به گزارش جامجم آنلاین، جعفر شریف امامی یکی از مهرهها مهم سیاسی حکومت پهلوی و اعضای موثر فراماسونری در ایران بود که طی سالهای مختلف مسوولیتهای گوناگونی را به عهده گرفت. سناتوری مجلس، تصدی وزارت خانههای راه، صنایع و معادن در کابینههای مختلف ریاست مجلس سنای ایران، نیابت بنیاد پهلوی و نخست وزیری دور اول از ۹ شهریور ۱۳۳۹ تا ۱۵ اردیبهشت ۱۳۴۰ از جمله مناصبی بود که وی تجربه کرده بود و در نهایت بعد از رایزنیها قرعه تشکیل کابینه در شهریور ۱۳۵۷ به نام او افتاد.
پیشنهاد نخست وزیری شریف امامی از سوی برخی از محافل سیاسی داخلی و خارجی به شاه داده شد با این انگیزه که وی با نشان دادن چهرهای مسالمت جویانه بتواند با طرح برخی شعارهایی مبنی بر دادن آزادیهای نسبی در سطح مطبوعات راهی را برای برقراری ارتباط با محافلی از مخالفان میانه رو حکومت پهلوی را بحران نجات دهد. ماموریت او این بود که از یکسو در ظاهر نشان دهد که رویه سازشکارانهای را با انقلابیون در پیش گرفته است و در کنار آن با دستگیری هدفمند مخالفان، هستههای مقاومت را در هم شکند.
این انتخاب در حالی صورت گرفت که برخی از ناظران خارجی هم شریف امامی را برای تصدی این مسوولیت در آن مقطع ناکارآمد میدانستند. در همین زمینه سرالدون گریفیث، از نمایندگان سابق پارلمان انگلیس که شاهد تغییرات آن زمان ایران بود و با مقامات ایران ارتباط داشت، در کتاب خود با عنوان «ایران پرتلاطم»، در توصیف شریفامامی میگوید: جانشین آموزگار کمفکرتر از او و سنش بیش از هفتاد سال بود. انتخاب شریفامامی، رئیس مجلس سنا و بنیاد پهلوی، یعنی سازمانی که پول شاه و خانوادهاش را در هتلها و کازینوهای ایران و آسمانخراشهای نیویورک سرمایهگذاری میکرد، یک فاجعه بود. این گزینش در این میان سودمند نبود.
شریف امامی بعد از کسب رای اعتماد مامور تشکیل کابینه شد، اما نکته قابل تامل اینکه او تعدادی قابل توجهی از اعضای دولت خود را از میان اعضای ساواک انتخاب کرد و حتی طرحهای دولت را با همکاری و رایزنی ناصر مقدم رئیس ساواک برنامه ریزی کرد. نخست وزیر در اقدام بعدی برای جلوگیری از گسترش بحران و شدت اعتراضات نشستها متعددی را با فرماندهان نظامی برگزار کرد. یکی از ترفندهای رژیم برای کاهش اعتراضات عمومی آزادی شماری از زندانیان سیاسی به مناسبهای مختلف بود و البته تبلیغات وسیعی را هم در این باره برای تحت تاثیر قراردادن افکار عمومی براه انداخت.
شریف امامی در این دوره بسیار تلاش کرد تا خود را چهرهای مدافع مذهب نشان داد و قدمهای اولیه این کار هم از همان مقطع گرفتن رای اعتماد از مجلس برداشت و خود را منتسب به خاندان روحانیت دانست و تاکید کرد که در امور شرعی از یکی از مراجع وقت حوزه علمیه قم تقلید میکند. او بر اینکه نشان دهد حامی اصول و ارزشهای دینی است تقویم رسمی کشور را از تاریخ شاهنشاهی به تاریخ هجری شمسی تغییر داد.
تأسیس وزارتی با عنوان اداره موقوفات مذهبی، بستن چندین قمارخانه و تعطیلی بسیاری از کلوپهای شبانه، آزادی عمل دادن به احزاب سیاسی، اجازه پخش تلویزیونی به مذاکرات مجلس و تدوین برنامه مبارزه با فساد، افزایش حقوق کارمندان دولت در سراسر کشور، صدور دستور مجازات سریع عاملان قتل عام معترضان شهرهای تبریز و اصفهان، انحلال حزب رستاخیر و برکناری تعدادی از بهائیان از پستهای دولتی و دادن وعده برگزاری انتخابات آزاد از دیگر اقدامات شریف امامی در این راستا بود. در همین راستا برای نخستین بار، تصویر و اخبار مربوط به امام خمینی در شمارههای فوقالعاده دو روزنامه کیهان و اطلاعات، به تاریخ هفتم شهریور ماه ۱۳۵۷ منتشر شد.
ژستهای سیاسی شریف امامی که براساس طرح و نقشههای قبلی بود نه دوستان و همکارانش را امیدوار کرد و نه باعث ایجاد خللی در بین انقلابیون شده بود. محافل خارجی هم که تحولات ایران را دنبال میکردند هم اساسا نخست وزیر را در اجرایی کردن وعده هایش جدی نمیدانستند. در همین ارتباط وقتی که بحث بستن کازینوها و قمارخانه از سوی شریف امامی مطرح شد روزنامه لوموند اقدامات نخست وزیر را به سخره گرفت و نوشت: «.. شریف امامی قمارخانههایی را تعطیل کرد که تا دیروز خودش ـ به عنوان سرپرست بنیاد پهلوی ـ اداره امور آنها را به عهده داشت...»
وعدههای شریف امامی مبنی بر برداشتن سانسور از مطبوعات هم به مذاق دوستان و همکاران او خوش نیامد و در جلسات شورای امنیت ملی برخی از کارگزاران شاه نسبت به این مساله نسبت به او اعتراض داشتند. از جمله ارتشبد ازهاری که در یکی از جلسات به شریف امامی گفته بود: وقتی در روزنامه عکس آیت الله خمینی را چاپ میکنند فردا حرف ما هم تاثیر نمیکند... هم اکنون من اعلام خطر میکنم، روزنامههای شما به هر علتی و رادیو تلویزیون روی افراد ارتش شاهنشاهی روزبهروز اثر میگذارند... اصلاً حکومت نظامی میگوید روزنامه نمیخواهد مگر چطور میشود؟ اصلاً ببندش.
در مقابل اقدامات رژیم پهلوی، امام خمینی با هوشمندی در تاریخ ۶ شهریور ۱۳۵۷ پیامی به ملت ایران فرستاد و نخستوزیری شریفامامی را «توطئه خطرناکی» نامید که با اندکی سستی و تغافل ملت به مأیوس شدن از بهدست آوردن آزادی و استقلال و حقوق بشر منجر میشود. امام تغییر نخستوزیر از آموزگار به شریفامامی را تبدیل مهره به مهرهاى دانست که «از اول با اسلحه فریب و ریاکارى وارد میدان شده است به امر شاه، توطئه اغفال ملت و شکستن نهضت اسلامى است، ... اکنون که ثابت شد توپ و تانک و ارعاب و تهدید در مقابل ملت بهپاخاسته اثر خود را از دست داده، دست به نیرنگ شیطانى زده و با مطالب بسیار اغفالکننده مىخواهد جنایتها و خیانتهاى خود را ادامه دهد». امام ایده حکومت آشتی ملی شریفامامی را به چالش کشید که در محیطى «حکومت آشتى ملى» را اعلام مىکنند که «توپها و تانکها و مسلسلها توسط ارتش و سایر مأموران در شهرستانها مشغول سرکوبى ملتى است که حقوق اولیه بشر و اجراى احکام اسلام را خواستار است.» (سرنوشت آخرین برگ برنده شاه، سایت موسسه مطالعات تاریخ معاصر، بخش مقالات)
مشخص بود که چنین رفتاری از سوی رژیم پهلوی ته مانده تلاشی بود که برای مقابله با انقلابیون و ایجاد شکاف و جدایی در صفوف مخالفان صورت میگرفت. آنها در پی آن بودند تا توجه و تمرکز نیرویهای انقلابی را از امام منحرف کنند.
سولیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران در کتاب خود به نام ماموریت در ایران به ساده انگاریهای دربار و شریف امامی نخست وزیر وقت و توهم آنها نسبت به منزوی شدن امام در باور مردم به خاطر حضورشان در پاریس اشاره میکند و مینویسد: بر عکس تصورات شریف امامی که میگفت آیتالله خمینی در پاریس به کلی فراموش خواهد شد، آیت الله در مرکز توجه مطبوعات و محافل سیاسی جهان قرار گرفت و با رادیو و تلویزیونهای دنیا تماس روزانه برقرار کرد. چهره عجیب و استثنائی این مرد روحانی که در زیر درختی در حومه پاریس نشسته و با سخنان آتشین خود بر ضد شاه از هزاران کیلومتر دورتر انقلابی را رهبری میکرد توجه همه جهانیان را به خود جلب کرده بود.
کمی بعد با گسترش اعتراضات کاملا مشخص شد که این ترفندها برای خاموش کردن جو انقلابی راه به جایی نمیبرد. در پی برگزاری راهپیمایی میلیونی عید فطر و ۱۶ شهریور در تهران و اعتراضات خونین مردم در سایر شهرهای ایران از جمله تبریز، شیراز، اصفهان، قم، قزوین و... شریف امامی خود را در آستانه سقوط دید و در اقدامی شتابآلود دست به کار شد و شبانه اعضای شورای امنیت ملی را به جلسهای مهم فراخواند. وزیر خارجه، رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران، رئیس ساواک، رئیس کل شهربانی، وزیر کشور... اغلب مسوولین بلندپایه کشور در این جلسه حضور داشتند. در ابتدای جلسه رئیس ساواک سپهبد مقدم گزارشی از چند روز اقدامات مردم انقلابی ارائه داد و اعلام کرد: که روز ۱۷ شهریور قرار است تظاهرات و اغتشاش صورت بگیرد و لازم است اعلام حکومت نظامی شود. همه اعضای جلسه بر ضرورت حکومت نظامی تأکید داشتند. نکته قابل تامل اینکه، بیشترین تظاهراتها و اقدامات اعتراضآمیز در شهرهایی صورت گرفته بود که در آنها اعلام حکومت نظامی شده بود.
شریف امامی که در ابتدای تشکیل کابینه مدعی روابط گرم با روحانیون و نیروهای مذهبی بود و شعار آشتی ملی را سر میداد، بعد از اینکه در جریان تصمیم مردم قرار گرفت اعلام کرد که کشور در جریان یک توطئه ضد مردمی قرار گرفته و محرکین این توطئه نیز شناخته شده اند و چارهای جز بازداشت آنان نیست و صلاح در این است که برای تسلط به امور، حکومت نظامی برقرار شود و بدین ترتیب بهانه لازم برای کشتار مردم در روز بعد یعنی جمعه خونین در میدان شهدا (ژاله سابق) به دست ماموران رژیم پهلوی فراهم شد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: