در مدت زمانی که مهمترین دغدغه مسوولان و دستاندرکاران ورزشی، شرکت در انتخابات کمیته ملی المپیک بود، روند و فضای حرکتی رشتههای مختلف تحت تاثیر این موضوع قرار داشت، بسیاری از منتقدان ورزش و بخصوص کسانی که نسبت به عملکرد ناموفق کاروان ورزشی ایران در المپیک پکن معترض بودند صرفا تحقق تحولی نو در ورزش را مستلزم و درگرو تغییرات و چند جابهجایی مهم و اجتنابناپذیر میسر و امکانپذیر تلقی میکردند.
گرچه سر و سامان گرفتن کمیته ملی المپیک و یکپارچه شدن سیاستگذاری در ورزش با مدیریت همزمان و مشترک علیآبادی، آرامش ظاهری در فضای ورزش حاکم شده است، اما چنین وضعیت و آرامشی را نمیتوان در تمامی فدراسیونهای ورزشی رویت و احساس کرد، چرا که اکنون فرصت آن رسیده تا پس از بررسی عملکرد ضعیف کاروان ورزشی در بازیهای المپیک پکن، سازمان ورزش واکنش جدیتری نسبت به فدراسیونهای کمکاری که به دلیل ضعف مدیریت نتوانستهاند در حد انتظار ظاهر شده و نتیجه لازم را بگیرند، نشان بدهد و به شکلی قاطعانه وارد عمل و تصمیمگیری شود.
متاسفانه نزدیک به 70 روزی که از خاتمه بیست و نهمین دوره بازیهای المپیک در پکن سپری شده است، مسوولان سازمان تربیتبدنی نسبت به نتایج ضعیف و ناکامی کاروان ورزشی که طی 14 بار حضور در المپیک هیچگاه چنین تحقیر نشده بودیم، برخورد قاطع و منطقی با فدراسیونهای مردود شده از خود نشان ندادند و با دست روی دست گذاشتن، تنها به فرصتسوزی بسنده کردهاند. اتلاف وقتی که منجر به از دست رفتن فرصتهای طلایی شده و در نهایت تمامی اهالی ورزش و روند حرکتی رشتههای مختلف را در تعلیق بلاتکلیفی و بیبرنامگی مطلق قرار داده است.
گرچه در روزهای اخیر و پس از تعیین 11 مرد اجرایی کمیته ملی المپیک، شایعاتی در خصوص تغییرات و جابهجاییها در چند فدراسیون قوت گرفته است، اما به یاد داشته باشیم تغییر و برکناری یک مسوول و رئیس فدراسیون شاید در مقاطعی از زمان، ضروری و انکارناپذیر است و در جهت رشد و پویایی یک رشته ورزشی میتواند بسیار مغتنم و تاثیرگذار باشد، اما این تغییر زمانی میتواند به تحولی معقول و مقبول تبدیل شود که مردان برگزیده برای جایگزینی از توان مدیریتی و تخصصی بالاتری برخوردار باشند، در غیر اینصورت با ورود مردانی که با مقوله ورزش دردیدگاه کلی و به شکل عام بیگانه و از لحاظ تخصصی و فنی از نوع خاص آن ناآشنا باشند، نه تنها نتیجه مثبتی نصیب نمیشود، بلکه تنها این جابهجاییها را میتوان به مصداق اشتباه را با اشتباهی دیگر جبران کردن معنا و تعبیر کرد.
در این رهگذر هفتاد، هشتاد روزه، کشتی به عنوان ورزش اول در بعد قهرمانی و افتخارآفرینی، بیشترین تاوان را بر اثر بلاتکلیفی داده است؛ میدانها و فرصتهای بسیار نیکویی که میتوانست به حرکت سازندگی و روند رو به رشد کشتی بینجامد، اما افسوس که در این مدت ،کمترین برنامه امیدوارکننده و آیندهنگرانهای را از کشتی ندیدهایم و چه بسا درصورت بیاعتنایی مسوولان به این رشته، سرنوشت کشتی در مسابقههای جهانی 2009 دانمارک بهتر از بازیهای المپیک رقم نخورد.
بدون شک اگر سازمان تربیت بدنی نسبت به کشتی با همان سیاست کجدار و مریز رفتار کند و به انتظار گزارش کمیته بررسی علل و نتایج بازیهای المپیک دلخوش کرده باشد، دیری نخواهد پایید که نتیجه این اهمالکاری و تعلل، نتیجهای جز نابودی ورزش اول را به همراه نخواهد داشت و در این میان، چه بسا که شاهد ضربهفنی شدن کشتی باشیم.