ماییم که از قرآن و اسلام ناب دور افتادهایم یا از برخی ابعاد مهم و جذابیتهای انسانسازشان غفلت کردهایم و به این همه محرومیت از زندگانی پاکیزه و تحسینبرانگیز دچار شدهایم که انگاری ویژگیهای آن اسلام که ما مسلمانان میشناسیم و گفتمان اسلام ناب محمدی، دو امر جدا به نظر میآید! ما یک اسلام نداریم، بلکه اسلامهای مختلفی داریم و همه این اسلامها از اعتبار برخوردار نیستند. این سخن امام راحل(ره) است که سپس از اسلام خادم استعمار و اسلام تحجرگرا و اسلام طرفدار مستضعفین سخن میگوید. امام راحل(ره) در اواخر عمر ارجمند و شریفش به روشنگری جدی درباره اسلام پرداخت و تاکید داشت اگر اسلام ناب محمدی را به مردم بشناسانید با اشتیاق کامل از آن استقبال میکنند. خدا میداند که خواستاران آن بسیارند. (ولایت فقیه/ حکومت اسلامی). با یکی از چهرههای قدیمی انقلاب و آشنایان دیرین مقام معظم رهبری به جذابیتهای اسلام ناب محمدی نگاهی هرچند گذرا داشتیم. دراینباره پای سخن حجتالاسلام محمدکاظم راشد یزدی مینشینیم.
اگر کسی بخواهد از جذابیتهای اسلام آگاه شود؟
میتواند از گفتار پیامبر به آن خواسته برسد. ایشان در آخرین لحظات زندگیشان یعنی بازهای کمتر از یک ربع، در پاسخ به پرسش امیرالمومنین روشنگری خوبی کردند. امیرالمومنین گفتند: «دلم میخواهد یک بار دیگر از زبان خودتان رؤس سنن شما را بشنوم.» پیغمبر فرمودند: «یا علی! العقل اصل دینی»؛ اصل و پایه دین من بر عقل سالم نهاده شده. خلاف عقل در دین من چیزی نیست. «کل ما حکم به العقل، حکم به الشرع و کل ما حکم به الشرع حکم به العقل» یعنی هرچه عقل تعیین میکند در دین ما هست و آنچه که شرع گفته مطابق با عقل سلیم است.
دومین جملهای که فرمودند گفتند: «و العلم سلاحی»، ابزار و اسلحه پیشرفت من علم است. چیزی اگر هست بر مبنای علم گفته شده و خلاف یا مخالف با علم نیست و من چیزی ناهماهنگ با علم بیان نکردهام. در سومین جمله فرمودند: «والصبر ردایی»، استقامت و مقاومت، مرا در بر گرفته بود مانند ردا و عبا، یعنی در قلعه مقاومت قرار گرفته بودم و مقاومت از سنن من است. جمله دیگری که گفتند: «والحب رأس مالی»، سرمایه من، محبت است. بعد فرمودند: «و قره عینی فی الصلوه»، نور چشم من نماز است و فرمودند: «و ثمره فؤادی ذکر ا...»، میوه دل من یاد خداست. سپس فرمودند: «و غمی لاجل امتی»، غصهام برای امتم است. البته هر قرائت مناسبی را میتوانید از این جمله برداشت کنید. تعبیرات فراوانی شده که غم و غصه من برای امتم است؛ یعنی غصه میخورم برایشان ازکثرت محبتی که دارم که هدایت شوند انشاءا...وهمگی به بهشت بروند و... .در اینجا بود که پیامبر دست حضرت امیر را فشرد و گفت: «یا علی الی الرفیق الاعلی»؛ دارم به سوی کسی میروم که از همه مهربانتر است. این جمله را آنقدر تکرار کرد، حتی وانقطع کلامه، لرزش بر زبانش مستولی شد و کلام مبارکش قطع گردید و روحش به عالم ملکوت اعلی پرواز کرد.این فرمایشات است که انسان را به سنن پیغمبر متوجه میکند. دین پیغمبر همین است که عرض کردم. برنامه پیغمبر همین است. اسلام ناب محمدی نیز این است. امیدوارم انشاءا... مسلمانان متوجه باشند که دینشان الهی است. فرمایش پیامبر هم مربوط به وحی است. قرآن پیامبر هم وحی الهی است ودروحی، هیچگونه شک و شبههای وجود ندارد.
تاکیدامامراحل(ره)براسلام نابمحمدی وویژگیهایش یادمانهست.چهکنیم جوانان ماازبمباران دشمنان دین وبدخواهان هویتمان تاثیرنگیرند وبا آموزش وآگاهیبخشی ما مرعوب ومغلوب شبکهها ورسانههای معاند دین وهویت وفرهنگ ایرانی نشوند؟
وقتی جوان ما این دین را بشناسد که دین عقل و علم و تحمل و محبت است، بیشک متوجه میشود آموزش جوانان و شناساندن جذابیتهای اسلام ناب محمدی وجبران غفلتها دراینباره مربوط است به وزارتهای عظیم وبزرگ فرهنگ و آموزشوپرورش و علوم انسانی و اسلامی؛ البته این همه عالم و ملا که از قم بیرون میآیند وظیفهشان همین است که مردم را با چیستی اسلام ناب محمدی آشنا کنند و مردم نیز عاشقانه میپذیرند.
تفاوت اسلام ناب محمدی از منظر امام راحل(ره) با اسلام انگلیسی و آمریکایی؟
تنها در اسلام ناب محمدی است که عقل سلیم و علم صحیح وجود دارد.دیگر رمالی وجنگیری و کفبینی و دعانویسی و امثالهم در اسلام ناب محمدی نیست. همانطور که ظلم و ستم نیست یا شانس و بخت و اقبال و طالع و پیشانی مطرح نیست، علم و عمل صالح و امید از موازین این دین است. اسلام آمریکایی مسأله دیگری است. مثلا ظلم آمریکا را تحمل کند و بپذیرد. اسلام آمریکایی یعنی هرچه آمریکا بگوید قبول کند، درحالیکه انسان مسلمان «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» است؛ در مقابل آمریکا و انگلیس میایستد ولی بین خودشان با محبت رفتار میکند. اسلام ناب محمدی یعنی نپذیرفتن ظلم.
وظیفه ما برای برپایی تمدن نوین ایرانی ــ اسلامی ، هماهنگ با نظر مقام رهبری چیست؟
باید اسلام ما اسلام قرآنی باشد. اگر به آنچه که در قرآن آمده عمل کنیم رو به تمدن جدید میرویم. حضرت بقیها...که میآیند یک تمدن عالی اسلامی را براساس قرآن پایهگذاری میکنند.کتاب جدیدی که نمیآورند [باعمل به همان قرآن]؛زمین آباد میشود، جنگلها تکثیر پیدا میکنند، هوا سالم میشود و... .زمین دست بندگان صالح ودرستکار خواهدبود. هرچه سرمایه هست مصرف فرهنگ میشود نه جنگ! آرامش، سراسر زندگی بشر را میگیرد، انشاءا... .
علم رابرخی حوزویان، فقه میدانند ودیگر علوم عقلی(انسانی)را مثل فلسفه امروز جهان،عین کفر و ضلالت میشمارند، چرا؟
وقتی پیامبر میفرماید «اطلبوا العلم ولو بالصین»، در چین که فقه و اصول نیست، «طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه» یا «العلم سلطان»؛ امیرالمومنین میفرماید: «علم، قدرت است». ملتی که به مسائل زندگی عالم باشد پیروز میشود.علم فقه و اصول فقط یک رشته از علوم است درحالیکه سخن پیغمبر از مطلق علم است. مطلق علم یعنی دانایی. امیرالمومنین میگوید: «وقتی کسی بخواهد دیگری را ارزیابی کند معیار این ارزیابی، دانش است و ارزش انسان با علم بالا میرود.» همه علوم عالم، مطلوب انسان است.
کسانی با تایید اسرائیل و آمریکا موافقند. با توجیه طرفداری ازمنافع کشور حتی سرتوجیهاتشان کلاه شرعی میگذارند.
ابدا هیچ توجیهی ندارد.میدان دادن به ستمگر عین معصیت کبیره است. باید درمقابلش بایستی وتوجه داشته باشی که ما هیچگونه سازشی با ظالم نداریم.باید با ستمگر جنگید. «لا یحب ا... جهر بالسوء الا من ظلم»، باید به هر وسیلهای که هست با ظالمی که به ملتها ظلم میکند بجنگیم، چون ظالم نباید باشد.مسلمانان نباید بیتفاوت باشند. یک انسان در هر نقطه از جهان زندگی کند معزز و محترم است. مخصوصا کسانی که اسلام را قبول دارند نباید بگذاریم ستمکش شوند. پاره تن ما هستند، مانند هموطنان ما هستند، همنوع ما هستند، اسلام خیلی روی این مورد تاکید کرده، کمتر گناهی هست که اگر مرتکب شوند حکم کند که از دین خارج شده است؛ اما اگر کسی نسبت به مردم بیتفاوت باشد میفرماید از دین خارج است.
پیغمبر فرمود: «من سمع رجلا یا للمسلمین فلم یجب فلیس بمسلم»، کسی که ندای یک مسلمان مظلوم را بشنود و پاسخ ندهد نمیتواند بگوید من مسلمانم. نهتنها مسلمان که مظلوم غیرمسلمان هم چنین است. مسلمان نیست کسی که بامدادان از خواب برمیخیزد و به یاد مسلمانها نیست.همه ما خدایمان یکی است، پیامبر و کتابمان یکی است.همه برادر هم هستیم. وارد شده که موسیبنجعفر نزد فقیری نشسته بود. از ایشان ایراد گرفتند که چراوقت شریفتان راوقف این کردید؟ فرمودند: «مگر این آقا را نشناختید؟ این بنده خدا، عبد من عبادا...عزوجل از بندگان خداست،همانند من، پس من و او همخدا هستیم، چرا همنشین او نباشم؟! ثانیا اخ فی کتابا... المومنون اخوه، من و او برادریم.از این گذشته جار فی بلادنا، روی یک زمین زندگی میکنیم، همسایه همدیگریم، چرا چند دقیقه با او صحبت نکنم و مشکلش را حل نکنم؟!» مسلمان اینگونه است.
اسلام ناب محمدی و ستمستیزی؟
در اسلام ناب محمدی، نوع انسان محترم است. برخی انسان کاملند، یعنی برخوردشان با بشر، ایثارگرانه است، دیگران را بر خودشان مقدم، حتی از خودشان برتر میدانند. انسان ایثارگر از خودش میگذرد. امیرالمومنین، غذایی را که خودش لازم داشت به دیگری داد. پرسیدند چرا، فرمودند: «من میتوانم گرسنه بمانم، اما نمیتوانم گرسنه ببینم»؛ این در دنیای امروز مهم است!