اما در دنیای امروز، نیاز به برنامهسازیهای نوین و خلاقانه برای جذب مخاطبان و معرفی زیباییهای نهفته ایران بیش از پیش احساس میشود. در این راستا، برنامه «بدسفر» از شبکه نسیم بهعنوان یک تلاش نوآورانه برای معرفی این زیباییها و ظرفیتهای گردشگری طراحی شده است. این برنامه با هدف آشناکردن مخاطبان با جذابیتهای منحصربهفرد ایران، از طریق رقابتهای هیجانانگیز بین جوانان، تجربهای متفاوت و جذاب را ارائه میدهد. بدسفر با ایجاد فضایی شاد و رقابتی، به جوانان انگیزه میدهد تا در جستوجوی ماجراجوییهای جدید، به کشف گوشههای پنهان ایران بپردازند و درعینحال به گسترش آگاهی عمومی درباره میراث فرهنگی و طبیعی کشور کمک کنند. در ادامه جامجم با احمد شفیعی، تهیهکننده این برنامه گفتوگویی داشته تا به بررسی ایده، طرح آموزشی و توسعهای برنامه در این فصل و فصول آینده بپردازد.
گردشگری نوین
احمد شفیعی،تهیهکننده برنامه بدسفر ایده این برنامه رااینگونه توضیح داد:بهطورمعمول برای معرفی ظرفیتهای گردشگری و اقلیمی ایران زیبا ازمستندسازیهایی استفاده میشود که یا روایت سفر فردی را به تصویر میکشند یا به شکل نریشنمحور تاریخچه و زوایای مختلف مناطق را توضیح میدهند. همچنین، در پلتفرمهای مختلف، تیزرهای تبلیغاتی به معرفی هتلها، مناطق گردشگری، بناهای تاریخی و رستورانها میپردازند. اگرچه این روشها ضروری است، اما معمولا جذابیت کافی برای جلب توجه مخاطب و ترغیب او به تماشا را ندارد. بههمیندلیل تصمیم گرفتیم یک بازی جذاب طراحی کنیم که در آن مخاطب همزمان با تماشای رقابتهای هیجانانگیز بین جوانان، با نقاط گردشگری ایران نیز آشنا شود. در این مسیر، بهدنبال جذب اسپانسر بودیم تا بتوانیم هزینههای برنامه را تأمین کنیم، اما متأسفانه در این زمینه موفق نشدیم و درنهایت کار از طریق تلویزیون پخش شد.
معرفی گردشگری ایران
وی اضافه کرد: در فصل اول، تمایل داشتم که کار یکی از پلتفرمها پخش شود. اما بهدلیل عدم وجود سلبریتیها و توافق روی عدد منطقی، این امکان فراهم نشد. تولید چنین برنامههایی به زیرساختهای گردشگری کشور کمک میکند و رونق این حوزه را به همراه دارد. بنابراین، منطقی نیست که هزینههای برنامه توسط تلویزیون یا سازمانهای دیگر تأمین شود. حرکت سازمان اوج در راهاندازی این برنامه شایسته تقدیر است، اما برای ادامه کار، باید به سرمایهگذاری بخش خصوصی و زیرساختهای گردشگری توجه کنیم تا این برنامه به یک جریانسازی الهامبخش تبدیل شود. شفیعی ادامه داد: ایران دارای مکانهای متنوعی برای سفر و معرفی است. ما بهدنبال منطقهای بودیم که با یک سفر زمینی کوتاه، چهار فصل زیبای ایران را به نمایش بگذارد. در زمان برنامهریزی، به منطقهای در جنوب شیراز و استان بوشهر رسیدیم. در زمان ضبط، مقاصد متنوعی وجود داشت و هر منطقه باید با توجه به فصل مناسب خود انتخاب میشد. هدف ما علاوه بر نمایش تنوع اقلیمی و آبوهوایی ایران، معرفی مناطقی است که چندان در دسترس نیستند. ما میخواهیم جوانان با اطلاعات اولیه، به سفرهای کمپینگ و ماجراجویانه بروند و از زیباییهای طبیعت لذت ببرند.
چالشهای گردشگری
این تهیهکننده درباره ایمنی شرکتکنندگان گفت: تیم تجهیزات ورزشی بر تمام چالشها نظارت داشت تا امنیت و سلامت همه حفظ شود. طراحی هر چالش براساس ویژگیهای خاص هر منطقه و شرایط شرکتکنندگان انجام میشود. نقاط ضعف و قوت شرکتکنندگان شناسایی شده و چالشها براساس عوارض طبیعی مانند آب و خاک طراحی میشوند. بهعنوانمثال، در نوار ساحلی از بازیهای شن و گلولای و در مناطق دیگر، مانند سطوح صخرهای یا آبشار مارگون، از شرایط یخزده یا فعالیتهای اسکی الهام میگیریم. این رویکرد به ما کمک میکند تا چالشهایی طراحی کنیم که جذاب و فراتر از بازدید صرف از مناطق باشد.شفیعی افزود: ما ادعای آموزندهبودن نداریم.هدف مااین است که مخاطبان رادر تجربه شرکتکنندگان شریک کنیم. اگر آنها بهعنوان همسفر در نظر گرفته شوند، تجربهای مشابه سفر واقعی خواهند داشت که میتواند آموزنده باشد و به آبدیدهشدن مسافران کمک کند. این همسفرشدن به مخاطبان احساس سفر به مناطق مختلف ایران و لذت از فعالیتهای ورزشی و هیجانی را منتقل میکند، بنابراین جنبه آموزنده برنامه به این شکل قابل توصیف است.
توسعه گردشگری
وی درباره امکان تهیه این برنامه در خارج از ایران گفت: تولید این برنامه مختص ایران است، اما با ترجمه و زیرنویس میتواند برای مخاطبان خارجی نیز مفید باشد. این شیوه برنامهسازی میتواند روشی مؤثر برای تبلیغ ایران و جذب گردشگران باشد.ایران بهقدری ظرفیت وتنوع داردکه میتوان سالهابه معرفی آن پرداخت. هرمنطقه درهرفصل ویژگیهای خاص خود را دارد که به طراحی چالشها و رقابتهای جذاب الهام میدهد. بنابراین، این روند ادامهدار خواهد بود. تیم برنامهسازی بدسفر در انتخاب لوکیشنها از ظرفیت کانالهایی که به معرفی ایران میپردازند و اطلاعات بومیها استفاده میکند. برای مثال، در فصل بهار میتوانیم به مناطق بیشتری سفر کنیم، اما برخی مناطق تنها در این فصل قابل دسترس هستند. در زمستان نیز درحالیکه بسیاری از نقاط سرد است، برخی مناطق گرمتر ومناسب شناست. تهیهکننده بدسفر درباره مسائل زیستمحیطی گفت: در این برنامه به نکات زیستمحیطی پرداخته و آموزشهایی برای رعایت اصول حفاظت از محیطزیست و حیاتوحش ارائه میدهیم. همچنین مهارتهایی برای ایمنی در سفرهای طبیعتگردی آموزش میدهیم، مانند برپاکردن چادر، درستکردن آتش و تهیه غذاهای ساده. این آموزشها میتواند به شکل پررنگتری ارائه شده و حتی بهصورت جداگانه در فضای مجازی منتشر گردد.
توسعه برنامه بدسفر
وی درباره توسعه ایده بدسفر در فصول آینده گفت: در این فصول میتوانیم نظرات مخاطبان را در طراحی چالشها مد نظر قرار دهیم، اما تلویزیون بستر مناسبی نیست. در پلتفرمهای دیجیتال میتوانیم برنامه را سریعتر تولید و نظرسنجی انجام دهیم. همچنین میتوانیم از شرکتکنندگان بخواهیم ایدههای خود را برای چالشها مطرح کنند و مخاطبان انتخاب کنند که کدام چالش اجرا شود. یوتیوب برای این تعامل مناسبتر است.
شفیعی افزود: در تلویزیون نیز این امر ممکن است، به شرطی که فاصله بین قسمتها بیشتر باشد تا مردم بتوانند نظر بدهند. این ایده هزینهبر است، زیرا کار در فضای باز و طبیعی انجام میشود. یکی از مزایای برنامه این است که در طبیعت و خارج از تهران ضبط میشود، درحالیکه ضبط بسیاری از برنامهها در استودیو صورت میگیرد. شرکتکنندگان از مناطق مختلف کشور هستند و لهجهها و فرهنگ آنها در برنامه نمایان است. این برنامه ایران را با زیباییها و فرهنگش روایت میکند و به نظر میرسد یکی از نقاط قوت کار شیوه برنامهسازی باشد.وی ادامه داد: این کار هزینهبر و چالشبرانگیز است. تمام عوامل تولید تجربه سفرهای ماجراجویانه دارند و در شرایط محدود زندگی میکنند. عوامل تیم در شرایطی زندگی میکردند که ممکن بود حمام راحتی نداشته باشند و شبها را در کلبههای با امکانات محدود بگذرانند. این تجربه برای آنها جذاب بود و باعث شد که علیرغم خستگی، مشتاق تولید فصل جدید برنامه باشند. ضبط این فصل حدود یک ماه طول کشید و تیم تولید ۴۵ روز دور از خانه در فضای کوه و دشت زندگی کرد.
دشواریهای برنامهسازی بدسفر
تهیهکننده بدسفردرباره دشواریهای تهیه برنامه گفت: یکی ازچالشهای اصلی،مسافتهای طولانی بود.این برنامه بهصورت سفرنامهای طراحی شده و تیم باید مسافتهای زیادی را با شرکتکنندگان طی میکرد. نمیتوانستیم بهسادگی به یک شهر یا لوکیشن خاص برویم و آنجا را تجهیز کنیم. جابهجاییهای مکرر چالشهای زیادی ایجاد میکرد، زیرا اعضای تیم بهطور مداوم در حال جابهجایی بودند؛ از شیراز به جنوب استان و سپس به شمال بوشهر. در این مدت، بچهها فقط در سه نقطه مستقر شدند و در سایر نقاط بهدلیل سرعت جابهجایی، امکان توقف و خدمات پذیرایی نبود. بااینحال، تیم تولید به رهبری آقای مرادی، آقای فراهانی و آقای ستارزاده با تلاش و مسئولیتپذیری خوبی عمل کردند.وی ادامه داد: این کار ورزشی بود و حرکات و جابهجاییهای زیادی میطلبید. لوکیشنها ثابت نبودند و برای یک ورزشکار باتجربه، حتی پیادهروی هم دشوار است و احتمال آسیبدیدگی وجود دارد. حالا تصور کنید که دوربین و تجهیزات صدابرداری هم با او باشد. بچهها با چالشهای جدی روبهرو بودند، اما خوشبختانه آسیبدیدگی خاصی نداشتیم. ما میخواستیم تصاویر ناب و بکری از اقلیم ایران نشان دهیم و آقای ناحی و تیم حرفهایشان زحمات زیادی کشیدند.
شفیعی افزود: در بخش صدابرداری، بهدلیل جابهجاییهای زیاد و خطرات مختلف، تیم باید برای هر اتفاقی آماده میبود. بهعنوانمثال، در یک صحنه یکی از شرکتکنندگان زیرآب میرفت و درصحنهای دیگر، فرد باید خودش رابه بالای سرسره میرساند که نیازبه تجهیزات خاصی داشت. دربرخی مواقع، ما درپیستهای اسکی یا ارتفاعات بودیم که چالشهای خاصی به همراه داشت. خوشبختانه، بهجز چند مورد محدود، توانستیم صداها رابهخوبی ضبط کنیم و بدون مشکل فنی، صدای محیط و دیالوگها را ثبت کردیم.
خلاقیت در تدوین و کارگردانی
تهیهکننده بدسفر، چالش تدوین برنامه را مهم دانست و گفت: دراین فصل، تصویر روشنی از پروژه نداشتیم و نیاز به آزمون و خطا بود. عوامل تیم تدوین به رهبری آقای عرفانیان،چندین ماه تلاش کردند و کار رابارهاویرایش شد تا به روایت فعلی برسیم. هدف،شخصیتپردازی مناسب وآشنایی شرکتکنندگان باچالشها وذهنیتهای یکدیگر بود.همچنین میخواستیم آنها با محیط و محدودیتهای هرلوکیشن آشنا شوندوسپس رقابت وحواشی آن راببینند.این فرآیند بارها بازنگری شد تا به روایت جذاب فعلی برسیم.وی کارگردانی را ازمهمترین بخشهای تولید معرفی کردوگفت: کارگردانی پروژه به عهده آقای مهدی جبینشناس بود که باخلاقیت و هوش هیجانی بالایی درخشید. در برخی لوکیشنها، ایدههایی داشتیم، اما بچهها باید خودشان بازیها را طراحی میکردند. این چالش بزرگی بود، زیرامهدی میتوانست کمک کند،امادرنهایت مسئولیت طراحی چالشها بر عهده آنها بود. این چالشها باید ساده به نظر میرسیدند تا حریف در آنها گرفتار شود. طراحی چنین چالشهایی کار سادهای نیست. مهدی با تعامل خوب با شرکتکنندگان، به چالشهایی رسید که هم جذاب و هم متناسب با نقاط ضعف و قوت حریف بودند. کار نهایی خوب بود، هرچند در برخی موارد ایراداتی وجود داشت که امیدواریم در فصل بعد تکرار نشود.