اما این سریال به کارگردانی جواد مزدآبادی -که به قلم حسن وارسته تحریر شده است- با همه وجوه مثبتی که در بازی نقشآفرینانش، چون زندهیاد سیروس گرجستانی، محمد نادری، ساعد هدایتی، غلامرضا نیکخواه، سینا رازانی، سیروس میمنت، بیژن بنفشهخواه، زندهیاد زهره فکور صبور، ساقی زینتی، زهرا داوودنژاد و دیگر بازیگران دیده میشد و همچنین قصهای که وارسته نوشته بود، نتوانست انتظارها را آنچنان که شاید برآورده کند.
دنگ و فنگ روزگار که این روزها از شبکه آیفیلم بازپخش میشود قصه ارتباط دو دوست را روایت میکند که طی شراکتی دچار مشکلاتی میشوند و ناچارند سالها این مشکل را پنهان کنند. همین پنهانکاری باعث اتفاقات طنزی میشود. در قسمتی از این فیلم یکی از دوستان اقدام به فروش سهم خود میکند که بعد از فهمیدن شریکش موجب ناراحتی و اقدام متقابل شریک میشود و قصه با این پیشینه جلو میرود و اوج میگیرد.
سریال با اینکه درونمایه طنز دارد و بازیگرانش هم غالبا از میان چهرههایی برگزیده شدند که در آثار کمدی ید طولایی داشتند، اما پس از پخش نشان داد تمایل بیشتری به مضون اجتماعی و خانوادگی دارد و مشکلات خانواده را در چالشهای اجتماعی به تصویر میکشد.
قصه ساده شروع میشود و با همین سادگی هم ادامه پیدا میکند و سادگی تا اندازه زیادی مزیت دنگ و فنگ روزگار برای برقراری ارتباط مخاطب با قصه است. هر چند بسیاری از گرهها بهسادگی لو نمیرود و همچنان عنصر غافلگیری تا قسمتهای پایانی برای درگیر نگه داشتن بینندگان پررنگ و جاندار است.
شخصیتهای معرفی شده در طول سریال هم از واقعیت دور نیستند و سعی شده است با انتخاب ویژگیهای آشنا مخاطبان مابهازی آنها را در جامعه ببینند و با بیشترشان همذاتپنداری داشته باشند. برای مثال شخصیت اردشیر با بازی محمد نادری، مردی ساده لوح است که بلاهتش برای او و اطرافیانش دردسر میآفریند و ذهن مخاطبان را هم به چالش میکشد، اما میتوان نمونه این شخصیت اصطلاحا دست و پا چلفتی را در اجتماع دید و به همین دلیل کنشها و واکنشهایش را تا حدی باور کرد.
با همه اینها همانطور که گفته شد سردرگمی لحن سریال میان کمدی و جدی و همچنین ریتم کند و دیالوگهای نه چندان جذاب و گاه خستهکننده باعث میشود قصه به کندی پیش رود و مانعی برای رغبت مخاطبان نسبت به پیگیری اثر باشد.
روزنامه جام جم