بهعنوان نمونه، چهار استان کشور از راه زمینی و دو استان از مسیر دریایی با جمهوریآذربایجان در ارتباط هستند. سه استاندیگر - آذربایجانغربی،آذربایجانشرقی واردبیل - باجمهوریارمنستان مرزمشترک دارند.استانهای خراسانرضوی، خراسانجنوبی و خراسانشمالی نیز با ترکمنستان و افغانستان ارتباطات نزدیکی دارند اگر افغانستان را هم کشور حاشیه خزر حساب کنیم. علاوهبراین، سه استان ما هم از طریق خزر با روسیه و قزاقستان ارتباط نزدیک دارند و در بنادر متصل به این دریا فعالیت انجام میشود.
از این رو،توسعه همکاریهای استانی، بهویژه در حوزههای تجاری، بهداشت و گردشگری، از اهمیت راهبردی برخوردار است. استانهای ساحلی خزر با دارا بودن کالاهایی با ارزش صادراتی بالا، از مزیت رقابتی قابلتوجهی بهره میبرند. برای نمونه، استانهای مرزی همجوارباکشورهای ترکمنستان، جمهوری آذربایجان وارمنستان ازجایگاهی ویژه در تعاملات منطقهای برخوردارند. استان اردبیل از ظرفیت تجاری و اقتصادی قابلتوجهی دربازارجمهوریآذربایجان برخوردار است و میتواند تأمینکننده بخش عمدهای از کالاها و محصولات مورد نیاز این کشور باشد. ابریشم گیلان در حجم بسیار بالا به چین صادر میشود. مواد غذایی و مصالح ساختمانی بهدلیل آنکه این کشورها در حال توسعه هستند مورد نیاز است. خدمات فنی و مهندسی از سوی شرکتهای ایرانی نیز ظرفیتهای بالایی دارد. برگزاری این گونه اجلاسها، بستر مناسبی برای توسعه گردشگری دوجانبه بین ایران و کشورهای حوزه خزر فراهم میسازد. از یکسو، ایران میتواند از ظرفیت کشورهای ساحلی خزر برای جذب گردشگر بهره ببرد و از سوی دیگر، آنها نیز امکان حضور گردشگران خود در مقاصد ایرانی را خواهند یافت. در حوزه سلامت نیز با توجه به امکانات بسیار بالای پزشکی در ایران و قیمت مناسب آن، تمام کشورهای حاشیه دریای خزر ــ حتی روسیه ــ میتوانند خدمات درمانی را در ایران دنبال کنند.
به اعتقاد من، این اجلاس فرصتهای بسیار زیادی برای همکاری استانهای حاشیه دریای خزر در همه این کشورها ایجاد میکند. اما لازم است در این زمینه تدابیری اتخاذ کرد تا این همکاریها فقط روی کاغذ نماند و به اقدامات عملی و اجرایی در سطح منطقه منجر شود. در وهله اول، بحث حل مشکلات ویزایی است. کشورهای عضو میتوانند در چارچوب این اجلاسها متحد شوند و به سوی لغو روادید حرکت یا دستکم رویههای صدور آن را برای اتباع یکدیگر تسهیل کنند. امکان سفر تجار به کشورهای طرف مقابل از طریق دریافت ویزای آسان، عاملی کلیدی در توسعه مبادلات اقتصادی خواهد بود. گام دوم، بازگشایی مرزها بهویژه گذرگاههای زمینی است. درحالحاضر، مرز جمهوریآذربایجان اگرچه پس از همهگیری کرونا به روی مسافران بسته است، اما تردد کامیونها در آن جریان دارد. ضروری است تسهیلات مرزی هم برای مسافران و هم برای حملونقلکنندگان گسترش یابد. از سوی دیگر، کاستن از تعرفههای گمرکی نهتنها مبادلات تجاری را تقویت میکند، که موجب تسهیل در تردد بینالمللی خواهد شد. موضوع مهم دیگر، تبادل تجاری با استفاده از پولهای ملی است که از دو جنبه اهمیت دارد: هم ارزش پول رایج هر کشور را حفظ و تقویت میکند و هم سرعت مبادلات بازرگانی را افزایش میدهد. برای نمونه، ایران میتواند با کشورهایی مانند روسیه، جمهوریآذربایجان و ترکمنستان، مبادلات خود را مستقیما با ارز محلی آنها انجام دهد. شخصا شاهد این رویه در مناطق مرزی با جمهوریآذربایجان بودهام که در آن تبادل ریال ایران بهطور مستقیم صورت میگرفت. چنین سازوکاری نهتنها موجب تقویت پول ملی طرفین میشود، بلکه با حذف ارزهای واسطهای مانند دلار، روند انجام معاملات را نیز تسریع میبخشد. در مجموع، این اقدام بسیار ارزنده است و ما باید در این حوزه فعالیتهای گستردهای انجام دهیم. البته درباره خودخزر نیز بهطور طبیعی باید به سامانبخشی کشتیرانی، ایجاد کشتیهای مسافربری، افزایش کشتیهای باربری و استفاده بهینه از این دریا برای گردشگری و ایجاد امکانات تفریحی برای گردشگران توجه شود. اینها نکات بسیار مهمی است. به باور من، تبادل تجربه میان استانداران حاضر در این اجلاس از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چراکه آنان نقش کلیدی در پیشبرد همکاریهای منطقهای ایفا میکنند. این اهمیت با توجه به روند فزاینده واگذاری اختیارات به استانداران در کشورهای حاشیه خزر، دوچندان میشود.