فصل اول این رقابت شیرین به کارگردانی شهاب عباسی و تهیهکنندگی مسعود شریعتنیا از ابتدای امسال روی آنتن رفت و بیژن بنفشهخواه، نعیمه نظامدوست، هومن برقنورد و شهرام شکیبا در عرصه موسیقی، تئاتر، استنداپ و شعر، شرکتکنندگان را قضاوت و داوری کردند. این برنامه در فصل یک توانست نظر مخاطبان بسیاری را به خود جلب کند. از این رو تولید آن به فصل دوم رسید که مخاطبان شبکه نسیم در شب یلدا شاهد افتتاحیه سری جدید «بگو بخند» با حضورهنرمندان و چهرههای شناختهشده هم بودند. اجرای برنامه را عبدا... روا برعهده دارد و سید احسان حسینی نیز تهیهکننده سری جدید آن است. ترکیب داوران هم کمی تغییر کرده و این بار علیرضا خمسه، شهرام شکیبا، شهاب عباسی و نعیمه نظامدوست قضاوت این فصل را برعهده دارند. ضمن اینکه تغییراتی هم در محتوا و بخشهای مختلف این برنامه ایجاد شده و چالشهایی برای شرکتکننده و مهمانان برنامه هم طراحی شده که جامجم در گفتوگو با سیداحسان حسینی تهیهکننده، عبدا... روا مجری و شهاب عباسی و نعیمه نظامدوست دو نفر از داوران، آن را بررسی میکند. این برنامه از یکشنبه ۱۰دی روی آنتن میرود.
معرفی کمدینهای جدید برای تلویزیون
سیداحسان حسینی، تهیهکنندگی سری جدید برنامه را برعهده دارد که درباره ویژگیهای این فصل و تغییراتی که به نسبت قبل داشته به جامجم میگوید: ما در فصل اول صرفا یک مسابقه استعدادیابی بودیم. اما در فصل دوم تغییر بهشدت عمدهای که برنامه دارد، این است که بین آدمهای بامزه و کمدینها یک رقابت جدی شکل میگیرد. یعنی بینندهها متوجه این تفاوت کیفی شرکتکنندهها در سری جدید خواهند شد. وی ادامه میدهد: تعداد شرکتکنندهها در فصل قبل خیلی بیشتر بود. اما در سری دوم برای بالاتر بردن کیفیت، تعداد گروههای شرکتکننده را پایین آوردیم و شرکتکنندهها از فیلتر قویتر و سختتری عبور کرده و به اینجا رسیدهاند. از طرفی مسابقه، یک ورودی دارد که از فصل قبل شروع شده است. یعنی افراد ر بخشهای مختلف میآیند، مقابل داورها در زمینههای متنوع اجرا میکنند و مراحل مختلفی را هم پشتسر میگذارند. در نهایت تغییر ساختاری فصل دوم، این است که این مسابقه بسط پیدا کرده است. یعنی افرادی که فصل گذشته و این فصل حضور دارند، در یک سری مسابقات دیگر که خارج از مسابقات اصلی است حضور دارند که این مسابقات جدای از اجرای شعر و نمایش و استندآپ است. یعنی مخاطب ما در فصل دوم «بگو بخند» علاوه بر اینکه این مسابقه استعدادیابی را تماشا میکند، در روزهای دیگر برنامه مسابقات متنوع تر دیگری را هم با همان آدمهایی که میشناسد، میبیند و به نظرم میتواند برایش جذاب باشد. آنها بازیهایی را انجام میدهند و چالشهای جالبی دارند. حتی مهمانهایی در برنامه داریم که چهرههای شناخته شدهای هستند و آنها هم در چنین فضایی قرار میگیرند و چالشهایی برایشان طراحی شده که آن هم میتواند از جذابیتها و ویژگیهای برنامه باشد. یعنی مهمانی که وارد برنامه میشود، صرفا پاسخگوی سوالات ما نیست و نمیآید که فقط بنشیند و گفتوگو کند. برای مهمانهایمان هم بازی طراحی کردهایم که دیدن آن خالی از لطف نیست.
