او معتقد بود عکاس جنگ، عکاسی است که وقتی صدای سوت خمپاره را شنید، خیز نگیرد بلکه استوار ایستادهباشد و لحظه برخورد خمپاره را ثبت و ضبط کند.
گودرزی کیا ۲۹ مهر ۱۳۶۳ طی عملیات عاشورا و در منطقه عملیاتی میمک به شهادت رسید.» این یکی از قصههایی است که مجموعه مستند داستانی «یکی بود یکی نبود» تلاش میکند روایت کند. این مجموعه فرازهای مختلف زندگی این افراد را از نگاه اطرافیانشان بازتعریف میکند؛ افرادی که گرچه سالیان درازی از سفر بیبازگشت آنان گذشته اما تاثیری که از خود بر زندگی دیگران گذاشتهاند، به داستانی فراموشناشدنی تبدیل شدهاست. این مجموعه در ۲۰قسمت به کارگردانی و تهیهکنندگی رضا مهرانفر در گروه تاریخ، فرهنگ و هنر شبکه یک سیما تولید شدهاست و شنبه تا چهارشنبه ساعت۱۷ روی آنتن این شبکه میرود. در ادامه مهرانفر به جامجم از تولید این مستند میگوید.
کارگردان و تهیهکننده این مجموعه مستند در گفتوگو با جامجم بیان میکند: یکی بود، یکی نبود درظاهر برشی از زندگی آدمهای عادی است که جنگ هشتساله، تبدیل به نقطه خاص زندگی آنها شده و زندگی بهظاهر معمولیشان، پر از ناگفتههایی است که تاکنون کمتر به آن پرداخته شدهاست. از دیدگاه من، سبک زندگی این آدمها، به اندازه کافى ناشناختهبود و به همین دلیل ترجیح دادم براى بهتصویر کشیدن داستان زندگىشان، هیچگونه دخل و تصرف و قضاوتی در روایت کردن زندگی آنها وجود نداشتهباشد.
رضا مهرانفر ادامه میدهد: از طرف دیگر، بعد ناشناخته زندگى آدمهاى این مجموعه و تاثیراتی که بر زندگی اطرافیانشان گذاشتند، در قاب مستند، زیباتر و شفافتر بازگو میشد و مخاطب فیلم حس همذاتپنداری بیشتری نسبت به آنها پیدا میکرد.
دوری از کلیشههای رایج
این کارگردان درباره علاقه خود به این حوزه عنوان میکند: من در طول این سالها، همواره دغدغه ساخت مستند را داشتهام و در سالهای گذشته در مقاطع مختلف، گریزی به ساخت فیلمهای مستند زدهام که برخی آنها در جشنوارههای مختلف نیز به نمایش درآمدند و برخی دیگر هم در شبکههای تلویزیونی پخش شدند و حالا ساخت این مجموعه، بهانهای شد تا علاوه بر مستندسازی، به زندگی آدمهای جنگ از زاویه موردعلاقهام بپردازم و کار متفاوتتری از کارهای گذشتهام داشتهباشم.
این تهیهکننده و کارگردان ادامه میدهد: در طول تولید این مستند، تمام تلاشم بر این بود تا از کلیشههای رایج که سالهاست در موضوع جنگ و آدمهای جنگ تکرار شدهاست، دوری کنم و سبک و سیاق دیگری را در ساختار فیلم بهکار ببرم. فرآیند پژوهش و سوژهیابی در این مجموعه مستند به فرآیندی زمانبر تبدیل شد و در همان ابتدا، کار سوژهیابی از آنچه در تصور من و تیم تولید بود، کندتر پیش رفت. وی میافزاید: ما در ابتدای راه بر این تصور بودیم که نهادها و ارگانهای مختلف بابت اهمیت موضوع به ما در رسیدن به سوژههای مناسب کمک خواهندکرد اما هرچه جلوتر رفتیم روال آنطور که فکر میکردیم پیش نرفت و حمایت معنوی این دوستان شامل حال ما نشد. بنابراین با کمک چند نفر از دوستانم که در مناطق مختلف ایران بودند و با توجه به ابراز علاقهشان نسبت به موضوع مستند، شروع به پیدا کردن سوژهها کردیم.
