پلیس راهور اعلام کرده بودبا افزایش جریمههای رانندگی شاهدکاهش حوادث ترافیکی ومرگومیرهاخواهیم بود.جریمهها چندبرابر شد، اما هیچ اتفاق مثبتی در کاهش تصادفات و کشتهها رخ نداد.
شاید جریمه، یکی از مؤلفههای دهگانه ایمنی ترافیک باشد. ایمنی نیازمند وجود مؤلفههای بهتر و قویتری است که در راس آن بستر عبور قرار دارد. این راه بهصورت اعم باید ایمن، هوشمند و دارای تمام ملزومات باشد. بخش دوم وسیله نقلیه است که باید به اندازه کامل ایمن باشد. موضوع بسیار مهم دیگر، احساس مسئولیت در بخش حملونقل است. شرایط و قوانین حاکم بر شرکتهای مسافربری نشان میدهد احساس مسئولیت نسبت به ایمنی در این نقطه بسیار ضعیف است. مساله بعد نظارت و کنترل است. جادههای ما رهاست و پلیس نمیتواند تکتک آنها ووسایط نقلیه راکنترل کند.این امرمستلزم داشتن راههای هوشمند است تا بهصورت آنلاین بررسی شوند. با این روند راننده احساس میکند که روی عملکرد او نظارت و کنترل وجود دارد. اما مسئولان بهجای حل ریشهای مسائل، به سادهترین راه یعنی افزایش جریمهها روی آوردند. این عمل بیشتر نوعی درآمدزایی است. اگر نیت غیر این بود که شاهد این خروجی نبودیم. جریمه را بالا بردند، اما در حقیقت درآمدزاییکردند که بیانصافی، خلاف دانش و ضوابط و مقررات، اصول ایمنی و عبورومرور سلامت است. بله، جرایم باید افزایش پیدا کند، اما به شرط اینکه به سایر مؤلفهها نیز بپردازند. نه اینکه آن بخش که برای دولت و مسئولان، به صورت اعم میگویم، هزینه دارد را رها کنند و بعد بچسبند به راننده و جریمهها را بالا ببرند. این رفتار نشان میدهد هیچ ارادهای برای بهبود و ایمنی وجود ندارد.
کشورهای توسعهیافته و حاشیه ایران با چه سازوکاری آمار تصادفات و کشتهها را کاهش دادهاند؟
بر اساس تاریخ و تجربه میگویم. از بالاترین تا پایینترین مقام هر که به موضوع خودروسازان ورود کرد، بایکوت شد. یک نفر از مراکز مختلف نظارت، قانونگذاری و حاکمیتی پیدا نمیشود که مقابلشان بایستد یا جلوی کار غلطشان را بگیرد. در بحث دیگر، اصلی به نام «نرخ تراکم راه» وجود دارد که بر اساس آن مشخص میشود یک کشور بهازای صد کیلومتر مربع مساحت، چند کیلومتر راه دارد.درسال۲۰۱۴، آلمان بهازای صدکیلومترمساحت،۱۸۵کیلومترراه داشت. درفرانسه این عدد۱۶۵، در آفریقایجنوبی ۷۸، در پاکستان ۳۲ و در سوریه و درسال۲۰۱۲، این عدد ۳۸ بود.سال ۲۰۱۴ در ایران، این عدد ۵.۲بود و الان، نرخ تراکم راه ما ۵.۳درصد است. ما اصلا راه نمیسازیم. سال ۲۰۱۴ نرخ تراکم راه در آلمان ۶۰ برابر ما بود و بعد ما ظرف ۱۰سال یکدهم این عدد را ساختیم.۵.۲درصد شد ۵.۳درصد. این یک کمتوجهی به ایمنی است. کشورهای پیشرفته سالانه ۶ درصد ارزش راه را برای نگهداری از آن هزینه میکنند که این عدد در کشورهای در حال توسعه ۴درصد و در کشورهای فقیر ۲درصد است. این عدد در ایران سالی یک درصد پیشبینی میشود اما شاهد تحقق ۰.۵درصد آن هستیم. چه اقدامی انجام دادهایمکه انتظار ایمنی داریم.
سلامت مردم مهم نیست؟
مسئولان بهخوبی از این موضوع آگاه هستند، اما در بخش راه، سلامت مردم هیچ اهمیتی ندارد که اگر داشت حرکت مفیدی انجام میشد. نرخ تراکم کشور ما الان باید بالای عدد۱۵۰باشد. محور تهران ــ چالوس، ۹۰سال پیش ساخته شد و آن زمان ۵۰۰۰ دستگاه خودرو در کشور بود. الان این مسیر دوساعته را باید در ۱۳ ــ ۱۲ساعت طیکرد. چرا؟ چون راه نداریم.
پس جایگاه قانون کجاست؟
مردم از این موضوعات اطلاع ندارند تا آن را مطالبه کنند. برخی مدیران ما از ردههای پایین به فکر میز خودشان هستند.
چه کنیم تا آمار تصادفات و کشتهها کاهش یابد؟
آدم اینکار باید درراس امور مربوط باشد.به معرکههایشان توجه نکنید. کسانی که به راه اعتقاد دارند، خروجی عملکردشان را ببینید. سیاست دولت روی ایمنی و سلامت راه ووسیلهنقلیه نیست. آمار۵.۲درصدی سال۲۰۱۴ رارسما اعلام میکنم و بروند و در وزارت راه ببینند. دنیا در این مقوله به عرش رسیده است، ما کجاییم؟! آنها انتخاب میکنند از کدام بزرگراه بروند. ما راه دوساعته ۹۰ سال پیش را با بیش از پنجبرابر زمان طی میکنیم. بعد میآییم محدودیت حرکتی قرار میدهیم و به یک بخش اجازه حرکت نمیدهیم تا بخش دیگر یک حرکت کوچک انجام دهد. اگر منتظر بهبود اوضاع ترافیکی هستید، انتظارتان باطل است. چون ابزار و شرایط این را نمیگوید. وضعیت ما روز به روز بدتر میشود.
برای مسئولان اهمیتی ندارد که ادعا و عملکردشان در دنیا رصد میشود؟
اگر مهم بود که باید تغییر میکردند. من متخصص این بخش هستم. ما اصلا نمیسازیم چون بنا به ساختن نداریم. برنامههای دولت را ببینید، اصلا بنا به ساختن نیست.آقای ژاک شیراک وقتی رئیسجمهور فرانسه شد،گفت اولویت من حملونقل، عبور و ایمنی است. آمد و راه ساخت و ۵۰ درصد تصادفات را کاهش داد.من ارادهای ندیدم.۳۰سال در این مسیر کار کرده و تمام سلامت و جوانیام را گذاشتهام. شرایط راه و جادهها با من حرف میزنند. زمانی و در هر دوره میانگین رشد تصادفات در کشور نسبت به سال قبل، ۱۱.۳درصد بود، زمانی که وقتی پلیس راه شدم در بازه زمانی سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۶، تمام تلاشمان را بهکارگرفتیم. هفته هفت روز بود، پنج روز در پلیس راه میماندم برای تحلیل وضعیت استانها. ما با اقدامات خود، ۱۱.۳درصد رشد کشته را متوقف کرده و با کاهش ۲۵درصدی کشتهها مواجه شدیم. سال ۱۳۸۳، ۲۸هزار و ۸۶۴ نفر کشته داشتیم که ۱۰هزار نفر را با اقدامات لازم کاهش دادیم. موضوع به این مهمی که در دنیا سابقه نداشت، در کجا ثبت شد؟ این نشان میدهد که اصلا در تفکر سیستم این نیست که ایمنی برقرار کند.