این دستاورد، که دومین ایرانی پس از یک مرد کوهنورد است، نه تنها یک پیروزی شخصی، بلکه نمادی از اراده زنان ایرانی در برابر محدودیتهای جغرافیایی، مالی و فرهنگی است. حسامیفرد با فتح تمام ۱۴ قله بالای ۸۰۰۰ متر جهان - از اورست تا کانچنچونگا - صفحهای تازه در تاریخ ورزش ایران ورق زده و الهامبخشی برای نسلهای آینده شده است.
افسانه حسامیفرد زاده ۵ دی ۱۳۵۵ سبزوار، از کودکی با طبیعت خراسان آشنا بود. اما مسیر او به قلههای هیمالیا، از اتاق عمل بیمارستان آغاز شد. به عنوان پزشک متخصص، سالها درگیر زندگی روزمره بود تا اینکه عشق به کوهنوردی، او را از دماوند به ماناسلو کشاند. اولین صعود هشتهزاریاش به ماناسلو در سال ۲۰۱۹ بود، قلهای که نقطه عطفی در زندگیاش شد. از آن زمان، پروژهای عظیم را آغاز کرد؛ صعود به تمام ۱۴ قله بالای ۸۰۰۰ متر جهان، به عنوان اولین زن ایرانی. این پروژه که چهار سال طول کشید، با چالشهایی چون هزینههای هنگفت (هر صعود بیش از ۵۰ هزار دلار)، شرایط جوی و فشارهای روانی همراه بود. اما حسامیفرد با حمایت فدراسیون کوهنوردی ایران و اسپانسرهای خصوصی، پیش رفت. او که مربی درجه ۳ کوهپیمایی و مدرس پزشکی کوهستان است، دانش پزشکیاش، کلید بقا در ارتفاعات مرگبار بوده است.
مسیر صعودهای حسامیفرد، همچون یک حماسه است. پس از ماناسلو، اورست را در ۲۰۲۱ فتح کرد و به عنوان اولین زن ایرانی بر فراز بام جهان ایستاد. کی۲، قله وحشی با نرخ مرگ ۲۵ درصدی، سال ۲۰۲۲ او را به عنوان اولین زن ایرانی به چالش کشید و پیروز شد. سپس برودپیک، آناپورنا (۲۰۲۳، اولین زن ایرانی)، لهوتسه، نانگاپاربات، گاشربروم ۱ و ۲، ماکالو، دالائوگیری و کانچنچونگا (سومین قله بلند جهان) را یکی پس از دیگری تسخیر کرد. کانچنچونگا با مسیر طولانی و شرایط فنی پیچیده، سختترین صعودش بود؛ جایی که دوری از خانواده و تنهایی، مرزهای روحی او را آزمایش میکرد. حسامیفرد در مصاحبهای که با جامجم آنلاین داشت درباره حس ایستادن بر فراز این قلهها گفت: «باور کنید هرگز نتوانستهام حسی را که زمان صعود به قلهها دارم توصیف کنم. آنقدر این حس درونی است که نمیتوانم آن را بگویم یا بنویسم، اما در مجموع، نوعی شادی، شعف و نشاط است وقتی با پیروزی به آنجایی که میخواستی رسیدهای.»
صعودهای متوالی، استراتژی کلیدی او بود. در تابستان ۲۰۲۳، به دالائوگیری (۸۱۶۷ متر) و بلافاصله کانچنچونگا (۸۵۸۶ متر) صعود کرد - دو قلهای که آب و هوای متغیرشان، بسیاری را ناامید میکند. در دالائوگیری، با تیمی هفتنفره ایرانی، در حالی که طوفان و برف، صعود را تهدید میکرد، موفق شد؛ در حالی که تیم روسی ششنفره شکست خورد. حسامیفرد توضیح میدهد: «قله دالائوگیری که قبلا برای صعود به آن تلاش کرده بودم، به دلیل آب و هوای خاص و متغیرش بعضا یک یا دو فصل اجازه صعود نمیدهد... هوا هر روز متغیر بود. از صبح تا غروب، آفتاب و توفان و حتی بارندگی و برف داشتیم.» خاطرهای تلخ و شیرین از دالائوگیری دارد، در ارتفاع ۸۰۶۰ متری، تنها ۱۰۰ متر تا قله، دو ساعت منتظر ماند تا مسیر باز شود: «در آن دو ساعت حال عجیبی داشتم. اینکه حتی در ۱۰۰ متری قله هم نمیدانم آیا میتوانم صعود کنم یا نه، هیجان و دلشوره خاصی داشت.»
کانچنچونگا هم چالش دیگری بود. فاصله کمپ ۴ تا قله، طولانی و پرخطر، با بادهایی که سرعتشان به ۳۰ کیلومتر در ساعت میرسید: «وقتی به کمپ رسیدیم، در مورد وضعیت آب و هوا استعلام گرفتیم. گفتند امشب سرعت باد در قله بسیار بالاست و احتمالا نمیتوانید صعود کنید... اما در نهایت سرعت باد به ۲۵ تا ۳۰ کیلومتر بر ساعت رسید و خیلی بالا نرفت که نقطه قوتی برای صعود بود.» این صعودها، نه تنها فنی، بلکه روانی بودند. حسامیفرد تأکید میکند: «آمادگی روانی در اولویت است. اینکه در آن فضا، با آن شرایط و با ریسکهای مختلف تقریبا تنهایید، باید توان روانی بالایی برای مواجهه با چالشهای مختلف را داشته باشید؛ دوری از خانواده، دوری از اجتماع، دوری از شرایط بهداشتی و رفاه.»
صعود برای فتح تاریخ
دیروز اما نقطه اوج بود برای حسامیفرد. او پس از گرفتن ویزای دشوار تبت، به چوآیو در مرز نپال و چین صعود کرد که ششمین قله بلند جهان با ارتفاع ۸۲۰۱ متر است و فقط ۲۰ کیلومتر با غرب اورست فاصله دارد. این صعود، که فدراسیون کوهنوردی ایران آن را تأیید کرد، او را به عضویت رسمی باشگاه ۸۰۰۰ متریها رساند - کلابی که کمتر از ۵۰ زن جهان در آن هستند. در مصاحبه جامجم، او پیشبینی این روز را نداشت: «چهار سال پیش که بر فراز ماناسلو ایستادید، تصوری از امروز خودتان داشتید؟ صادقانه میگویم خیر. آن روز فکر نمیکردم با این سبک و سرعت بتوانم بهصورت متوالی هشتهزاریها را صعود کنم، اما حمایتهایی که از من شد، این موانع را برطرف کرد.» هزینهها، بزرگترین مانع بود: «یکی از مسائل بسیار مهم در صعودهای بلند بحث تأمین هزینه است... دو صعود اولم را با هزینه شخصی انجام دادم، اما بعد از اورست، صعودهای بعدیام با حمایتهای دوستان انجام شد.»
این دستاورد، فراتر از ورزش است. حسامیفرد، با فتح کی۲ - قلهای که به «کوهکُش» معروف است و آناپورنا (خطرناکترین هشتهزاری) مرزهای جنسیتی را شکست. او دومین ایرانی است که به این باشگاه میپیوندد، پس عظیم قیچیساز که سالها پیش موفق به این کار شده بود. تأثیر افسانه حسامیفرد بر زنان ایرانی عظیم است. او پیام روشنی برای هموطنانش دارد: «آرزوها، خواستهها و دنیای هر کدام از ما با دیگری تفاوت دارد... مهم این است که هر کدام ما در مسیری که برایمان ارزش دارد گام برداریم و تلاش کنیم بهترین خودمان باشیم. یکی از ویژگیهای کوهنوردی این است که تو همیشه رقیب خودت هستی... میخواهی از خودت سبقت بگیری و این خیلی زیباست.»
هدف نهایی حسامیفرد، ورود به این باشگاه نبود؛ بلکه الهامبخشی است:«صعودبه قلل بالای۸۰۰۰متریک پروژه جهانی بزرگ کوهنوردی است.دلیل اینکه وارد این برنامه شدم، تلاشم برای اجرای این پروژه بهعنوان اولین زن ایرانی بود...این قطعا مقصد نهاییام نیست.» حالا با تکمیل پروژه، اوبه اهداف بعدی میاندیشد؛ شاید آموزش پزشکی کوهستان یا صعودهای اکتشافی. افسانه حسامیفرد،نه تنها قلههارافتح کرد، بلکه نشان دادزنان ایرانی میتوانندآسمانهارا لمس کنند.در دنیایی که محدودیتها، دیوارهایی بلندتر از هیمالیا میسازند، او پلی به سوی آزادی و پیروزی زد. تاریخ کوهنوردی ایران، با نام او جاودانه شد.