و با استانداردهای جهانی ؛ اما هنوز اتفاقی نیفتاده و با رویکرد امروزی ، تصور چنین تغییری به ذهن نمی رسد.
شاید روزی برسد که در سایتها و خبرگزاری های خارجی ببینیم در جایی دیگر، جماران ، قم و نجف بازسازی می شوند و وقایع انقلاب ما را کسانی دیگر به تصویر می کشند.