در این نگاههای متفاوت، تلویزیون به عنوان عضوی از خانواده پذیرفته شده است یا به چشم بیگانهای دیده میشود که به جمع صمیمانه خانواده رخنه کرده و جای ارتباط دوسویه اعضای این نهاد کوچک را به ارتباطی یکسویه و تماشای تلویزیون داده است. البته میانهروهایی هم هستند که نه کاملا بر این باورند و نه آن. آنان تلویزیون را رسانهای تلقی میکنند که گاهی نهادهای رسمی را به چالش میکشد و گاهی ابزار قدرت آنان است. برخی مواقع کارکرد تربیتی مییابد و کنار والدین یک خانواده میایستد و زمانی با تاثیرات سوء هر چه پدر و مادر یا نهادهای آموزشی و تربیتی رشته کردهاند، پنبه میکند. با وجود تمام این نگاههای کارشناسی، از همان دیروز و زمانی که تلویزیونهای کوچک سیاه و سفید، چوبی، مبلی، کمددار و... زینتبخش اتاقهای پذیرایی خانهها بود و یک کالای لوکس به حساب میآمد و همه از آن بهرهمند نبودند و برای دیدن یک برنامه باید به همسایه رو میزدند و با منت در خانه او جمع میشدند تا امروز که در بیشتر خانهها پیدا میشود، تلویزیون همچنان در دنیا یک رسانه محبوب و همهگیر است. البته کنار آن رسانههای اجتماعی بسیاری رشد کردند و همانطور که گفته شد گاهی جهان با عینک بدبینی به آن نگریسته است، اما همچنان بسیاری به دنبال خرید نسل جدید تلویزیون با صفحههایی نازک هستند تا بهترین نوع این گیرنده جادویی را در خانه خود داشته باشند. فراتر از نگاههای مثبت و منفی و البته با تمایل نسبت به دیدگاههای مثبت که چکیدهای از آن بیان شد، امروز ۲۱ نوامبر در جهان با نام تلویزیون مهر خورده است. در این روز نگاهی به خاطرات مشترک جهانی انداختهایم که با وجود تلویزیون رقم خورده و میسر شده است. چراکه اساسا مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۶میلادی هدف از چنین نامگذاریای را ترغیب کشورها به تبادل برنامههای تلویزیونی بهویژه برنامههایی اعلام کرد که برای گسترش صلح، توسعه اجتماعی و اقتصادی و تقویت مسائل فرهنگی جامعه ساخته میشود.
امروز میشنویم ارتباط با هر رسانه به سواد رسانهای نیازمند است تا کارکردها و کژکارکردهای آن شناسایی و بهرهبری بهتری صورت گیرد. واقعیت، اما این است که از ابتدا تا امروز برای تماشای تلویزیون نیاز چندانی به سواد خواندن و نوشتن وجود ندارد و برای همین با ورود تلویزیون به خانهها به یکی از مردمیترین و پرمخاطبترین رسانهها بدل شد که میتواند در یک لحظه شمار زیادی از مخاطبان را از سراسر جهان پای تماشای یک برنامه یا رویداد مهم که به صورت زنده از آنتن پخش میشود، بنشاند.
