این یک واقعیت است که سیاست خارجی و امنیتی اروپاییها تا بخش زیادی بهویژه در موضوعات حساس متاثر از سیاستگذاریهای کلان آمریکاست. در حوزههایی مثل ایران و برجام، روسیه و اوکراین، بازار انرژی، مباحث مربوط به اقتصاد جهانی و چین که آمریکا درباره آنها نظر و نگاه خاصی دارد و اروپا چاره جز تبعیت از آمریکا در این موضوعات ندارد.
اروپا دنبالهروی سیاست آمریکا
وی با بیان اینکه موضوع برجام بهخوبی تبعیتپذیری اروپا از آمریکا را نشان داد، تاکید کرد: وقتی دونالد ترامپ از برجام خارج شد با اینکه سه کشور اروپایی عضو برجام باقی ماندند نتوانستند حتی یک قدم بیش از آن چیزی که اراده آمریکا بود، بردارند. این کارشناس حوزه روابط بینالملل با اشاره به روند مذاکرات هستهای در وین گفت: در جریان گفتگوها آنچه مسلم است دعوا و چالش و مباحثه میان تهران و واشنگتن بود و انگلیس، فرانسه و آلمان در این زمینه بیشتر نقش واسطه را بازی میکردند و تا این اواخر، بیشتر در قالب پیامرسان میان دو طرف به ایفای نقش میپرداختند.
چشمانداز غبارآلود برجام
ابوالفتح درباره تاثیر اغتشاشات اخیر در نوع رویکردهای اروپا نسبت به ایران بهویژه در حوزه توافق هستهای تصریح کرد: وقوع این اتفاقات چشمانداز رسیدن به برجام را غبارآلودتر کرده است. از این نظر که به هر حال سیاست اروپا متاثر از مباحث مربوط به موضوعات حقوق بشری و طرح ادعاهایی مربوط به دموکراسی و آزادی بیان است و در کشورهای اروپایی هم گروههای تروریست، سکولار، فمینیست، احزاب چپ، تجزیهطلب و... با تمرکز روی کشورهایی مثل ایران، سوریه، عراق و ترکیه فعالیت دارند و بر افکار عمومی و دولتهای اروپایی اثرگذارند. طبعا در چنین فضایی معلوم است اروپاییها تلاش میکنند برجام را با چنین موضوعاتی پیوند بزنند. این کارشناس مسائل آمریکا گفت: وضعیت برجام کاملا مشخص است، چون مذاکرات هستهای قبل از این اغتشاشات راه به جایی نبرد و بعد از اغتشاشات هم معلوم نیست چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد. به عبارت دیگر، قبل از ناآرامیهای اخیر در ایران، تهران و واشنگتن در آستانه توافق نبودند که حال با وقوع این اتفاقات، توافق احتمالی به تعویق بیفتد.
اغتشاش، ابزاری برای اعمال فشار
وی با اشاره به اینکه نوع رویکردهای اروپا در جریان اغتشاشات اخیر، استفاده از فرصتها برای تضعیف ایران بود، تصریح کرد: طبعا هر کسی که به یک مذاکره حساس و طولانیمدت آن هم گفتگوهایی مثل برجام وارد میشود هرکدام از طرفین امیدوارند برای طرف مقابل مشکلات، معضلات و چالشهایی ایجاد شود تا از این فرصت برای تحت فشار گذاشتن طرف دیگر استفاده کنند. در برخی مواقع، وقوع این بحران، طراحی شده از سوی یک طرف ماجرا با هدف اثرگذاری بر اراده طرف مقابل است و گاهی اوقات رویدادهای ناخواستهای شکل میگیرد که کشورهای دیگر در بروز آن موثر نبودند، اما این فرصت به عنوان یکی از ابزارهای فشار مورد استفاده قرار میگیرد.
ابوالفتح افزود: در جریان اغتشاشات اخیر، غربیها گمان کردند یک فرصت طلایی برای آنها فراهم شده تا ایران را تحت فشار قرار دهند بهویژه اینکه براساس برخی تحلیلها، تحریمها باعث مشکلات اقتصادی در کشور شده و آثار و تبعات آن در قالب تجمع، اغتشاش و آشوب در ایران رخ مینماید و حاکمیت برای حفظ بقای خود ناچار به مذاکره و امتیاز دادن است. روند ماجراها هم تاکنون نشان داده اروپاییها به گمان بهرهمندی از فرصت پیشآمده از آن چشمپوشی نمیکنند. این کارشناس حوزه روابط بینالملل با بیان اینکه تجربه چهار دهه پس از پیروزی انقلاب نشان داد هیچکدام از فرصتها اثری در اراده و عزم جمهوری اسلامی نخواهد گذاشت، گفت: اینکه اروپاییها چه میخواهند با آنچه در ایران اتفاق میافتد متفاوت است. تجربه چهل و اندی ساله بهویژه روند ۱۵ساله مذاکرات هستهای نشان داد این راهبرد جواب نداده و، چون وقتی ایران تحت فشار باشد الزاما به این معنا نیست که تحت تاثیر خواستههای طرف مقابل قرار بگیرد. چه بسا این رویکرد ممکن است اثر معکوس داشته باشد. وی ادامه داد: وقتی ترامپ از برجام خارج شد و بسیاری گمان میکردند ایران با یک شوک بزرگ اقتصادی مواجه خواهد شد، تحلیل واشنگتن این بود که بعد از شش ماه جمهوری اسلامی به خواستههای آمریکا تن خواهد داد. در حالی که نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه ایران هم واکنش قاطع نشان داد و حتی به غنیسازی ۶۰درصدی روی آورد و فراتر از آن، دوربینهای آژانس را جمعآوری کرد و به عبارت دیگر، فشار را با فشار متقابل جواب داد. ابوالفتح خاطرنشان کرد: تجربه ثابت کرده واکنش ایران در برابر تهدید و فشار، مقاومت و اقدام قاطع است نه مصالحه و سازش و حداقل اروپاییها باید طی این سالها به این درک رسیده باشند که ادامه این مسیر چندان به نفع آنها نیست.
روزنامه جام جم