ایران با کسب سه مدال طلا، شش نقره و سه برنز، با ۱۲مدال در رده بیست و یکم المپیک ایستاد تا پاریس، همچون لندن برای ورزش ایران یادآور خاطرات شیرین باشد.
در این بین باید بیش از همه ممنون بروبچههای پرتلاش کشتی فرنگی و تکواندو باشیم. در فرنگی بهجز حسن رنگرز که به شاگردانش ایمان کامل داشت، کسی فکر نمیکرد از شش کشتیگیر کشورمان سه نفر به فینال بروند، دو نفر قهرمان شوند و چهار مدال کسب کنیم. برای تکواندو هم اتفاق تاریخی، کسب چهار مدال توسط چهار تکواندوکار ایرانی بود.
تکواندوی کشورمان که بعد از ۱۶ سال در المپیک طلایی شد، برای نخستین بار دو فینالیست داشت، برای نخستین بار شاهد مبارزه یک بانوی ایرانی در فینال بودیم و برای نخستین بار دو بانو روی سکوی المپیک ایستادند.
یک طلا، دو نقره و یک برنز تکواندو فراتر از انتظار بود. در کشتی آزاد هم از ۵ نماینده چهار نفر مدال گرفتند (۳ نقره و یک برنز) هرچند عملکرد آزادکاران با توجه به اینکه مثل المپیک توکیو موفق به کسب مدال طلا نشدند جای نقد دارد. کشتی آزاد در المپیک ۲۰۱۲ لندن و ۲۰۰۸ پکن هم رنگ طلا را به خود ندید تا علامت سئوالها پیرامون عملکرد المپیکی آزادکاران کشورمان در دو دهه اخیر بیشتر شود.
مدالهایی که سوخت
کاروان ایران در همین المپیک میتوانست مدالهای بیشتر و خوشرنگتری به دست آورد و حتی تا رده پانزدهم یا شانزدهم ردهبندی تیمی بالا بیاید. ما ۳ فینال در کشتی آزاد و ۲ فینال در تکواندو را باختیم که میشد این باختها کمتر باشد. در شمشیربازی، سنگنوردی و وزنهبرداری هم تا یک قدمی کسب مدال پیش رفتیم اما بدشانس بودیم.
شمشیربازی – نیمهنهایی تیمی
باخت میلیمتری سابریستها
تا صعود به فینال المپیک در سابر تیمی به اندازه یک یا دو ضربه شمشیر فاصله داشتیم؛ آنهم در رقابتی که تا میانههای راه ۸-۷ امتیاز از مجارها پیش بودیم.
متاسفانه نتوانستیم آن برتری را حفظ کنیم و در نهایت با اعتراض به داوری بد، شکست خوردیم. کمترین حق تیم ملی شمشیربازی کشورمان در سابر تیمی مدال نقره بود، نه عنوان چهارمی.
فینال سنگ نوردی سرعت
علیپور و آن شش صدم ثانیه لعنتی
بزرگترین افسوس پاریس برای کاروان ایران، از دست رفتن مدال تاریخی رضا علیپور بود. اگرچه در ژیمناستیک هم مهدی الفتی میتوانست ورزش ما را برای نخستین بار در پرش خرک صاحب مدال کند، اما چیزی که باعث شد افسوسها برای چهارمی علیپور بیشتر شود فاصله ناچیز او تا حضور در فینال بود.
علیپور در نیمه نهایی فقط ۶ صدم ثانیه بیشتر از حریف اندونزیایی خود تایم زد و فینال را دست داد. در ردهبندی هم فاصله او با حریف آمریکایی فقط ۱۴ صدم ثانیه بود.
علیپور که رکوردهای شخصی خود را هم جابهجا کرد و دو بار زیر ۵ ثانیه رکورد زد، اگر کمی خوششانس بود میتوانست یک نقره یا یک برنز از این المپیک به دست آورد.
وزنهبرداری
امان از ۲۱۷، امان از ۲۵۷!
در وزنهبرداری دو شانس برنز داشتیم، دو انتخاب وزنه حیاتی و ۴ فرصت طلایی. میرمصطفی جوادی در دسته ۸۹ کیلوگرم دو بار پشت وزنه ۲۱۷ کیلوگرم ایستاد و اگر موفق به مهار آن میشد روی سکوی سوم المپیک میایستاد، اما زورش به ۲۱۷ نرسید. این قصه در دسته فوق سنگین روی وزنه ۲۵۷ برای علی داوودی تکرار شد.
نایب قهرمان المپیک توکیو دو فرصت داشت برای مهار این وزنه و کسب مدال برنز المپیک اما نتوانست وزنه ۲۵۷ را مهار کند و در نهایت در رده چهارم المپیک ایستاد.
کشتی آزاد
زارع و حسرتی که ابدی شد
رنک یک دنیا باشی، ۷ سال هم از حریفت جوانتر باشی، اما روی یک صحنه چنان غافلگیر شوی که برتری یک بر صفرت روی تابلو تبدیل شود به باخت ۱۰ بر یک. امیرحسین زارع آنقدر به حریفش پتریاشویلی سر بود که این باخت را تا ۱۰ بر ۹ جبران کند، اما درست جایی که فقط یک امتیاز عقب بود، زمان کشتی تمام شد. شاید برای حسن یزدانی به خاطر آن مصدومیت، باخت در فینال حسرتی نداشته باشد اما زارع تا همیشه حسرت این مدال طلا را
خواهد خورد.