رادیو این رسانه گرم و جمعی، بستری است برای بیان دغدغههای اجتماعی به زبان طنز؛ زبانی که هم سرگرم میکند و هم آگاه. در دل این مدیوم شنیداری، هنرمندانی هستند که با تجربه، خلاقیت و عشق، شخصیتهایی ماندگار خلق کردهاند؛ تیپهایی که از دل جامعه آمدهاند و در ذهن مخاطب جا خوش کردهاند.
در ادامه با پنج چهره برجسته طنز رادیویی همراه میشویم؛ از تهیهکننده و نویسنده گرفته تا بازیگر و صداپیشه. هر کدام آنها از رازهای پشت صحنه طنز رادیویی میگویند؛ از چالشها، شیرینیها و لحظههایی که فقط در رادیو ممکن است.
طنز رادیویی؛ رسانهای گرم برای نقد اجتماعی با صدای مردم
در روزگاری که رسانهها با تصویر و سرعت مخاطب را احاطه کردهاند، رادیو همچنان با صدای گرم و خیالبرانگیزش، جایگاه ویژهای در دل شنوندهها دارد. ساجد قدوسیان، تهیهکننده، سردبیر و کارگردان باسابقه رادیو در گفتوگو با قاب کوچک از رازهای ماندگاری طنز در این مدیوم شنیداری گفت. از تیپهایی که از دل جامعه زاده شدهاند تا شخصیتهایی که با صدای مردم جان گرفتهاند. او معتقد است طنز در رادیو نهتنها ابزاری برای سرگرمی، بلکه زبانی برای نقد اجتماعی و گفتوگو با مخاطب است؛ بیواسطه، بیپرده و بیتصویر. او با نگاهی عمیق به ماهیت رسانه رادیو، از ویژگیهای منحصربهفرد آن در ارتباطگیری با مخاطب گفت و تأکید کرد.
قدوسیان در پاسخ به ضرورت تولید طنز گفت: طنز فقط برای خنداندن نیست؛ زبان نقد است. با شوخی و خنده میتوان نقاط ضعف را به مخاطب منتقل کرد. این زبان از دیرباز برای بیان مسائل اجتماعی استفاده شده. چون مستقیم گفتنشان گاهی باعث کدورت میشود. رادیو بهعنوان رسانهای گرم، قدیمی و جمعی، بستری عالی برای این نوع بیان است؛ هم در سطح کلان مدیریتی و هم در امور اجتماعی روزمره.
او افزود: طنز موفق آن است که از دل جامعه بیرون بیاید. وقتی مخاطب میشنود، خودش را در آن موقعیت میبیند. این یعنی نقشآفرینی اجتماعی واقعی. اگر سوژه عمومی باشد و مردم دربارهاش اتفاق نظر داشته باشند، طنز تأثیرگذارتر خواهد بود.
قدوسیان فرآیند شکلگیری تیپهای نمایشی را یک چرخه چهارگانه شامل جامعه، بازیگر، نویسنده و تیم تولید دانست و ادامه داد: نمیتوان مسیر ثابتی برای همه تیپها در نظر گرفت. ما از جامعه شخصیت استخراج میکنیم، با توانایی بازیگران تطبیق میدهیم. نویسنده نقش را مینویسد و تیم تولید آن را اجرا میکند. گاهی هم تیپهایی بهصورت بداهه شکل میگیرند و اگر مورد اقبال مخاطب قرار گیرند، پررنگتر میشوند.
او با تأکید بر اینکه هیچ تیپی در برنامههایش بدون توجه به شخصیتهای واقعی جامعه شکل نگرفته است، گفت: خیلی وقتها مردم از طریق راههای ارتباطی برنامه، مشکلاتشان را مطرح کردهاند. ما تیپهایی ساختیم که نزدیک به خواستههای آنها بوده و همین باعث شده برنامهها برایشان دوستداشتنی باشد.
قدوسیان به نمونهای از این تجربه اشاره کرد و افزود: در یکی از برنامهها، یک تیپ مکمل توسط پاسور اجرا شد که ناخودآگاه مورد استقبال مخاطب قرار گرفت. ما به آن تیپ پر و بال و جهت اجتماعی دادیم و در نهایت تبدیل به شخصیتی محبوب شد. این یعنی مردم بهطور مستقیم و غیرمستقیم در شکلگیری تیپها دخیل هستند. قدوسیان با تأکید بر تفاوتهای رادیو و تلویزیون گفت: مدیوم رادیو و تلویزیون کاملا متفاوتند. در رادیو تنها ابزار ارتباطی گوش است. ما اصطلاحی با این عنوان داریم: آدمی فربه شود از راه گوش. رادیو رسانه تخیلبرانگیز است. مخاطب فقط میشنود و در ذهنش تصویر میسازد. در تلویزیون همه چیز عینی است و فضای ذهنی کمتری باقی میگذارد.
این تهیهکننده، سردبیر و کارگردان باسابقه رادیو ادامه داد: در رادیو میتوان یک فضا را ترسیم کرد که هر مخاطب برداشت خودش را داشته باشد. این یکی از جذابیتهای کار رادیویی است. در تصویر، همه یک چیز را میبینند اما در رادیو، هرکس چیزی را میشنود و در ذهنش میسازد.
در بخش انتخاب بازیگر، قدوسیان از نگاه کارگردانی به موضوع پرداخت و گفت: در رادیو، رنگآمیزی صدای بازیگران باید متفاوت باشد. چون مخاطب فقط از راه شنیدن با ما در ارتباط است، صداها نباید شبیه هم باشند. این تنوع هم در طراحی تیپها کمک میکند، هم مخاطب دچار سردرگمی نمیشود.
او با تأکید بر اینکه انتخاب بازیگر علاوه بر توانمندی حرفهای، نیازمند اخلاق کاری و هماهنگی با فضای رادیویی است، افزود: در انتخاب بازیگر، هم مسائل حرفهای مهم است و هم اخلاق کاری اما از نگاه کارگردانی، تنوع صداها و هماهنگی با تیپها اولویت دارد.
قدوسیان محدودیتهای رادیو را نه ضعف بلکه ویژگی دانست و تأکید کرد: اینکه فقط از ابزار شنیداری استفاده میکنیم، یک امکان است نه محدودیت. مثل این است که در دریا شنا میکنیم، نه میدویم. باید زمین بازی را بشناسیم. کمدی موقعیت در رادیو بسیار ارزشمند بوده و فضاسازی ذهنی یکی از ابزارهای بکر این رسانه است.
او با تأکید بر اینکه تصویری شدن طنزهای رادیویی ممکن است از جذابیت آنها بکاهد، گفت: طنز رادیویی از ابزارهای شنیداری برای خنداندن استفاده میکند اما ممکن است همان طنز در تلویزیون آنقدر جذاب نباشد. این تفاوت باید در طراحی مدیومها لحاظ شود.
قدوسیان در پایان به اهمیت متن در شکلگیری تیپها اشاره و اظهار کرد: اگر تیپ در متن شکل نگیرد، در اجرا هم موفق نخواهد بود. گاهی تیپها در اجرا نمیگیرند حتی اگر در طراحی خوب باشند. گاهی هم تیپهای مکمل از دل اجرا و بداههپردازی شکل میگیرند و در صورت موفقیت، جایگاه ویژهای پیدا میکنند.
تیپسازی در رادیو یعنی نقاشی با صدا
در دنیای نمایشهای صوتی؛ جایی که تصویر با تخیل ساخته میشود و شخصیتها با صدا جان میگیرند، عباس محبی یکی از چهرههای ماندگار و خلاق رادیو و تلویزیون است. او در گفتوگویی گرم و پرنکته با قاب کوچک، از رازهای تیپسازی، تفاوتهای بازیگری در رسانههای مختلف و الهام از زندگی روزمره برای خلق لحظات طنز سخن گفت؛ گفتوگویی که هم خاطرهانگیز بود و هم آموزنده.
عباس محبی در ابتدای گفتوگو با اشاره به تفاوتهای بنیادین میان بازیگری در رادیو و تلویزیون گفت: در تلویزیون همه چیز عیان است؛ نور، گریم، میزانسن و تیم اجرایی بزرگ اما در رادیو همه اینها باید با صدا منتقل شود. تخیل شنونده، همان دکوپاژ و سوئیچینگ رادیویی است. او با تأکید بر نقش تخیل مخاطب در رادیو افزود: وقتی نقش یک کاپیتان کشتی را بازی میکنم، شنونده باید با ذهن خود طوفان، کشتی و مسافران را تصویر کند. این هنر رادیوست. محبی در ادامه به اهمیت اجتماع در خلق تیپهای طنز اشاره و بیان کرد: ما در میان مردم زندگی میکنیم. از همسایه و میوهفروش گرفته تا وانتبارهایی که در کوچه داد میزنند، همه الهامبخشند. باید با نگاه هنری، رفتارها و لهجهها را تحلیل کرد. او با ذکر تفاوت میان تصویرگر رئال و کاریکاتوریست گفت: در طنز هم مثل کاریکاتور باید ویژگیها را برجسته کرد. مثلا تیپهایی با صدای گلویی، دماغی، یا لرزان میتوانند شخصیتهایی خاص خلق کنند.
محبی در پایان ضمن تشکر از روزنامه جامجم اظهار کرد: در این روزگار سخت چاپ و گرانی کاغذ، انتشار یک روزنامه کار بزرگی است. امیدوارم مردم از آن استقبال کنند و شما هم بدرخشید.
در رادیو فقط با صدا باید بازی کنی؛ چالشی شیرین و ماندگار
طنز رادیویی هنری است که با تصویرسازی ذهنی شنونده جان میگیرد؛ جایی که بازیگر باید با صدا بخنداند، گریه بیندازد و باورپذیر باشد. مینا نوروزی، بازیگر خوشذوق این عرصه از عشق خانوادگی به رادیو، چالشهای بازیگری بدون تصویر و لذت خلق شخصیتهایی تأثیرگذار برای مخاطب سخن گفت و اظهار داشت: بابای خدا بیامرزم عاشق رادیو بود. وقت زیادی برای تلویزیون نداشت اما همیشه رادیو روشن بود؛ خبر، موسیقی، نمایش و... . اوعاشق برنامه «صبح جمعه باشما» بود. من هم عاشق بازیگری بودم و هدفم رسیدن به آرزویم بود. اورادیو را چالشی شیرین درمسیر بازیگری دانست وافزود:چاش واقعی برای من رادیو بود؛ اینکه فقط باصدا بتوانی بازی کنی و شنونده باورت کند،با تو بگرید، بخندد و بگوید اوه چه بازیگر خوبی!
نوروزی تأکید کرد: باور به تیپ و شناخت شخصیت، انتقال حس را برای شنونده آسانتر میکند. وقتی تیپی را که بازی میکنیم باور داشته باشیم، قطعا حس راحتتر منتقل میشود.
او درباره فرآیند خلق شخصیت اینطور گفت: همه بازیگران، چه در تلویزیون، چه سینما و چه رادیو برای ساختن کاراکتر دنبال الگو میگردند و از اطراف و اکناف، خانواده، شهر و... اتود میزنند، تمرین و تحلیل میکنند و با کمک کارگردان متخصص به نتیجه میرسند.
نوروزی با تأکید بر دوری از لودگی در طنز افزود: من اهل لودگی نیستم و نمیپسندم. آزادی عمل تا جایی خوب است که شخصیت را جذابتر کند، نه اینکه به ناهنجاری اجتماعی تبدیل شود. طنز موقعیت هم زیباست و هم تأثیرگذار. قرار نیست برای خنداندن زیادی دست و پا بزنیم. متن و بازی درست، نتیجه خوب میدهد.
او در پایان از تجربههای شیرین خود گفت: خوشبختانه خوششانس بودم. خیلی پیش آمده که شنوندهها در مکانهای عمومی اظهار لطف داشتند. با اینکه رادیو از نظر مالی قابل دفاع نیست اما همین محبتها باعث شده مصممتر ادامه بدهم.
در رادیو با صدا نقاشی میکشم پیرمرد شنگول هنوز هم مخاطب دارد
طنز رادیویی هنری است که با چشم بسته و گوش باز خلق میشود؛ جایی که صدا جای تصویر را میگیرد و بازیگر باید با لحن و لهجه، شخصیت را در ذهن شنونده نقاشی کند.
داوود منفرد، بازیگر باسابقه این عرصه سالهاست با تیپهای شیرین و مردمیاش در برنامههایی چون «صبح جمعه با شما» و «سلام تهران» لبخند را مهمان گوش مخاطبان کرده.
او معتقد است رادیو همچون خانهای تاریک است که فقط با چراغ صدا روشن میشود. منفرد در اینباره به جامجم گفت: در تلویزیون حتی اخم هم دیده میشود اما در رادیو باید اخمت را با نفس و لحن بسازی. چشم تماشاچی بسته است ولی گوشش باز. برای همین هر چه میگویی باید از دل بیاید تا به دل بنشیند.
او در مورد الهامبخشی برای خلق تیپهای مردانه طنز افزود: مردم خودشان معدن طنز هستند. فقط باید بلد باشید آن رگه شیرینشان را پیدا کنید. تیپی که ساختم، یک گوشهای از رفتارهای سالمندان در اتوبوس، مترو، پارک و... بود.
منفرد تأکید کرد: شخصیتهایی که بازی میکنم صرفا بازتابی از تیپهای رایج نیستند. من با تلاش خودم سعی کردم یک پیرمرد سادهلوح بذلهگو بسازم.
بازیگر خوشذوق رادیو و تلویزیون با اشاره به اهمیت صدا در رادیو گفت: صدا در رادیو مثل صورت بازیگر در تلویزیون است. من با صدایم شکل و صورت آدمها را میسازم. یک لهجه ریز، یک کشوقوس در لحن و یک مکث بهموقع باعث میشود شنونده تصویر را خودش بسازد.
او در پایان از محبوبترین تیپهایش یاد کرد و گفت: بهگمانم آن دایی چپولی که در برنامه «سلام تهران» سر و کلهاش پیدا شد بیشترین مخاطب را داشت. بعدها در رادیو، پیرمرد سادهلوحی به اسم شنگول در برنامه «صبح جمعه با شما» برای خودم جذابیت زیادی داشت. هرگز این تیپ را لوث نمیکنم و در تلاشم با حفظ آن همیشه مخاطب داشته باشم حتی اگر کمرنگ شوم.
طنز رادیویی، جدیترین بازی بیتصویر است
در دنیای بیتصویر رادیو؛ جایی که تنها صداست که میماند، صداپیشگان نقشی فراتر از بازیگر دارند. آنها خالقان جهانی هستند که در ذهن شنونده شکل میگیرد.
فرانک رفیعیطاری، ازچهرههای باسابقه این عرصه، با نگاهی عمیق به هنر صداپیشگی، از تجربههایش در خلق شخصیتهای طنز و جدی میگوید؛ شخصیتهایی که گاه از دل واقعیت میآیند و گاه درون او متولد میشوند. او معتقد است طنز رادیویی، با وجود خندهدار بودن، مسئولیتی جدی و سنگین بر دوش هنرمند میگذارد. این گفتوگو سفری است به دنیای صدا، تخیل و تعهد هنری. این صداپیشه و بازیگر باسابقه رادیو در گفتوگو با قاب کوچک از تجربههایش در اجرای نقشهای طنز و جدی در دنیای بیتصویر رادیو گفت؛ دنیایی که همه چیز در ذهن ساخته میشود و تنها صداست که میماند. او معتقد است طنز رادیویی اگرچه خندهدار است اما بهشدت جدی و مسئولیتآور است.
رفیعیطاری با اشاره به اینکه بازی در رادیو بهدلیل بیتصویری بسیار خاص است، گفت: هر آنچه رخ میدهد در دنیای ذهن و درون ساخته میشود و برای اثرگذاری باید از دل وام گرفت تا بر دل مخاطب بنشیند. او در ادامه به اهمیت صدای بازیگر در رادیو اشاره و بیان کرد: جمله معروف تنها صداست که میماند، مسئولیت بزرگی بر دوش ما صداپیشهها میگذارد. چه کار طنز باشد، چه جدی، از روز اول ورودم به این حرفه تا به امروز و انشاءالله برای همیشه تلاش کردهام از عهده این مسئولیت بهخوبی برآیم. رفیعیطاری درباره خلق شخصیتهای طنز در رادیو اظهار کرد: بسیاری از نقشهایی که اجرا میکنم، چه کودک، چه جوان و چه پیر، برگرفته از دنیای واقعیاند. برخی هم درونم شکل میگیرند، به واقعیت میرسند و من را هدایت میکنند. گاهی شخصیتهایی که در ذهنم ساخته میشوند، آنقدر واقعی میشوند که انگارخودشان راهشان راپیداکردهاند.او افزود: در طول سالهای فعالیتم، بارها ساختن و پرداختن یک شخصیت را بهعهده داشتهام. این خلق همچون تولد یک موجود زنده است. مثل فرزندی که متولد میشود،راه خودش را پیدا میکندوکامل میشود.این لحظهها برای من شیرینترین بخش کار هستند.
رفیعیطاری در پایان با اشاره به خاطرات کاری خود گفت: زمان زیادی از برخی وقایع گذشته و شاید نتوانم همه را تعریف کنم اما پاسخ همه آنها مثبت است. هر نقشی که اجرا کردهام، بخشی از وجود من است و در ذهن مخاطب ماندگار شده.