شاید سواد ابعاد متفاوتی داشته باشد که در ادامه تیتروار به آن میپردازم اما سواد علمی بیشک یکی از مهمترینهایش است که این روزها بار بالا آوردن میانگینش نهتنها در ایران بلکه در جهان به دوش اقلیت باهوش و احتمالا پولدار جوامع مختلف است. این شماره از نوجوانه و هیچ شمارهای از نوجوانه روی صحبتش با خانواده نیست. در حقیقت این بحث یک جوالدوز بزرگ به خودمان است؛ مایی که فکر میکنیم شاید در جای دیگری از دنیا بتوانیم بهتر و بیشتر درس بخوانیم و افتخارآفرین شویم. حتی برای خودمان.
همه با سوادها به غیر از سواد عاطفی
همه غصههای عالم زیرسر سواد عاطفی و نوع ارتباطگیری آدمها با هم است. در صفحههای دیگر درباره انواع سواد مفصل حرف زدهایم اما من میخواهم دست بگذارم روی مسأله سواد عاطفی. یونسکو سواد را به ۱۲ دسته سواد عاطفی، تربیتی، سلامتی، نژادی و قومی، بومشناختی، تحلیل، انرژی، علمی، مالی، ارتباطی، آموزش و پرورش، رسانه و رایانه تقسیمبندی میکند. هر سال هزار جور آزمون پدرومادردار و امتحانهای گریه راهانداز درباره سوادهای دیگر خصوصا علمی، ریاضی و تجربی میگذارند تا متوجه شوند مسیر شغلی یک دانشآموز باید به چه سمتی سوق پیدا کند اما کسی نیست ته ماجرای سواد مالی، تربیتی، تحلیلی و خصوصا عاطفی دانشآموز را دربیاورد و کمکش کند پس فردا در زندگی اجتماعی و زناشوییاش ناکام و سرخورده نشود. از خانواده که ریز عبور کنیم، بزرگترین مقصر اصلی این جریان که مغز یک دانشآموز در بعضی بخشهای سواد مثل همین علم بزرگ شده و همه زندگیاش را میگیرد و از بعضی ابعاد زندگیاش جا میماند، مدرسه است. خانه دومی که اولین جرقههای آشنایی و ساخت ابعاد مختلف زندگی را روی دوش کتابهای تاریخ مصرف گذشته و تالیفهای ناشیانهاش انداخته و قرار است فردا، ماحصل آموزشهای ندادهاش را در دل دولت، ادارهها و خانواده آن هم در تعامل یکدیگر ببیند.
رابطه سواد با در کوزه
بعد ازحوالی یک ماه هرروز بعد ازامتحان به خانه رفتن و یک سوسیس تخممرغ مشتی به بدن زدن واسترس امتحان فردا یا پسفردا یا ژوژمان آخر هفته را داشتن، بالاخره نیمسال اول به پایان رسید ودانشآموزان یک نفس راحت کشیدند اما مسأله مهم خبری بود که خرداد امسال درباره میانگین نمرات پایان ترم دانشآموزان رشتههای مختلف اعلام شد. پایین آمدن عجیب وغریب میانگین معدل در همه رشتهها دهان همه را باز گذاشته بود وعدهای را بسیج کرده بود تا دنبال علتش بگردند. انگار که بار همین عدد لب مرز مردودی را سمپادیها و بچههای مدارس غیردولتی و سؤال بخرها، به دوش میکشند.
کارشناسان علوم تربیتی دلایل مختلفی را فهرست کرده بودند اما بیشترش را پای بودجه آموزشوپرورش گذاشتند و یکسری مقایسه با بودجه آموزش و پرورش کشورهایی مثل روسیه و مکزیک و ترکیه کردند اما در این اتفاق انگشت اتهام فقط به سمت دانشآموز ایرانی نیست؛ چند وقت پیش درمقالهای به ترجمه سایت ترجمان میخواندم که میگفت:«نتایج معروفترین آزمون سنجش توانمندی دانشآموزان در جهان نشان میدهد که طی چند سال گذشته عملکرد تحصیلی دانشآموزان در کشورهای مختلف تدریجا ضعیف و ضعیفتر شده است. برخی گمان میکردند همهگیری کرونا و شرایط نامطلوب آموزش در آن دوره باعث این افت بیسابقه شده است ولی تحقیقات اخیر نشان میدهند این سیر نزولی پیش از دوره کرونا آغاز شده. آخرین گزارش برنامه بینالمللی ارزیابی دانشآموزان، موسوم به پیآیاساِی، گوشیهای همراه را مقصر اصلی داستان میداند.»
ازسال ۲۰۱۲ و حتی پیش از کرونا و از پیدا شدن سرو کله گوشی موبایل، «افت بیسابقه عملکرد تحصیلی» در سطح جهان تقریبا سه برابر بیشتر از همه تغییرات قبل از آن شده بود و خلاصه یکی از علتهای همهگیری بیسوادی علمی در بین دانشآموزان، گوشی تلفن همراه است. تغییرات نسلی و موفقیت بدون مدرک تحصیلی و رو آوردن به مهارت و حرفههای مختلف هم البته کم در این اوضاع بیتاثیر نیست و خلاصه از هر بعد نگاهش کنیم، علتهای زیادی دریافت میشود.
در مقالهای دیگر در راستای همین موضوع، به مورد مهمی اشاره شده است آن هم بحث آزمونزدگی مدارس در تمام جهان است. از کره که تا پاسی از شب کلاسهای درسش طول میکشد تا آمریکا که در آزمون پیآیاساِی هر سال رشد نزولی دارد.
القصه پایین آمدن میانگین نمرات پایان ترم و بیرنگ و رو شدن مسأله سواد علمی، اتفاقی نیست که فقط گریبان کشور مارا بگیرد و فقط برای ایران نگرانکننده باشد. باید بگویم فردای جهان به لحاظ علمی زیرتیغ بیسوادی است.
چی کافیه؟
هرچقدر درمسائل حوزه نوجوان و دانشآموزی چرخ بزنیم و مطالعه کنیم، یک سرش به غافلگیری توسط فضای مجازی میرسد.در دهه دوم قرن۲۱، یونسکو تعریف جدیدی درباره دانش ارائه داد. یونسکو میگوید: دانش باید موجب تغییر در زندگی باشد. فرق مهمی بین دانش و اطلاعات وجود دارد. هنگامی که دادهها وارد ذهن میشوند، آنها را طبقهبندی کرده، تفسیر میکنیم و به آنها معنا میدهیم، آنگاه به اطلاعات دستیافتهایم. دانش زمانی ایجاد میشود که اطلاعات تجزیه و تحلیل شده و با اطلاعات و دانش قبلی ادغام شود و به دانش جدیدی تبدیل شود. این تجزیه و تحلیل موجب میشود که از زوایای مختلف به موضوع نگاه کنیم. شاید درنگاه اول بازی با کلمات باشد اما بین سواد، دانش،اطلاعات تفاوتهای زیادی وجوددارد وحالا ما با نسلی روبهرو هستیم که اطلاعات و سواد خوب و دهنپرکنی دارند و از پدر و مادر به بهترین نحو میتوانند جلو بزنند اما امان ازجای خالی دانش وعمیق شدن درمباحث مهمی که برای زندگی از اوجب واجبات است.