متأسفانه وجود شکاف بزرگ بین کارفرهنگی و هنری واقعی ما و آرمان رفیع انقلاب اسلامی و قیاملله امام خمینی(ره) را نمیتوان پنهان کرد و باید چارهای ساختاری و بنیادین اندیشید و به هزار زبان این نکته اصلی و ماهوی و کلی را تکرار کرد و از عملیات مشخص جزئی فرهنگی و سینمایی هرز و بینقشه و وانهاده جلوگیری کرد که تا همین حالا نشنیده گرفتن هشدارهای استراتژیک ساختاری و ول کردن سینما و فرهنگ انقلاب اسلامی در دست غربگرایان رفرمیست و همسنخ تغییرات جهان غرب و شرق بیشترین آسیب را به وجود و کلیت هویت انقلاب و جمهوری اسلامی وارد آورده و هزینه سرسامآوری را در اتلاف زمان و داراییهای گوناگون انسانی و فکری و فرهنگی و مالی بر باد داده است و همین یک قلم پیروزی تحملناپذیر طراحی جهان کفر بوده است. هرچند آثار شریف فرهنگی و سینمایی سنتی فراموشیناپذیر از حقطلبی را حفظ کرده است و اهمیت آفریده شدن این آثار آگاهیبخش در جهان ظلمانی نیست انگاری و فسادانگیزی مسلط جهانی عجیب است و امیدبخش و اثباتکننده شدن یک انقلاب فرهنگی مقاومت جهانی اسلامی در برابر سیطره هولناک شیاطین پسامدرن و دولت سایبرنتیک جهانی و تغییرات دولت فراالکترونیک در راه!
اما نکات اساسی گمراهگر در شیوهشناسی گفتوگوهای فرهنگی نو امروزین وجود دارد که در خدمت مبانی غلط فهم ساختاری جهان و تغییرات در راه است و در بحث فلسفی، زیباشناسی، جامعهشناسی، انسانشناسی، سیاست و اقتصاد سیاسی و مسائل حکمرانی و نیز هنر، رسانه و سینما مداخلات غبارانگیزی میکند و در ظاهر منطق و شناختشناسی و آگاهگری به کژ فهمی ختم میشود تا آگاهی مردم را مخدوش و گیج کند.
نظیر برهم زدن رابطه جزء و کل یا امر عقلی و امر محسوس و نفی یکی و اتکا به دیگری. نشاندن ایده خود را برحق جلوه دادن و وانمودگی و گیم مجازی، به جای امر واقعی و امر واقعا برحق بودن، یا نفی وجود توطئهگری در نظام قدرت جهانی و تغییرات نامشروع بردگی جدید جهانی با ابزارهایی نظیر هوش مصنوعی، متاورس، کنترل دیجیتال، ژنتیک و بیوشیمیایی یا نفی اهمیت وسایل مشروع در رسیدن به اهداف دولت پسامدرن و توجیه تاکتیکهای ضدانسانی و ضد فرهنگ آدمیت... .
حقیقت آن است که در هر امر و اقدام و واکاوی جزء، همه کل حاضر و مؤثر است و ندیده گرفتن آن کل حاکم بر تغییرات جهانی و ماهیت شیطانی آن مایه تحریف و بدفهمی مرگبار میشود.
امروز انقلاب اسلامی و تفسیر اصیل قرآنی و اهلالبیتی(ع) امام خمینی تنها تفسیر روشنگر فاقد آلودگی به فریب مدرنیت مستکبر و فرعونی جهان طاغوت زده ماست.
ضرورت درک امر کلی حقیقت انقلاب اسلامی در عصر جدید و لحاظ آن در شناخت نسبتش با نهادها و رخدادهای جزئی از جمله مسائلی است که عدم پایبندی به آن طی دویست سال اخیر از جمله مهمترین ابزارهای اغوای نظری و توسعه عملی حرکت دشمنان اسلام و رشد ایران بوده است.
قیاملله و ایستادگی برابر سلطهجویی کشورهای سرمایهسالاری مدرن از دوران قاجار و مبارزات استقلالطلبی، عدالتخواهی و استعمارستیزی و آزادیبخشی، همواره آن امر کلی و پایهای بود که رهبران دینی/سیاسی جنبش و انقلاب اسلامی مثل میرزای شیرازی، شیخ فضلا... نوری، مدرس تا قائد جهانی انقلاب اسلامی امام خمینی رحمها... علیهم و امروز رهبر عزتمند مردم ستمستیز و مؤمنان انقلابی جهان اسلام بر آن تاکید داشتهاند.
نکتهای که مدام نادیده گرفته میشود امر کلی و ماهیت ساختارزدای اسلام قائم بالله و دگرگونیخواه منتظر عدل جهانی است.
تحقق این خواست آرمانی و اجرای آن در همه ساختارهای جزئی اداره جهان البته از سوی پروردگار یگانه، برعهده امام عصر(عج) است.
امام در عصر چشم بهراهی ظهور، همه حرکتها در راه ظلمستیزی و حکمرانی رها از سیطره کفر جهانی و تلاش برای تشکیل جامعه سالمتر برای مسلمانان در حد وسع و رها از ربوبیت شیاطین و حرامکاری و اصلاح امور، بدون توجه به این آرمان و امر کلی به شکست و انحطاط و استحاله دچار و ابزار دست شیطان بزرگ و طاغوت متفرعن جهانی خواهد شد و به ضدش بدل میشود.
حال برگردیم به پرسش نسبت روح ساختارزدای انقلاب اسلامی در پیشینهاش و مقابله با ساختار جهانی و نفی زیستن بهمثابه کشور پیرامونی در نظام سلطه و مقاومت علیه سقوط در جایگاه کشور پیرامونی و گاوشیرده در تغییرات مدرنیزاسیون پهلوی و سینما و موضع انقلاب الهی ایران با این ساختار کافرانه سینمایی میراث عصر پهلوی چه در آغاز استبداد وابسته رضا شاهی و چه در زمان محمدرضا شاه.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد