وی در خصوص امن بودن دادههای رسانهملی در شرایط بحران به جامجم گفت: بهطور کلی این دادهها را میتوان در چند رده تقسیم کرد. یک بخش مربوط به دادههای صدا و تصویر ماست که اصل تولید است. یعنی محصول نهایی بسیاری از فرایندهای سازمان به محتوایی تبدیل میشود که روی آنتن پخش یا تولید میگردد و در نهایت در نوبت پخش قرار میگیرد. اینها دادههای آرشیوی هستند که به چند رده تقسیم میشوند؛ مانند نسخههای سرد که بهصورت فیزیکی قابل جابهجایی هستند. در شرایط مختلف، در سازمانهای رسانهای بیشتر روی نوارهای LTO و بکاپهایی تأکید میشود که روی آن گرفته میشود. اینها بهصورت فیزیکی قابل جابهجایی هستند تا در شرایط حساس به نقاط امن منتقل شوند. از نظر من، حساسترین دادههای سازمان همان دادههاست. چون بسیاری از آنها قابل تکرار نیستند. مثلا مصاحبهای که گرفتهاید، یا برنامه گفتوگومحور بوده یا مناظرات ریاست جمهوری که دیگر قابل تکرار نیست. یکسری دادههای دیگر دادههای عملیاتی ما هستند مانند اتوماسیونهای اداری یا سیستم منابع انسانی که معمولا نسخههای گرم دارند که همان نسخههای آنلاین هستند. اینها روی سرورها روزانه حداقل یک پشتیبانگیری دارند. البته نسخههای سرد هم دارند که در بازههای طولانیتر تهیه میشود. چون حجم کاری اجازه نمیدهد هر روز نسخه سرد تهیه شود. مثلا هر یک ماه یا دو هفته یکبار یک نسخه تهیه میشود که بهصورت فیزیکی قابل جابهجایی باشد.
نگران دادهها نیستیم
وی ادامه داد: بهنظر من، اصل نگرانی و توجه باید سمت دادههای صدا و تصویر باشد. مثالی بزنم: اگر اتوماسیون اداری دچار آسیب شود، شاید بتوانیم تا بازیافت دادهها کار را بهصورت کاغذی و فیزیکی ادامه دهیم اما اگر آنتن دچار مشکل شود، کار خیلی پیچیده میشود. بیشتر توجه در شرایط خاص باید به حفظ دادههای صدا و تصویر باشد. شیوههای مختلفی برای این کار وجود دارد؛ هم بهصورت جابهجایی فیزیکی و هم اینکه ما یک سازمان رسانهای بزرگ هستیم و استانها هر کدام شبکه مفصلی از صدا و تصویر دارند که در مواقع لزوم میتوانند کمک کنند. به همین خاطر نگرانیای در این زمینه وجود ندارد.
وی با تأکید بر اینکه سازمان صداوسیما برای شرایط بحران پروتکل خاصی دارد، بیان کرد: برای حفاظت از دادههای رسانهملی، پروتکلهای پدافندی وجود دارد. در مجموع برای حفاظت از دادههای رسانهملی، یک فرماندهی کلی پدافند غیرعامل در سازمان وجود دارد که ابعاد مختلفی را دربرمیگیرد. حفاظت از دادهها یکی از این موضوعات است. بهعنوان مثال من هم در آن ستاد دبیری یک بخش را بهعهده دارم و وظایفی به من منتقل میشود که بیشتر از نوع ستادی و طراحی است و عملیات با کمک بدنههای سازمانی انجام میشود.
بهجتمحمدی همچنین درخصوص بیگدیتای داخلی هم عنوان کرد: اصطلاحا دیتا بیشتر به رسانههای اجتماعی گفته میشود. یعنی آن چیزی که تعاملات و تراکنشهایی است که مردم از تولیدات، نوشتهها و بازخوردهای خود در رسانههای اجتماعی دارند. حجم و شکل رشد آن غیرساختار یافته است و به همین دلیل به آن دیتا گفته میشود. بیگدیتا چند ویژگی دارد که همه روی سه موضوع توافق دارند: حجم، سرعت رشد و تغییرات آن بسیار زیاد است و از نظر تراکنشی در یک شبکه بزرگ انجام میشود، نه بین دو مجموعه سازمانی یا چند نفر خاص. در نمایشگاهی که همزمان با همایش هوش مصنوعی سازمان برگزار شد، شرکتهای خوبی حضور داشتند که بحث تحلیل بیگدیتا و تجمیع دادههای سایتهای خبری و... را انجام میدهند و چکیده و خلاصه متنها را ارائه میدهند. شکر خدا کارهای خوبی انجام شده و الان در کشور حداقل چهار یا پنج مجموعه را میشناسم که بهصورت حرفهای این خدمات را به سازمانهای دادههای رسانههای اجتماعی ارائه میدهند. یعنی دادههای رسانههای مشهور دنیا و اگر لازم باشد رسانههای اجتماعی داخلی را جمعآوری کرده و تحلیل و خلاصه میکنند تا در اختیار مدیران ارشد سازمان قرار گیرد و کار تحلیلی روی آن انجام شود.
مراقب دادههای حساس باشیم
رئیس مرکز راهبری فناوری اطلاعات و هوشمندسازی رسانهملی درخصوص ارزشمندی این دادهها تصریح کرد: همین الان که شرایط خاصی داریم، اگر دقت کنید تذکراتی که از دو روز پیش داده میشود این است که دادههای حساس را در رسانههای اجتماعی به اشتراک نگذارید. مثلا اگر تصویری از یک ماشین حمل موشک در جاده دیدید، آن را به اشتراک نگذارید یا نقاط اصابت را منتشر نکنید. این تذکرات را نیروهای امنیتی بارها حتی روی آنتن هم اعلام کردهاند. دلیلش این است که مخزن دادهای تشکیل میشود که ممکن است مورد بهرهبرداری قرار گیرد. شاید سوالات داخلی ما خیلی مورد توجه بینالمللی نباشد و ما بیشتر برای تحلیل و تدوین راهبردهای خودمان این سوالات را از دادهها میپرسیم و تحلیلهای مورد نیاز خودمان را استخراج میکنیم. این را باید به شکل یک مخزن ببینید که سوالات مختلف روی آن قابل اعمال است، نه اینکه تحلیلهایی باشد که برای انتشار جهانی مناسب باشد. درواقع این اتفاق معمولا نمیافتد.یعنی شماهیچجا حتی اگر کل اینترنت را هم جستوجو کنید،تحلیلهای مثلا سازمان امنیت آمریکانسبت به بازخوردهای مردم درباره اتفاقات سه روز پیش ایران را نمیبینید. کسی این گزارشها را در اختیار عموم قرار نمیدهد. اگر هم باشد، برای مقاصد خودشان است.
نکته مهم در صحبتهای بهجتمحمدی، بحث هوشمندی در انتشار دادههای حساس است. وی در این خصوص گفت: چیزی که هم در آشوبهای اجتماعی و بحرانهای اجتماعی میبینیم و هم در چنین مواقعی، این است که بهخاطر جذب مشترک و مخاطب در کانالها متأسفانه اطلاعات خیلی حساسی بدون فکر منتشر میشود. سازمان بالاخره پروتکلهای خاص خودش را بهعنوان یک رسانه حرفهای دارد. مثلا همان صبح شهادت فرماندهان، اگر دقت کرده باشید اطلاعات با تأمل و با یک روند مشخص، روی شبکه خبر ارائه شد. یعنی اینطور نبود که اولین خبر را بهسرعت و بدون بررسی منبع منتشر کنیم. خیلی از کانالها بودند که مثلا شهادت این عزیزان را مدام تأیید و تکذیب میکردند که به اعتبار رسانه لطمه میزند. ما برای حفظ مرجعیت رسمی خودمان پروتکل داریم و در حقیقت تحریریه خبر معاونت سیاسی تا رسیدن خبر به آنتن، چند مرحله بررسی میکند. ضمن اینکه دستگاههای متولی خبر هم، در سازمان صداوسیما نماینده دارند تا خبر تأییدشده روی آنتن برود و تأیید و تکذیبهای مکرر باعث آسیب به اعتبار رسانه نشود.
اهمیت پروتکلهای انسانی
وی ادامه داد: مثلا در آمریکا اگر تیراندازی در مدرسهای اتفاق بیفتد، رسانهها تا چند روز حق انتشار عکس و خبر درباره آن موضوع را ندارند تا ناامنی اجتماعی ایجاد نشود اما متأسفانه در داخل، برای هیجان و جذب مخاطب در کانالهای اشتراکی این موارد را رعایت نمیکنیم. فکر میکنم برای مردم هم تا حدی عادی شده که تأیید و تکذیبها پشت سر هم اتفاق بیفتد اما بهنظرم آن پروتکلهای انسانی خیلی لازم و درست است که در چند مرحله اجرا شود تا خبری بخواهد در رسانه جمعی منتشر شود.
بهجتمحمدی در پاسخ به اینکه آیا رسانهملی در جریان تحولات اخیر توانسته مرجعیت رسانهای را در دست داشته باشد، گفت: بهنظرم توانسته. البته ساعات اولیه را نمیشود ملاک قرار داد. چون تا آن سلسله فرماندهی برای کنترل میدان اقدام شود، کمی زمان نیاز است اما فکر میکنم این اتفاق کامل افتاد.مخصوصا در مثالی که شما فرمودید، حضور زنده خبرنگار ما در محل حادثه بسیار مهم بود و اکثر رسانهها خروجیهای شبکه خبر را بازپخش کردند. بالاخره این دسترسیهای سازمان، دسترسیهای مهمی است که میتواند بهصورت زنده در محل حضور داشته باشد. این پوشش زنده بسیاری از موضوعاتی را که الان با کمک هوش مصنوعی به شکل اخبار جعلی و... مدیریت میشوند برطرف میکند و تنها روش مقابله با این خبرهای جعلی همین پوشش درست است.
کماکان همان نقش دستیاری
رئیس مرکز راهبری فناوری اطلاعات و هوشمندسازی رسانهملی همچنین درخصوص نقش دستیاری هوش مصنوعی در فعالیتهای رسانهملی بیان کرد: برنامههای رادیو هم که با کمک هوش مصنوعی تولید میشود، با نظارت هوش طبیعی است و معنای همان دستیاری را دارد. قبلا برای تولید یک متن به افراد سفارش میدادید، ایده را میگفتید و آنها انجام میدادند و حالا هوش مصنوعی به شما کمک میکند اما اینطور نیست که گفته شود تولید کند، منتشر کند و بازخورد بگیرد. چنین چیزی در دنیا وجود ندارد. یعنی تصمیم نهایی با انسان خبره و جمع انسانی است. وی درخصوص تحولات دیجیتال و هوشمندسازی و برنامههایی که برای سال جاری درنظر گرفته شده، گفت: آن بخشی که وظیفه ماست، مربوط به فناوری اطلاعات است؛ یعنی موضوعاتی که به فناوری اطلاعات مربوط میشود و شاخههای مختلفی دارد. یک بحث کلی و کلان ساماندهی فناوری اطلاعات را در سطح سازمان داریم. مثلا سامانههایی که کار موازی انجام میدهند، تلفیق و یکپارچه شوند. یا اگر هنوز اتوماسیون نداریم، آن را نهادینه کنیم؛ مثل حوزههای تولید یا پخش. در لایه دوم و موازی با این مسیر، ابزارهای هوش مصنوعی توسعه پیدا میکنند و به بلوغ نسبی میرسند و بعد با این چرخهها تلفیق میشوند. البته بعضی ابزارهای شناسایی لزوما به چرخههای خودکارسازی متصل نمیشوند. مثلا بحث تولید پادکست، یک ابزار تولید است؛ مثل نرمافزارهایی که برای ادیت استفاده میشد که حالا ابزار جدیدی با هوش مصنوعی کمک میکند. یعنی لزوما همه ابزارها به خودکارسازی متصل نمیشوند.
ارتقای کیفیت با هوش مصنوعی
بهجتمحمدی ادامه داد: مثلا الان در شبکهها ابزار ارتقای کیفیت تصویر برای پخش تلویزیون با کمک هوش مصنوعی بهطور مفصل استفاده شده است؛ مثل سریال امام علی(ع) در ایام ماه رمضان. یا در سال ۱۴۰۰ در ایام دهه فجر شبکه تماشا مأمور شد محتوای آرشیوی قبل از انقلاب را که تا حالا دیده نشده بود، به صورت مفصل و با کیفیت ارتقایافته پخش کند. شبکه تماشا که HD است با کمک اداره کل آرشیو و کمک هوش مصنوعی، حجم زیادی از محتوا را از نظر کیفی ارتقا دادند و روی آنتن پخش شد. این فرآیندهایی است که ما دنبال میکنیم. یعنی یک بخش مربوط به ساماندهی حوزه فناوری اطلاعات سازمان است از منظر حذف موازیکاری یا استقرار خودکارسازی در فرآیندهایی که الان کاملا دستی انجام میشود، میسر میشود. در موازات آن، توسعه ابزارهای هوش مصنوعی را داریم که میتواند هم به این خودکارسازی کمک کند و در عینحال امکانات جدیدی به شما بدهد که قبلا وجود نداشته است.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود درخصوص خروجیهای پژوهشی همایش اخیر هوش مصنوعی که در سازمان صداوسیما برگزار شد، عنوان کرد: بهطور کلی، در این همایش سعی شد ابعاد مختلف موضوع هوش مصنوعی، یعنی ابعاد مدیریتی، علوم انسانی و بخشی فنی بررسی شود. بخشهای تخصصی سازمان در طول سال ــ یعنی از سال گذشته تا روز برگزاری همایش ــ نشستهای علمی و همایشهای خود را برگزار کردند و خروجیها را به چکیدههای ارائهشده در همایش تبدیل کردند. در عینحال برخی اساتید دانشگاهی خارج از سازمان هم مشارکت داشتند. به نظرم ما الان در گامهای اولیه چنین همایشی هستیم. شاید الان بیشترین قوت ما در موضوعات فنی باشد. اما بخشهایی که باید بیشتر روی آن کار کنیم، بحث تنظیمگری هوش مصنوعی، حقوق هنرمندان و مؤلفان است. مثلا وقتی میخواهیم از آثار یک هنرمند مرحوم استفاده کنیم، باید مشخص باشد با چه سازوکاری و به چه شکلی باشد. یا اینکه تا چه حد میتوانیم از دستیاری هوش مصنوعی در فرآیندها استفاده کنیم، آن هم بدون اینکه به خروجی آسیب بزند. باید کار نظریهسازی روی این موارد انجام شود که در کشورهای دیگر هم کم روی آن کار شده است. در واقع ابزارها جلوتر از موضوعات علوم انسانی حرکت کردهاند و هیجانات ابزاری غالب شده است.
نیاز به رگولاتوری هوش مصنوعی داریم
رئیس مرکز راهبری فناوری اطلاعات و هوشمندسازی رسانهملی در بیان مثالی در این خصوص، گفت: مثلا اوپناِیآی مدلی برای تولید تصاویر ارائه کرد که از انیمیشنهای دستساز الهام گرفته بود و مردم عکسهای شخصیشان را به آن میدادند تا به سبک انیمیشن تصویرسازی شود. اما استودیوی مربوط معترض بود و میگفت این کار توهین به بشریت است، چون اثر یک هنرمند را به ابزاری دمدستی و سطح پایین تبدیل میکند. خود مدیرعامل اوپناِیآی هم در یک سخنرانی گفت: هنوز نمیدانیم دقیقا چه باید بکنیم و سهم هنرمندان را چطور باید درنظر بگیریم. مثلا وقتی یک شخصیت تولید میشود که تلفیقی از دهها شخصیت دیگر است، حقوق هرکدام از ایدههای اولیه چگونه باید لحاظ شود؟ یا مثلا الان در کانالهای اینستاگرام و تلگرام از صدای دوبلورهای زنده یا مرحوم استفاده میکنند. اینها به نظرم جای کار عمیقتری دارد تا پژوهشها به آییننامه، دستورالعمل و قرارداد حقوقی تبدیل شوند. بهنظرم هنوز فاصله زیادی با خروجی مدنظر داریم.
وی در ادامه از راهاندازی کانالی با محوریت اطلاعرسانی برای مخاطبان خبر داد و گفت: ما در این مرکز یک کانال در نرمافزار بله با شناسه IT_AI_News راهاندازی کردیم که تلاش میکند مقالات روز در حوزههای مدیریتی و فنی را با کمک هوش مصنوعی خلاصه و در اختیار قرار دهد. فکر میکنم برای خوانندگان جامجم هم جذاب باشد که عضو این کانال شوند. در آنجا دیدگاههای صاحبنظران دنیا را به اشتراک میگذاریم تا سطح دانش دیجیتال، مخصوصا در میان همکاران سازمان، ارتقا پیدا کند. در واقع باید از سطح هیجانی فاصله بگیریم، چون همین موضوع دسترسی به عکسها و اطلاعات شخصی، یا مثلا سوءاستفاده از صدای هنرمندان در موضوعات غیراخلاقی، یا بحث اخبار جعلی که الان خیلی درگیرش هستیم، همه نکات مهمی هستند. واقعا نمیشود بدون مهار از فناوری هوش مصنوعی استفاده کرد.
وی همچنین درخصوص برنامههای این مرکز برای سالجاری گفت: در سازمان یک شورای عالی فناوری اطلاعات تشکیل شده که مرکز ما دبیری آن را برعهده دارد. ما در همین رابطه و در دو استراتژی کلانی که اشاره کردم، برنامههای زیادی داریم که البته محدودیتهایی مثل بودجه و شرایط، ممکن است سرعت را کم کند اما مسیر مشخص است و این دو مسیر دائما پیگیری میشود تا پلهپله پیش برود. به نظرم یک هیجانی که وجود دارد این است که برخی تصور میکنند هوش مصنوعی میتواند همه مشکلات را حل کند اما چنین چیزی نیست. حتی در دنیا هم بدون ساماندهی بحثهای زیرساختی و پلتفرمی و کاربری فناوری اطلاعات، نمیتوان کاری کرد. مثلا اگر صدا و تصویر دیجیتال نداشته باشیم و فاقد فراداده و هویت مشخص باشد، هوش مصنوعی هم نمیتواند کمکی کند تا این دادهها ساماندهی و وارد فرآیند نشود، اتفاق خاصی نمیافتد.
تشخیص اخبار جعلی با هوش مصنوعی
بهجتمحمدی درخصوص میزان استفاده رسانهملی از هوش مصنوعی هم بیان کرد: استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی در سازمان، هنوز پراکنده است. الان تبدیل گفتار به متن در رادیو شروع شده تا آرشیوها تبدیل شود. یا در ایرانصدا امکاناتی مثل زیرنویس اضافه میشود. اینها هنوز در حال کار است. مثبتترین استفادهای که میتوان نام برد، ارتقای کیفیت آرشیوهاست، مخصوصا محتوایی که به دهههای اول انقلاب و پیش از انقلاب برمیگردد و بیشتر در قالب اسدی است. مثلا پروژهای در سال ۹۹ و ۱۴۰۰ با همکاری مرکز انیمیشن صبا و یک شرکت دانشبنیان انجام شد که کیفیت و رنگ و خطوط انیمیشنهای قدیمی ایران را ارتقا داد و خروجی خیلی مثبتی داشت. ابزارهای همکاران تولید، در سه سال گذشته مجهز شده و همه از ابزارهای هوش مصنوعی به صورت محلی استفاده میکنند، مثلا در فتوشاپ برای تولید عکس، پوستر و گرافیک، همه از ابزارهای هوش مصنوعی استفاده میکنند. به نظرم باید کمی فرصت بدهیم و شاید ظرف یک سال بتوانیم خبرهای اولویتدار بیشتری بدهیم. در حقیقت کار بلوغیافته در سازمان، بحث ارتقای کیفیت HD بود؛ یعنی این مسأله که محتوای اسدی چگونه با هوش مصنوعی به اچدی تبدیل شود، آن هم بدون اینکه نیروی انسانی زیادی صرف شود یا حجم زیادی اشغال کند و این کار با موفقیت انجام شد. وی درخصوص استفاده از هوش مصنوعی برای تشخیص اخبار جعلی هم عنوان کرد: در شیوه کشف اخبار جعلی چند مؤلفه وجود دارد، مثلا اصالت نویسنده مقاله را میتوان دریافت. درمرحله بعد پیداکردن تصاویرمرتبط با موضوع وخبر است. بعد، درپیکره خبردنبال جعل خبر میگردند. دنبال رسانهاش میگردند که اصالت رسانه اهمیت زیادی پیدا میکند. الان رویترز و آسوشیتدپرس، ابزارهایی دارند که درصد اخبار جعلی را به آنها در یک طیف نشان میدهد.