بنابراین دیپلماسی مقاومت و اضلاع آن درحوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، بیش از هر زمان دیگری نمود پیدا کرده است. دراین خصوص چند نکته اساسی وجود دارد که لازم است موردتوجه قرار گیرد:
نخست اینکه ارتباط میان آرمان، راهبرد و رفتار در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران کاملا مشخص است. انقلاب اسلامی، دارای گفتمان و آرمانی جهانی است. گفتمان و آرمانی که برگرفته از آموزه های مکتب اهل بیت(ع) بوده و قابل گذشت وچشمپوشی نمی باشند.پس ما آرمانگرا هستیم، اما معتقدیم این آرمانگرایی باید واقع بینانه باشد.به این معناکه فرصتها،ظرفیتها و تحولات بوجودآمده درمناسبات جهانی را باید بشناسیم و در یک ارتباط منطقی با آرمانها ، بهترین تصمیم ممکن رادرحوزه سیاست خارجی بگیریم. آزادی قدس شریف در اینجا آرمان ماومقاومت،راهبرد ما محسوب می شود.تحولات جنگ غزه نشان داداین آرمان وراهبرد،می تواند تبدیل به پلی برای هم افزایی و ارتباط ما بادیگر دولتهای آگاه و حتی بازیگران غیردولتی اما موثردر جهان شود.
نکته دوم اینکه دیپلماسی مقاومت به معنای اقناع افکارعمومی دنیادرقبال ماهیت نامشروع دشمن صهیونیستی ودرمقابل،مطالبات مشروع وحقوقی ملت فلسطین است.تاکید سردار مقاومت، شهیدسلیمانی عزیز در مبارزه باداعش،این بودکه همزمان باحضور میدانی می بایست افکار عمومی کشورها را درخصوص چرایی مواجهه باتروریستهای تکفیری درمنطقه قانع ساخت. پس اقناع افکارعمومی یکی از ارکان ماندگاری و استمرار حضورمیدانی است. آنچه منجر به بسط و تثبیت جبهه مقاومت جهانی و متعلقات آن طی ماههای اخیر گردید، اقناع افکار عمومی دنیا نسبت به واقعیت مسئله فلسطین و ادراک آنها نسبت به رنج و درد ساکنان غزه و متعاقبا ظلم بی حد و حصر رژیم اشغالگر قدس و حامیان این رژیم کودک کش بود. دیپلماسی مقاومت،یک فرامتن است که دیگر متون و وقایع جاری در نظام بین الملل را تحت تاثیر خود قرارمی دهد. پس باید در بطن این فرامتن، دست به خلق دیالوگهای پایدار زد و تضادهای آنتاگونیستی میان خیر و شر را به صورتی دقیق برای مخاطبان بی شمار جهانی تشریح کرد.
نکته سوم، معطوف به مجاری وابزارهایی است که درخلق و تثبیت دیپلماسی مقاومت باید از آن استفاده کرد.اگرچه دیپلماسی رسمی وحتی دیپلماسی عمومی،دوظرفیت و مجرای اصلی مراودات خارجی دولتها محسوب می شود، اما دیپلماسی مقاومت کالبدی است که بدون روح آگاهی بخشی و اقناع معنایی ندارد.مخاطبان دیپلماسی مقاومت صرفا دولتها و نهادهای رسمی در دنیا نبوده ودامنه شمولیت آن افکارعمومی جهان رادربرمیگیرد.درچنین شرایطی دیپلماسی فرهنگی واستفاده از ابزارهای فرهنگی و هنری،بهترین مسیر انتقال پیام های جمهوری اسلامی ایران در این عرصه خطیر و سرنوشت سازمحسوب می شود.سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با تاکید بر نقش قرارگاهی خود در حوزه دیپلماسی فرهنگی،عزم خود را در میدان داری و پیشبرد این آگاهی بخشی جهانی جزم کرده است.
نکته پایانی مربوط به بازخورد مثبت دیپلماسی عمومی رییس جمهور منتخب با مردم و کشورهای منطقه خصوصا جهان عرب است.دکتر پزشکیان پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری نشان داد برخلاف گمانه زنیهای رسانهای،«دیپلماسی همسایگی» را دردستور کارخود قرار خواهد داد.در یادداشتی که ایشان با عنوان «با هم برای ساختن منطقه ای قوی و شکوفا» دریکی ازرسانه های پرمخاطب جهان عرب منتشر کرده اند،آمده است: درمان زخم دیرینه اشغال فلسطین و حل مسئله آن،مسئله همه ماست...برای ایجاد صلح و ثبات درمنطقه، باید حق مقاومت همه جانبه ملت فلسطین برای رهایی از اشغال، به رسمیت شناخته شود».