قصههایی فرامرزی
از زمان تولد تلویزیون و مدتی پس از همهگیر شدن آن در دنیا از شرق تا غرب دنیا، سریالها و برنامههایی راهی آنتن شدند که توانستند به دلیل دست گذاشتن روی زمینههای مشترک انسانی، موضوعات جهانشمول و... دل مردمانی خارج از مرزهای کشور خود را هم به دست بیاورند و حتی تاثیرات فرهنگی ژرفی بر ذهن و خاطره جمعی جهانیان بگذارند. امروز این اتفاق بیش از پیش میافتد و فیلمها، برنامهها و سریالهای تلویزیونی زیادی میتوانند به مدد گسترش فناوریهای ارتباطی و همهگیری فضای مجازی از مرزها عبور کنند. برای مثال در سالهای اخیر سریالهایی مثل «بازی مرکب» از کره، «خانه کاغذی» از اسپانیا، «ارباب حلقهها»، «فرار از زندان» و... پخشکننده جهانی پیدا کردند یا از طریق فضای مجازی مخاطبانی از سراسر دنیا یافتند. در گذشته، اما جذب این میزان از مخاطبان چندان ساده به نظر نمیرسید، برای همین اینکه مثلا سریالی ژاپنی، شرق و غرب را درهمنوردد و به قاب تصویر یک ایرانی یا خانوادهای در فرانسه راه بیابد و به خاطرهای جمعی در سطح جهان بدل شود، اتفاقی جالبتر محسوب میشد. بهواسطه جهانی بودن مناسبت امروز، در میان فهرست بلندبالای آثار تلویزیونی که در گذشته میان ما ایرانیان تماشا شدند و محبوبیت یافتند و از سوی دیگر، میان دیگر مردم جهان هم مورد استقبال قرار گرفتند، میتوان به اسامیای، چون سریال «سالهای دور از خانه» اشاره کرد که در ایران با نام شخصیت اصلی آن اوشین هم شناخته میشد. این سریال در بیش از ۶۰ کشور جهان دیده شد. همچنین سریال «قصههایجزیزه» که خاطره مشترک بسیاری از نوجوان دیروز است به بیش از ۱۴۰ کشور دنیا فروخته شد. سریالهایی مثل جنگجویان کوهستان، درک، پرستاران، شرلوک، پوآرو، ارتش سری، فرار از زندان، خانه پوشالی و... هم از این جمله خاطرهانگیزها هستند که در بیشتر کشورهای جهان از قاب تلویزیون پخش شدند و از تلویزیون ما هم روی آنتن رفتند.
یک جهان پای تلویزیون
در طول تاریخ تلویزیون رخدادهای مهم بسیاری داشتیم که از سوی تلویزیون پوشش داده شدند و به صورت زنده یا ضبطی روی آنتن رفتند. انتخابات، مناظره، تظاهرات، رونمایی از کشفهای علمی، مراسم تشییع چهرهها، مصاحبه با چهرههای معروف، گفتگو با سیاسیون، افشاگریها و... چند مورد از فهرست بلندبالای مواردی است که نمونههایی از آنها را به خاطر میآوریم. برخی از این وقایع تلخ و شیرین ابعاد جهانی پیدا کردند و در ایران هم به آنها توجه شد. برای مثال روزی که انسان بر ماه پای گذاشت از جمله این وقایع است. دستاوردی که گرچه برخی به آن شبهههایی وارد میکنند، اما به صورت زنده در تلویزیون پوشش داده شد و مخاطبان جمله «انسان بر ماه پا گذاشت» را شنیدند و تصاویر حیرتآور آن را به تماشا نشستند. سال ۱۹۶۹ بود که میلیونها نفر فرود سفینه آمریکایی بر ماه و قدم گذاشتن نیل آرمسترانگ بر آن را دیدند و عدهای هنوز آن را بزرگترین پخش زنده تاریخ تلویزیون لقب میدهند. شبکه سیبیاس ۲۷ ساعت به پوشش این رخداد پرداخت. این پوشش رسانهای به مطبوعات ایران در سال ۱۳۴۸ هم راه پیدا کرد و عصری تازه را برای جهان رقم زد. حدود ۶۰۰میلیون نفر در جهان به تماشای این اتفاق نشستند و این تعداد بیننده تا سالها رکورد به حساب میآمد. از اتفاقات فضایی دیگری که در بیشتر کشورهای جهان از طریق تلویزیون قابل دیدن بود، اما کام همه را تلخ کرد؛ پرتاب چلنجر به فضا بود. در اواخر ماه ژانویه سال ۱۹۸۶ بود که آمریکا، شاتل فضایی با نام چلنجر را راهی فضا کرد. آن روز بسیاری برای تماشای این پرتاب به ساحلی در نزدیکیهای مرکز فضایی کندی آمدهبودند و عده زیادی از مردم دنیا نیز در حال تماشای این رویداد فضایی از طریق گیرندههای تلویزیونی بودند. این رخداد را شبکه سیانان بهصورت مستقیم پوشش میداد. البته این رفتن هرگز به رسیدن ختم نشد و سرنوشت مسافران هوا، مرگی تلخ با بینندگان فراوان بود. شاتل در آسمان و مقابل چشم تماشاگران تلویزیون منفجر شد. از دیگر رویدادهایی که شاید جهان با تماشای آن از تلویزیون خاطره داشته باشد، یکی از رقابتهای محمدعلی کلی بود. اواخر دهه ۴۰ شمسی قرار بود کلی با فریزر روی رینگ برود. گرویدن کلی به اسلام و جسارت او در بیان عقاید ضدجنگ و... از او در ایران هم یک اسطوره ساخته بود و برای همین کنار جهانیان، ایرانیها هم مشتاق تماشای این مسابقه بودند. ساعت ۷ صبح، مسابقه بهصورت زنده روی آنتن رفت و اولین پخش مستقیم یک رقابت ورزشی در تلویزیون ایران لقب گرفت. بسیاری برای دیدن این رویداد راهی خانه تلویزیوندارهایی شدند که در همسایگیشان زندگی میکردند. البته رقابتهای ورزشی جهانی مثل المپیک هم جزو برنامههایی هستند که در این سالها سراسری پخش شدند. در واقع یکی از خاطرات جمعی مبتنی بر تلویزیون در جهان، تماشای رقابتهای ورزشی مهم مثل المپیک، مسابقات جهانی، قارهای و همچنین افتتاحیهها و اختتامیههای پر رنگ و لعاب آنهاست که معمولا به صورت زنده در بسیاری از کشورها پوشش داده میشود. این پوشش باعث میشود در زمانی مشترک بسیاری در سراسر دنیا تماشاگر جعبه جادو باشند.
وقتی کودک بودیم
این روزها از کودکان پرسیدهاید تصورشان از تلویزیون و نحوه کار آن چیست؟ شاید هم خودشان حرفهای جالبی در این خصوص مطرح کرده باشند. البته احتمالا نگاه این نسل به فناوری با کودکان دیروز تفاوت فاحشی داشته باشد؛ چراکه این امکانات برای آنها با وجود گوشیهای هوشمند، تبلت و... معنای سادهتری یافته است و چندان آنان را به وجد نمیآورد. ممکن است شما هم جزو بچههای دیروز باشید و به خاطر بیاورید چه تصورات عجیبوغریبی درباره تلویزیون داشتیم که آن زمان مهمترین مرجع سرگرمی خانواده بود. تصوراتی که احتمالا با یادآوریاش خندهای بر لبتان نقش میبندد. این تصورات اغلب در میان کودکان در هر جای جهان که باشند، مشترک است و فقط احتمال دارد نسبت به زمان ورود تلویزیون به هر جامعه شامل کمی تقدم و تاخر زمانی شود. البته شنیدهایم آدمبزرگها هم وقتی اولینبار در هر گوشهای از این دنیا با تصاویر متحرک سینما و تلویزیون مواجه شدند ترس به دلشان راه پیدا کرد و گمان میکردند هر آن ممکن است این جنبندگان در تصویر به خانهشان راه پیدا کنند یا حتی برخی از مادبزرگهای نسلهای پیشین با خیالی خطا، از مردهای درون این جعبه پر نور و صدا حجاب میکردند. شاید شنیده باشید یا خودتان جزو آن دسته از کودکانی بودهاید که تصور میکردند آدمهای کوچکی در تلویزیون حضور دارند و در حال اجرای برنامه هستند. این باور بهویژه زمانی که تلویزیونها بزرگتر و شبیه مکعب بودند در ذهن بچهها که تصوری از امواج و... نداشتند، خیلی هم منطقی به نظر میرسید!
روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد