اگرچه فیلم زندگی شیرین کاری در خور نیست که بتوان درباره‌اش چیزی نوشت؛ اما اکران چنین آثاری به نوعی بازگو کننده طرز فکر سازندگان و همچنین متولیان سینمایی است.
کد خبر: ۲۸۷۷۳۰

قضیه شده مثل یک تیم ملی فوتبال که برای هر مسابقه‌ای با یک ترکیب ثابت و بدون هیچ تعویضی وارد میدان بشود ، نتیجه هم برایشان مهم نباشد.

مهم فقط حضور این تیم است. این تیم حتی اگر بازیگران خوبی هم داشته باشد به سبب کثرت بازی به هر حال مصدومیت هم به سراغشان می‌آید اما روال کلی آنها حضور با همین افراد است. بدیهی است پس از چندی این تیم هیچ کاری از دستش برنمی‌آید و حتی حریفان نیز این تیم را قابل مسابقه نمی‌دانند.

داستان شده همین جمع چند نفره‌ای که اگرچه قابل احترامند، اما هیچ چیزی برای عرضه ندارند جز این که هر از گاهی یک کارگردان درجه دوم آستین‌هایش را بالا بزند، آنها را دور هم جمع کند و روز از نو، روزی از نو، حتی اسم فیلم‌های آنها نیز آنقدر شبیه هم و مشابه کارهای تلویزیونی‌شان است که مخاطب عناوین را گم می‌کند.

زندگی شیرین را قدرت‌الله صلح میرزایی ساخته و علی صادقی، یوسف صیادی، جواد رضویان، رضا شفیعی جم و احمد مخبرپور در آن بازی می‌کنند. آنچه این بازیگران طی یک ساعت و اندی اجرا می‌کنند ارائه چهره‌های بظاهر خنده‌داری است با گویش‌های محلی نظیر آنچه برای استهزای برخی قوم‌ها در جریان است.

اگر به مثال تیم فوتبال برگردیم بنیادی‌ترین تغییر تعویض شماره پیراهن بازیکن‌هاست؛ یعنی یک تغییر دم دستی و کم‌هزینه.

اگر در سریالی یا فیلمی مثلا یوسف صیادی شمالی حرف می‌زد حالا ترکی صحبت می‌کند و یا مثلا تیپیکال شفیعی‌جم اگر در طرحی به مردان مسن می‌زند حالا هم همانگونه عمل می‌شود با تفاوت در دیالوگ‌ها و حرکات موزون البته.

بامزه اینجاست که دوستان 2 قلوها اینجا هم یعنی در زندگی شیرین کاربرد پیدا کرده و این روند ثابت می‌کند وقتی مقوله‌ای در سینمای ایران مد بشود بی کم و کاست تا مدت‌ها هر فیلمساز سطح و کف‌سازی از آن پیروی خواهد کرد؛ چرا که آن مقوله دستاویزی آسان برای روایت ساده است.

بدیهی است بودن یک 2‌ قلوی حقیقی یا کذایی می‌تواند برای داستان تعلیقی به همراه داشته باشد ، داستانک ‌های فرعی خلق کند و قصه را منطقی پیش ببرد ؛ اما وقتی ضرورتی در کار نباشد کارکرد 2 قلوها می‌شود یک کارکرد بزن در رو برای خلق یک سری تناقض و ایجاد خنده‌های باسمه‌ای!

به هر حال روزی و در جایی باید جلوی لمپنیسم عنان گسیخته در سینما و شلوغی حاصل از آن را گرفت. تا کی می‌توان به هجوهای تکراری خندید و تا کی می‌شود از یک تیم بازیگری؛ فیلم طنز مشابه ساخت؟ برای ساخت فیلمی دیگر مانند زندگی شیرین یک تدارکات 2 روزه کافی است.

چرا که همه مولفه‌های چنین ساخت و سازهایی و همه انگاره‌های چنین تولیداتی دم دست هستند. به هر روی سهل‌انگاری و سطح پایین تصور کردن تماشاگران نتیجه‌اش در درازمدت بیزاری از نوع سینمایی است که در آن «زندگی شیرین» متولد شده است. آیا این خسارتی کم‌هزینه است؟

مهدی تهرانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها