در بخشی از این آثار که در تلویزیون به نمایش درآمدند سریالهایی داشتیم که در آن چند سکانس از حضور یک شهید بازسازی شده مثل شهید جهانآرا در سریال کیمیا، شهید نواب صفوی در سریال معمای شاه، شهیدان حسین فهمیده و بهنام محمدی در سریال بچههای بهشت و... اما آثاری هم بودند که قصه خود را کاملا به روایت زندگی یک شهید اختصاص دادند.
در اینجا به تعدادی از این آثار نگاه داشتیم و همچنین با حسین تبریزی، امین امانی و مصطفی علمیفرد کارگردانان و تهیهکنندگانی که درباره برخی از شخصیتهای شهید در عرصههای مختلف سریالهایی را ساخته و روانه آنتن کردند، گفتوگو کردیم و درباره اهمیت و چالشهای این راه پرسیدیم.همچنین ارزیابیشان از عملکرد تلویزیون در پرداختن به چنین سوژههایی را جویا شدیم.
البته وقتی حرف از به تصویر کشیدن زندگی یک شهید به میان میآید همانقدر که از آن استقبال میشود، هراسهایی را هم به دل سازندگان راه میدهد. با توجه به شناخته شده بودن این شخصیت و حساسیتهایی که از سوی مسئولان و همچنین جامعه و مردم درباره آنها وجود دارد، ادای دین به این قهرمانان و بیان حقیقت با چاشنی جذابیتهای نمایشی چالشی است که معمولا سر راه سازندگان آثار وجود دارد.
شهید ما را انتخاب کرد
سریال «صبح آخرین روز» ــ درباره شهید مجید شهریاری ــ را حسین تبریزی کارگردانی کرده است. این کارگردان در گفتوگو با جامجم درباره تجربه ساخت سریال با محوریت زندگی یک شهید نکاتی را بیان میکند.
تبریزی ابتدا درباره دلیل انتخاب زندگی شهید شهریاری برای روایت میگوید: شهید شهریاری یکی از شهدای برجستهای بود که در زمینه انرژی هستهای فعالیت میکرد. نحوه شهادت مظلومانه او خیلی قابلیت پرداخت داشت.
همچنین به تصویر کشیدن ابعاد زندگی شخصیاش از کودکی تا مرحله اوج و تعالی یعنی شهادت میتواند کاری باشد که الگوسازی کند. وقتی کارگردانی این کار به من پیشنهاد شد من او را در حد یک شهید هستهای میشناختم. زندگینامهاش را خواندم و تحقیقاتی که نویسندگان انجام داده بودند را مرور کردم. تحقیقات میدانی را هم خودم انجام دادم. پس از طی این مراحل خیلی انگیزه پیدا کردم. میتوانم بهجرات بگویم خود شهید ما را انتخاب کرد.
این کارگردان میافزاید: این نوع کارها به گونهای نیست که بخواهی منافع و چیزهای خاصی را بهدست بیاوری. به نظرم آدمها برای این نوع کارها انتخاب میشوند. من خودم اصلا فکرش را نمیکردم بخواهم درباره شهید شهریاری کاری بسازم. وقتی پیشنهاد شد برایم جالب و خوشحالکننده بود. درست است کارهای مذهبی زیاد ساختم اما برای ساخت پرتره یک شهید باید خیلی مراقبت کنی. به همین دلیل میگویم تجربه خاص و عجیبی بود. مثلا در مرحله تولید بارها اتفاق میافتاد که بعضی از مشکلات خود به خود حل میشد.
از این کارگردان درباره تمایلش برای به تصویر کشیدن پرتره دیگر شهیدان میپرسیم و او پاسخ میدهد: خیلی دوست داشتم درباره مشاهیر و قهرمانان فیلم بسازم. سریالهای جنگی مثل بوی باران ساخته بودم و خیلی دوست داشتم به شهدای جنگ بپردازم و دربارهشان قصه بگویم. در این زمینه همیشه دوست داشتم زندگی شهید همت را بسازم، ولی قسمت این بود که سریالی درباره شهید شهریاری را کارگردانی کنم.
او درباره همکاری خانواده شهدا در نگارش این دست آثار و تجربه خود در این خصوص میگوید: این کار فیلمنامهای داشت که نویسندگان سعی کرده بودند در نگارش آن نظر تمام خانواده و افرادی که شهید شهریاری را از نزدیک میشناختند لحاظ کنند و مراقبتهای لازم را برای کار داشته باشند.
وی درباره خطرات احتمالی که متوجه اینگونه قصههای میشود عنوان میکند: از این نظر میگویم خطرناک است که احتمال دارد ما نتوانیم حق مطلب را ادا کنیم و حرفهای شهید را بهدرستی بگوییم. ممکن است غلو صورت گیرد یا نکتهای کم شود و آن شخصیت را از یک قهرمان مردمی به قهرمان پوشالی تبدیل کنیم اما در مورد این کار خانواده شهید خیلی با ما همراه بودند؛ بهخصوص همسر، بردار و مادرشان. چون ما به زندگی خارج از کار شهید، روابط دوستانه و خانوادگی ایشان یعنی همه آنچه که میتوانست برای بیننده جذابیت داشته باشد، میپرداختیم. البته نکاتی بود که دوستان میگفتند دقیقا به این شکل نبوده است، ولی اگر ما میخواستیم نعل به نعل آنچه خانواده درباره شهید مدنظر داشته است را بیان کنیم از وجه نمایشی بودن اثر دور میشدیم. برای همین با یکسری از مراقبتها کار را به یک سریال نمایشی نزدیک میکردیم تا هم مخاطبان بتوانند ارتباط برقرار کنند و هم بتوانیم قصه را سالم و بیایراد روایت کنیم. تبریزی در مورد کارنامه تلویزیون در پرداختن به زندگی شهدا در قالب آثار نمایشی هم عنوان میکند: تلویزیون تاکنون گامهای خوبی برداشته است. شنیده بودم چند کار دیگر هم در این زمینه در دست انجام است اما نمیدانم انجام شده یا نه. حیف است به قهرمانان و اساطیر دیروز و امروز نپردازیم.
شهیدان؛ قهرمانان والامقام
امین امانی، کارگردان و تهیهکننده هم در گفتوگو با جامجم در مورد ظرفیت قصههای زندگی شخصیتهای برجسته و شهدا بیان میکند: شخصیتهای بسیاری داریم که هرکدامشان میتوانند محور یک سریال قرار بگیرند اما متاسفانه به آنها پرداخته نشده است. اگر مردم ما و حتی کمپانیهای خارجی قصه این افراد را بدانند تمایل پیدا میکنند که کاری در اینباره ساخته شود. همانطور که گفتم به نظرم متاسفانه برای شخصیتهای والامقامی که در انقلاب و هشت سال جنگ داشتیم و زندگیهای بهشدت دراماتیکی داشتند، کمکاری شده است. اگر این قصهها برای مثال دست هالیوود برسد، آنها را به آثاری مثل جیمزباند بدل میکنند.
میخواهم بگویم که این زندگیها بسیار قابلیت به تصویر کشیده شدن و جذاب بودن برای مخاطبان را دارند. لکن حساسیتها نسبت به درست تصویر کردن این شخصیتها آنقدر بالاست که گاهی فیلمسازان میترسند سراغ آنها بیایند. نباید با حساسیت زیاد اصطلاحا از آن طرف بوم بیفتیم.
وی ادامه میدهد: به دلیل دشواریهایی که این دست کارها دارد و موانعی که بعضا تراشیده میشود، گاهی من و بسیاری از همکارانم از خیر ساخت چنین آثاری میگذریم. این در حالی است که شخصیتهای این چنین بسیار داریم. ما در جنگمان شهدایی داریم که میتوانند مثل سوپرمن به یک قهرمان در آثار نمایشی بدل شوند، ولی متاسفانه سختیهایی که بیان کردم باعث میشود من فیلمساز سراغ چنین سوژههایی نروم. من همین سریال راز ناتمام درباره شهید باهنر را با کمترین بودجه ساختم. خیلی دوستان تهیهکننده گفتند امانی تو داری کار ما را کساد میکنی! چرا با این بودجه سریال ساختی؟ من نمیگویم کار بینقصی ساختم؛ هزاران ایراد دارد اما اگر به میزان بودجه این سریال نگاه کنیم خیلی شاهکار کردم.
شنیدهایم گاهی که درباره برخی مشاهیر و شهدا اثری ساخته شده است، تعدادی از اعضای خانواده آنان در مورد تصویر ارائه شده چندان رضایت نداشتند. امانی در این باره بیان میکند: یکی از مشکلاتی که به آن اشاره کردم این است که برخی خانوادههای شهدا نمیپذیرند مالک شخصیت شهید نیستند و بخش عمده آن متعلق به جامعه است. اگر این را بپذیرند فکر نمیکنم مشکلی وجود داشته باشد. در غیر این صورت گاهی شاهد بودیم برای ساخت یک اثر هزینه میشود، ولی چون پسر شهید ناراضی است، کل پروژه میخوابد. به نظرم برای ساخت چنین آثاری در حقیقت نیازی به اجازه گرفتن از خانواده شهید نیست، البته که احترام گذاشتن، جویا شدن نظرشان و گرفتن مشاوره پسندیده و کمککننده است.
دوری از شعارزدگی
وقتی درباره ساخت اثر درباره شهیدان از سازندگان آنها میپرسیم، معمولا اذعان میکنند که شهید آنها را انتخاب کرده است که یا از عنایت شهید به پروژه دم میزنند. مصطفی علمیفرد، تهیهکننده سینما و تلویزیون هم در کارنامهاش ساخت آثاری درباره شهدا از جمله شهید شهریاری را دارد در گفتوگو با جامجم عنوان میکند: اگر من بگویم دقیقا همینطور است شاید خیلیها بگویند این حرفها کلیشهای است، ولی واقعا همینطور است. تجربه خودم به این شکل بود که اصلا فکرش را نمیکردم راجع به شهید بزرگوار استاد مجید شهریاری که همشهری بنده بوده، بتوانم اثری بسازم اما این اتفاق افتاد. حتی زمانی که به نظر میرسید بدترین زمان ممکن است، چون اوایل کرونا بود. بسیاری از پروژهها حتی برای زمان کوتاهی با مشکل مواجه شدند، ولی ما مشکلی نداشتیم.
میان تجربههایی که در این ۲۰ سال داشتم جزو کمدردسرترین کارها بود. این در صورتی است که ما بهدلیل بیماری برخی از بازیگران خود را برای تعطیلی یک ماهه پروژه آماده کرده بودیم، ولی خداراشکر این اتفاقها نیفتاد. اینها میتواند نظر شهید بزرگوار باشد که کار با قدرت پیش میرود و شما این انرژی را حس میکنی.
وی در این مورد ادامه میدهد: خاطرم هست گاهی در کارهای ادارای دچار چالش میشدیم. من سر مزار آن بزرگوار میرفتم و از خودشان کمک میخواستم. شاید به نظر بیاید دارم مبالغه میکنم اما در کمتر از یک هفته مشکلات ما حل میشد.
این تهیهکننده درباره کمیت آثاری تلویزیونی درباره شهیدان هم میگوید: تعداد زیادی شهید در حوزه علم، دفاعمقدس و... داریم اما در سه چهار سال گذشته تلویزیون در این زمینه کمرنگ عمل کرده است. یکی از دلایلش شاید سختگیریهای خانواده و نزدیکان شهید بزرگوار باشد. وقتی میخواهی درباره یک انسان معاصر کاری تولید کنی، سختیهای خاص خود را دارد و قطعا باید قبل از هر چیز بتوانی نظر مساعد خانواده را جلب کنی.
این افراد همه در همین جامعه زندگی کردند و دوستان و خانوادهشان حضور دارند؛ پس باید جوری قصه را بیان کنید که حق مطلب را ادا کرده باشید و باید از قوه تخیل خیلی کم استفاده شود. علمیفرد همچنین در مورد میزان مجاز افزودن تخیل به قصههایی با شخصیتهای حقیقی از جمله شهدا میافزاید: بخش عمدهای از درام، تخیل است اما باید این احتیاط رعایت شود که این اتفاق برای شخصیت اصلی و شخصیتهای وابسته به آن به هیچ عنوان شکل نگیرد. درست است که برای جذابیت قصه نیاز به عناصری از جمله تخیل داریم، ولی وقتی در عالم واقعه وجود نداشته و گاهی با شخصیت واقعی شما تناقض دارد، قطعا ظلم به حقیقت است. حتی اگر در راستای بهتر شدن کار بخواهید از آن استفاده کنید.
وی تاکید میکند: لازم نیست همه آدمها را به قدری پاک و مطهر نشان دهند که انگار امام هستند. به این صورت کار شعارزده و شخصیت، دستنیافتنی میشود، همه آدمیزاد هستند. حتی اگر جایی نقصان داشته باشد باید به نوعی بیان شود، البته از طرف دیگر حرمت خانواده حفظ شود. باید این مرز را رعایت کرد و از این سو یا آن سوی بوم نیفتاد. مثلا ما برای سریال صبح آخرین روز سعی کردیم شهید شهریاری را همانطور که بودند یعنی انسانی از جنس مردم نشان دهیم.
محتوای مناسب در قالب مناسب
سپیده اشرفی - گروه رسانه
بارها گفته شده که چهره یک شهید نباید آنقدر آسمانی نشان داده شود که مردم نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. همین چند وقت قبل بود که رهبری در دیداری که با خانواده شهید سلیمانی داشتند، تاکید کردند نباید این شهید را آنقدر آسمانی نشان داد که برای مخاطب قابلباور نباشد. این درست همان چیزی است که در طول چند سال گذشته و بهواسطه برخی مجموعههای تلویزیونی، در دستورکار تلویزیون قرار گرفته است. تلاش برای نشاندادن یک چهره انسانی و واقعی در کنار معرفی سلوک شهدا به عامه مردم، خود میتواند عاملی برای جذب مخاطب باشد. در این میان نباید فراموش کرد که بازتاب چهره شهدا در تلویزیون ملاحظاتی دارد که درست مثل حرکت روی لبه تیغ بوده و باید به شکل ویژه به آن توجه کرد. یعنی همانقدر که پرداختن به موضوع زندگی و سلوک شهدا اهمیت دارد، پرداختن به آن هم با نکاتی همراه است که اگر درست به آن پرداخته نشود، ممکن است مخاطب با آن ارتباط برقرار نکرده و در نهایت آن را پس بزند. شاید مثال واضح آن مجموعههایی باشد که به شکل واقعی به زندگی شهدا پرداخته و جزئیاتی از آن بیان میشود که به زندگی امروز مردم نزدیک و برای آنها قابل لمس است. شاید بتوان مجموعه «بچهزرنگ» را یکی از همین نمونهها دانست. این مجموعه که به زندگی و نحوه اعزام برخی شهدای مدافعحرم میپرداخت، توانست لحظهبهلحظه مخاطب را با جریانهایی همراه کند که برخی از شهدا برای اعزام در هیات فاطمیون روبهرو بودند. مجموعه، تنها روایتگر هشت شهید مدافعحرم بود اما توانست طرح بحثی برای برخی افرادی کند که تا قبل از این به دیده تردید نسبت به مسأله مدافعان حرم و لشکر فاطمیون نگاه میکردند. در هر قسمت این مجموعه بهطورکامل روایت اعزام آنها و تلاششان برای رفتن در لشکر فاطمیون بیان میشد. دلیل نامگرفتن این مجموعه هم جملهای از حاجقاسم سلیمانی بود. او درباره آنهایی که برای اعزام حاضر میشدند هویت خود را هم تغییر دهند، از عنوان بچهزرنگها یاد کرده بود که همین هم بهانهای شد برای نامگرفتن مجموعه. هرچند که مثالهای بسیاری درباره محتوا و قالب مناسب برای ساخت برنامه در حوزه زندگی شهدا وجود دارد. بهعنوانمثال سریال «شوقپرواز» به واسطه حضور بازیگران زبده و نشاندادن روزمره و سلوک زندگی شهید بابایی، بازهم مخاطب را بهخوبی همراه خود کرده بود. استفاده از قالبهای مختلف برای ارائه محتوا خود یکی از همین ترفندها برای نشاندادن آن چیزی است که برای اطلاع از زندگی شهدا به آن نیاز داریم. بهطورکلی هرکدام از مجموعهها یا مستندهای موفق تلویزیونی را که در حوزه شهدا ساخته شده نگاه کنیم، به همین نکته میرسیم که محتوای درست در قالب درست به کمک گرفته شده تا بتوان روایتی خودمانی و واقعی از زندگی شهدا ارائه کرد. نباید فراموش کرد که باز شدن فضای پرداختن به زندگی شهدا در تلویزیون خود عاملی برای جذب بیشتر مخاطب به سمت تلویزیون و درعینحال توجه به رویکرد آموزشی این رسانه فراگیر است.
زندگی شهدا در جعبه جادو
مریم رفیعی - گروه رسانه
همه بارها درباره حلقه اتصال با جوانان شنیدهایم و به دنبال این هستیم چرا جوانان در برخی مواقع همراه بزرگترها نیستند. شاید یکی از دلایل این مسأله این است که شناخت کمتری از زندگی شهدا و رشادتهایشان دارد. بنابراین تهیه آثار نمایشی از زندگی شهدا و دلاورمردی هایشان یکی از موضوعهای مهمی است که باید در برنامه ریزیها به آن توجه شود. به همین دلیل ساخت آثار تلویزیونی با محوریت زندگی شهدا میتواند جوانان را با سبک زندگی این بزرگمردان آشنا کند، به ویژه که توجه به سبک زندگی و مقابله همه جانبه در برابر تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران یکی از سرفصلها و توصیههای اساسی رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب است. اگر نگاهی به کارنامه رسانهملی داشتهباشیم، متوجه خواهیمشد که این رسانه همیشه به این موضوع نگاه جدی داشته و تا به امروز سریالهایی همچون شوق پرواز، سیمرغ، صبح آخرین روز و... را با محوریت شهدا ساختهاست. البته تعداد بزرگمردان در کشور ما زیاد است و ضرورت دارد آثار نمایشی درباره آنها ساخته و روانه آنتن شود. تهیه و پخش چنین آثاری میتواند در ترویج و آشنایی سبک زندگی شهدا برای نسل جوان ثمربخش باشد. یکی دیگر از آثار تلویزیونی که با محوریت زندگی شهدا ساخته شده، سریال راز ناتمام است که این مجموعه به روایت زندگی پرفراز و نشیب شهید محمدجواد باهنر و رخدادهای سالهای پس از جنگ و نفوذ دشمن پرداختهبود. این مجموعه در معاونت سیمای استانها و با مشارکت مرکز کرمان تولید شد. در این سریال چهرههای مطرح سیاسی دهههای ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ همچون شهید بهشتی، رفسنجانی، شهید رجایی و شهید باهنر با گریم بازسازی شدهبود. همچنین بارها درباره ساخت اثری درباره زندگی شهید تهرانی مقدم صحبت شده اما هنوز تولید نشدهاست. شخصیت شهید تهرانی مقدم میتواند به لحاظ نظامی، علمی، اجتماعی و ... مورد الگو قرار بگیرد. بنابراین ضرورت دارد درباره این شهید، اثری ساخته شود. مجموعه تلویزیونی «عاشورا» با موضوع زندگی «شهید باکری» دیگر سریالی است که تولید شدهاست. هادی حجازی فر افزون بر کارگردانی سریال، ایفای نقش شهید مهدی باکری را برعهده دارد. مجموعه هفت قسمتی عاشورا به رشادت رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا میپردازد و با نمایش فرازهایی از مجاهدتهای خاموش برخی از دلاوران این لشکر در عملیاتهای خیبر و بدر و نمایش رشادتهای حمید باکری، زندگی و شهادت مهدی باکری را محور داستان قرار دادهاست. دیگر اثری که قرار است تولید شود، مینیسریال «ترور» است. البته قرار نیست مخاطبان، زندگی شخصی حاج قاسم را در این سریال تماشا کنند، بلکه بینندگان در این مینیسریال بیننده صحنههایی خواهند بود که تأثیر حضور منطقهای حاج قاسم است. مینیسریال «ترور»، با موضوع ترور نافرجام شهید حاجقاسم سلیمانی تولید میشود؛ تروری که دو سال قبل از شهادتش در کرمان رخ داد. حالا سازندگان این اثر درصددند بخشی از جایگاه رفیع و حساس این سرباز گرانقدر اسلام را به تصویر درآورند. البته ساخت زندگی شهدا جزو برنامههای معاونت سیماست و باید دید سال آینده قرار است زندگی کدامیک از شهدا جلوی دوربین برود. در مجموع به گفته کارشناسان ساخت چنین آثاری ضرورت دارد.
نگاهی داشتیم به تعدادی از سریالهای تلویزیونی که با محوریت زندگی شهدا روی آنتن رفتند یا شهیدان در بخشی از قصه حضور داشتند.
وداع در صبحگاه
شاید تنها سریالی که تا امروز به صورت مشخص درباره شهید هستهای ساخته شده، «صبح آخرین روز» باشد که درباره زندگی شهید مجید شهریاری اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ روی آنتن شبکه دوی سیما رفت. این سریال هم به صورت همزمان فعالیتهای علمی این شهید را همراه با زندگی خانوادگیاش از کودکی تا بزرگسالی تصویر میکرد.
شوق پرواز تا بینهایت
زندگی شهید عباس بابایی تا امروز دستمایه برخی آثار تصویری قرار گرفته است که مشهورترین آنها سریال «شوق پرواز» به کارگردانی زندهیاد یدا... صمدی است. در این سریال قصه زندگی خانوادگی کنار فعالیتهای نظامی وی تا شهادت به تصویر کشیده شد که از شبکه یک سیما روی آنتن رفت.
گشایش یک راز
برخی از چهرههای سیاسی معاصر که در انقلاب اسلامی نقش داشتند در سریال «راز ناتمام» به تصویر کشیده شدند که شهید باهنر، شهید رجایی و شهید بهشتی دو نفر از آنان بودند. البته بیشتر قصه این سریال بر محور شخصیت شهید محمدجواد باهنر بود. این سریال محصول ۱۴۰۱ بود و از شبکه یک پخش شد.
قصه پهلوان شهید
زندگی شهید ابراهیم هادی ملقب به علمدار کمیل دستمایه مجموعه انیمیشن «سلام بر ابراهیم» قرار گرفته که تاکنون یک فصل ۱۳ قسمتی از آن راهی آنتن شبکه سوم سیما شده است. این مجموعه تولید مرکز پویانمایی صباست که اسدا... دیانتی، تهیهکنندگی و اسماعیل یوسفی کارگردانی آن را برعهده دارند.
نمایش اقتدار
سریال تلویزیونی «مدرس» به کارگردانی هوشنگ توکلی، روایتی از زندگی شهید حسن مدرس داشت که داستان زندگی وی را از ورود به تهران و نامزد شدن در مجلس شورای ملی و درگیری با رضاشاه تا درگذشتش را به تصویر میکشد. زندهیاد خسرو شکیبایی ایفاگر نقش مدرس بود و پس از آن بیشتر در تلویزیون به شهرت رسید.
پرواز بر بال سیمرغ
اگر خاطرتان باشد سریال «سیمرغ» که سال۱۳۷۱ از شبکه یک سیما پخش شد به زندگی شهیدان علیاکبر شیرودی و احمد کشوری از خلبانان هوانیروز ارتش کشورمان در دوران جنگ میپرداخت. سیدجواد هاشمی، آتیلا پسیانی، رضا بنفشهخواه، زهره صفوی و... از بازیگران این سریال به کارگردانی حسین قاسمی جامی بودند.
روایتی از لشکر عاشورا
برادران شهید باکری بهویژه مهدی باکری محور سریال «عاشورا» به کارگردانی هادی حجازیفر هستند. این سریال نسخه سینمایی هم دارد و مینیسریال آن داستان لشکر ۳۱عاشوراست که اکثرا ترکزبان هستند. حجازیفر در گفتوگویی که با جامجم داشته توضیح داده است: گرچه این سریال هفت قسمت است اما به اندازه هفت فیلم سینمایی سخت بود.
کیمیای سعادت
سکانسهایی از سریال «کیمیا» به کارگردانی جواد افشار، تصویرگر روزهای دفاع شهید محمد جهانآرا از خرمشهر بود. نقش این شهید را حامد بهداد بازی میکرد که دیالوگ شنیدنی از او هنوز هم در فضای مجازی دست به دست میشود.
روزنامه جام جم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گروسی: مشکل تیم روحی و روانی است
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»: