قهرمانان تراژدی شاهچراغ

به گزارش خبرنگار جام‌جم، حوالی ساعت ۱۹ یکشنبه مرد تاجیک‌تبار به‌نام رحمت‌ا...نوروزاف درحالی‌که اسلحه کلاشینکفی در دست داشت، از باب‌المهدی در بخش جنوبی صحن حرم شاهچراغ وارد شد. او براساس نقشه تروریست‌های تکفیری قصد داشت خود را به داخل حرم برساند و به سمت نمازگزاران شلیک کند. او برای اجرای نقشه‌اش چهار تیغه خشاب هم آورده بود.  تروریست تکفیری که تصور می‌کرد با شلیک گلوله به‌راحتی خود را به صحن می‌رساند در مقابل اتاقک نگهبانی با نیروهای امنیتی رو‌به‌رو شد. سه نفر از ماموران یگان حفاظت در مسیر حرکت او قرار گرفتند و سینه خود را در برابر شلیک‌های او سپر کردند تا زائران فرصت فرار داشته باشند. نوروزاف فقط انگشت روی ماشه گذاشته بود و شلیک می‌کرد. سه مامور یگان حفاظت هدف گلوله قرار گرفته و نقش بر زمین شدند. مرد تروریست هم به سمت صحن حرکت کرد. یکی از نیروهای امنیتی حرم می‌گوید: «سه نفر بودیم که خود را در برابر شلیک‌های مرد مهاجم سپر کردیم. تنها راهی بود که آن لحظه می‌توانستیم انجام دهیم تا به مردم شلیک نشود.» یکی از نیروهای یگان حفاظت در بخش مراقبت‌های ویژه بستری است و دو نفر دیگر وضعیت بهتری دارند.  در این هنگام قهرمان اصلی ماجرای شاهچراغ از جان خود گذشت تا جان‌های دیگر گرفته نشود. بادپای، مرد جوانی که خادم حرم شاهچراغ است، با شنیدن صدای گلوله‌ها به یاد حادثه آبان سال گذشته افتاد. می‌دانست اگر جلوی این تروریست گرفته نشود، جان زائران را می‌گیرد. «با دیدن تروریست ابتدا ترسیدم اما بعد فقط به نجات جان زائران فکر می‌کردم و جان خودم مهم نبود. او اسلحه در دست داشت و به هرکسی در مقابلش بود شلیک می‌کرد. انگار خود حضرت شاهچراغ نیرویی به من داد تا بتوانم به سمت تروریست بروم.» بادپای، اسلحه‌ای برای دفاع یا متوقف‌کردن نوروزاف نداشت. زیر لب یاعلی گفت و به سمت تروریست تکفیری رفت. خود را روی تروریست خیمه کرد و او را روی زمین انداخت. «وقتی تروریست مسلح را روی زمین انداختم، نیروهای امنیتی هم آمدند و دستگیرش کردند.» به او گفته‌اند درباره این اتفاق مصاحبه نکن و به‌همین‌دلیل تمایلی به حرف‌زدن ندارد و مدام تاکید می‌کند حضرت شاهچراغ به او نیرویی داد تا بتواند تروریست را دستگیر کند. 

قهرمان دیگر، کرمعلی ۶۲ساله است که هنگامی که قصد داشت مانع نوروزاف شود هدف گلوله او قرار گرفت و حالا در بیمارستان بستری است. «یکی از زائران نیاز به ویلچر داشت. به‌همین‌دلیل از صحن بیرون آمده و در جست‌وجوی ویلچر در محوطه بودم که تروریست از در باب‌المهدی وارد شد و همین‌طور شلیک می‌کرد. مسیرم را تغییر داده و به سمتش رفتم تا مانع حرکتش به سمت صحن شوم اما او وقتی با من روبه‌رو شد شلیک کرد و زخمی شدم.» 

این حادثه تروریستی قهرمان کوچکی هم داشت. شاید فیلمش را دیده باشید. هنگامی که زائران در حال فرار هستند، مردی توان از دست ‌داده و کنار دیوار می‌نشیند. کودکی هنگام فرار او را می‌بیند و برمی‌گردد تا به او برای فرار کمک کند. ماجرای تروریستی شاهچراغ شاید یک روی تلخ داشته باشد اما یک روی دیگرش نمایش‌دهنده عیار ازخودگذشتگی و شجاعت مردم ایران در برابر نجات جان همنوعان بود.