چند نکته درباره اختتامیه چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر

شکست فرهنگ فرصت‌ طلبی

مراسم اختتامیه جشنواره چهل و یکم فیلم فجر، ویژگی‌های خود را در تاریخ جشنواره‌های فجر ثبت کرده است. می‌خواهم درباره نیک و بد خصوصیات این دوره جشنواره فیلم فجرسخن بگویم.
کد خبر: ۱۳۹۷۸۰۶
نویسنده احمد میراحسان - نویسنده و پژوهشگر

حقیقت آن است که سرپا نگهداشتن جشنواره در توفانی از طراحی توطئه‌چینانه علیه سینمای کنونی ایران، کار مهمی بود که باید قدرش را دانست. سینمای ایران قرار بود تماما به تله انفجاری بدل شود.

در تصور گردانندگان میز ایران در پنتاگون، سیا، ام‌آی سیکس، موساد و نیز رسانه‌های خصم خونی و خدمتگزاران استکبار وحشی چون بی‌بی‌سی و ایران‌اینترنشنال و صدای آمریکا، من و تو و... سینمای ایران در ریشه‌هایش پرورده مدرنیزاسیون غربگرا و از نهادهای بی‌همتا در خدمت توسعه نظام پیرامونی بوده که نقش آن قوی‌تر از دستگاه‌های جاسوسی و اطلاعاتی و تبلیغی شیطان بزرگ و همراهانش عمل کرده و پس از انقلاب با وجود تأثیر بزرگ انقلاب اسلامی و ساخته‌شدن آثار ارزشمند، به دلیل عدم تحول بنیادین ساختاری، همچنان از ابزارهای نیرومند گسترش فرهنگ مدرن وابسته به غرب به شمار آمده و‌ پرورش روحیه خصمانه و متناقض با انقلاب اسلامی و فرهنگ دینی و انقلابی را در اکثر آثار به دوش گرفته تا در بزنگاه معین نقش خود را ایفا کند. سال ۱۴۰۱ همان سالی است که شیطان بزرگ همه سرمایه‌های سینمایی‌اش را به میدان آورد تا مرحله تازه‌ای از پروژه براندازی جمهوری اسلامی را پیش ببرد. زمینه اغتشاشات امسال با اقدام طلیعه‌های فکری و سیاسی و سینمایی کلید خورد:

اتحاد عملی بخش غربگرای سینما

۱- شالوده‌شکنی دینی دکتر سروش و تکرار اتهامات ابو‌جهل درباره آن که قرآن وحی و کلام‌ا... نیست بلکه گفتار محمد صلوات‌ا... علیه و آله است، حکم زمینه‌سازی تقابل جدید و پیشرفته‌تر فکری با شالوده انقلاب را در بر داشت که در واقع فاز تازه‌ای را شروع کرد.

۲- بیانیه میرحسین موسوی قبل و بعد از اغتشاشات حکم گسست و شالوده‌شکنی سیاسی بود که این هم نشان‌دهنده آن بود که خدا او را زنده نگه داشت تا همه اعمالش شامل حبط شود و او از جمله کسانی که حبطت اعمالهم شمرده می‌شوند و هر پیوندی با انقلاب و امام و اسلام در او بمیرد و دفن شود.

۳- اما نشانه‌های همدستی و اتحاد عملی بخش غربگرای سینمای ما در ادامه همه پرورش قبلی‌ساختی‌اش برای چاکری ایدئولوژیک و سیاسی و زیباشناسانه به اربابان غربی‌اش و شرکتش در پروژه اغتشاش در کن عریان شد و غرب محصول تلاش‌های چهار دهه برای تعمیق نظام پیرامونی و نوکری فکری را درو کرد. و پیروان و ‌کارگزارانش نمایش مقدماتی بی‌آزرم‌شان را تحت رهبری شیاطین قدرت ظاهر ساختند.

روش‌های کهنه‌شده تحریم و بایکوت

حالا که شیاطین می‌خواستند کل سینما را به تله انفجاری تبدیل کنند چه می‌شد کرد؟
برنامه طولانی‌مدت برای عقلا و متخصصان انقلابی روشن بود. این تهدید و جنگ و اغتشاش سینمایی فرصت بزرگ تغییر ساختاری را فراهم آورده بود. اما در کوتاه‌مدت، هم باید شیاطین و رسانه‌های‌شان را ناکام می‌نهادند تا روش‌های کهنه‌شده تحریم و بایکوت آنان بی‌ثمر شود. راه‌انداختن جشنواره چهل و یکم به معنی همین خنثی‌کردن توطئه کوتاه‌مدت‌شان بود و به‌راستی ارزشمند است. با این همه، ترکش‌های دشمن جاهایی دامنگیر شد و واکنش‌های جهالت‌آمیز ناخواسته به دشمن حال داد. مهم‌ترین این جهل، اخلاق اپورتونیستی و سوء‌استفاده از فرصت بود. من نمی‌گویم در همه وقت این امر با سوءنیت همراه است. گاه بیان نظرات شخصی نابجا مایه این بهره و ترویج نگرش غلط می‌شود.

نمونه بارز ترویج نگرش غلط در اختتامیه

۱- ابوالفضل پورعرب سخنرانی کوتاه و ‌پر اشتباهی کرد و از حاتمی‌کیا به نام فیلمساز دولتی نام برد. این لقب همان است که شیطان بزرگ و همدستانش به فیلمسازان مستقل و ضدنوکری غرب می‌دهند که حاضر به فرمانبری نیستند یا بالاتر از آن انقلابی‌اند و علیه سیطره وحشیانه شیطان و سینمای شیطانی مقاومت می‌کنند با آن که کیارستمی متشرع و انقلابی نبود، صرفا برای عدم پذیرش یوغ اربابان سلطه‌جوی جهانی از ایادی آنان لقب فیلمساز دولتی دریافت کرد.فیلمساز دولتی یعنی فیلمسازی که هنرش را به دولت‌ها می‌فروشد و مجیز آنان را می‌گوید. کی حاتمی‌کیا برابر کابینه‌ها و کلا فراتر از آن دولت به بلندگوی خواست آنان بدل شد؟ این لقب که در شب افتتاحیه پاسخی نیافت یک توهین به سینمای انقلابی و ضد وابستگی حاتمی کیاست. سینمای دولتی، سینمای اخیر پناهی‌هاست که در خدمت سیاست دولتی دشمن استقلال ایران قرار دارد و گوش به فرمان اتحادیه اروپا و آمریکا و دلار و یوروست که از دولت‌های جهان جایزه بگیرد .

۲ - سخن آقای باشه‌آهنگر هم تحریف حرف دل حاج‌قاسم بود. حاج قاسم کی گفت کسانی که با جمهوری اسلامی می‌جنگند، تروریست‌ها لیدرهای اغتشاشات جوانان مزدور و‌ خصم اسلام و جاسوس و ‌همکار سازمان‌های برانداز فرزندان ملت‌اند. او ‌گفت دخترانی که حجاب ندارند فرزندان ما هستند و فرق ماهوی است بین براندازان ملحد و منافق و کارگزار دشمن با این فرزندان سرکش درون خانواده ایران.

۳- سخنان مجید صالحی هم همین قدر فرصت‌طلبانه و اشتباه و تحریف‌آمیز به حساب می‌آید و ‌نه سیخ بسوزد نه کباب!

۴- مسلما من ضروری می‌دانم از ملت باید عذر خواست به سبب فساد در قوه قضاییه و ناتوانی در قوه مجریه در جایی که با عرضه و تخصص، در مسیر تحول ساختاری می‌شود کار درست کرد و نمی‌کند و اهمال در قوه مقننه به سبب عدم شفاف‌سازی رسیدگی به سوءاستفاده وکلا و... و حتی در کار اشتباه نهادهای انتظامی و برخورد نامشروع و غیرقانونی با زنان بدحجاب و... اما اینها چه ربطی به انجام وظیفه‌شان دارد. در آنجا که به سرکوب کارگزاران طرح دشمن و ایجاد اغتشاش گوش به فرمان شیاطین می‌پردازند.

این فرصت‌طلبی‌های بی‌پاسخ مراسم اختتامیه باید پاسخی می‌یافت در خود مراسم اختتامیه. بار دیگر می‌گویم اگر تغییر ساختار سینما جدی گرفته نشود همین نسل جدید هم پس از چند سال به پناهی و فرهادی بدل خواهند شد. البته هرگز فهم درست تغییر ساختی به معنی تأسیس سینمای دولتی مدل ژدانفی و انحصار دولتی و نفی فعالیت مردمی و خصوصی اصلا نیست.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها