در همین زمینه عباس سلیمی نمین مورخ و پژوهشگر تاریخ معاصر و مدیر دفتر مطالعه و تدوین تاریخ ایران در گفتگو با جام جم آنلاین به این نکته اشاره کرد که تلاشهای صورت گرفته از گویندگان و نویسندگانی که با این هدف وارد عرصه شدند این است که در پی آنند تا با طرح مباحث عوامانه و بدون اینکه سندی ارائه دهای ادعای بزرگی را به کرسی بنشانند.
وی در همین ارتباط ادامه داد: عمده کسانی که با هدف تطهیر خاندان پهلوی وارد میدان شدند تلاش میکنند تا با مقایسه دوران قاجار و پهلوی این تصویر سازی ناقص را ارائه دهند که ملت ایران در دوره قاجار در اوج فلاکت و بدبختی بود و حکومت پهلوی که روی کار آمد کشورمان بسرعت روند ترقی و پیشرفت را طی کرد. این در حالی است که مراجعه به بسیاری از مدارک و مستندات موجود از جمله خاطرات وابستگان حکومت پهلوی نشان میدهد که مردم حتی سالها بعد از حکومت پهلوی دوم هم در فقر و فلاکت زندگی میکردند.
این پژوهشگر تاریخ معاصر خاطرنشان کرد: به عنوان نمونه میتوان به وضعیت آب شرب در پایتخت اشاره کرد. در تهران به عنوان یک نیاز بسیار ابتدایی، در این زمینه، دوازده سال بعد از فرار رضاخان در زمان دولت دکتر مصدق اقدام شد که اسنادش موجود است (سر هر چهارراه یک شیر فشاری گذاشته شد) قبل از آن مردم در پایتخت از آب جویها برای خوردن استفاده میکردند که سگ وگربه و انواع جانوران در آن فضله میگذاشتند و زنان در آن ظرف و لباس میشستند. وضع شهرهای کوچک و روستاها دیگر جای خود داشت.
وی اضافه کرد: آقای شریفامامی در دهه سی مسئول بنگاه آبیاری کشور بود. او در صفحات ۸۸ تا ۹۰ خاطرات خود نیز فاجعهآمیز بودن این وضعیت را ترسیم میکند؛ عباس میلانی نیز در کتاب خود «نگاهی به شاه» به نقل از خاطرات ثریا همسر دوم محمدرضا پهلوی وضعیت تهران را ده سال پس از فرار رضاخان از کشور بسیار فاجعهآمیز ترسیم میکند. ثربا در خاطرات از زندگی روزمزه اش در ایران مینویسد و میگوید که مردم در محلههایی سکونت داشتند که جوب آب کثیف در آن جاری بود و مردم از همین آب برای نیازهای عادی در منزل بهره میبردند و بسیاری در فقر زندگی میکردند و کودکان از شدت گرسنگی به بیماری دچار میشدند. این خاطرات درباره مقطعی از تاریخ بیان میشود که ده سال از حکومت پهلوی دوم میگذرد.
سلیمی نمین به موضوع ساخت راه آهن هم اشاره کرد و گفت: درباره خدمات پهلوی اول هم دروغهای زیادی مطرح میشود از جمله اینکه عنوان میکنند ساخت راه آهن یکی از اقدامات و خدمات درخشان رضا خان محسوب میشود. این در حالی است که در همان زمان که بحث احداث راه آهن مطرح شد برخی از صاحب نظران و بزرگان هم در نفی و نقد آن مطالب متعددی عنوان کردند.
مدیر مطالعات و تدوین تاریخ ایران اظهار کرد: مثلا دکتر محمد مصدق در همان زمان گفته که این کار قطعا خیانت است و گذشته از این لرد کرزن که بعدها وزیر خارجه انگلیس شد در سال ۱۸۸۹ میلادی وقتی که به عنوان خبرنگار روزنامه تایمز به ایران میآید کتابی به نام «ایران و قضیه ایران» نوشت و در آن کتاب آورده است که راه آهن شمالی – جنوبی به نفع کشور ما است و راه آهن شرقی- غربی به نفع ملت ایران است. در قرارداد رویترز، بند ۲ که ملت ایران آن را تخطئه کرد بحث راه آهن شمالی- جنوبی است. طبعا اگر مفاد این قرارداد به نفع ملت بود حتما مردم آن را میپذیرفتند، اما این قرارداد در همان زمان به عنوان یک پدیده زیانبار تلقی شد و بنابراین در برابر آن مقاومت صورت گرفت و در نهایت آن را بدرستی لغو میکنند.
وی با بیان اینکه پهلوی اول به هیچ وجه اجازه عرض اندام به اطرافیان خود نمیداد تصریح کرد: گذشته از این روحیات رضا شاه با آن شخصیت منفی که داشت به هیچ وجه نمیتوانست منشا خدمات مثبتی برای کشور باشد. او در دوران سلطنتش با هر کسی از کارگزارانش که میخواست خودی نشان دهد بدون در نظر گرفتن خدماتی که به او داشت برخورد خشن میکرد. در همین زمینه میتوان به نمونههای زیادی اشاره کرد. تیمورتاش که از جمله یاران نزدیک رضا شاه بود و تلاش زیادی هم برای برتخت نشستن او انجام داده بود زمانی در مذاکرات نفتی در لندن پیشنهاد انگلیسیها را برای قیمت نفت نپذیرفت و چند ماه با انگلیسیها چانه زد و درنهایت به توافق نرسید بعد از ورود به ایران برغم همه خدماتی که به رضا خان انجام داده بود، چون در برابر انگلیسیها خودی نشان داد و از مصالح ملت دفاع کرد ابتدا زندانی و سپس کشته شد. داور یکی دیگر از یاران نزدیک رضا شاه بود که در زمانی که در وزارت اقتصاد مسئولیت داشت و قراردادی با آمریکاییها سر مساله نفت شمال بست و آن را به مجلس برد رضا شاه از این اقدام مطلع شد و به او امر کرد که برو بمیر و متعاقب آن زمنیه کشته شدن او را فراهم کردند.
این پژوهشگر تاریخ معاصر در ادامه عنوان کرد: فرخی یزدی شاعر را به خاطر مخالفت با سلطنت رضا شاه در زندان کشتند. همچنین صولت الدوله قشقاقی، سردار اسعد بختیار و هر کسی که دم از مخالفت با رضا شاه میزدند گرفتار غصب پهلوی اول شد و عاقبتی به جز زندانی شدن و مرگ پیدا نکرد.
سلیمی نمین با اشاره به وابستگی رضا شاه به انگلیس تصریح کرد: این وابستگی به حدی بود که هر تلاشی برای انعقاد هر قراردادی با غیر انگلیسیها با مخالفت جدی پهلوی اول مواجه میشد. مثلا در مورد نفت جنوب، انگلیس به هیچ کسی اجازه نمیداد دخالت نمیداد و رضا خان در جهت گیری نفتی در طول عمر حاکمیتش قراردادی با هیچ کشوری به جز انگلیس نبست و همه بحثهایی که درباره اواخر دوره حکومت رضا شاه مبنی بر طرفداری از آلمانها مطرح میشود کاملا جنبه تبلیغاتی دارد، چون رضا خان زمانی با آلمانها پیوند خورد که سیاست خود انگلیسیها دفاع و حمایت از نازیسم بود؛ بنابراین خروج رضا خان از ایران جنبه تنبیهی نداشت و اگر تنبیه بود که سلطنت را در خانواده او حفظ نمیکردند و اموالش را به فرزندانش منتقل نمیکردند.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران خاطرنشان کرد: هیچ کسی در این تردید نداشت که بسیاری از اموال ملت با قلدری از سوی رضا خان تصاحب شده بود و در اسناد بسیاری تصریح شده که رضا خان در طول این ۲۰ سال حاکمیتش بیش از یک سوم از اراضی دایر کل کشور را از آن خودش کرد و و بعد از دوران کناره گیری هم انگلیسیها همه این املاک و اموال را به پسر او منتقل کردند.
سلیمی نمین با بیان اینکه تلاشهایی که با هدف دفاع از رضا شاه بدون توجه به اسناد ومدارک موجود است گفت: این سوال را باید از کسانی که چنین هدفی را دنبال میکنند پرسید که ازچه چیز رضا خان دفاع میکنند؟ او یک آدم دیکتاتوری بود که علاوه بر ولع سیری ناپذیر به ثروت یک آدم جانی بوده که همه کسانی را که در اطرافش بودند و خدمتی کرده بودند و کمترین عرق ملی داشتند میکشت و کسان دیگری مثل مصدق را زندانی کرد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد