در این اثر، خانواده این هنرمند فقید و شخصیتهای فرهنگی سینما و تلویزیون ایران، خاطراتی از او را بازگو میکنند. نیما معصومی،علیرضا زریندست، اکبر نبوی،احمد میرعلایی، جهانگیر الماسی، بهروز افخمی، مهدی صباغزاده، انسیه شاهحسینی، ایوب آقاخانی و نسرین نکیسا، ازجمله راویان این مستند هستند. طراحی لوگوی این مستند با محمد روحالامین و طراحی پوستر آن با جعفر تیموری بوده است. تهیهکننده و کارگردان مستند در گفتوگو با جامجم از این اثر میگوید.
پرتره هنرمند
احمدی، تهیهکننده و کارگردان در گفتوگو با جامجم درباره ساخت این اثر توضیح میدهد: فیلم پروانه یک مستند پرتره درباره خانم پروانه معصومی است که سال گذشته پس از درگذشت ایشان انجام آن از طرف سیمافیلم به من پیشنهاد شد. قرار بود این کار برای مراسم چهلم ایشان از تلویزیون پخش شود که به دلایلی نشد و برای مراسم سالگردشان موکول شد. بخشهای زیادی از این مستند به شکل گفتوگومحور است که با اهالی سینما و تلویزیون و کسانی که با ایشان ارتباط داشتند مثل کارگردان، تهیهکننده، بازیگرانی که با ایشان همکاری داشتند و چند نفر از اعضای خانوادهشان مثل پسر، خواهر و برادرشان گفتوگو و این مستند را تکمیل کردیم.
ناگفتههایی که مطرح شدند
زندهیاد معصومی از بازیگران پیشکسوت سینما و تلویزیون بود. از احمدی میپرسیم تا چه اندازه به آثار کارنامه ایشان بهصورت کامل پرداخته شده است؟ وی بیان میکند: از تمام منابعی که وجود داشت و هرچه که درباره پروانه معصومی بود چه منابع مکتوب، چه گفتوگوهایی که خود ایشان داشتند، چه یکی دو فیلم مستند گزارشی که درباره ایشان کار شده بود و چه صحبتهای اطرافیان و نزدیکان ایشان استفاده کردیم؛ ولی چهارچوب کلی کارمان گفتوگوهایی بود که جلوی دوربین گرفتیم و ضبط شد. یکی، دو مورد هم برای اولین بار بود که درباره پروانه معصومی گفته میشد و کسی از چنین مسائلی خبر نداشت و ایشان هم در گفتوگوها هیچوقت اینها را نگفته بود. حتی نزدیکترین اطرافیان این هنرمند در زمان حیاتش از این ماجراها اطلاعی نداشتند. یکی از این موضوعات بحث بیماری بود که در اواخر دهه۷۰تشخیص داده شد. ایشان دچار سرطان پیشرفتهای بود و بعد از یکی، دو ماه که وارد پروسه درمان شدند و شیمیدرمانی انجام دادند، دکتر قطع امید میکند و گفته میشود که پروانه بیشتر از چند ماه زنده نمیماند. این برای کل خانوادهشان یک اتفاق سنگین بوده؛ اما پروانه به گفته خودش توسط حضرتفاطمه(س) شفا میگیرد و ماجرای شفاگرفتنشان در ایام فاطمیه بوده است.
زندگی در صومعهسرا
احمدی درباره اینکه کدامیک از ابعاد شخصیتی زندهیاد معصومی اعم از بازیگری، بعد اجتماعی و بعد معنوی بیشتر در این اثر مورد توجه قرار گرفته است، میگوید: تمام جنبهها را مورد بررسی قرار دادیم و تلاش کردیم به تمام ابعاد شخصیتی خانم پروانه معصومی بپردازیم. برای بخشهای عاطفی، گفتوگوهایی با خانواده ایشان داشتیم و برای جنبههای اجتماعی، با اطرافیان و کسانی که در شمال با ایشان نزدیک بودند و زندگی میکردند،صحبت کردیم.ایشان بیش از۲۰سال بودکه از تهران به روستایی در صومعهسرا کوچ کرده و در آنجا زندگی و روزگار میگذراندند. هنگام ایفای نقش در فیلمها، به تهران میآمدند و به خانه خواهرشان یا هتل میرفتند و پس از اتمام کار، دوباره به شمال بازمیگشتند. ارتباط خیلی نزدیک و تنگاتنگی با اهالی آن روستا داشتند و آنها نیز اعتبار ویژهای برای پروانه معصومی قائل بودند و ایشان هم سعی میکرد به کمک اهالی برود و به درددلشان گوش دهد و اگر کاری از دستش برمیآید انجام بدهد. چندین بار که مشکلاتی برای اهالی روستا پیش آمد، ایشان بهخاطر شهرتی که داشتند، اقداماتی انجام دادند. بهویژه برای کسانی که دچار گرفتاری یا بیماریهای خاص بودند. اطرافیان نیز به این موضوع اشاره میکنند و در یکی، دو جا از فیلم به آن پرداخته میشود. در دیداری که خانم پروانه معصومی با رهبری داشتند، دغدغهای که مطرح کردند، توجه به مردم روستا بود. ایشان تأکید کردند که چرا مردم روستا، بهویژه زنان آن، کمتر دیده میشوند و به آنها توجه نمیشود. حتی در این موقعیت خاص، پروانه معصومی نگرانی خود را درباره معیشت و شرایط مردم فرودست و ضعیف که با آنها زندگی کرده، ابراز کردند.
یک لیست صدنفره
این کارگردان درباره انتخاب هنرمندان برای سخنگفتن از زندهیاد معصومی نیز عنوان میکند: زمان خیلی کمی برای تولید مستند داشتیم. از اواخر آذرماه برای انجام این پروژه دعوت شدم و کمتر از ۲۰ روز زمان داشتیم برای اینکه کار را انجام بدهیم تا برای چهلم ایشان برسد. شرایط خیلی سخت و کار فشرده بود و در این بازه زمانی دو هفته زمان ضبط داشتیم؛ بنابراین میتوانستیم از کسانی استفاده کنیم که در دسترس بودند. طبعا باید از کسانی استفاده میکردیم که پروانه معصومی را بشناسند؛ چه در موقعیت کارگردان، چه تهیهکننده، چه بازیگر همراه و چه عوامل دیگر فیلم و لیست صدنفرهای آماده کردیم از کسانی که این ارتباط را داشتند و عمدتا کسانی بودند که صرفا یک بازی یا همکاری مشترک در کنار هم داشتند. بهعنوان مثال، یکی از افرادی که بهدنبال ضبط مصاحبه با او بودیم، رضا کیانیان بود. او خود را مدیون پروانه معصومی میدانست، زیرا توسط ایشان به دنیای سینما معرفی شد. متأسفانه، بهدلیل فشردگی زمان و مشغلههای آقای کیانیان در حین ضبط یک پروژه، این کار ممکن نشد. سرانجام، هرکس که توانستیم با او مصاحبه کنیم را پیدا کردیم و۲۴ نفر از افرادی که توانستیم با آنها صحبت کنیم، انتخاب شدند. ازاین میان،سه، چهار نفر اعضای خانواده وساکنان آن روستابودند وبقیه اهالی فرهنگ وهنر بهشمارمیآمدند. اولویتبندی هم این بودکسانی که ارتباط نزدیکتری باپروانه معصومی داشتند،باشند.سال گذشته بهدلیل جوسنگینی که برخی از نمکنشناسان در حوزه فرهنگوهنر نسبت به پروانه معصومی ایجاد کردند و همچنین بهدنبال فوت او، مطالبی در فضای مجازی منتشر شد که باعث شکلگیری هجمه بسیار شدیدی علیه خانم معصومی شد. این هجمه به حدی بود که حتی افرادی که به او نزدیک بودند، از حضور در مراسم تشییع پیکر ایشان خودداری کردند و این موضوع حواشی زیادی به دنبال داشت. بعدا که با اینها تماس گرفتیم، از ترس اینکه مبادا مورد حمله برخی از همکارانشان قرار بگیرند حاضر به گفتوگو با ما نشدند. بهرغم اینکه خودشان دوست داشتند در کار پروانه حضور پیدا کنند و درواقع عزادار پروانه معصومی بودند، ولی ملاحظه شرایط را میکردند. ازطرف دیگر،زمان مابسیار محدود بود ونهایتا فقط ۱۷ ــ ۱۶روز برای ضبط کار در اختیار داشتیم. نمیتوانستیم کار را به تأخیر بیندازیم، زیرا ممکن بود فرصتی پیش آید که افراد مهم نتوانند حضور داشته باشند. اگر سال گذشته امکان تأخیر در ضبط وجود داشت، قطعا بسیاری از افراد در مقابل دوربین میآمدند. اما درآن مقطع زمانی، شرایط سختی علیه پروانه معصومی بهوجود آمد که موجب شد بسیاری از افرادی که ازاهالی سینما بودند وحتی بهعنوان یارغار اوشناخته میشدند، فاصله بگیرند. این افراد که معمولا با پروانه معصومی به سفر میرفتند و در خانهاش اقامت میکردند و رابطه عمیقی با او داشتند، در سالهای اخیر از او دور شدند.بهویژه در سال گذشته، پس از درگذشت پروانه معصومی، متأسفانه رفتار مناسبی از خود نشان ندادند و حاضر نشدند واکنش خاصی نسبت به این فقدان داشته باشند.
فراتر از یک بازیگر
پروانه معصومی تنها یک بازیگر معمولی نبود؛ اوعلاوه بر اینکه هنرمندی واقعی بود،کاراکتر ویژهای نیزداشت.احمدی با تأکید بر این نکته میگوید: او شخصیتی خاص بود و پرداختن به چنین شخصیتی کار آسانی نبود. شخصیت او لایههای متنوع و بعضا متناقضی داشت، چراکه بهطورکلی هنرمندی بود با ویژگیهای منحصربهفردی در فضای هنریاش. او شخصیت مستقلی داشت و روی پای خود ایستاده بود. یکی از وجوهی که پروانه معصومی داشت این بود که کشاورزی میکرد و مزرعه و پرورش گل داشت وخیلی ازکارهای بهظاهرروستایی ومردانه راخودش انجام میدادولذا شخصیتش ابعادی داشت که در یک مستند نمیگنجد. نکته دیگر این بود که به کاراکتر اصلی دسترسی نداشتم و مجبور بودم که از صحبت دیگران دربارهاش استفاده کنم که ممکن است بهعنوان نقطهضعف تلقی شود. همچنین نمیتوانستم از گفتوگوهای قبلی که پروانه معصومی با یکی، دو نفر دیگر داشت استفاده کنم، چون قبلا استفاده و پخش شده بود و خیلی هم جالب نبود که این کار را بکنم؛ بنابراین سعی کردم با گفتوگوهایی که با دیگران انجام میدهم، به معرفی شخصیت و آثار پروانه معصومی بپردازم. زیرا تمامی مراحل کار را انجام داده بودیم و برای چهلم، بهطور تقریبی آماده بودیم. تنها بخشهای مربوط به اصلاح رنگ، نوروصداگذاری باقی مانده بود. ادامه کار پس از آن چندان امکانپذیر نبود وگرنه بدون شک میتوانستیم کار بهتری ارائه دهیم. اگر شرایطی فراهم بود تا دوباره تصویربرداری کنیم، میتوانستیم افراد بیشتری به مجموعه افزوده و کار را قویتر کنیم؛ اما در آن زمان، مستند برای چهلم آماده شده بود.