به گزارش خبرنگار جامجم، چهارمرد زندانی محکوم به قصاص چند روزی بود به اتاق سوئیت زندان قزلحصار کرج منتقل شده بودند که سرانجام بامداد چهارشنبه بیست و چهارم آبان امسال از راه رسید و آنها از سوئیتها خارج شدند. وصیتنامههایشان را نوشتند و به جایگاه اعدام رفتند.
اولین محکوم به قصاص شهرام بود که همسرش را در بهار سال ۹۳ به قتل رسانده بود. خانواده این زن از دامادشان شکایت کرده و پروندهای در این باره تشکیل شد. شهرام در تحقیقات اولیه مدعی بود که همسرش طلاق گرفته و از او خبری ندارد. اما وقتی ماموران طلاقنامه او را بررسی کردند معلوم شد این مدرک جعلی است و همین باعث شد او به قتل اعتراف کند: همسرم با خانوادهاش آپارتمانی را شراکتی خریدند. سر همین آپارتمان با او دعوا کردم و با دستانم خفهاش کردم. جسدش را با یکی از اقوام به خانه باغ قدیمی خانوادگی در فیروزکوه بردم و دفن کردم. بعد طلاقنامهای جعلی درست کردم. در ادامه با همکاری چند جاعل، سند خانه، خودرو و ویلای شمال همسرم را به نام خودم ثبت کردم و پولهایش را به سرقت بردم.
دومین زندانی محکوم به قصاص، شهاب بود که ششم بهمن سال ۹۶ درجریان درگیری، مرد جوان متاهلی را که دو فرزند داشت با ضربه چاقو به قتل رساند. او درجریان محاکمه در دادگاه گفت: خانوادهام و خانواده مقتول از سال ۶۴ بر سر معامله یک قطعه زمین با هم اختلاف داشتند و این درگیری و اختلاف به ما که فرزندانشان بودیم هم کشیده شد. شب حادثه برسر همان زمین دوباره مشکل و دعوا پیش آمد و من مرتکب قتل شدم.
اما سومین اعدامی که پای چوبه دار رفت، مهرداد بود که چهار سال قبل در جریان درگیری خانوادگی در خانهشان در یکی از محلههای جنوبی تهران برادر زن خود را با ضربه چاقو کشت و در دادگاه محاکمه و حکم قصاص گرفت.
چهارمین زندانی محکوم به قصاص فرشید بود. او که مغازهدار بود در محل کارش با دختری آشنا شد و با او ازدواج کرد اما دچار اختلاف شدند. این مشکلات و اختلافات بعد از تولد دخترشان بیشتر شد چون فرشید دوست نداشت بچهای داشته باشد. خرداد سال ۹۳ فرشید، شربتی با داروی بیهوشی درست کرد و به همسرش و دختر دو ماههاش داد. بعد شیر گاز را باز کرد تا مرگ آن دو را گازگرفتگی جلوه دهد که آن موقع موفق شد اما بعد از دو سال در اثر عذاب وجدان خود را تسلیم پلیس کرد و در این مدت در زندان به سر میبرد. طناب دار برگردن چهار محکوم آویخته شد. آنها با التماس درخواست بخشش از خانواده قربانیان را داشتند. مادرزن شهرام به محل اجرای حکم نیامده و از طرف خود وکیلی را برای نظارت بر اجرای حکم به زندان فرستاده بود. از او خواسته شد اهرم را بکشد تا حکم اجرا شود اما او با دیدن چهره ملتمسانه مرد اعدامی نتوانست این کار را انجام دهد و اعلام کرد من ناظرم و نمیتوانم در نبود ولیدم حکم را اجرا کنم که به این ترتیب حکم شهرام متوقف شد و به سلولش بازگشت. بعد نوبت به والدین و فرزندان مقتول پرونده شهاب رسید که آنها هم اعلام کردند حکم را اجرا نمیکنند، به او یک ماه مهلت میدهیم تا وجهالمصالحهای را تهیه کند. همچنین خانواده مرد اعدامی و برادران او زادگاهشان را ترک کنند و تا ۵۰ سال دیگر به آنجا بازنگردند که حکم او نیز متوقف شد. اگر او در این یک ماه رضایت نگیرد دوباره به پای چوبه دار میرود. اما دو زندانی دیگر که یکی برادرزنش را کشته و دیگری همسر و دختر دو ماههاش را به قتل رسانده بود نتوانستند رضایت بگیرند و قصاص شدند.