درس‌های نهضت جنگل برای امام ره 

نهضت جنگل یکی از کلاس‌های الهی در تاریخ برای تربیت سیاسی امام خمینی ره در مقام رهبر الهی جهانی انقلاب اسلامی محسوب می‌شود.
نهضت جنگل یکی از کلاس‌های الهی در تاریخ برای تربیت سیاسی امام خمینی ره در مقام رهبر الهی جهانی انقلاب اسلامی محسوب می‌شود.
کد خبر: ۱۵۳۱۳۷۷
نویسنده احمد میراحسان 

مسلما امام خمینی درس ضرورت عدم پذیرش سرپرستی کفر محارب و قیام تحت فرمان الهی و پرچم امام زمان عج را در کلاس درس الهی اسلام و قرآن و عترت قبلا آموخته بود و این بار به صورت زنده عبرت‌ها وجزییات یک رهبری دقیق در ارتباط با نیرو‌های سیاسی موجود مرور کرد. امام از نهضت میرزاکوچک خان جنگلی ' انجام تکلیف رها از دغدغه پیروزی و شکست مقدر را آموخت. مرز‌های هوشیارانه حفاظت از استقلال مشی الهی و خطرات اشتراک رهبری با کفر را مشاهده کرد ' درس اهمیت بسیج همگانی و خطر جداافتادگی نهضت از حضور ملت را بعینه در نهضت جنگل تجربه کرد و مطامع فریبکارانه قدرت‌های رقیب را سنجید و اتکا به خود و قدرت مستقل‌و شرایط ضروری اتحاد با دیگران را بدقت بررسی کرد؛ و دروسی که در متن کاوش و پژوهش در نهضت میرزا و تجربه و رخداد‌های این جنبش نهفته است و ماهم مرورشدخواهیم کرد..

خداوند بدین وسیله قوه رهبری پیروزمند تجدید اسلام را در دل یک شکست قرار داد. 

 درباره نهضت جنگل بس سخن گفتند و بسیار سخن‌ها هم نا گفته مانده است. دراین نوشته قصدم نه بیان گزارش یا نکته‌ای تاریخی است و نه تبارشناسی نهضت جنگل ' نه اشاره‌ای به شرکت کنندگان و نیرو‌های متحد جنبش جنگل ' یا زندگی میرزا کوچک خان جنگلی (یونس استاد سرایی ۲۱ مهر ۱۲۵۹ _ ۱۱ آذر ۱۳۰۰) رهبر فراموش نشدنی نهضت جنگل است ' و نه مرور خیانت‌های داخلی آن و علل اجتماعی و سیاسی ناکامی نهضت جنگل ونه افشای نقش انگلیس و روسیه است در سرکوب آن 'و نه بیان نقش و نسبت نیرو‌های خارجی است با این رویداد؛ و یا رابطه نهضت با طبقات گوناگون مردم گیلان از یک سو و از سوی دیگر رابطه کل نیرو‌های سیاسی و اقشار گوناگون مردم ایران با نهضت جنگل و نقش کمونیست‌ها و لیبرال‌ها و اتحاد اسلام با آن؛ و نقش نیرو‌های بازمانده انقلاب مشروطه با این نهضت و ضعف و قدرت جنبش و نتایج آن و قصدم برای اولین بار بیان درس‌های بزرگ و ناگفته‌ی نهضت جنگل برای امام خمینی ره بنیانگذار جمهوری پیروزمند اسلامی و رهبر انقلاب جهانی اسلامی است و ضمنا درس فراموش نشدنی آن برای ما و آن درس این است: نهضت جنگل در برابر قیام حهانی و بازگشت ناپذیر امام خمینی ره ' جنبش گذرایی بود، اما علیرغم عمر مستعجل و دامنه کوتاه حیاتش ' این قیام نابود نشد؛ و پس از توطئه‌ها و سرکوب‌ها همچون درسی بزرگ باقی ماند و به نیرویی لایزال تبدیل شد و درون رگان انقلاب اسلامی ' تجربه و آگاهی حاصل از آن 'مایه و برنامه‌ی پیروزی را در قیام امام خمینی حیات بخشید. اگر نهضت جنگل چنین نقشی در مقاومت اسلامی ایفا کرد ' تمام خاضعان درگاه شیطان و غرب و شیطان بزرگ و سازشکاران و گریزندگان از استقامت و مدرن‌های ضد انقلاب اسلامی باید بدانند ' عقل حکم می‌کند یقین داشته باشند انقلاب اسلامی عظیم و الهی امام خمینی که تا امروز کارش را کرده و برای همیشه نقش نازدودنی خود و دریایی از مقاومت و تحول و آگاهی بجا نهاده غیر ممکن است محو و استحاله شود و اگر تمام قدرت استکباری و فرعونیت معاصر گرد آیند و همه نیرو‌های مدرن و رفرمبیست‌های غربگرا به کمک شان‌بشتابند و قدرت خدای قادر متعال را فراموش کنند و با استحاله و براندازی بخواهند آن را محو کنند دیگر به هیچوجه به اذن الهی قادر به این خیانت نمی‌شوند و انقلاب، چون ققنوسی از خاکسترش بر می‌خیزد و تکنولوژی و سیطره کفر و غلبه خیانت و جنایت نمی‌تواند روح ابن انقلاب سرزنده را مغلوب کند و مقاومت انقلاب اسلامی در جهان روز بروز بیشتر علیه سلطه نظام و فریب استکباری و طاغوت استقامت جهانی را می‌گسترد. زیرا انقلاب ماهیت جنایت کار تمدن غرب و تباهی آن را در پیش چشم جهان عریان کرده است و نقشه خدا شکست ناپذیر است؛ و مرعوبان طاغوت و فرعون در اشتباه هستند.

 ☆☆☆☆☆

بلی موضوع این مقاله درس‌های نهضت جنگل برای امام خمینی ره است. گویی خداوند از کودکی زندگی امام را به گونه‌ای طراحی کرد تا او به رهبری شایسته و توانا در هدایت یک دگرگونی آگاهی بخش جهانی و مجدد اسلام ناب محمدی در عصر غیبت و برافرارنده پیروزمند پرچم انتظار بدل شود؛ و همان طور که یتیمی و لمس ظلم حکام جائر و درک رنج‌های مردم محروم و ترببت تحت نظارت عمه‌ای متدین و دلیر و شجاعت ایستادگی برابر ظلم و سوق یافتن به سوی دین و طلبگی و قراردادن حکیم عارف آقا محمد علی شاه آبادی و آقا میرراجواد ملکی تبریزی سر راهش و مشاور معتمد رهبر جهانی اسلام آقای بروجردی شدن و قدرت تحلیل ضعف و قدرت زعامت شیعی و اوضاع پس از ایشان و تکالیف نو را درک کردن ووو. مراحل تشدید قوای رهبری مردم در ایشان را قدم به قدم شکل داد و تجربه ذلت قاجار و پهلوی و نوکری اجنبی و عزت میرزای شیرازی و شکست مشروطه اهمیت استقلال و شناخت سلطه گری جدید شیطانی و مقاومت شهدا شیخ فضل الله و مدرس و... کاستی قیام‌های ملی و ارزش یکتای استقامت از مهمترین‌ترین مکاتب پرورش عملی و نظری ایشان در مقام فقیه اهل البیت علیهم السلام و ترببت برای رهبری جهانی تجدید اسلام بود ' نهضت میرزا کوچک خان هم یکی از این مدرس‌ها و عبرت‌ها و درس‌های بزرگ الهی برای ایشان بشمار می‌آید کهدبیانگر تداکم مقاومت پس از شکست مشروطه است. اما درس‌های نهضت جنگل و شکست ظاهری آن برای امام چه بود؟ چرا می‌گوییم امام آگاهانه در پی این درس‌ها بودو به آن می‌اندیشید؟ و این شکست زایشگاه پیروزی انقااب اسلانی شد؟ 

جدا از اشارات مستقیم امام ' ماجرای عزم به پیوستن به نهضت جنگل در نوجوانی و اجازه خواستن از برادر بزرگ‌تر و نظر برادر که در وقت ضرورت باهم به میرزا کوچک خان خواهند پیوست و دولت مستعجل میرزا و سفر امام به مسیر حرکت میرزا و مشاهده فضای جغرافیایی و مطالعه تاریخی و تفکر درباره آن نهصت ' گویای تعمق در باره آن و درس‌های آن و کاربردش در انقلاب اسلامی وحفظ استقلال آن و عدم موافقت با التقاطش و ادغامش در نیرو‌های لیبرال و سوسیالیست است. چنین شد که ایشان همه را به وحدت بر گرد اسلام و انقلاب اسلامی ناب و گریزان از التقاط با غرب و شرق فرامی خواندند و اشتباه میرزا در ادغام نیرو‌های اسلام و سوسیالیست و لیبرالیست ' و رهبری مشترک را هرگز نپذیرفتند و این اولین درس بزرگ نهضت جنگل برای امام ره بود که متضمن حفظ انقلاب از همان آغاز برابر نفوذ لیبرالیسم و سوسیالیسم شد؛ و تکلیف نهضت آزادی و مجاهدین و اصلاح طلبان خواهان دموکراسی غربی و حزب توده رابی تزلزل روشن نمود. 

☆☆☆☆

اما با رجوع به نقطه عطف‌های نهضت جنگل ' جزییات بیشتری از درس‌های نهضت میرزا را می‌توان در رخداد خود حنبش درک کرد؛ و البته باید مقتضیات آن را در زمان و مکان خودش فراموش نکرد. بیایید با رجوع به خود نهضت این درس‌ها را بشناسیم که برای امروز ما هم بس مفید و کاراست.

☆☆☆☆

اول از همه بگویم با استحاله انقلاب مشروطه به سبب توطئه قدرت سلطه استعماری انگلیس و خیانت غربگرا‌های داخلی و دست شستن از اسلام و هدایت قرآن ' شکست مشروطه قزعی شد و زوال حکومت مرکزی و مداخله انگلیس تصور پایان آرمان‌های اسلامی مشروطه مشروعه را پدید آورد. اما بپاخاستن میرزا کوچک خان و قبام جنگل و تداوم مقاومت این یاُس شیطانی را برباد داد ' چنان که تبلیغ پایان همیشگی نهضت دینی با شکست میررا کوچک خان با قیام پیروزمند امام ره پوچ در آمد و هربار غرب پرستان و اجنبی گرا‌ها سرشان به سنگ خورد. امروز هم روُیای پوچ بازگشت مدرنیست‌ها و اربابان سلطه و نفی انقلاب اسلامی و پندار مرغوب کسانی، چون روحانی‌ها و سازشکاران غربگرا همینقدر دور از سنت الهی و تصوری پوچ است. نهضت جنگل پاسخ طبیعی به سکست انقلاب مشروطه بود و نشان داد نه قدرت استعمار انگلیس که آفتاب در امپراطوری اش غروب نمی‌کرد و نه کودتا اجنبی و خشونت و کشتار رضاخانی قادر به پایان مقاومت نیست و عزم و بندگی و توکل و اعتماد به خدا کافی ست تا هزار باره از خاکستر سرکوب و کودتا وبراندازی و استحاله جنبش استقلال و آرادی اسلامی را دوباره متولد گرداند.

میرزا کوچک‌خان در۲۱ مهر ۱۲۵۹ در محله قدیمی استاد سرای رشت در خانواده‌ای مذهبی متولد شد. او برگزیده الهی برای تداوم جهاد اسلامی پس از تجربه شکست مشروطه بود. در مدرسه علمیه حاج حسن درس دین را آغاز کرد. در مدرسه شهر رشت تحصیلات دینی و طلبگی را ادامه داد. سپس به قروین رفت و در مدرسه علمیه صالحیه درس خواند و بالاخره به تهران مهاجرت کرد و در مدرسه علمیه محمودیه تحصیلاتش را ادامه داد. اما این زمان یکی از لحرانی‌ترین مقاطع حیات ایران بود. او به انقلاب مشروطه پیوست. بوسیله ماموران استبداددقجری دستگیر و دو سال تبعید شد. سپس به رشت بازگست و با نیرو‌های انقلابی گیلان وتبریز در فتح تهران در دفاع از اسلام و ایران شرکت کرد. اما نفوذ انگلیس ' اعدام شیخ فضل الله علبه غربگرایان مشروطه رادبه شکست کشاند. زوال سیاسی دولت مرکزی و توطئه انگلیس سبب رنج و ستم بر مردم شد. توسعه هرج و مرج زمینه سازی انگلیس برای کودتا بود؛ و آرمان‌های مشروطه با رهبری علمای شیعه در عمل رها شده و نکبت نفوذ و سلطه اجنبی جایش نشسته بود.

☆☆☆☆☆

نهضت جنگل شامل دو دوره است:
 دوره نخست: ۱۲۹۳_ ۱۲۹۸
دوره دوم ۱۲۹۸_۱۳۰۰ که با شهادت میرزا کوچک خان به پایان می‌رسد.
هر دو دوره دربردارنده درس‌های مهمی برای امام ره بوده است و در ذهن جوان او حک شد.

میرزا کوچک خان در سال ۱۲۹۳ برای مقاومت از تبعبد به رشت بازگشت و آغاز نهضت جنگل به این رمان بر می‌گردد. اولین درس نهضت جنگل همین پایداری و مرعوب نشدن و نپذیرفتن شکست و تجدید جنبش و مقاومت است. میرزا با هفت نفر مسلمان وطن پرست ' حاج احمد کسمایی تاجر گیلانی مومنی با مذاق نیمه لیبرالی و دکتر ابراهیم حشمت با ذائقه ملی گرایی نیمه سوسیالیستی و جامعه گرا و میرزا حسین کسمایی از افرادسرشناس رست و دوتن از مردم مسلمان معمولی و مقاوم حسن آلیایی و شیخ علی شیشه بر نهضتش را پی ریزی کرد. تا در پی برباد رفتن انقلاب مشروطه آرمان‌های های اسلامی آن را پیگیری کنند؛ و البته در شرایط و فضای شروع جنگ جهانی اول نجات ایران از توطئه اشغال سرزمین‌های مسلمانان و تکه پاره کردن امپراتوری عثماتی و ممانعت از سرپرستی کفر و مقاومت علیه توطئه مستعمره کردن و تقسیم ایران و حفظ یکپارچگی آن ' در دستور نهضت میرزا بود و بویژه حمایت از مردم در برابر اجنبی وتعدی و تجاوز و ستم و آزار قزاق‌ها هدف نهضت شمرده می‌شد. واین‌ها هم درس مهم دیگر مقاومت علیه سلطه اجنبی در انقلاب اسلامی محسوب می‌شود.

مهمترین خواست دوره اول نهضت رهبری تظلم خواهی مردم گیلان است. زوال قدرت سیاسی ' ناتوانی نظامی آن و نفوذ ایادی استعمار به دولت مرکزی امکان پاسخ به دادخواهی مردم از بیداد اجنبی بر مردم را نمی‌داد. بی حیایی روسیه تزاری ' فضایی که درجهان میرعت با جنگ آتی ' به تقسیم مجدد دنیا منجر شود و قدرت‌ها درپی تصرف و تیلط بر سرزمین دیگران بودند و جنایات و تجاوزات قزاق‌ها و ارتش تزاری در شمال کشور دزدی و دست اندازی به اموال دهقانان و تجار و اسارت کشاورزان و حریم مردم و نوامیس مسلمانان ' دست کم نخست بوجود آوردن فضای امن تامین امنیت در وهله اول در گیلان و رفع شرّ تجاوز اجنبی کافر ستمگر 'به انگیزه میرزا از قیام بود.

دولت مرکزی بجا مانده از بقایای مشروطه با شاهی ناتوان و بی لیاقت در فروپاشی و زوال بود. تنها شرف احمد شاه که به رور در قدرت مانده و راحتی در اروپا را به دردسر حکومتی ناامن ترجیح می‌داد آن بود که آشکارا راضی به قبول فرامین انگلیس نبود و انگلیس شاهی می‌خواست که نوکری او کامل باشد. مبررا برای قبام یخن نامعقول حرام بودن قیام در عصر غیبت و رها کردن قیام‌را نپذیرفت و تماشای تجاوز به نوامیس مردم و سررمبن مسلمانان را حرام می‌دانست. او نمی‌خواست با یک شکست مقطعی علما در حفظ حکمت حاصل از انقلاب مشروطه بپذیرد تا ابد بردگی را باید گرون‌نهاد. اونمی پذیرفت نتیجه ندادن قیام عمومی مردم در یک مقطع باید به پایان جهاد در راه خدا برای استقلال از کفر منجر شود. میرزا سیاست تسلیم به گرگ درنده را زیان بارتر می‌دانست و وظیفه فطری مسلمانان را مقاومت علیه حکومت کفر و ظلم ارریابی می‌کرد و وقتی امکان مبارزه بود و صدای دادخواهی مردم بلند بود سکوت را خیانت می‌دید که نه قرآن و نه سیره اهل بیت و خاندان کحی و روایت انان از رندگی و واجبات دفاع از نوامیس و نه عقل انسان سالم و آزاده و شریف آن را نمی‌پذیرفت. او خود را ماُمور به نتیجه نمی‌دانست ک انفهال را ترس از عبر خدا و تاُثیر افکار مشرکانه و دنیاخواهانه منافقان در دین می‌فهمید.

این درس نهصت جنگل هم برای روح الله جوان ارزشمند و مایه دلگرمی بود.

مردم به سرعت گرد میرزا جمع شدند سرایط آمده و تصمیم درست به نیاز قطعی ملت گیلان پایخ معقول می‌داد. دهقانان تجار ضد بیگانه کسبه شهری ' تحصیلکروه‌های وطن دوست و حتی پاره‌ای از مالکان مسلمان و. به یاریش شتافتند. انگیزه مردم مبارزه با ظلم اجنبی و همدستان داخلی دشمن و حفظ استقلال و امنیت و آزادی شان‌بود و جبران شکست مشروطه که گیلان در آن‌پیشگام‌بود. حتی آن اندک چپ‌های سوسیال دمکرات که درمشروطه شرکت داشتند هم خواهان نقاومت بودند.

میرزا که تجربه فتح تهران داشت ' باهوش بود و در شرایط حضور قزاق‌ها و نداشتن لشکر و امکانات نظامی به جنگ منظم اقدام‌نکرد بلکه جنگ‌های نامنظم دهقانی با استفاده از پستیبانی شهر را طراحی کرد و نقاط مناسب را پایگاه قرار داد؛ و به شیوه‌ای ساده امام کارامد و تاکتیک‌های مفید، چون کمین کرون ' شبیخون ' و مصادره سلاح و اموال آنان نیرو‌های دشمن و وابستگان داخلی شان را به ستوه آوردند. تمبد و‌پستیبانی و شوق و حبات مجدد در مردم و خواری و رعب و شکست پی درپی در نیرو‌های روسی و قزاق وسعت گرفت میررا در دریای مردم شناور و دسترسی ناپذیر بود و ارتش تزاری همه جا در معرض ضربه بود .. انان نمی‌توانستند جنگلی‌ها را سرکوب کنند. امام که خود روحیه انقلابی و به مروم‌باور داشت درس بزرگش را از نهضت میرزا گرفت اتکال به خدا و همدلی و همراهی و وتکیه به یدالله یعنی جماعت مردم اصل چشمپوشی ناپدیر انقلاب است! ' برای همین هرگز تکنوکرات‌ها و بوروکرات هاو روشنفکران غرب گرا در انقلاب اسلامی که روحاً نه انقلابی بودند و نه مردم دوست راز پیروزی الهی انقلاب امام و روح خط امام خمینی ره را درک نکردند. شکست دادن لوطی عبدالرزاق و مفاخرالملک دو نیروی متحد ارتش تزاری میرزا را قوی و محبوب کرد. مردم و کودکان در کوچه‌های شهر و در روستا شعر‌ها و ترانه‌های هجویه علیه مفاخر می‌خواندند. گیلان دوباره زنده و شاد و‌پرنشاط شد.

 رهبری نهضت میرزا دست روحانیت اصیل و هیئت اتحاد اسلام بود. اگر چه امپراتوری عثمانی در آستان جنگ جهانی اول دیت اتحاد به یوی مسلمانان و رقیب خود ایران دراز کرده بود و توطئه تصرف سرزمین تحت فرمان مسلمانان و تقسیم آن بوسیله انگلیس و فرانسه را وسیله‌ای برای جلب اتحاد اسلام نموده و احزاب متحد را در کشور‌های اسلامی بوجود می‌آورد. اما هیئت اتحاد اسلام میرزا ' مستقل بود و برای همین ضمن مخالفت با انکلیس در نقشه تقسیم امپراتوری عثمانی با روسیه تزاری که متحد عثمانی بود می‌جنگید و در همان حال حاضر به اتحاد با انگلیس که دشمن روسیه بود نشد و انگلیس را دشمن اثلی استقلال انگلیس را دشمن اصلی استقلال ایران میدانست؛ و میرزا استقلال نهضت خود را برابر همه حفظ کرد و هرگز حضور پاره‌ای از انقلابیون ترک و آلمانی و یا چپ در نهضت میرزا و تحت فرمان او دلیلی به اتحاد با جبهه متحدین علیه متفقین نبود. میرزا هم با غارت و سلطه گری مستبدانه تزاری و هم چپاول و جنایت و استعمار روباه پیر انگلیس مخلف بود.؛ و این درس بزرگ نه غربی و نه شرقی در آینده برای انقلاب امام شد.

به هر رو در آغاز دور اول جنبش جنگل ' دولت مرکزی هنوز نوکر انگلیس نشده بود گرچه ضعیف و در حال زوال و ناتوان بود و قادر به جنگ با استعمار و حفظ استقلال ایران نبود؛ و برابر نقص بیطرفی ایران در جنگ‌جهانی اول کاری نمی‌توانست بکند و از اشغال ایران ناراضی بود و اسیر ناتوانی خود بود. پس قلبا از حرکت میرزا کوچک‌خان علیه اشغالگران راضی و خشنود بود. او جرئت قیام و توان مقاومت نداست و از مقاومت میررا پشتیبانی می‌کرد. این باید درسی برای اصلاح طلبان استقلال طلب باشد که اگر در خود رهبری مقاومت نمی‌بینند دست کم چوب لای چرخ استقامت مردم نگذارند؛ و عملا از آن راضی باشند و راه خود را از غربگرایان و همدستان آمریکا و اسراییل جدا کنند.

☆☆☆☆☆

سه سال بعد از آغاز جنگ جهانی اول و وسط میدان جنگ میرزا با قزاق‌های تزاری ' انقلاب بلشویکی در روسیه تزاری پیروز و آخرین خانواده سالطنتی رومانف اعدام شدند و لشکر‌های روسی به فرمان حزب کمونیست ' دست ازاشغال ایران بر داشتند و شوروی بنا به‌منافع و دیدگاه ضد امپریالیستی و مارکسیست لنینیستی و تحکیم نظام جدید ' امتیازات چشمگیری به دولت مرکزی ایران دادند و به روسیه باز گشتند و تنها یک لشکر ژنرال پیچراخوف که به سفید‌های ضد انقلاب اکتبر پیوسته و متحد انگلیس شده بود در ایران ماند. حال انگلیس تنها استعمارگر حاضر در ایران از میرزا می‌خواست دست از مقاومت بردارد و پاسگاه و پایگاه‌هایی برای رفتن ارتش انگلیس به قفقاز در اختیار آنان بگذارد؛ و راه را در اختیار آنان قرار دهد. میرزا که بر توطئه‌ها و غیر قابل اعتماد بودن انگلیس یقین داشت بر استقلال نهضت تاکید کرد و حاضربه اتحاد با استعمار انگلیس نشد. انگلیس، چون موفق به فریب میرزا نشد ' این بار چهره خود را نشان داد و با خشونت و توپ‌های دور برد به رزمندگان میرزا در منجیل حمله کرد و طی جنگ سختی بر جنگلی‌ها پیروز شدند؛ و راهی انزلی شدند و رشت را هم تصرف کردند و قوای دولت مرکزی هیچ مقاومتی نکرد.

میرزا دست از مقاومت نمی‌کسد و علیرغم خیانت دولت مرکزی رشت را تصرف می‌کند. اما انگلیس با تمام قوا و توپخانه سنگین حمله نموده مجددا رشت را تصرف می‌نماید. میرزا موقتا مجبور به ترک‌مخاصمه می‌گردد.

☆☆☆☆☆

در این زمان‌دولت مرکزی بدست نوکران انگلیس افتاد. وثوق الدوله رئیس الوزرا شد و قراداد خیانت بار را که به معنای نفی استقلال ایران بود امضا کرد و به میرزا پیشنهاد کرد به عتبات برود و نیرویش را به دولت بسپارد. میرزا کوچک خان‌مخالفت می‌کند و دست از مقاومت نمی‌کشد. وثوق الدوله ' تیمور تاش را با بیست هزار لشکر قزاق به عنوان والی گیلان و سرکوب میرزا به رشت می‌فرستد. در ابن زمان حاج احمد کسمایی با گرایش نیمه لیبرالی اش ' خود را تسلیم می‌کند. او نمی‌خواست با دولت مرکزی نوکر انگلیس بجنگد. 

میرزا به شرق گیلان به لاهیجان و سپس تنکابن عقب نشبنی می‌کند. میرزا خواهان جنگ با هموطنان و برادر کشی نبود و از جنگ با غیر انگلیس‌ها و ایرانی‌ها اکراه داست. تاکتیکش در این زمان تقسیم‌جنگلی‌ها به دسته‌های کوچک و راه پیمایی طولانی بسمت نواحی و کوه‌های تنکابن بود. این راهپیمایی فرسایشی نیرو‌های میرزا را از پای درآورد و عده‌ای شهید و عده‌ای اسیر شدند. رضا خان ' فرمانده قزاق‌ها دست به حیله‌ای می‌زند. معاویه وار قران بر سرنیزه می‌کند. پشت قرآن مجید مهر و امضا می‌کند در صورت تسلیم به تسلیم شدگان و نیرو‌های جنگلی امان میدهد. دکتر حشمت برای نجات جان جنگلی‌ها و آزمایش وعده سردار قزاق رضاخان خود را قربانی و تسلیم می‌کند، اما رضاخان میر پنج اورا اعدام می‌نماید و‌معلوم می‌شود سباست مقاومت و عدم‌تسلیم میرزا درست بود. میرزا از طریق بیراهه خود را به فومنات می‌رساند تا به مقاومت ادامه دهد و این پایان دور اول نهضت جنگل بود.

☆☆☆☆☆

دور دوم تداوم نهضت میرزا را باید دوران تحولات جهانی جدید دانست. پیروزی متفقین ' طرح‌های استعماری هولناک جدید علیه سرزمین‌های استعماری را در دستور قرار داد. این دوران آغاز غلبه یهودیت صهیونیستی در خاورمیانه به رهبری انگلیس و در اصل کلان سرمایه سالار یهود جهانی روتچیلد انگلیسی و للوید جرج نخست وزیر و بالفور وزیر خارجه است که در متصرفات عثمانی بوسیله بریتانیا طرح بردگی خاورمبانه را رقم زدند.

و تسلط بر ایران و اسلام زدایی و مدرنیزاسیون انگلیسی در راس برنامه‌های استعماری قرار گرفت. میرزا کوچک خان در مقاومت برای نجات ایران بیش از گذشته و به هر قیمت ولو اتحاد با سوسیالیست‌ها و نزدیکی به شوروی که داعیه کمک بی چشمداشت به ملل شرق و بدون مداخله داشت به شرط عدم مداخله واقعی و عدم تبلیغ کمونیسم ' مصرّ شد. بلشویک‌ها و لنین در آغاز انقلاب اکتبر ادعای نعی روش ایتعماری تراریسم و کمک به جنبش‌های آزادی بخش داشتند. کمینترن این را تصویب کروهدبود و لنین می‌کوشید چپ روی تروتسکی را مهار کند. جندی نگذشت که معلوم شد کمونیست‌ها جز نفوذ و تصاحب نمی‌اندیشند و خیانت برایسان آسان است؛ و شوروی هم به روش تازه در پی منافع خود عمل می‌کند. درس‌های فراموش نشدنی و ارزشمند امام ره از دور دوم نهضت جنگل منجر به سیاست استراتژیک نه غربی نه شرقی شد. 

به هر حال در آغاز لنین به کمک به جنبش‌های آزادی بخش تاکید داشت و بلشویک‌ها ' (لنینیست‌ها و تروتسکیست‌های ایرانی) حیدر عمواوغلی و احسان الله خان و پیشه وری و همراه شان خالو قربان به یاری مبرزا کوچک خان شتافتند. وطرح تشکیل جمهوری شورایی سوسیالیستی را پیسنهاد کردند، اما میرزا جمهوری شورایی گیلان را مطرح کرد و پذیرفته شد و ریاست این جمهوری به میرزا کوچک خان سپرده شد. شرط میرزا عدم مداخله کمونیستی و عدم تبلیغ کمونیسم بود که پذیرفته شد ولی کمی بعد زیر پانهاده شد و ماجرا‌ها پدید آمد که منحر به نابودی جمهوری گیلان گشت. این هم درس‌های فراموش نشدنی برای امام داشت که پیمان با کافران غیر محاری امضا بکند و اگر پایبند ماندند وفادار بماند، اما مطلقا تن به اشتراک و اعتماد در ادغام و سرکت شان در حکومت ندهد که عاقبت از پیش معلوم است. امام ره بر ابن درس استوار ماند، اما اصلاح طلبان غربگرا تا حد خیانت خمه تخم مرغ‌های سان را در سبد اعتماد و بردگی آمریکا قرار دادند و ضربات نابخشودنی و هولناکی بویژه در سال۸۸ به ایران و‌جمهوری اسلامی وارد آوردند. 

در ۱۵ خرداد ۱۲۹۹ جمهوری گیلان تسکیل شد. هدف اصلی میرزا در دور دوم نهضت جنگل و تسکیل حکومت مستقل در گیلان و خمکاری با سوسیالیست‌های متکی به شوروی دفاع از استقلال ایران بود. تجربه به امام ثابت کرد شکست میرزا در این هدف به سبب اعتماد مطلق به کمونیست‌ها و شوروی ودعدم بسیج مردم و سازماندهی آنان بود. پس امام دانست تنها راه بسبج همگانی و اتکا به مردم قادر ایت ایتقلال ایران را حفظ کند و هر اتحادی باید بر محور اسلام ناب محمدی و اصول آن برقرار شود نه التقاط با لیبرالیسم و سوسیالیسم. 

دومین درس، اما آن بود که با پیشروی اسلام توطئه و نقشه‌های سرکوبدو براندازی دشمن شدیدتد می‌شود پس باید عمیق‌تر و شدید‌تر و نیرومندتر مردمی‌تر و با استقامت و قدرت و ابزار‌های بهتر نظامی مستقل و تکنولوژی بومی کرد. انگلیس با کوتای ۱۲۹۹ راه وسازوکار مقابله مستقیم را در پیش گرفت و پنهانی با فریب کاری و وانموده‌ها در داخل دولت گیلان تفرقه ابجاد کرد و از یک سو چپ روهاو تروتسکیست‌های داخل دولتوسورایی را تحریک به کوتا علیه میررا کرد و سردیته آنانوتحیان الله خان بود که ایدئولوژی او افراطی بود و ار سوی دیمر یاران میرزا راوبی خبر میرزا به کشتن حیدر عمو اوغلو سوق داد؛ و اورا کشت و فرصتی که با شکست نیرو‌های قراق وارتش یفید و عقب نشینی ارتش سرخ برای حکومت مستقل ملی پدید آمده بود چنین از دست رفت. کمونیست‌ها زیر قولشانوردند و به اقدتمات کمونیستی و سلب مالکیت و تبلبغ الحاد اقدتم کروند میرزا قهر کرد و او را را کنار گذاشتند و آخر هم کودتای گمونیستی منجر اقدام بی خبرانه یاران میرزا و قتل حیدر عمو اوغلی شد. او در ۱۳ مرداد ۱۳۰۰ وارد گیلتن شده بود تا سیاست نگاه به ملل شرق و دفاع از انقلابات دموکراتیک را پیاده کند که انتهایش کمونیستی کردن خرنده حکومت بود. امام ره از این ماجرا‌ها درس عدم اعتماد به غیر چه کمونیست و چه لیبرالیست‌ها را آموخت. به هر رو اوضاع خیانت بار ونقشه کودتای انگلیسی و نفوذ نهانی در دولت گیلان و خیانت کمونیست‌ها و حمله دولت مرکزی انگلیسی و کودتایی به فرماندهی رضاخان منجر به فروپاشی دولت گیلان شد. میرزا برای تجدید قوا به عظمت خانم خان خلخال و حامی نهضت جنگل پناه برد وگرفتار توفان و برف کوه‌های خلخال و تالش شد و بدن نیمه جانش را ذبح کردند و سرش را خالو قربان برای رضا خان هدیه برد. اما قیام شهید میرزا کوچک خان، چون خونی زنده در رگان قیام امام خمینی جاری و زنده ماند و اثبات شد برخلاف دیدگاه غربگرایان مدرن و دنیاگرا قیام‌در راه خدا و مقاومت نابودنشدنی است و تنها راه جهاد بر اساس اشکال مقتضی هر زمانه است و شکست در این جهاد بی معناست؛ و بدنامی و ننگ دنیا و آخرت نصیب همراهان طاعوت و دنباپرستان و امروز غرب پرستان می‌شود.

آنان به انعطاف‌های تاکتیکی دست نمی‌زنند بلکه تا مغز استخوان اهل نفاق و تسلیم به شیطان بزرگ هستند؛ و این همان عبرتی است که باید گرفت و از تسلیم طلبی عبور کرد و گریخت.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها