رهایمان کنید!
چرا یک جریان به نظارت صداوسیما معترض است

رهایمان کنید!

چرا سریال‌های ایرانی پلتفرم‌های داخلی‌ به ترویج شرب خمر اصرار دارند؟

گناه‌ فروشی مرگبار‌ در نمایش‌ خانگی

مسمومیت و مرگ عده‌ای بر اثر مشروبات الکلی که اخیرا خبرساز شد، فارغ از این‌که تبعات عادت مضر، ناپسند و غیرشرعی برخی افراد جامعه است، تحت تاثیر هنجارشکنی‌ها و قبح‌زدایی و عادی‌سازی آشکار سریال‌های شبکه نمایش خانگی قرار دارد و نمی‌توان اثرات مخرب این رهایی و بی‌قیدی محصولات نمایشی پلتفرم‌ها را انکار کرد.
کد خبر: ۱۴۱۳۱۹۶
نویسنده امید رحمانی - گروه فرهنگ و هنر

در انفعال مدیران شبکه نمایش خانگی و بی‌اعتنایی به دغدغه‌مندی و احساس مسئولیت ساترا، شاهد تولید و نمایش مدام سریال‌هایی هستیم که تقریبا در همه زوایا کیان خانواده و فرهنگ ایرانی و اسلامی کشور را نشانه گرفته است و سازندگان این آثار بدون این‌که ابایی در این زمینه داشته باشند و صلاح و امنیت روانی خانواده‌ها را به‌عنوان مخاطب درنظر بگیرند، به نمایش انواع و اقسام هنجارشکنی‌ها اصرار دارند.

این فقط یک فیلم نیست

با این‌که سینما و تلویزیون، مدیوم‌های هنر ــ صنعت سرگرمی هستند و ظاهرا می‌توان تولیدات در این رسانه‌ها را در قالب سرگرمی، توجیه کرد اما خوش‌خیالی است اگر از اثرات و تبعات محصولات نمایشی غافل باشیم و همه چیز را به یک سرگرمی ساده تقلیل دهیم. به‌دلیل گستره و دامنه نفوذ و به‌خصوص جذابیت سینما و تلویزیون (که اینجا شبکه نمایش خانگی را هم زیرمجموعه آن درنظر می‌گیریم)، کوچک‌ترین حرف و رفتار شخصیت‌ها می‌تواند خروجی‌ها و بازتاب‌ها و تقلیدهایی در دنیای واقعی داشته باشد به‌خصوص اگر مخاطبان، درک و دانش تفکیک جهان نمایشی و واقعیت را نداشته باشند. چه بخواهیم چه نخواهیم محصولات نمایشی و شهرت و محبوبیت بازیگران، جنبه الگویی هم دارند و نقش‌ها در پی مشاهده و رصدی مدام، در فرامتن امکان بازنمایی و معادل‌سازی خواهند داشت. بنابراین به کار بردن این جمله که «این فقط یک فیلم یا سریال است» منطقی و اقناع‌کننده نیست و بیشتر توجیه و شانه خالی‌کردن از زیر بار مسئولیت هنری ــ اجتماعی است. با این تعاریف، سازندگان آثار نمایشی چه در سینما چه در تلویزیون و چه در شبکه نمایش خانگی، حتی در تولید سرگرمی وظیفه سنگین و خطیری به‌عهده دارند و مجاز به ارائه هرتصویر و محتوایی نیستند و هنگام نگارش فیلمنامه و تولید، باید همه جوانب امر را درنظر بگیرند و سراغ قبح‌زدایی از موارد ممنوعه نروند. همین رسالت و نگرانی باید نزد مدیران فرهنگی و سینمایی هم مشهود باشد و نظارت دقیق و تعامل همواره آنها با سازندگان آثار را می‌طلبد اما در یک غفلت و چه بسا شیطنت سازماندهی‌شده سازندگان آثار و مدیران پلتفرم‌ها، بساط گفتار و رفتار بی‌قید و بند چنان گسترده است که حتی برای نقد و مخالفت و نگرانی جامعه هم ارزش قائل نمی‌شوند و زیر بار عواقب مخرب سریال‌ها و عادی‌سازی هنجارشکنی‌ها نمی‌روند. اگر اینها تنها یک فیلم یا سریال هستند، جرم‌ها و خطاهایی که روزانه متاثر و با تقلید از رفتارهای هنجارشکن بازیگران در جامعه انجام می‌شود، چه توجیهی دارد؟ آیا سازندگان این سریال‌ها و مدیران پلتفرم‌ها که حاضرند با هر ترفندی و با تکیه بر موارد ممنوعه جذب تماشاگر کنند و مثلا به زعم خود گوی سبقت را از رسانه ایمن و سلامت ملی و حتی سینما بربایند، در این زمینه یکی از مسببان و شریک جرم نیستند و نمی‌توان از نظر فرهنگی و از جنبه مسئولیت اجتماعی نسبت به آنها اعلام جرم کرد؟

نقش منفی‌ها دیگر تنها نیستند

یک زمانی به‌خصوص در سینمای کلاسیک، نقش منفی و نقش مثبت تعاریف مشخصی داشتند و قطب‌های شر و خیر به‌خوبی قابل تفکیک و شناسایی بودند و تکلیف تماشاگران با آنها و قصه روشن بود. اما مختصات سینمای مدرن، این خط‌کشی را کمرنگ و پیچیده کرد و حتی آن را از بین برد تا درام‌ها چندان قابل پیش‌بینی نباشند و جذابیت به روزی داشته باشند. با این حال حتی در این وضعیت هم قهرمان قصه، باید به لحاظ اخلاقی پایبند اصولی باشد و اعمالی هنجارشکن انجام ندهد، این وظیفه‌ای است که در داستان به‌عهده آنتاگونیست و شخصیت منفی (با تعاریف جدید و سینمای این سال‌ها) قرار دارد. هرچند بهتر است در یک اثر نمایشی برای نشان دادن وجوه شرارت‌بار و هنجارشکنانه نقش منفی هم جانب احتیاط را رعایت و از نمایش مستقیم این بی‌قیدی‌ها پرهیز کرد و برای آنها معادل و مابه‌ازای دراماتیک در نظر گرفت هرچند گاهی این مسأله ناگزیر است. اما اگر نقش مثبت و قهرمان اخلاق‌مدار قصه خودش هم اقدام به فحاشی، شرب خمر، قتل، روابط غیراخلاقی و موارد ممنوعه‌ای از این دست شود، چه تفاوتی با نقش منفی خواهدداشت و آیا اصلا مخاطب می‌تواند برای پیگیری درام پشت او بایستد و علاقه‌مندی‌اش را به این شخصیت ابراز کند؟ در این اوضاع آشفته، فرق ارزش و ضد ارزش چه می‌شود؟ سریال‌های شبکه نمایش‌خانگی در این چند وقت اخیر، دقیقا قدم به چنین مسیری گذاشته‌اند که سره و ناسره داستان‌ها از هم قابل تشخیص نیست و حتی قهرمان‌ها هم پای منقل و بساط شرب خمر می‌نشینند و از ورود به روابط غیراخلاقی هم شرم و حیا نمی‌کنند. و وقتی شخصیت‌های ظاهرا مثبت و قهرمانان قصه، دست رد به سینه جرم و گناه نمی‌زنند و حتی نیش‌شان هم از انجام این اعمال باز است و هیچ احساس عذاب وجدان ندارند، می‌توانید تصور کنید که بدمن‌ها و ضدقهرمان‌ها چطور جولان می‌دهند و هیچ هم حیا سرشان نمی‌شود. چرا تصور؟ حتی اگر به صورت اتفاقی گذرتان به پلتفرم‌ها و سریال‌ها بیفتد، می‌توانید شاهد روابط نامتعارف و گناه‌آلود، شرب خمر و استعمال مواد مخدر و بدتر عادی‌سازی آنها باشید. از سیگار کشیدن نگفتیم، بس که بازیگران نقش‌های مثبت و منفی، با دلیل و بی‌دلیل، سیگار دود می‌کنند و اثرات مخرب و منفی این عمل بر جامعه مخاطبان به خصوص جوان‌ها و نوجوان‌ها را نادیده می‌گیرند.

بدون دلیل دراماتیک

در موج اخیر عادی‌سازی و قبح‌زدایی هنجارشکنی‌ها در شبکه نمایش‌خانگی، آنچه محلی از اعراب ندارد، دلیل منطقی و جنبه دراماتیک ماجراست. فارغ از آن خلط مبحث نقش‌های مثبت و منفی که گاهی در عیاشی و گناه با هم همسفره و همراه می‌شوند، استفاده از صحنه‌های شرب خمر و استعمال سیگار و مواد مخدر در سریال‌ها در بیشتر مواقع هیچ توجیهی ندارد و به لحاظ دراماتیک کمکی به شخصیت‌پردازی و پیشبرد قصه نمی‌کند. حتی ماجرا جنبه زیبایی‌شناسی هم ندارد، اصلا چطور می‌شود در فضای مشروبات و مخدرات دنبال زیبایی و اشارات استعاری و مفهومی آن بود؟ چنین سوءاستفاده‌هایی در این سریال‌ها هیچ نتیجه‌ای جز قبح‌زدایی و عادی‌سازی و ترویج در جامعه ندارد. حتی می‌توان در این اصرار مدام پلتفرم‌ها، نوعی دهن‌کجی به شرع و نگاه رسمی را هم دید و می‌شود با کنار هم قراردادن این نشانه‌ها و نمونه‌ها اعتراض و شورشی سازماندهی شده را هم تشخیص داد، انگار سازندگان چنین آثاری با ارجاعات به آزادی‌هایی از این دست که در دوران پهلوی و قبل از آن رایج بود، می‌خواهند پیام همراهی برای براندازان ارسال کنند. حیفِ وقت اما می‌توانید برای تایید بی‌دلیل بودن نمایش هنجارشکنانه همچون استعمال سیگار و موادمخدر و مصرف مشروبات الکلی، به عنوان نمونه یکی دو سکانس اینچنینی را در این سریال‌ها مرور کنید تا دریابید واقعا با حذف این صحنه‌ها هیچ خللی به داستان وارد نمی‌شود و مخاطب هیچ مورد مفیدی را از دست نمی‌دهد. چنین حذفی می‌تواند شامل روابط غیراخلاقی هم بشود، البته نه آن موقعیت‌های محدود و لاجرمی که گرهی دراماتیک در قصه ایجاد می‌کنند و قصه را پیش می‌برند. هرچند در این زمینه هم ویترین و ظاهر این روابط اغراق‌آمیز و مشمئزکننده است و نمایش آن با هنجارهای جامعه سازگار نیست و بدآموزی محسوسی دارد. همین ایراد به حجاب و نوع پوشش شخصیت‌ها به خصوص خانم‌های سریال‌ها وارد است و به شکل واضح با شیطنت‌هایی مواجه‌ایم که نشانی «زن، زندگی، آزادی» موردنظر هنجارشکنان را می‌دهد. درچنین وضعیتی، از عناصری چون درام و زیبایی‌شناسی، تنها به عنوان بزک عادی‌سازی و قبح‌زدایی استفاده می‌شود و تقریبا همه صحنه‌های مجرمانه و گناه‌آلود، دردی از شخصیت و قصه دوا نمی‌کنند اما تا دلتان بخواهد (درواقع نخواهد) وسوسه خطا را در مخاطب ایجاد و او را تشویق به انجام آن می‌کند. همین فضای باز و بی‌قید و بند در سریال‌های خارجی شبکه نمایش خانگی هم مشاهده می‌شود. قطعا آثار خارجی با توجه به فرهنگ و جامعه خودشان تولید و عرضه شده اما برای ارائه در فضای کشور ما، نیاز به کنترل و پالایش دارد. رسانه‌ملی به دلیل تعهدی که به جامعه، مخاطبان و سبک زندگی ایرانی- اسلامی دارد، چنین ملاحظاتی را در پخش فیلم و سریال‌های خارجی رعایت می‌کند اما در شبکه نمایش خانگی و در این چند وقت اخیر، خطوط قرمز فیلم و سریال‌های خارجی کمرنگ شده، به‌طوری که برای نزدیک‌تر شدن فضا به شبکه زیرزمینی و غیرقانونی پخش فیلم و در جهت خوشایند برخی مخاطبان، از نمایش برخی اعمال متضاد با فرهنگ ایرانی و اسلامی ابایی ندارند. قبلا لااقل سعی می‌شد در دوبله، فضا تلطیف شود اما حالا همان ملاحظه هم کمتر وجود دارد. با این حال هنوز جرم و خطای سریال‌های ایرانی بیشتر از نمونه‌های خارجی است، چراکه اینها از صفر تا صد در داخل کشور تولید و عرضه شده اما با بی‌احترامی به مخاطب و هنجارهای جامعه، حتی در مقایسه با آثار خارجی، کاسه داغ‌تر از آش است. با این تفاوت اساسی که برخلاف نمونه‌های آن‌سوی آب‌ها دراماتیک هم نیست.

دیوار کوتاه ساترا

در انفعال شوراهای پروانه ساخت و نمایش فیلم در سازمان سینمایی که چشم‌ها را بر استعمال مدام و عمدتا غیردراماتیک سیگار توسط کاراکترها و بازیگران نام آشنا بسته است و در قصوری ترکیبی با سازندگان آثار، باعث ترویج و افزایش مصرف سیگار در جامعه شده، مدت‌هاست نوبت به قبح‌زدایی و عادی‌سازی موارد بدتر همچون مصرف مشروبات الکلی، استعمال مواد مخدر و روابط ضربدری و نامشروع در شبکه نمایش خانگی رسیده، عجیب که در این چند وقت اخیر دست سینما را در هنجارشکنی بسته‌ است. در تداوم این بی‌مبالاتی‌ها و چه بسا شیطنت‌های پلتفرم‌ها، چه کسی باید پای کار بیاید و از باب دغدغه‌مندی و تعهد به مردم و کشور ترمز را بکشد؟ کدام نهاد قانونی‌ تراز «ساترا» باید به سینماگران و سازندگان آثار و مدیران شبکه نمایش خانگی تفهیم اتهام و با صراحت اعلام کند که این جرم‌ها و خطاهای به‌ظاهر فردی و در قالب سریال‌ها، تاثیر اجتماعی مخربی دارد؟

پلتفرم‌ها پای بساط

در سریال «رهایم کن» که اخیرا پخش آن در فیلیمو به پایان رسید، جز پخش گاه و بی‌گاه ترانه‌های قبل از انقلاب و حتی پخش صدای خوانندگان زن، مثلث رابطه دو برادر با یک دختر و رابطه جنسی دختر خانواده نایب‌سرخی با خواننده محبوبش که کم حرف و حدیث نداشت، شاهد سکانس‌های مفصلی درباره استعمال مواد مخدر و مشروبات الکلی هم بودیم که جنجالی‌ترین آن سکانس شرب خمر دو برادر قصه (حاتم و هاتف نایب‌سرخی) با بازی محسن تنابنده و هوتن شکیبا بود.

در سریال «آکتور» که از فیلیمو و نماوا پخش می‌شد، هم تصاویری از استعمال مواد مخدر داشتیم به ویژه شخصیت آلما که با پایپ، شیشه مصرف می‌کرد، هم روابط و دوستی‌های مقطعی دختر و پسر و هم شنگولی وحید و مریم در خلوت عاشقانه‌شان.

در سریال «جیران» محصول فیلیمو هم فارغ از نمایش حرمسرا و روابط هوس‌آلود و عاشقانه‌ای که تا حدودی سریال‌های تاریخی ترکیه را به یاد می‌آورد، شرب خمر هم مشهود بود و حتی یکی از قهرمانان قصه یعنی سیاوش هم در دو سکانس به وضوح اقدام به مصرف مشروب کرد.

در سریال دیگر حسن فتحی در شبکه نمایش خانگی یعنی «شهرزاد» هم شخصیت قباد (شهاب حسینی) کم دست به جام و پیاله نبرد. در سریال «پوست شیر» محصول فیلم‌نت هم اشاره به مشروبات الکلی وجود داشت و حتی شخصیت مژگان در بخش‌هایی از قصه برای کسب درآمد، دور از چشم همسر صیغه‌ای‌اش، رضا پروانه تبدیل به ساقی مشروب می‌شود و آن را دست ملت می‌دهد.

سریال «زخم کاری» محصول فیلیمو هم از این آفت در امان نبود و علاوه بر شرب خمر از سوی شخصیت‌های مختلف سریال، شخصیت نعمت ریزآبادی (سیاوش طهمورث) را در تدارک یا بعد از مصرف تریاک می‌بینیم. در قصور سازندگان و انفعال مدیران پلتفرم‌ها، سریال‌های دیگری چون «آمستردام»، «ممنوعه»، «کرگدن» و ... هم در برخی سکانس‌ها سهم خود را در این عادی‌سازی و قبح‌زدایی‌ها ایفا کردند.

این رویه همان‌قدر که از سوی مخاطبان با نقد و مواضعی تند روبه‌رو می‌شود، واکنش‌های صریحی هم از سوی برخی چهره‌ها و کارشناسان حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی به همراه دارد؛ از جمله مسعود پایدار، معاون پیشگیری اداره کل بهزیستی استان کرمانشاه که به تازگی و به مناسبت هفته جهانی مبارزه با مواد مخدر، با اشاره به تبلیغات چشمگیر مشروبات الکلی و مواد مخدر در قالب فیلم‌های نمایش خانگی، گفت: متاسفانه مصرف این مواد توسط ستاره‌های فیلم و سریال، موجب ترغیب جوانان و نوجوانان به سمت این مواد می‌شود.
او با تاکید بر این‌که باید تبلیغ مشروبات الکلی و مواد مخدر در فیلم‌های نمایش خانگی متوقف شود، توضیح داد: استفاده از تریاک در سکانسی از این فیلم‌ها به گونه‌ای جذاب به نمایش درآمده بود که بعدها کلیپی از برخی افراد معتاد منتشر شد که عنوان کردند این سکانس به حدی برای آنها جذاب بوده که وسوسه شده‌اند سریعا مواد مصرف کنند.

فرشاد مهدی‌پور، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی هم در نشستی تخصصی به انتقاد از سریال‌های پلتفرم‌ها پرداخته و گفته بود: محتوای فعلی سرویس‌های نمایش درخواستی حتی در کشورهای اروپایی هم قابل پخش نیست، خشونت، قتل، جنایت، مصرف مشروبات الکلی، حقوق کودک و نوجوان و… امروز در تولیدات این سرویس‌ها رعایت نمی‌شود که کشورهای لائیک نیز به آن پایبند هستند! چطور برخی در کشور ما به این رها بودن افتخار می‌کنند؟

حتی این رویه صدای خود بازیگران را هم درآورده، طوری که داریوش سلیمی، بازیگر سینما و تلویزیون هم در گفت‌وگویی گفت: تصاویری که در نمایش خانگی از سیگار کشیدن کاراکترها نشان داده می‌شود آموزش بدی برای نوجوانان و جوانان محسوب می‌شود. از همکاران عزیزم درخواست می‌کنم برای نشان دادن خفن بودن کاراکترها سراغ نشانه‌های دیگری بروند. پخش صحنه‌های سیگار کشیدن به‌شدت آسیب می‌زند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها