پخش تلویزیونی در ایران از سال ۱۳۳۷ آغاز شد؛ با دستگاههایی که معمولا در خانه ثروتمندان یا در مراکز عمومی مثل قهوهخانهها دیده میشد. تصاویر سیاهوسفید بود و روشن کردن تلویزیون خودش مراسمی داشت: دکمهای را میچرخاندی، صدای «تِق» میآمد، چند ثانیه صفحه تیره میماند و بعد تصویر کمکم ظاهر میشد. تلویزیون آن سالها کوچک بود و درون جعبهای سنگین و چوبی قرار داشت. بیشتر مردم کنار هم مینشستند تا برنامههایی چون خبر، برنامه کودک، یا نمایشها را ببینند. حتی اختلال در آنتن هم بخشی از تجربه آن دوران بود؛ یکی بالای پشتبام فریاد میزد: «حالا خوبه؟!... یه ذره به چپ بچرخون» و بقیه پایین میگفتند: «همونجا نگه دار» ظهور تلویزیون رنگی؛ جادوی تصویر نو با آغاز دهه ۵۰ و گسترش تولید جهانی تلویزیونهای رنگی، ایران هم کمکم وارد عصر تازهای شد. در اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰، تلویزیونهای پاناسونیک، ناسیونال، سونی و شارپ با صفحه رنگی وارد بازار شدند. قیمتشان هم بالا بود و هر خانهای توان خریدنش را نداشت اما دیدن رنگ در تصویر برای مردم شبیه جادو بود. تصور کن تا دیروز، چهرهها و مناظر را فقط در دو رنگ میدیدی اما حالا آسمان آبی، رنگ لباس قهرمان و چمن سبز زمین فوتبال را به وضوح میبینی. اولین بار بسیاری از مردم در همان لحظه دیدن، حیرتزده و بیکلام میشدند. یکی از خاطرهانگیزترین لحظات برای بسیاری از ایرانیان، پخش مسابقات فوتبال جام جهانی ۱۹۸۲ اسپانیا یا المپیک ۱۹۸۴ بود که برای نخستینبار بهصورت رنگی پخش میشد. مردم در خانههایی که تلویزیون رنگی داشتند، صف میکشیدند تا این معجزه را ببینند. تلویزیون در دل خانههای ایرانی در دهه ۱۳۷۰، تلویزیون به عضوی جداییناپذیر از خانهها تبدیل شد. برندهایی چون پارس، صنام و... تولید مدلهای رنگیشان در داخل کشور آغاز شد. برنامههای محبوبی چون ساعت خوش، کارتون بچههای مدرسه والت، گزارش ورزشی و برنامه کودک جمعهها همه رنگی شدند و همین کافی بود تا تلویزیون به مرکز شبهای خانوادگی بدل شود. خانوادهها بعد از شام دورش جمع میشدند، چراغها خاموش و فقط نور ملایم صفحه، چهرهها را روشن میکرد. گویی دنیایی تازه به خانهها آمده بود؛ دنیایی پر از رنگ و صدا. از لامپ تصویری تا تلویزیون ترانزیستوری در آن دوران، تلویزیونها با لامپ تصویر (CRT) کار میکردند و روشن شدنشان چند ثانیه طول میکشید. تصویر گاهی میلرزید و نیاز به تنظیم افقی و عمودی داشت اما برای ما، همان لرزشها هم بخشی از لذت ماجرا بود. بعدها، مدلهای ترانزیستوری و کنترلدار آمد و دیگر لازم نبود برای عوض کردن کانال از جا بلند شوی؛ یک پیشرفت بزرگ در آن سالها! پایان یک دوران، آغاز دنیای رنگ تا اواخر دهه ۱۳۷۰، تلویزیونهای رنگی جای خود را کاملا در خانهها باز کرده بود. آن جعبههای چوبی و صفحههای محدب به آرامی جای خود را به مدلهای تخت داد. با ورود ویدئو و بعد CD تلویزیون فقط ابزار پخش فیلم، سریال، برنامه کودک و... نبود بلکه دریچهای شد به سرگرمی. اما برای نسلی که از سیاهوسفید آغاز کرد، همیشه آن تصویرهای ساده و شفاف نخستین، گرمای خاصی دارد مثل عکسهای قدیمی که با تمام سادگیشان، پر از زندگی است. حالا که تلویزیونهای تخت و هوشمند با اینترنت و هزار رنگ و قابلیت آمدهاند، گاهی دلمان برای همان تصویر لرزان سیاهوسفید تنگ میشود. برای آن لحظهها که جمع بودیم، وقتی رنگها تازه داشتند معنای زندگی را به ما یاد میدادند. تلویزیون فقط یک وسیله نبود، بلکه پنجرهای بود رو به رویا که ما از درونش، دنیا را رنگی دیدیم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگوی جامجم با دکتر علی انتظاری، جامعهشناس مطرح شد
کاظم اولیایی در گفتوگو با جامجم از رفتارهای خارج از ادب و فرهنگ بعضی فوتبالیستها انتقاد کرد