حسینی درباره تعداد قسمتهای این سری برنامه میافزاید: فصل جدید در ۵۰ قسمت طراحی شده که قطعا در زمان پخش شاهد تغییرات عمده این برنامه خواهید بود.وی در بخش دیگری از این گفتوگو درباره حضور شرکت کنندههای فصل یک در سری جدید و همچنین چهرههای شناخته شده برنامههای استعدادیابی دیگر هم توضیح میدهد: گروههایی که در این رقابت شرکت میکنند، همگی حرفهای این کارند و از این جهت چهرههای شناخته شدهای برای مخاطبان آن مدیوم هستند. اتفاقا این موضوع را مدنظر داشتیم و نمیخواستیم افرادی که در برنامههای دیگر شرکت کردهاند در این برنامه حضور داشته باشند، چون یکی از رسالتهای اصلی این برنامه حضور آدمها و کمدینهای جدید برای تلویزیون است. یعنی این برنامه واقعا ظرفیت دارد که گنجینهای برای سیما، برنامهسازها و سریال سازها باشد که میتوانند به آن به عنوان یک تست انتخاب بازیگر نگاه کنند.حسینی بیان میکند: نگاه ما این است که میگوییم کسی که وارد بگو بخند میشود از خانواده خارج نمیشود. یعنی در بخشهای مختلف برنامه از حضور این افراد استفاده میشود.وی درباره متنهای گروههای نمایشی هم توضیح میدهد: ما یک تیم نویسنده هشت نفره داریم که بچههای بازیگر هم عضو این تیم نویسنده هستند. ضمن اینکه فرآیند جدی که در برنامه داریم و در کمتر برنامه تلویزیونی انجام میشود، این است که مبتنی بر تمرین بوده و زمان زیادی را صرف این کار میکنیم.این تهیهکننده در پاسخ به این سؤال که آیا تماشاچیها هم حق رأی دارند، میگوید: در مراحل ابتدایی فقط داورها حق رأی دارند اما در مراحل نهایی برنامه شاید تمهیدی در این زمینه بیندیشیم و به تماشاچیها هم حق رأی بدهیم.
وی درباره استقبال هنرمندان شهرستانی دراین برنامه میافزاید:میتوانم بگویم بالای۹۰ درصد بچهها از هنرمندان شهرستانهای مختلف هستند که در این برنامه حضور پیدا کردهاند.به همین دلیل ما زمان زیادی را درگیر پالایش و انتخاب تیمها بودیم. از این رو امیدواریم اتفاق خوبی برای کمدینهای این برنامه در آینده بیفتد. چون سخت انتخاب شده اند و ظرفیت بالایی دارند.وی ادامه میدهد: ما کارت طلایی را به این سری اضافه کردهایم که به همین منظور به داوران اختیاری دادهایم که با استفاده از این کارت طلایی میتوانند یک شرکت کننده را مستقیم وارد فصل بعد کنند. حسینی درباره حضور توانیابها در برنامه که از ویژگیهای فصل یک بود هم بیان میکند: افراد توانیاب هم در این فصل حضور دارند، اما نه به شدت فصل قبل. یعنی به خاطر سختگیری که در این فصل وجود دارد حضورشان کمتر از فصل یک است. اما همچنان فرصت برای این افراد وجود دارد و آدمهای حرفهای توانیاب هم در سری جدید هستند.
وی درباره تغییر چیدمان داوران هم میگوید: دو نفر از داوران در فصل جدید تغییر کردهاند. حضور استادی چون آقای خمسه نعمتی برای ما و شرکتکنندگان برنامه است. آقای عباسی هم از پشت دوربین به مقابل دوربین آمده و همانطور که میدانید یکی از ظرفیتهای کمدی تلویزیون است و این یکی از نکات مهم برنامه است. چون آدم صاحب نظری است. اصولا نحوه داوری ما بدین گونه است که در خلال بگو بخندی که با همدیگر و با شرکتکنندهها در دل برنامه دارند، نقطه نظرات حرفهای و سازنده خودشان را هم به شرکتکنندهها میگویند و داورها با شرکتکنندهها ارتباط خوبی دارند. با بچههای بازیگر تمرین میکنند و حتی روزهایی در پشت صحنه هستند و نکاتی را در حین تمرین به بچهها متذکر میشوند. وی همچنین درباره حضور عبدا... روا و تاثیرگذاریاش در برنامه به عنوان مجری عنوان میکند: قدرت مانور آقای روا بیشتر در بحث خارج از مسابقه ماست. یعنی جایی که داورها حضور ندارند. کما اینکه در مسابقه بخشهایی برایش طراحی شده که نسبت به فصل قبل حضور پررنگتری دارد. حسینی در پایان در پاسخ به این سؤال که با استعدادی روبهرو شده که او و داوران را شگفتزده کند هم میگوید: تقریبا ما هر روز با این موضوع مواجه هستیم. یعنی هر برنامهای که ضبط میکنیم با چنین اتفاقاتی روبهرو میشویم و اتمسفری که در برنامه ایجاد شده باعث شده عوامل پشت دوربین هم پیگیر اجرای هنرمندان و شرکتکنندگان این برنامه باشند.
جدیت بچهها من را خوشحال میکند
شهاب عباسی را بیشتر به عنوان کارگردان و بازیگر آثار کمدی تلویزیون میشناسیم. به خصوص طنز آیتمی پرمخاطب «خنده بازار» که هنوز هم در بازپخشها مورد توجه مخاطبان قرار میگیرد. او در فصل قبلی این برنامه کارگردانی برنامه را برعهده داشته و در این فصل یکی از صندلیهای داوری را از آن خود کرده است که درباره استعدادهایی که در این فصل حضور دارند، به جامجم میگوید: ما در فصل قبل هم استعدادهای درخشانی داشتیم و به نظرم چند نفر از بچهها فوقالعاده ظاهر شدند.هر چند من معتقدم ۷۰ درصد بچهها امیدوار کننده بودند. خوشبختانه در سری جدید هم این اتفاق افتادهاست. وی میافزاید: من خیلی وقتها بچهها را با دوران جوانی خودم مقایسه میکنم و دوست دارم شوق، ذوق، انرژی و عطشی را که برای ارائه خودمان و یادگیری مطالب در آن دوران داشتیم، در این بچهها ببینیم. به همین دلیل هر کسی را که نزدیک به آن روزهای خودم میبینم دوست دارم. وقتی میبینم برایشان چقدر این کار جدی است، خوشحال میشوم.از آنجا که عباسی کارگردان هم هست و ساخت مجموعههای طنزی را به عهده داشته است، در پاسخ به این سؤال که آیا از این چهرههای جدید و با استعداد در آینده در کارهایی که میسازد استفاده خواهدکرد یا نه هم بیان میکند: من معمولا در کارهایی که ساختهام، از دو سه چهره جوان و جدید دعوت به همکاری کردهام. اما اینکه در آینده چرخ روزگار چگونه بچرخد و این دوستان در حرفه خود چه فعالیتی بکنند، دیگر دست ما نیست. اما بستری برایم مهیا شود که بتوانم باز هم مجموعه نمایشی کمدی بسازم، چند نفر از این چهرهها را حتما به کار میگیرم. البته مدتی است به عنوان کارگردان اثری را نساختهام اما اگر بخواهم کار نمایشی بسازم، قطعا چند نفر از این دوستان مدنظرم هستند. چون بسیار با استعداد هستند.وی در تکمیل گفتههایش عنوان میکند: متاسفانه این بحث همیشه هست که این بچهها میآیند و مثل جرقهای زده و نوری پخش میشود و بعد متاسفانه خاموش میشوند. اغلب بچههایی که شهرستان هستند این بضاعت را ندارند ساکن دائمی تهران شوند. وقتی از من سؤال میکنند ما چه کار کنیم تا دیده و معروف شویم، من به آنها میگویم باید به تهران مهاجرت کنند و ساکن این شهر شوند. چون اصلا این امکان وجود ندارد برای یک کار، مدتی در تهران ساکن شوند. هیچ تهیهکننده و برنامهریزی این موضوع را نمیپذیرد و سراغ بازیگری نمیرود که شرایط زندگی در تهران را ندارد. در شهرستانها هم به جز یکی دو استان که تولیداتی دارند و از ظرفیت بومی خودشان استفاده میکنند، موقعیت جدیای نیست که آنها هنر خودشان را ارائه بدهند. به همین دلیل خیلیها این کار را رها میکنند و سراغ کارهایی میروند که اصلا دوست ندارند. وی ادامه میدهد: به نظر من شهرستانها هنرخیز هستند و نه هنرپرور. یعنی هزار استعداد خوب دارند، اما متاسفانه هیچ کسی از آنها حمایت نمیکند. ما تنها کاری که میتوانیم انجام بدهیم این است که این بچهها را معرفی کنیم، اما باید از آنها در کارهایی که ساخته میشود استفاده شود که گاهی این اتفاق نمیافتد. البته شبکه نسیم در این زمینه فعالیتهایی انجام داده و تا حدودی بستری را برای حضور این نیروهای آموزشدیده، مهیا کردهاست.اما خیلی برنامههای نمایشی کمدی ساخته نمیشود که از حضور آنها استفاده کنند، بنابراین پیشنهاد من این است که کارهای کمدی بیشتری در تلویزیون ساخته شود تا این بچهها بتوانند در آن آثار حضور پیدا کنند و دیده شوند.
حمایت شبکه از کمدینهای با استعداد
نعیمه نظامدوست یکی از داورانی است که در فصل قبل هم حضور داشته و سعی کرده با نگاه مهربانانه و مادرانهتری شرکتکنندهها را قضاوت کند. وی درباره داوری سری جدید این مسابقه و رقابت سختتر و جدیتری که بین شرکتکنندهها در سری جدید وجود دارد، به جامجم میگوید: توقع من از همه بچههایی که در این مسابقه شرکت میکنند، بالاست. به این دلیل که با توجه به راستیآزمایی که بین بچهها انجام شد، کوشیدیم در این سری گروههای قویتری بالا بیایند. البته سال گذشته و سری قبل اینگونه نبود. با اینکه تعداد شرکتکنندهها در سری قبل خیلی بیشتر بود.وی ادامه میدهد: به خاطر اینکه گروههای خیلی قوی و کاربلد و حرفهای داریم، گاهی برای خودمان انتخابها خیلی سخت میشود.نظامدوست تنها خانمی است که در گروه داوران قرار دارد. از اینرو وی درباره شیوه قضاوتش در این مسابقه میافزاید: دوست ندارم در داوری به بچهها چراغ قرمز بدهم، چون با دوستان اینگونه تقسیمبندی کردیم که آنها نگاه جدیتری به بچهها داشته باشند و من نگاه مادرانه داشته باشم که بچهها مایوس نشوند و البته این نگاه مادرانه نسبت به بچهها را خیلی دوست دارم. مدام هم به من با شوخی میگویند چرا چراغ قرمز نمیدهی و من هم در پاسخ میگویم، میخواهم آن شرکتکننده با دلخوش از این مسابقه برود و با خودش بگوید که حداقل نگاه یکی از داورها با بقیه فرق میکرد. البته وقتی چراغ سفید میدهم درباره ایرادات اجرای آن شرکتکننده هم نکاتی را بیان میکنم که بداند از نظر من ایراد کارش کجا بوده است. وی همچنین بیان میکند: بعد از سه دهه فعالیت در این عرصه فکر میکنم هرکدام از ما میتوانیم صاحبنظر باشیم، چون کمدی را بهخوبی میشناسیم و میدانیم چه کسی در آینده کمدین خوبی میشود.وی در پاسخ به این سؤال که آیا در این مسابقه با شرکتکنندههایی مواجه شده که با اشتیاق فراوان و نگاه جدیتری نسبت به بقیه حضور پیدا کرده باشند، میگوید: با توجه به این دو فصل از مسابقه و بچههایی که در این مدت آمدهاند، میتوانم بگویم خیلی از بچهها واقعا عاشقانه و با اشتیاق فراوان کار میکنند. بههر حال کار کردن برای بچهها در شهرستان خیلی سختتر از تهران است. با این حال من با افرادی مواجه شدم که خیلی زحمت کشیدهاند و اشتیاق و علاقه بسیاری به این کار دارند.به هر حال تلاش کردن برای دیده شدن خیلی کار سختی است و به این راحتیها کسی نمیتواند خودش را به بقیه ثابت کند و دیده شود. به عنوان مثال ما بچههایی را در این برنامه داشتیم که به سختی خودشان را به تهران رساندهاند؛ خب، من با چنین فردی چگونه باید رفتار کنم؟ به همین خاطر است که دلم نمیآید به آنها چراغ قرمز بدهم و هر کاری هم از دستم بربیاید و بتوانم، برایشان انجام میدهم. یعنی اگر سر پروژهای بروم که بگویند چهرههای جدید میخواهیم، من حتما این بچهها را معرفی خواهم کرد. امیدوارم واقعا چنین شرایطی برایم پیش بیاید، چون حیف است که بعضی از بچهها دیده نشوند و کار نکنند؛ آن هم با این اشتیاقی که در کار دارند. وی در ادامه درباره اینکه چقدر چنین برنامهای را برای دیده شدن این استعدادها و فعالیت آنها که اغلب از شهرهای دیگر به تهران آمدهاند، موثر میداند هم بیان میکند: من فکر میکنم کار خوبی که مدیریت شبکه نسیم انجام میدهد، حمایت از این برنامه و حتی حمایت از این بچههاست. من خودم دیدهام که برای بچهها برنامهسازی میکنند. همین حالا ما در سری جدید، از بچههای فصل یک استفاده میکنیم. بنابراین «بگو بخند» اتفاق خوبی برای این بچههاست، چون در گذشته که شرایط کار اینگونه نبود. یعنی آدمها برای ورود و دیده شدن خیلی زحمت میکشیدند و تلاش میکردند. مثلا هرکدام از ما شاید با سختیهای بسیاری روبهرو بودیم تا دیده شویم. یعنی زیاد زمین خوردیم و بلند شدیم، اما هیچ وقت مایوس نشدیم. با اینکه در آن زمان کسی نبود که ما را تشویق کند. حتی گاهی اذیت میشدیم یا تحقیرمان میکردند، اما اشتیاقی که ما برای این کار داشتیم باعث شد موانع را از سر راهمان برداریم. به همین خاطر است که وقتی بچهها از تلاش و سختیها و دردهایشان میگویند، من درکشان کرده و با آنها گریه میکنم، چون میفهمم در این کار چه سختیهایی را باید بکشند تا دیده شوند و بتوانند در این کار موفق شوند. برای همین همیشه برای این بچهها آرزوی خیرکردم یا نگاهم در داوری مادرانه بوده است. البته نباید از حق بگذریم که بچهها در این برنامه همگی اخلاق حرفهای دارند و بچههای مودبی هستند، چون خیلی از آنها سالهای بسیاری است که در شهر خودشان تئاتر کار میکنند و اخلاق تئاتری دارند و آدمهای شناختهشدهای در شهر خودشان هستند. به همین دلیل اگر من در این برنامه به کسی چراغ قرمز دادهام، حتما به دلایلی بوده یا به داورها بیادبی کرده است.یکی از نکات متفاوت برنامه «بگوبخند» با دیگر برنامههای استعدادیابی، ورود شعر طنز و اجرای متفاوت آن است و او چند بار در برنامه گفته که خیلی بیشتر از قبل عاشق شعر طنز شده است. وی در پاسخ به این سؤال که ورود شعر طنز را به فضای این مسابقه چطور دیده است، تاکید میکند: من با این برنامه عاشق شعر طنز شدم. قبل از این در شب شعر شکرخند حضور پیدا کرده بودم اما تصور نمیکردم این قدر دوستش داشته باشم. این برنامه باعث شد بفهمم چقدر شعر طنز زیباست و شاعرانش ارزشمند هستند. الان دوستان خوب زیادی در این حوزه دارم که برایم جذاب و ارزشمند هستند.