در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
حالا چهره جمعیت تغییر میکند. گاهی تولد زیاد است و نسلی از جوانها و نوجوانها اکثریت جامعه را تشکیل میدهند، گاهی جنگ و حوادث دیگر، بیشتر جوانها را از بین میبرد. گاهی هم سیاستهای اجتماعی کنترل موالید را توصیه میکند و تعداد بچهها آنقدر کاهش مییابد که چهرهای کهنسال از جامعه در سالهای پیش رو میشود تصور کرد.
ما به سمت پیر شدن میرویم و زیاد طول نمیکشد که درصد زیادی از مردم کشورمان سالمند خواهند بود. برای پذیرایی از این جمعیت سالمند چه باید کرد؟ این پرسشی است که در آستانه روز سالمند باید به آن بیشتر فکر کنیم.
سالمندی یعنی عبور از مرز 60سالگی. براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، سالمندی 3 مرحله دارد؛ سالمند جوان کسی است که بین 74 60 سال دارد، سالمند یعنی یک انسان 90 74ساله و سالمند پیر به کسانی میگویند که 90 سال به بالا هستند. ما در قرن بیست و یکم میتوانیم امیدوار باشیم که تا 66 سال عمر کنیم، چون امید به زندگی برای جهانیان از مرز 66 سال گذشته است.
سالخوردگی جمعیت، پدیدهای است که در جوامع گوناگون بتدریج رخ مینماید، به این معنا که کمکم افراد سالمند نسبت بیشتری از کل جمعیت را به خود اختصاص میدهند و این مساله با کاهش میزان باروری کلی از یک طرف و کاهش میزان مرگ و افزایش امید به زندگی از طرف دیگر، اتفاق میافتد. هر سال، حدود 7/1 درصد به جمعیت جهان افزوده میشود. این افزایش برای جمعیت 65 سال و بالاتر 5/2 درصد است و پیشبینی میشود تا ربع قرن دیگر، جمعیت سالمندان به 2/1 میلیارد نفر یعنی 14 درصد جمعیت جهان برسد.
20 سال مانده به سالمندی
اگر بخواهیم وضعیت سالمندی را در 20سال آینده ایران بررسی کنیم، به شرط این که رشد جمعیت را 5/1درصد و امید به زندگی را 75 سال در نظر بگیریم، در 20سال آینده جمعیت سالمندی ایران 3 برابر زمان حال خواهد شد. هماکنون بیش از 50 درصد از جمعیت کشور ما زیر 20سال است و سالمندان بالای 60سال حدود 8/7 درصد از کل جمعیت را تشکیل میدهد. این ارقام نشان میدهد کشور ما اکنون کشور جوانی است و در درجه اول برآوردن نیازها و تامین آتیه مناسب برای جمعیت جوان آن مستلزم برنامهریزیها و سیاستگذاریهای ویژه است. از طرفی، برای ثابت ماندن جمعیت باید به ازای هر زن،1/2درصد موالید وجود داشته باشد، اما این رقم در کشور زیر5/1درصد است. این یعنی جمعیت ایران به سوی پیر شدن میرود، به طوری که پیشبینی میشود تا سال2050، یکچهارم جمعیت کشور را سالمندان تشکیل دهند. نرخ رشد بالای جمعیت به معنی جمعیت سالمند بیشتر در آینده خواهد بود و در کشورهایی مثل ایران که هنوز مشکلات ناشی از توسعه وجود دارد و مسائل روز جامعه گسترده است، کمتر کسی به مسائل مرتبط با پیر شدن جمعیت فکر میکند. در نتیجه برای آینده پیشبینیهای لازم انجام نمیشود و وقتی به طور ناگهانی با پدیده سالمندی جمعیت روبهرو شوند، دشواریها بسیار خواهد بود. برای همین است که روز جهانی سالمند در عین این که زمینهای برای یادآوری سالمندان امروز جامعه است، از سوی دیگر باید مسوولان و برنامهریزان جامعه را به این فکر وادارد که برنامهریزی برای جمعیت رو به افزایش سالمندان باید از همین حالا آغاز شود؛ البته با در نظر گرفتن این نکته که چنین برنامهریزیهایی باید با توجه به بافت جامعه ایران و ویژگیهای جمعیت سالمند آن انجام شود. در ایران درصد قابل توجهی از سالمندان در مناطق روستایی زندگی میکنند و گفته میشود در حالی که تا سال 2025، 82 درصد سالمندان کشورهای توسعهیافته در شهرها زندگی خواهند کرد، این رقم برای کشورهای در حال توسعه 50 درصد خواهد بود. بعلاوه، در ایران سالمندان معمولا در خانوادههای گسترده که چند نسل را در بر میگیرند، زندگی میکنند و تعداد سالمندانی که تنها زندگی میکنند، کمتر است. در ایران، نظامهای حمایت اجتماعی آنقدر وسیع نیستند که همه سالمندان را پوشش دهند و خانواده مهمترین پشتوانه و بهترین منبع حمایت مالی و اجتماعی و معنوی برای سالمندان محسوب میشود. بنابراین کشورهایی با شرایط کشور ما نمیتوانند در مورد رسیدگی به مساله پیر شدن جمعیت، از کشورهای توسعهیافته تقلید کرده و براساس شیوههای آنها برنامهریزی کنند.
بسیج برای سالمندان
در ایران نهادهای مختلفی متولی امور سالمندان هستند؛ اداره سلامت سالمندان وزارت بهداشت، معاونت توانبخشی سازمان بهزیستی، مرکز تحقیقات سالمندی. با این حال فعالیتهای چنین نهادهایی در جامعه نمود چندانی ندارد. مسائل سالمندی گسترده و متنوع هستند و طبیعی است نهادهای مختلفی متولی این امور باشند، اما با در نظر گرفتن اهمیتی که سالمند شدن هرم سنی جامعه به دنبال دارد، سالمندان جامعه ابعاد اجرایی چندانی از برنامههای این نهادها نمیبینند. در شرایط فعلی، برنامهریزی برای سالمندان در حد حرف و طرح است و طرحهای معدودی هم که برای سالمندان پیشنهاد میشود معمولا با استقبال چندانی مواجه نمیشود و پس از مدتکوتاهی از یاد میرود. به نظر میرسد محقق شدن برنامهریزیها برای سالمندان باید با همکاری نهادهای مختلف خدماتی و رفاهی و برنامهریزیهای کلان ملی همراه شود. اما محور این برنامهها چه میتواند باشد؟
طرحهایی برای روزگار سالخوردگی
یکی از مسائل مهم سالمندان که هم جنبه اقتصادی دارد و هم جنبه اجتماعی، بیکاری است. داشتن شغل برای فرد درآمد ایجاد میکند، اما این تنها جنبه داشتن شغل نیست. داشتن شغل به فرد منزلت اجتماعی میبخشد و باعث میشود جسم فرد کارایی پیدا کند. به دنبال آن فرد احساس مفید بودن کرده و فشار کمتری احساس میکند. اگر افراد زود بازنشسته و خانهنشین شوند، از نظر سلامت دچار مشکل میشوند. هرچه فرد زودتر بازنشسته شود، زودتر با مشکلات سالمندی مواجه میشود. بر همین اساس یکی از کارهای مهم و ضروری در اجتماع که به نظر میرسد باید از سمت وزارت رفاه پیگیری شود، افزایش سن بازنشستگی است. به همین دلیل است که در برخی کشورها طرحهایی ارائه میشود تا افراد حتی پس از 65 تا 70 سالگی، کار نیمهوقت داشته باشند و تا70 سالگی سر کار بروند و تنها ساعت کارشان کمتر شود. این مساله از یک طرف باعث میشود فرد از خانه بیرون بیاید، احساس مفید بودن کند و در جمع خانواده به او به عنوان یک فرد از کار افتاده نگاه نشود و از طرف دیگر، به نفع صندوقهای بازنشستگی است، چون به این ترتیب افراد از صندوقهای اشتغال حقوق دریافت میکنند نه از صندوقهای بازنشستگی. در حال حاضر، با توجه به این که حقوق بازنشستگی کافی نیست و خود فرد هم هنوز انرژی دارد، بلافاصله به دنبال شغل دیگری میرود. به نظر میرسد در بازار کار هم علاقه زیادی به کار دادن به افراد بازنشسته وجود دارد؛ چون این دسته افراد هم نیازی به پرداخت حق بیمه ندارند و هم تجربه بیشتری در کار دارند.
اصلاح در سیستم پرداخت حقوق بازنشستگی هم اقدام موثر دیگری است که باعث میشود دغدغه و نگرانی مالی برای قشری که دیگر قادر نیستند نقش سابق خود را به عنوان قشر فعال جامعه ایفا کنند، وجود نداشته باشد. در حال حاضر حدود 2 میلیون نفر از سالمندان یعنی بیش از یکسوم سالمندان کشور، زیر پوشش هیچگونه بیمه درمانی نیستند؛ در حالی که باید بیمه مکمل برای سالمندان در معرض بیماریهای مزمن و ناتوان هم ایجاد شود.
کارشناسان در عین حال یکی از معضلات و مشکلات سالمندان کشور پس از مساله بیمه پایه درمان را، فرهنگ غلط پزشکان در درمان سالمندان میدانند و معتقدند تربیت متخصصان و فوقمتخصصان طب سالمندی که در دنیا رواج دارد، در ایران شناخته شده نیست. امروزه، بسیاری از سالمندان کشور به دلیل مسمومیت دارویی فوت میکنند، چون پزشکان حجم زیادی دارو برای آنها تجویز میکنند و بسیاری از بیماریهای سالمند را به پیری ربط میدهند.
خانواده، شهر و سالمند
آموزش مهارتهای زندگی و سلوک با سالمندان هم باید از سرفصلهای آموزش مهارتهای اجتماعی باشد. چنین آموزشهایی باعث میشود مسائل مربوط به سالمندان جدیتر گرفته شود. با توجه به اینکه در کشور ما بیشتر سالمندان در محیطهای خانوادگی باقی میمانند و بیشتر مردم در جامعه ایرانی تا وقتی مجبور نباشند، سالمند را به سازمانهای خصوصی و دولتی نمیسپارند، آموزش رفتار با این گروه سنی میتواند بر کیفیت زندگی آنها در محیط خانواده اثر بگذارد. به این ترتیب، وقتی سلوک با سالمندان به آحاد افراد آموزش داده میشود، در واقع بخشی از وظایف دولت و نهادهای اجتماعی در داخل خانوادهها حل و فصل میشود و میتوان انتظار داشت که با پیرتر شدن جامعه، مردم بازوهای کمکی این نهادهای اجتماعی باقی بمانند. سیاستهای ملی هم باید بیشتر بر این مبنا باشد که سالمندان به صورت مستقل و بدون نیاز به کمک دیگران بتوانند با همه جنبههای کیفی و استانداردهای لازم، بخصوص در جنبههای خدمات اجتماعی زندگی کنند.
در تمام دنیا، بخشی از برنامهریزیها برای شهروندان سالمند به وسیله شهرداریها انجام میشود. ایجاد و تهیه امکانات حمل و نقل و رفت و آمد سالمندان و مناسبسازی فضاهای عمومی شهری برای سالمندان اهمیت زیادی دارد. اینکه شهرداری برای سالمندان که امکان استفاده از وسایل نقلیه عمومی را ندارند، تسهیلاتی فراهم کند تا از تاکسی یا وسایل نقلیه مخصوص سالمندان با همان قیمت وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند، نیاز به زیرساختهایی دارد که باید از حالا برای امروز و آینده در مورد آن برنامهریزی کرد.
همچنین تهیه کلیه امکانات ورزشی و تعبیه فضای سبز مناسب برای سالمندان نیز باید مورد توجه برنامهریزان قرار بگیرد. وجود کتابخانههای عمومی با کتابهای مناسب سالمندان در محلهها و پارکها، برگزاری مسابقههای ورزشی متناسب با سن و وضعیت جسمانی سالمندان، ارائه خدمات بهداشتی و مراقبتی سالمندان در منزل و در مراکز بهداشتی محلی و ایجاد فراغتخانههایی که سالمندان بتوانند اوقات خود را درمحیط اجتماعی و در کنار دیگران بگذرانند، از مهمترین اقداماتی است که انتظار میرود زمینهسازی برای گسترش آنها از همین امروز آغاز شود.
سالمندان در صحنه
امروز در دنیا به سالمندان به عنوان افراد در حاشیه نگاه نمیشود. سازمان بهداشت جهانی، سالمندان را نیروهای مفید در راه توسعه معرفی میکند، نمونهاش اینکه در آفریقا نگهداری از26 میلیون کودک یتیم که پدر و مادر خود را بر اثر ایدز از دست دادهاند، به عهده پدر و مادربزرگ آنهاست اما پیش از اینکه هر برنامهای برای ایجاد مشارکت شهروندان سالمند ایجاد شود، باید فرهنگ و احساس مشارکت در این قشر ایجاد شود و اقشار دیگر جامعه هم آنها را به عنوان موجوداتی مفید و کارآمد بپذیرند.
اگر بنابر فرهنگ رایج باشد، سالمندان همچنان باید خود را طبقهای محروم و بیفایده به حساب بیاورند و اوقات خود را در انتظار به پایان رسیدن زندگی بگذرانند، در حالی که میتوان برای ظرفیتهای ناشناخته این قشر با توجه به نیازهای اجتماع، برنامهریزیهای خلاقی انجام داد.
کمک به خانوادههایی که امکان نگهداری از سالمندان را در منزل دارند، یکی از سیاستهای مهمی است که کمک میکند سالمندان این دوران را با آرامش بیشتری بگذرانند و نه به عنوان یک بخش مزاحم. آنها میتوانند با بهرهمند شدن از زندگی سالم و طبیعی، از این دوره زندگیشان بهره و لذت ببرند.
نعیمه دوستدار
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد