واکنشها نسبت به این اثر متفاوت بود؛ عدهای از کارشناسان که هنوز چشم و گوششان به این جنس کار عادت نکردهبود و غرق در دنیای کلیشهای بودند، کمدی را دور از شأن ژانر دفاعمقدس تلقی کردند و مقابل «لیلی با من است» موضع گرفتند، عدهای هم با آغوش باز پذیرای این همه تازگی شدند.
مخاطبان معمول سینما و تلویزیون، استقبال خوبی از اثر داشتند و به همین خاطر بارها بازپخش سینمایی و سریال آن در جعبه جادو را تماشا کردند. سریال درباره یک گروه تصویربرداری بود که راهی جنگ میشوند و قرار است از مناطقی پشت خط نبرد گزارش تهیه کنند.
نقش اصلی قصه با نام صادق مشکینی که گرفتاری مالی و خانوادگی دارد با هزار نگرانی راهی این سفر میشود و ناخواسته به خط مقدم میرسد. حضور او در آن جغرافیا و گیر افتادن در موقعیتی که باید آرپیجی دست بگیرد، باعث دگرگونی شخصیتش میشود.
این فیلم را هنوز بسیاری بهترین کمدی جنگی ایرانی میدانند و با اشکهای صادق و جوش زدنهای آقای کمالی خاطره دارند. این اثر نمایشی در زمان خود واقعا جسورانه به حساب میآمد و از این حیث نامش را در تاریخ سینمای ایران ثبت شدهاست. اثری که راه را برای گام برداشتن سایر آثار در این فضا گشود و الگوی شوخیهای بسیاری از فیلمها و سریالهای کمدی جنگی پس از خود شد. کمند سلیمانی، زندهیاد شهرام عبدلی، رضا ایرانمنش، عنایتا... بخشی، فریده دریامج و... از بازیگران این سریال بودند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
دکتر فواد ایزدی درگفت و گو با «جام جم»:
حسین حبیبی در گفتوگو با «جامجم» از سرچشمههای نگارگری گفت