مهرانفر توضیح میدهد: روال کار اینطور بود که سوژههای پیشنهادی از طرف دوستان به تیم برنامهساز ارائه میشد و ما طی جلسات کارشناسی و تشکیل اتاق فکر، مناسبترین سوژههایی را که با اهداف ما همخوانی داشت، انتخاب کرده و سراغشان میرفتیم. همه تلاش من و همکارانم بر این بود که سراغ زوایای پنهان زندگی کسانی برویم که به واسطه یک تلنگر مسیر زندگیشان تغییر کرده و در راه اینتغییر بر اطرافیانشان نیز تاثیر گذاشتهاند.
احتمال ساخت اثر داستانی
از مهرانفر درباره پخش این مجموعه از شبکه یک سیما میپرسیم که وی پاسخ میدهد: بهنظر من شبکه یک سیما، به دلیل نوع و گستردگی مخاطب، انتخاب مناسبی برای پخش این مجموعه بود. مدیران این شبکه، در تمام مدت تولید، حمایتهای خوبی از این مجموعه کردند و نهایت تلاش خود را در جهت هرچه بهتر دیده شدن یکی بود یکی نبود بهکار بستند. درخصوص انتخاب ساعت پخش، نظرات تیم سازنده به شبکه منعکس و در نهایت باتوجه به جدول پخش برنامهها این ساعت برای آنتن در نظر گرفته شد هرچند زمان پخش در دیده شدن اثر و میزان جذب مخاطب تاثیر زیادی میگذارد و این مجموعه نیز از این قانون مسثتنا نبودهاست.
این کارگردان در مورد تاثیرگذاری این شخصیتها شرح میدهد: با اینکه تمام سوژهها با دقت و وسواس خاصی انتخاب شدند ولی زندگی برخی از آنها بهصورت خاص، بر من اثری ویژه گذاشت و مدتها فکرم را به خود مشغول میکرد تا جایی که بارها به ساخت نسخه سینمایی و داستانی از آنها فکر کردم. دور از ذهن نیست که برخی قسمتهای این مجموعه در آیندهای نهچندان دور، به نسخهای بلند و مفصلتر تبدیل و آماده شرکت در جشنوارهها شود.
مهرانفر میگوید: برخلاف تصور عموم و حتی برخی مدیران که فکر میکنند ساخت مستند نسبت به برنامه نمایشی به هزینه و پیشتولید سبکتری نیاز دارد، باید گفت که این کار از مرحله سوژهیابی تا تحویل نهایی، بسیار زمانبر و پرهزینه بوده و همانگونه که در آثار داستانی و نمایشی ترجیح بر استفاده از عوامل حرفهای و تجهیزات مناسب و بهروز است، در ساخت مستند نیز این معیارها مهم و در کیفیت نهایی کار تاثیر مستقیم میگذارد و ساده پنداشتن آن به تولید آثاری با کیفیت نازل میانجامد که نمونههای زیادی از آن را تاکنون مشاهده کردهایم.
چالشهای ساخت مستند
مهرانفر درباره چالشهایی که در ساخت این اثر وجود داشت، توضیح میدهد: همانطور که قبلا نیز اشاره کردم ما در آغاز کار، روی کمک برخی دوستان، ارگانها و سازمانهای مرتبط بهخاطر اهمیت و نوع موضوع این مجموعه حسابی ویژه باز کردهبودیم که عملا در ادامه راه، حمایت خاصی از این دوستان ندیدیم و متوجه شدیم متاسفانه نوع دغدغههای ما با برخی دوستان همخوانی ندارد و ما باید ادامه راه را به تنهایی طی کنیم، از این موضوع که گلههای زیادی دربارهاش داریم بگذریم، تنوع آب و هوایی و جغرافیایی مکانهای تصویربرداری بود. بهطوری که برخی سوژهها در اقلیم جنوب کشور و برخی دیگر در مناطق کوهستانی و یا گرمسیری بودند و هماهنگی و بعد مسافت، کار را با مشکل مواجه میکرد. ضبط این مجموعه، مدت یکسال بهطول انجامید و همین طولانی شدن پروژه، مانند راه رفتن بر لبه تیغ، ممکن بود به کلیت کار آسیب جدی وارد کند. هرچند همدلی و همراهی گروه و حمایت مدیران شبکه، مانع این اتفاق شد. در پایان از همه کسانی که بدون هیچ چشمداشتی من و گروه سازنده را همراهی کردند، تشکر و قدردانی میکنم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد