دستمزد ۵۰۰میلیونی برای قتل شوهر!

تحقیقات جنایی درباره این پرونده پیچیده از شامگاه بیست و نهمین روز شهریور سال گذشته و با گزارش قتل مرد ۵۷ساله ای در محله گلبرگ تهران آغاز شد. پس از این تماس کارآگاهان جرایم جنایی تهران همراه بازپرس ویژه قتل در این خانه حاضر شدند. 
همسر مقتول که با پلیس تماس گرفته بود در تحقیقات گفت: «من و دخترم به مهمانی رفته بودیم و وقتی برگشتیم با جسد فرهاد در اتاقش روبه رو شدیم . مقداری پول و سکه از خانه مان سرقت شده است.»
جسد فرهاد که به نظر می رسید خفه شده است به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران به بررسی دوربین های مداربسته خانه پرداخته و دریافتند، پس از خروج همسر و دختر مقتول از خانه دو مرد وارد خانه شده و ساعتی بعد هراسان آنجا را ترک کردند. همچنین در موتورخانه ساختمان چند فیلتر سیگار پیدا شد که نشان می داد، قاتلان آنجا منتظر ماندند تا مقتول بخوابد و وارد خانه شوند. 
در حالی که هویت دو مظنون مشخص نبود، تیم جنایی متوجه اختلاف فرهاد و همسرش مینا شدند. مینا دوباره به اداره آگاهی احضار شد و این بار گفت :«قبول دارم با همسرم اختلاف داشتم اما این اختلاف در حدی نبود که بخواهم او را بکشم. بعد از فارغ التحصیلی دخترم ما تصمیم به مهاجرت گرفتیم اما شوهرم مخالف بود. فرهاد با اینکه وضع مالی خوبی داشت، می گفت پولی برای مهاجرت ما نمی دهد.»
ماموران که با فرضیه توطئه خانوادگی برای قتل این مرد رو به رو شده بودند به تحقیقات ادامه داده تا اینکه رد دو مرد به نام های فرشاد و اردلان را در این جنایت به دست آورده و آنها را بازداشت کردند. 
متهمان در ابتدا منکر نقش داشتن در این ماجرا شدند اما وقتی با فیلم ورود و خروجشان به خانه روبه رو شدند لب به اعتراف باز کرده و گفتند؛ مینا به ما پول داد تا شوهرش را بکشیم و براساس نقشه ای که طراحی کرده بود، شبانه وارد خانه شان شده و فرهاد را با طناب خفه کردیم.
با تکمیل تحقیقات برای فرشاد و اردلان به اتهام مشارکت در قتل و برای مینا به اتهام معاونت در قتل کیفرخواست صادر شد و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. متهمان در شعبه سیزدهم پای میز محاکمه قرار گرفتند و اولیای دم برای آنها درخواست قصاص کردند. 
در ادامه جلسه متهمان در جایگاه دفاع قرار گرفته و اتهام‌شان را رد کردند و ادعای جدیدی را مطرح کردند. فرشاد دربرابر اتهام مشارکت در قتل گفت: یک روز اردلان سراغم آمد و گفت با زنی به نام مینا آشنا شده است. مینا از اردلان خواسته بود شوهرش را بکشد. مینا گفته بود به هر کسی که در کشتن شوهرش کمک کند، ۵۰۰ میلیون تومان می دهد. همین باعث شد وسوسه شوم و با او همکاری کنم. طبق نقشه مینا در را برایمان بازگذاشت و ما به شوفاژ خانه رفتیم و آنجا مخفی شدیم. بعد در فرصت مناسب وارد ساختمان شده و طناب را دور گردن فرهاد انداختیم و کشیدیم اما در این هنگام او بیدار شد و تقلا کرد. ما هم از ترس فرار کردیم.
متهم در ادامه ادعا کرد: وقتی ما خانه را ترک کردیم ، مردی مقابل در کشیک می داد که مطمئنم از طرف مینا بوده است. به احتمال زیاد او بعد از ما وارد خانه شده و فرهاد را خفه کرده است.
سپس اردلان در جایگاه قرار گرفت و گفت : فرشاد واقعیت ماجرا را تعریف کرد. مینا به هرکدام از ما ۵۰۰میلیون تومان داد تا شوهرش را بکشیم اما وسط کار ترسیدیم و نتوانستیم او را خفه کنیم. آن مردی که مقابل در ایستاده بود، قاتل فرهاد است. ما به خانه فرهاد رفتیم اما او را نکشتیم.
مینا سومین متهم پرونده بود که در جایگاه دفاع ایستاد و گفت: شوهرم مخالف مهاجرت من و دخترم بود و بر سر این موضوع با هم اختلاف داشتیم اما راضی به مرگش نبودم. من پولی به دو متهم دیگر پرونده برای کشتن شوهرم ندادم. بعد از مرگ شوهرم ۲۵۰میلیون تومان خرج مراسم کفن و دفن او کردم. اگر راضی به مرگ او بودم این پول را هزینه نمی کردم.
در پایان وکیل فرشاد خواستار تحقیقات بیشتر در پرونده شد و عنوان کرد: موکلم و همدستش جثه کوچکی داشتند و نمی توانستند دربرابر فرهاد مقاومت کنند. آنها می‌گویند وقتی فرهاد بلند شده، ترسیده و فرار کردند. بعد هم مردی را مقابل در دیده اند که احتمال می دهند او مرتکب قتل شده باشد. به همین خاطر درخواست دارم درباره این ادعا تحقیقاتی انجام شود. 
قضات در پایان دادگاه وارد شور شده و پرونده را برای رفع نواقص و تحقیقات بیشتر به دادسرا بازگردانند.